seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۱ رد پای ادبیات در زندان قصر عجایب شهر پر شوری است این قصر قجر فرزانه ابراهیمزاده تاریخ ایرانی: دست لرزان شاعر زیر نور خفیفی که از لای درز کوچک سلول انفرادیاش میتابید لابهلای شعرهایی که چپ و راست حک شده بود، روی دیوار نوشت: «ای دژ سنگدل قصر قاجار...» کسی نمیداند در آن شب تیره روزهای آخر زندگی آن شاعر لب دوخته، چه بر او در تنهایی سلول انفرادیاش گذشته است. همان طور که کسی نمیداند لابهلای آن همه شعری که در آن سلول که او آخرین نفسهایش را کشید و او را روانه گوری نامعلوم در مسگرآباد کرد، کدام یک مصرع دوم این شعر است که فرخی یزدی میخواست برای زندانی بگوید که یکی از مخوفترین زندانهایی بود که او به عمرش دیده بود. شاید اگر مرمتگرانی که در سالهای اخیر تلاش کردند تا این زندان ترسناک را آبرویی بخرند و آن را تبدیل به موزه کنند، در آن سلولهای عهد بوقی رنگهایی که هر سال روی رنگهای دیگر زده بودند را بیشتر پاک میکردند، آخرین مصرع شعرهای فرخی را به دست میآوردند و این شعر اینگونه ناتمام باقی نمیماند. هرچند که آنچه او بر دیوارهای سرد زندان قصر نوشت فصل تازهای شد از ادبیاتی موسوم به ادبیات زندان در تاریخ ادبیات معاصر ایران. ادبیاتی که بیتردید اعتبارش را از هنرمندان و نویسندگانی گرفت که مدتی محبوسان زندان قصر تهران بودند. از حبسیهها تا ورقپارههای زندان ادبیات زندان یا حبسیهنوشتها یکی از کهنترین گونههای ادبی است که سابقه آن به قرون ششم و هفتم هجری میرسد و بیشتر به اشعار و نوشتههایی گفته میشود که در داخل زندان و با توجه به فضاهای داخلی آن گفته میشد. مشهورترین حبسیهسرای تاریخ ادبیات ایران بیتردید «مسعود سعد سلمان»، سرایندهٔ بزرگ شعر دری و در نیمه قرن پنجم و آغاز قرن ششم سرآمد حبسیهسرایان و نخستین شاعر پارسیگوی در سرزمین هندوستان است. همزمان با او دهها شاعر دیگر در دستگاه فرمانروایی غزنویان به سرودن نظم میپرداختند و برخی از آنها از دید نام و جاه بر او برتری داشتند. اصل خاندان مسعود سعد از همدان بود که با قدرت یافتن غزنویان یکی از کاشبه غزنین مهاجرت کرده بود و در دربار غزنوی وارد شغل دیوانی شده بود. مسعود سعد به احتمال زیاد در بین سالهای ۴۳۸ و ۴۴۰ در لاهور به دنیا آمد، به مدت ده سال در زندانهای سو، دهک و نای (هفت سال در سو و دهک و سه سال در نای) زندانی بود و سه سال در مرنج گرفتار بود و در این دوران بود که دیوان خود را سرود. در این نوع ادبیات هراس از مردن در زندان و سختیها و دوری از خانواده یا شنیدن خبر درگذشت اعضای خانواده به خوبی نشان داده میشود. اما دوره جدید ادبیات زندان یا حبسیهسرایی در سالهای نخست قرن اخیر هجری شمسی و با افتتاح زندان قصر شکل گرفت. این زندان که ۱۱ آذر ۱۳۰۸ خورشیدی افتتاح شد در طول سالهای حیات خود به عنوان زندان میزبان نویسندگان، شاعران و چهرههای فرهنگی بود که مخالف رژیم حاکم بودند. محمد فرخی یزدی، بزرگ علوی، م.ا. بهآذین، احمد شاملو، محمود دولتآبادی، مهدی اخوان ثالث، نجف دریابندری، 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده