faezeh mzk 19231 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری وکسنر ( 1989 - 1982 ) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند . سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمانهای موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دوساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت . 7 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان کرد که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتا متفاوت است . یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را در این ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند . [h=2]یكی محورهای شبكه شطرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبكة شطرنجی شهر كلمبوس، این دو شبكه نسبت به یكدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند. لذا هر دو شبكه به عنوان نشانهای از هر یك از این دو قشر در محل سایت با یكدیگر تلاقی كردهاند. این دوگانگی در كالبد معماری ساختمان به گونهای نمایش داده شده كه هیچ یك بر دیگری ارجحیت ندارند و این دو محور همانند دو تیغة قیچی بین دو ساختمان را شكافته و خود در آن جایگزین شدهاند.[/h][h=2]پس از باز نمودن و شكافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت، آیزنمن متوجه پیهای یك بنا قدیمی شد كه مربوط به دانشكده نظامی بود. این بنا در دهة پنجاه میلادی تخریب شده بود، ولی هنوز بخشی از پیهای آن در زیر خاك در محل سایت مدفون بود. اگرچه این ساختمان دیگر وجود نداشت، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود. وی این ساختمان را كه دیگر در حاشیه قرار گرفته و به تاریخ سپرده شده بود، به عنوان بخشی از متن موجود، كه همان سایت پروژه باشد، قرائت كرد و این قرائت را به صورت كالبدی نمایش داد. لذا در طرح آیزنمن، بخشهایی از ساختمان دانشكدة نظامی، كه شبیه یك قلعة نظامی بود، در قسمت سر در ورودی ساختمان مركز هنرهای بصری وكسنر بازنمایی و بازسازی شد.[/h][h=2]در طرح این مركز هنری، آیزنمن برخلاف سایرین توجه خود را معطوف آن چیزی نمود كه در نگاه اول به نظر نمیآمد. وی با كنكاشی موشكافانه، مواردی همچون تناقضات، دوگانگیها و مسائل و تفسیرهای حاشیهای را عیان و عریان نمود. به چه دلیل؟ به دلیل آن كه معماری باید نمود كالبدی ذهنیت و بینش زمان خود- در این مورد دیكانستراكشن باشد.[/h] منبع: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ در واقع ساختمان وکسنر، به عنوان یک داربست با یک شبکه سه بعدی سفید که پدیدار می شود به عنوان ستون ساختمان زیر پوشش قرار می گیرد و در زاویه ای بین ساختارهایی که از پیش وجود دارد و ناشناس هستند جریان دارد.این شبکه شطرنجی به عنوان یک معبر بین ساختمان موجود و گالری وکسنر که در امتداد قسمتی از فضای بنا که بیشتر زیر زمین وجود دارد، قرار گرفته است. این چارچوب که با شبکه شهری کلمبوس نا آشناست،مرکز وکسنر و محوطه دانشگاه را به آن سوی شهر پیوند داده و به طور با شکوهی شبکه شهری را به شبکه محوطه دانشگاه متصل می کند. معمولأ آیزنمن یک شبکه بر روی شبکه دیگربرای خلق یک پیوند پریشان کننده در سایت قرار می دهد. 7 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ در بررسی نمونه دیگری از ساخته های آیزنمن، با طرح برای بیو سنتروم یک مرکز تحقیقاتی برای دانشگا هی در فرانکفورت،به سوی خلاقیت جدید سایت حرکت کرد.علی رغم این دگرگونی،او یکبار دیگر سیستمی از تلفیق دوگانگی را شروع کرد.این بار بین معماری و زیست شناسی، با بهم خوردن ساختارهای آزمایشگاهی موجود ثانویه همتایی. همانطوری که کنت فرامپتون متذکر شده است «در عوض ما با یک معماری مجازی مواجه هستیم،یک معماری ناطق جدید» که به موجب آن از طریق یک تغییر مناسب، یک سازه معمارانه موجب انعکاس بنیادی بین سیستم ساختمانی می شود.مکان پروره مرکز هنرهای بصری وکسنر در دانشگاه ایالتی اهایو قرار دارد ، که بزرگترین سایت دانشگاهی از نظر جمعیت در امریکا است . 7 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۱ در این سایت کتابخانه روی محور اصلی ورودی است و دردو طرف آن دانشکده های مختلف قرار دارند . این نحوه چیدمان را توماس جفرسون (سومین رئیس جمهور آمریکا Thomas gefferson) برای طراحی دانشکاه و ویرجینیا ابداع کرد.آیزنمن در طرح خود ساختمان خود را بین دو شاختمان آمفی تئاتر و دانشکده موسیقی که فاصله آنها از یکدیگر حدود دو متر بود قرار داد. بحثی که پیتر آیزیمن مطرح کرد این بود که : من پس از بیرون کشیدن دو محور ( یکی محور شمالی جنوبی یعنی محور دانشگاه و دیگری محور شهر ) از بطن سایت پروژه و توجه به وجود اختلاف زاویه ۱۷ درجه بین محور شبکه شطرنجی دانشگاه و محور شبکه شطرنجی شهر ، این مکان را محل تلاقی و ملاقات دوگروه معرفی کردم . یک گروه هنرمندان و دانشجویان دانشگاه و گروه دیگر باز دید کنندگان و اهالی شهر بودند . سپس یک کد یا تنشانهاز هر کدام از این دو گروه را انتخب کردم . شبکه شطرنجی دانشگاه و شبکه شطرنجی شهر را روی هم قرار دادم در حالیکه ۱۷ درجه اختلاف زاویه داشتند. در مرحله بعد ، وقتی که سایت محل پروژه را شکاقتم و در آن نفوذ کردم تعدادی فوند اسیون دیدم که ساختمان آن دیگر وجود خارجی نداشت و غایب بود من آنرا از غایب به حضور آوردم.!!! در سایت این پروژه چیزی که در مرحله اول در نظر نبود این ساختمان بود که مربوط به دانشکده نظامی ارتش بود که آنرا سی سال پیش تخریب کرده بودند . این ساختمان جزئی از این متن بود یا به عبارتی آن دانشکده متعلق به این سایت بود که دیده نمی شد و من آنرا به حضور آوردم و در کار خود نشان داد. منبع: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] مركز هنري وكسنر، طراحي شده توسط معمار بزرگ پيتر ايزنمن و همكاري ريچارد تروت مي باشد كه از ساكنين شهر كلمبوس در اوهايو بوده است ؛ مكاني كه اين مركز در آن ساخته شده است. اين ساختمان، محلي براي هنر معاصر در دانشگاه ايالتي اوهايو مي باشد و در اواسط دهه 80 ، ميان سال هاي 1983 تا 1989 ساخته شده است. اين مركز، اولين ساختمان عمومي ِ آيزنمن پس از سال ها تلاش به عنوان منتقد و نظريه پرداز معماري بوده و چشم انتظاران بسياري داشته است. اين ساختمان، نه تنها اولين سازه ي عمومي آيزنمن، كه يكي از اولين ساختمانهاي ِ حقيقي ساخته شده از معماري ديكانستراكشن بوده است. آيزنمن سال ها پيش از ساخت اين ساختمان و البته هنوز، يكي از بزرگترين طرفداران و ايده پردازان معماري ديكانستراكشن بوده است ؛ سبكي پست مدرنْ كه از دهه 80 ميلادي آغاز گشت كه به نمايش قطعات ساختار سازه و اعوجاج ساختمان مي پردازد و به ساختارشكني يك سازه ي منسجم پرداخته و آن را با تركيبي نو و آشفته گون در كنار هم قرار مي دهد. اين نظريه، به دنبال تغيير دادن و دستكاري فرم ِ ساختارِ اساسي يك سازه مي باشد و اين فرم و ظاهر نو، به منظور نمايش " اغتشاشي كنترل شده " ، يك منظرِ ناآرامِ غيرقابل پيش بيني را ارائه مي دهد تا توجه تماشاگرانش را به معماري، نه به عنوان يك امر روزمره و طبيعي و پذيرفتن آن به عنوان جنبشي هر روزه جلب بنمايد. اين تئوري را مي توان در برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام از آيزنمن به وضوح مشاهده كرد، پروژه اي كه در آن ديوارها مانع از سكني مي گردند. ديكانستراكشن، علاوه بر اين ها به تاكيد بر فضاهاي خالي و سلب و شفافيت از طريق فرم مي پردازد كه مي تواند از طريق ستون ها، چارچوب ها و يا صورت هاي ديگر موكد گردد. در مركز هنري وكسنر، بسياري از تئوري ها و نظريه هاي ديكانستراكشن جان مي گيرند. داربست هاي اطراف ساختمان، به آن شفافيت و عمق خاصي از فضاسازي مي بخشند و در عين حال ساختمان را، گويي نيمه تمام و در حال ساخت نشان مي دهند و توجه بينندگان را به جزئيات ناخوانده ي ساختمان جلب مي نمايند. علاوه بر اين، آيزنمن ساختمان را نسبت به شبكه بندي متعامد دانشگاه، به نادرستي تراز نموده است. وي در ابتدا، به تقليد از " بهم ريختگي " پرديس دانشگاه، خطوط اصلي سازه را از راستاهاي افقي و عمودي ستون گذاري آن گرفته است و سپس، دقيقا برخلاف جهت غربي – شرقي ِ سازماندهي دانشگاه، مركز خود را شمالي – جنوبي قرار داده است. تقابل و تداخل اين شبكه ي كاملا متفاوت، احساسي از هرج و مرج و آشفتگي را در درون ساختمان، بوجود مي آورد و اين امر نيز، يكي از اصول برنامه ريزي شده در معماري ديكانستراكشن مي باشد. متاسفانه، با تاكيد بر اصول ديكانستراكشن، ساختمان قابليت هاي كاربردي و عملكردي خود را از دست مي دهد. اين طرح، موجبات مسائلي در ساختمان گشته است، از جمله چكه كردن سقف، به دليل تعامد عمدي دو راستاي ساختمان و مشكلاتي به دليل متريال هاي استفاده شده در برخي از نقاط ساختمان. همچنين، داربست هاي كار شده در اطراف ساختمان، به بهاي ايجاد شفافيت، بيش از حد مجاز به نور مستقيم آفتاب، اجازه ورود مي دهند و اين امر باعث صدمه زدن به آثار هنري در گالري ها و نوسانات بيش از انتظار دما در محيط هاي داخلي مي گردد كه گاه تا 40 درجه پيش مي رود. در واقع، پلان هاي متعامد به كاربران، احساسي " خصمانه " مي دهد ؛ به گفته ي آيزنمن، كاربران بايد و مطمئنا نسبت به ديوارهاي نابجا كار شده ي طرح، احساسي " تهوع آور " پيدا كنند. تمامي اين نقصان ها، منجر به بازسازي اين مركز در سال 2003 ، تنها سه سال پس از گشايش آن گشته است. اين مشكلات، مسئله و پي آمدي مهم براي معماري معاصر را موجب گشته است. تاكيد بر بيان هنري بيش از قابليت و عملكرد، براي معماري مهم است ؛ اما بديهي است كه تمركز بر عملي بودن ِ ساختارِ معماري بايد بر توجه به بيان معماري اولويت داشته باشد، اما چنين نيست. اگر چه، هيچ ساختماني نبايستي چنان تاكيدي از بيان كانسپچوال خود بگيرد، كه موفق نگردد به آنچه كه در خدمتِ چيستي ِ آن است، برسد : يك ساختمان. مركز هنر وكسنرِ آيزنمن، يك شاهكار معماري محسوب مي گردد اگرچه، موجوديتي از هدف يك سازه در آن قرار ندارد و به وضوح، بايستي تمركز بيشتري بر عملكرد ساختمان گذاشته مي شده است. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] Wexner Center for the Arts [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Wexner Center for the Arts [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضاي داخلي مركز هنري وكسنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضاي داخلي مركز هنري وكسنر [/TD] [/TR] [/TABLE] 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده