Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ همه ما تاکنون کم و بیش مطالب زیادی در مورد جنگ ۸ ساله با عراق خوانده و شنیده ایم ، اما کمتر کسی می داند که همین جنگ می توانست ۱۱ سال پیش از سال ۱۳۵۹ و ۹ سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شود.در این نوشتار به درگیری مرزی سال ۱۳۴۸ با عراق می پردازیم. در دهه ۱۳۴۰ ، حزب بعث هر روز قدرتمند تر می شد و مدتی بعد نیز حزب حاکم عراق شد.این حزب که رئیس آن در سال ۱۳۴۸ ، حسنالبکر بود دارای تمایلات شدید پان عربیستی ، ضد ایرانی و اسرائیلی بود.علاوه بر آن به دلیل عقاید سوسیالیسی که داشت ، به سمت و سوی قطب شرق و در راس آن شوروی کشیده شد.کشوری که در آن زمان دشمن درجه یک ایران محسوب می شد.از آن گذشته با روی کار آمدن این حزب ادعاها در مورد جزایر سه گانه ایرانی ، نام خلیج فارس و رهبری بر اعراب قوت دوباره ای یافت.در مقابل این اتحاد اعراب در مقابل ایران و مسائل مرتبط با آن (همچون جزایر سه گانه) ، حکومت پهلوی نیز هر روز روابط خود را با اسرائیل و آمریکا گسترش میداد. در فروردین ۱۳۴۸ ، حسن الکبر ادعای حاکمیت کامل عراق بر اروند رود را مطرح کرد و گفت کشتی های ایرانی تنها در صورت آن که پرچم عراق را بر دکل خود نصب کنند و به بازرسی هایی افسران عراقی تن دهند هدف قرار نخواهند گرفت.پیرو همین تصمیم بود که وزارت خارجه عراق طی بیانه ای در ۲۶ همان ماه شط العرب را جزو لاینکف خاک عراق معرفی کرد و از دولت ایران در خواست کرد پرچم خود را از روی کشتی هایی که از این آبراه عبور می کنند پایین بکشد و پرچم عراق را نصب کند!.علاوه بر آن رژیم بعث سفیر ایران را احضار و خطاب به او چنین گفت « … دولت عراق شط العرب را جزیی از قلمرو خود میداند و از دولت ایران تقاضا دارد به کشتیهایی که پرچم ایران را در شط العرب برافراشتهاند دستور داده شود پرچم ایران را پایین بیاوردند و اگر از نفرات نیروی دریایی کسی در کشتی باشد خارج شود والاّ دولت عراق مأمورین نیروی دریایی ایران را با توسل به زور از کشتی خارج خواهد ساخت و در آتیه اجازه نخواهد داد کشتیهایی که مقصد آنها بنادر ایران است وارد شط العرب شوند …» در مقابل کشورمان نیز به منظور تلافی این ادعا ، قرارداد ۱۹۳۷ را لغو اعلام کرد و خواستار انعقاد قرارداد جدیدی بر اساس خط تالوگ شد.متن سخنان امیر خسرو افشار قائم مقام وزارت خارجه چنین بود.« … – عهدنامه مرزی ۱۳۱۶ بیارزش و کانلم یکن است و دولت ایران در سراسر شط العرب هیچ اصلی جز اصل شناخته شده حقوق بینالملل اصل تالوگ یا خط منصف را قبول ندارد . » وی افزود « … بنام دولت ایران اعلام میدارم که هرگونه تخطی و تجاوز به حقوق حاکمیت ایران در شط العرب و هرگونه مخالفت از ورود کشتیها به مقصد بنادر ایران و هرگونه توسل به زور نسبت به نیروهای مسلح ایران با مقاومت و عکسالعملی شدید مواجه شده و به آتش آنها پاسخ داده خواهد شد و مسئولیت این کار و عواقب بسیار خطرناک آن که ممکن است دامنه وسیع داشته باشد تنها متوجه دولت عراق خواهد بود … » پس از این درگیری های دیپلماتیک ، تجاوز های مکرر ارتش عراق که سابقه دار نیز بود ، شدت یافت.به قول معروف عراقی ها شمشیر را از رو بسته بودند!.در این اوضاع حساس ، چشم همه مردم به ارتش دوخته شده بود.ارتشی که سال ها برای تشکیل و تجهیز آن برای چنین روزی هزینه شده بود.بلافاصله به دستور محمد رضا پهلوی (فرمانده وقت کل قوا) و فریدون جم (فرمانده ارتش) سه نیروی هوایی ، زمینی و دریایی به حالت آماده باش صد در صد در آمدند.به همه لشگرهای پیاده و زرهی مستقر در نزدیکی مرز عراق دستور آماده کردن تجهیزات و نیروها ، طراحی عملیات و گرفتن آرایش برای پاسخ داده شد.همانطور که میدانید مهمترین نیروی واکنش سریع در همه ارتش های جهان نیروی هواییست.به نیروی هوایی که وظیفه پشتیبانی از نیروهای زمینی و دریایی را داشت ، دستور آمادگی برای حمله به عمق خاک عراق و همینطور پشتیبانی از نیروهای زمینی داده شد.در نیروی دریایی نیز همینطور بود و ناوها آماده انجام ماموریت های ابلاغی بودند. ساعت ۵ صبح ، در تمامی پایگاه های نیروی هوایی ایران ، جنگنده بمب افکن های این نیرو مسلح به انواع بمب های سبک و سنگین به همراه خلبانان خود بر روی باند آماده ابلاغ دستور حمله بودند.سرتیپ خلبان احمد دانشمندی در این مورد میگوید :”در آن روز ما تعداد ۲۴ نفر از خلبانان فانتوم را توجیه کامل عملیاتی کردیم.من آن روز لیدر (رهبر) یک دسته دوازده فروندی f-4 بودم که از ساعت ۵ صبح در ابتدای باند آرایش گرفته ، درون کابین نشسته بودیم تا در صورت ابلاغ دستور ، بلافاصله به پرواز در آییم.هدف ما در آن پرواز ، پایگاه هوایی الرشید بغداد بود که اگر درگیری آغاز می شد ، افتخار این را پیدا می کردیم تا با ۱۲ فروند f-4 مسلح به بمب های سنگین خاک الرشید را به توبره بشیم و در کنار دیگر همرزمان ، درسی تاریخی به ارتش متجاوز عراق بدهیم”. تانک و نیروهای پیاده نیروی زمینی و به خصوص لشگر قدرتمند ۹۲ زرهی خوزستان ، در کنار مرز به آرایش در آمده بودند.ناوهای نیروی دریایی نیز آماده انجام ماموریت بودند.در این بین همه چشم ها به شناور ” ابن سینا ” دوخته شده بود.این شناور با اسکورت جنگنده های فانتوم نیروی هوایی و ناوهای نیروی دریایی از دهانه شمالی خلیج فارس وارد اروند رود شد.بر روی دکل این شناور پرچم بزرگ ایران به همراه سه افسر از سه نیروی هوایی ، زمینی و دریایی ارتش در حال ادای احترام نظامی بودند.همه چشم ها منتظر شلیک یک گلوله از سوی عراقی ها بود تا ارتش ایران همانند سیلی مرگبار وارد سرزمین عراق شود و درس سختی به ادعاهای آنان بدهد.اما کشتی ابن سینا بدون آن که کوچکترین آسیبی ببیند و حتی گلوله ۷٫۶۲ میلیمتری از کلاشنیکف های عراقی بیرون بیاید! از اروند رود عبور کرد و در ساعت ۱۲ ظهر نیز دولت عراق با اعلام عقب نشینی از ادعای خود شکست خفت باری را متحمل شد. سر انجام مشکلات مرزی با عقد قرارداد ۱۹۷۵ مابین ایران و عراق که تا هنوز هم پا برجاست حل شد.با این چنگ و دندان نشان دادن ارتش ایران بود که عراقی هایی تا زمانی که در سال ۱۳۵۹ نیروهای مسلح ضعیف و نا منظم بودند ، به خود جرات نگاه چپ به کشورمان را نداد.البته این همسایه جنایتکار دست از تجاوز برنداشت و بارها و بارها به درگیری با نیروهای مسلح کشورمان (در پیش از انقلاب) پرداخت تا بلکه اغده شکست ۱۳۴۸ از ارتش ایران را جبران کند! 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده