mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۱ سير تغيير و تحول در صنايع نساجي و پوشاک در دهه آتي رو به افزايش خواهد بود و عوامل بسيار زيادي در اين روند تأثير گذار مي باشند. تغيير خواسته هاي مصرف کنندگان نه تنها بر نحوه انتخاب کالا و شکل آنها توسط خرده فروشان تأثير مي گذارد، بلکه بر تعاملات آنان با توليدکنندگان نيز تأثير گذار است. از يک طرف، تغيير ساختار جمعيتي در ايالات متحده امريکا و اتحاديه اروپا رشد سراسري بازار را تحت فشار قرار مي دهد، در حالي که از سوي ديگر افزايش بازارهاي منطقه اي کشورهاي توليدکننده مانند چين و هند راه هاي جديدي براي توليد کنندگان اين مناطق باز مي نمايد. برآورد مي شود تا سال 2015، چين به دومين بازار بزرگ پوشاک بعد از ايالات متحده امريکا تبديل شود. علاوه بر آن، تحولات بزرگ ديگري همچون رشد ارزان فروشان، افزايش فروش اتيکت هاي غير دولتي، و فروش اينترنتي عواملي هستند که در بازار آينده صنايع نساجي و پوشاک اثرات مهمي خواهند داشت. چندين قطب جديد نساجي و پوشاک نيز در سال هاي آتي به عرصه خواهند آمد. به غير از کشورهاي آسياي جنوبي و چين، کشورهاي عضو انجمن ملت هاي جنوب شرق آسيا (ASEAN) به ويژه ويتنام و کلمبيا ذي نفعان اصلي تا سال 2010 خواهند بود. صادرات نساجي و پوشاک در ويتنام به 5.8 ميليارد دلار در سال 2006 رسيد و با الحاق اين کشور به WTO در سال 2007، سهم آن بيشتر افزايش خواهد يافت. ويتنام در حال جذب سرمايه گذاري هاي خارجي از شرکت هاي بزرگ همچون گروه ITG، Formosa و غيره مي باشد. - توسعه الياف جديد مانند Sorona (اليافي با کارايي بالا که از نشاسته طبيعي موجود در مغز ذرت ساخته شده است) توسط شرکت Dupont - توسعه فرآيندها/ ماشين آلاتي که مقدار آب کمتري مصرف مي کنند - فرآيندهاي بيوتکنولوژيکي با به کار گيري آنزيم هاي زنده به جاي مواد شيميايي - نانوتکنولوژي - فن آوري متمرکز بر طولاني تر کردن دوام کاربرد محصولات فنون تکنولوژي در صنعت نساجي و پوشاک به تدريج به واسطه مهاجرت نيروي کار قوي به چين، هند، پاکستان و... به اين کشورها انتقال خواهد يافت. با وجود اين انتظار مي رود بيشترين پيشرفت ها در زمينه نساجي و پوشاک در 8-6سال آينده در کشورهاي توسعه يافته مانند ايالات متحده امريکا، انگلستان و آلمان اتفاق بيفتد. رشد بازارهاي منطقه اي در چين و هند، رشد ميزان صادرات را در اين کشورها در 8-6 سال آينده کند خواهد ساخت. انتظار مي رود سهم چين و هنگ کنگ در واردات ايالات متحده امريکا به حدود 40%، و در واردات اتحاديه اروپا بهT&A به 30% برسد و کشورهاي عضو توافق نامه آزاد تجاري امريکاي مرکزي (CAFTA) سهم خود را در بازار ثابت نگه دارند. بازنده هاي اصلي در اين عرصه شامل کشورهاي افريقايي، مکزيک، و اعضاي اتحاديه اروپا خواهند بود. البته با تقويت بيشتر جايگاه مد در بازار آمريکا، کشورهايي مانند مکزيک و کشورهاي حوزه درياي کاريب به کلي از صحنه حذف نخواهند شد.علي رغم اينکه کشورهاي عضو اتحاديه اروپا همچنان به عنوان يکي از بزرگترين ها در تجارت باقي مي مانند، چين قادر است تا سال 2015 همپاي آنها برسد.پيش بيني مي شود کشورهاي مناطق اروپاي مياني موقعيت خود را در صنايع نساجي و پوشاک با تمرکز در زمينه جديدترين مدها حفظ نمايند. به نظر مي رسد دستيابي به سيستم GPS (Generalized System of Preferences) و افزايش معافيت از ماليات در بخش تجارت کشورهايي که قادرند اين امتيازات را از اتحاديه اروپا کسب کنند، مي توانند سهمي از بازار را به هزينه ديگر کشورها تسخير نمايند.کشورهايي همچون ازبکستان و ترکمنستان که داراي مواد اوليه فراواني هستند، انتظار مي رود عملکرد خوبي داشته باشند مشروط بر اينکه در زيربنا، بروکراسي و پيشينه نساجي خود پيشرفت حاصل نمايند. روند کليدي ديگري که انتظار رخداد آن مي رود، ظهور غير منتظره قطب هاي نساجي و پوشاک است. چرا که پيش بيني مي شود کشورها در فاصله نه چندان دور، از طريق توافق نامه آزاد تجاري (FTA) و يا قرارداد امتيازي در تجارت (PTA) براي گسترش رقابت با هم همکاري کنند. پيش بيني مي شود ميزان خريد و فروش در صنايع نساجي با يک روند افزايشي تا سال 2015 به 300 ميليارد دلار و جمعاً 805 ميليارد دلار در صنايع نساجي و پوشاک برسد. همچنين پيش بيني مي شود ميزان رشد در تجارت پوشاک بيش از رشد در تجارت صنايع نساجي باشد، و اين در حالي است که رشد خريد و فروش در بخش منسوجات خانگي بيشترين ميزان را در اين دوره دارا خواهد بود. اين مسئله عمدتاً به دليل اين واقعت است که مقدار بسيار زيادي از منسوجات خانگي هنوز در کشورهاي مصرف کننده توليد مي شود که انتظار مي رود تا سال 2015 به کشورهاي کم هزينه تر مانند چين، هند، بنگلادش و پاکستان منتقل گردد. در دهه آينده شرکت ها نيازمند اين خواهند بود که دستخوش تغييراتي شوند تا بتوانند رونق داشته باشند و براي اين امر نه تنها بايد خود را هرچه بيشتر در مسير پيشرفت سوق دهند، بلکه مي بايست نسبت به وضعيت شرکت ها در صنايع ديگر که براي شرکت خود طرح ريزي مجدد کرده اند و کارها را به گونه اي متفاوت انجام مي دهند نيز توجه داشته باشند. در ذيل به چند تغيير و تحول کليدي که در آينده شاهد آنها خواهيم بود، اشاره مي شود: 1) ادغام، همکاري و تجديد گسترش شرکت ها 2)طرح ريزي مجدد عوامل قديمي 3) ظهور ناگهاني سنگين وزن ها: اختلاط هاي چند ميليارد دلاري نساجي 4) ظهور ناگهاني چين و هند به عنوان پايگاه هاي مصرف 5)سرعت و قابليت اعتماد: کليدهاي موفقيت 6) کميابي منابع که به گسترش تکنولوژي هاي جديد منجر خواهد شد 7) انتقال نيروهاي انساني توانا از شرکت هاي خريدار به توليد کننده تعدادي از تکنولوژي هاي جديد که تأثير مهمي در وضعيت آينده خواهند داشت عبارتند از: - توسعه الياف جديد مانند Sorona (اليافي با کارايي بالا که از نشاسته طبيعي موجود در مغز ذرت ساخته شده است) توسط شرکت Dupont - توسعه فرآيندها/ ماشين آلاتي که مقدار آب کمتري مصرف مي کنند - فرآيندهاي بيوتکنولوژيکي با به کار گيري آنزيم هاي زنده به جاي مواد شيميايي - نانوتکنولوژي - فن آوري متمرکز بر طولاني تر کردن دوام کاربرد محصولات 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده