اگه میشه پراید رو دمونته ش کرد و ازش سوناتا . . . .

[Fakur 9754]

موضوع مربوط میشه به اینکه آیا انسان میتونه خودشو بطور کامل عوض بکنه و همه خلق و خوی خودشو بهتر کنه؟

تجربه امروز من میگه : نه

علتشم خودمم که پس از مدتها که به باشگاه اومدم , سراغ تاپیکهای اونایی که قبلا هم نمیرفتم , نمیرم . اونام شاید همین کارو بکنند.

نتیجه : تغییر دیدگاه و اخلاق تقریبا غیر ممکنه. مگه اینکه انسان بخاطر منافع خودش نقش بازی کنه. اگه غیر از این فکر میکنید , میتونید از نظریه خودتون با دلیل دفاع کنید. منم از نظر خودم دفاع خواهم کرد.

[Ehsan 112346]

عنوان تاپیک رو دیدم فکر کردم اسپمه ولی داخل شدم دیدم بسی چالش برانگیز هست.

 

 

از نظر من تغییر اخلاق 100 درصد ممکن هست، مخصوصا تغییر از اخلاقی که تئوری در ذهنت داشتی نسبت به اخلاقی غیر تئوری و کاملا عملی که خودت به دستش بیاری.

 

 

مثلا من زمانی اعتقاد داشتم اگر کسی بهم کرمی ریخته، یا باید ضایعش کنم یا حالش رو بگیرم ولی امروز به هیچ وجه دیگه این اعتقاد رو ندارم.

 

 

یاد گرفتم هرکسی رو در هر سطحی، اگر دیدم نمیتونم تحمل کنم، از ذهنم حذفش کنم به جای اینکه بخوام باهاش بجنگم.

 

اگر دیدی نمیشه اخلاق رو تغییر داد، به خاطر قدرت بیش از حد تکبر به عنوان یکی از صفت های منیت هر آدمی هست.

[Fakur 9754]

عنوان تاپیک رو دیدم فکر کردم اسپمه ولی داخل شدم دیدم بسی چالش برانگیز هست.

 

 

از نظر من تغییر اخلاق 100 درصد ممکن هست، مخصوصا تغییر از اخلاقی که تئوری در ذهنت داشتی نسبت به اخلاقی غیر تئوری و کاملا عملی که خودت به دستش بیاری.

 

 

مثلا من زمانی اعتقاد داشتم اگر کسی بهم کرمی ریخته، یا باید ضایعش کنم یا حالش رو بگیرم ولی امروز به هیچ وجه دیگه این اعتقاد رو ندارم.

 

 

یاد گرفتم هرکسی رو در هر سطحی، اگر دیدم نمیتونم تحمل کنم، از ذهنم حذفش کنم به جای اینکه بخوام باهاش بجنگم.

 

اگر دیدی نمیشه اخلاق رو تغییر داد، به خاطر قدرت بیش از حد تکبر به عنوان یکی از صفت های منیت هر آدمی هست.

همین کبر و غرور که بهش اشاره کردید , یکی از دلائل اون نظر منه که میگم انسانها نمیتونن خودشونو عوض کنند. مگه اینکه بصورت مقطعی باشه و یا بخاطر منافع شخصی که اونم زیاد دوام نمیاره.

[goddess_s 16415]

از نظر من 100 درصد نمی گم غیر ممکن ولی نزدیک به غیر ممکنه و خیلی سخته ولی همیشه جا واسه تغییر وجود داره فقط به شرط اینکه آدم قانع بشه که اخلاقی که داره اشتباه و باید عوضش کنه

[محمــد 4415]

موضوع مربوط میشه به اینکه آیا انسان میتونه خودشو بطور کامل عوض بکنه و همه خلق و خوی خودشو بهتر کنه؟

تجربه امروز من میگه : نه

علتشم خودمم که پس از مدتها که به باشگاه اومدم , سراغ تاپیکهای اونایی که قبلا هم نمیرفتم , نمیرم . اونام شاید همین کارو بکنند.

نتیجه : تغییر دیدگاه و اخلاق تقریبا غیر ممکنه. مگه اینکه انسان بخاطر منافع خودش نقش بازی کنه. اگه غیر از این فکر میکنید , میتونید از نظریه خودتون با دلیل دفاع کنید. منم از نظر خودم دفاع خواهم کرد.

سلام

اگه ما یه آدم سیگاری را در نظر بگیریم که به خاطر سلامتی خودش و خانوادش تصمیم به ترک سیگار می کند و بعد از آن خلق و خوی بهتری در اثر ترک سیگار پیدا می کند آیا می توان گفت که این فرد تغییر شخصیتی نشده است؟

یا شخصی که در اثر همنشینی با یک اندیشمند طرز فکر و رفتارش عوض می شود و به طور کامل از لحاظ اخلاقی و رفتاری عوض می شود آیا می توان گفت که به خاطر منافع شخصی خودش عوض شده است؟

انسان اختیار دارد و از همه مهتر قابل تغییر است و می تواند از خلق و خوی بد به آدمی پاک سرشت تبدیل شود که نمونه های افرادی که در زندگی خودشان تغییر ایجاد کردند در تاریخ زیاد است.

چه انسان هایی بوده اند که از عرش به فرش آمده اند و کسانی که از کرک قالی به عرش رسیده اند

نمیتوان گفت که همیشه ثبات در یک چیزی وجود دارد

آدمی مانند سنگ نیست که دستخوش تغییر نشود و در همان جهتی که تربیت شده است رشد پیدا کند

همیشه موانع و مسیرهایی در راه آدمی وجود دارد که شخصیت یک فرد را تغییر می دهند که حتی میشه گفت یک تلنگر کوچک یا یک صحبت کوچک باعث تغییر زندگی یک نفر می شود.

فقط کافیه هدف را بشناسی مسیر را بشناسی باید بدونی برای چی اندیشه می کنی برای چی هدفی تفکر می کنی و در آخر به چی میخوای برسی

بعضی وقتها خواندن مطالب مخالف افکار برای اندیشه خیلی مناسب هست

چرا که ذهن را نباید بسته و آکبند نگه داشت و مثل یک کنترلر که هرچی را دوست داشتین در آن وارد کنیم و هرچیزی که خلاف اندیشه های ذخیره شده هستند را برگشت بزنیم

گاهی مواقع همین اندیشه ای که در سر می پرورانیم کاملاً اشتباه است و همچنین هرجا مخالف اندیشه خود را می بینیم سعی در اثبات اندیشه غلط خود می کنیم و حاضر نیستیم اندیشه ای جز اهداف خودمون رو بشنویم که با همین اشتباه فقط خوی خودپرستی را ایجاد می کند که هیچ سودی به جز ضرر ندارد

تغییر همیشه خوب هست ولی تغغیر از بدی به خوبی

همیشه مطالعه خوب هست

شناخت خوب هست

دانستن وب هست

ولی مطالعه چی ؟ شناخت چی؟ دانستن چی؟

چی چیزی را باید یاد بگیریم؟

همیشه باید یک ترازو در دست بگیریم و خوبی و بدی را بسنجیم

باید مقایسه کنیم که واقعاً چه چیزی خوب است و چه چیزی بد

هدف نهایی این اندیشه چیست؟

هدف اصلی اندیشه ای که در سر من قرار دارد کجاست؟ به چیست؟ به کجا می خواهد برسد؟

خوب دقت کن

خوب بیاندیش

که خدایی نکرده اندیشه ای خرافه و غلط در سر نداشته باشی

که اگر چنین باشد باید سعی در تغییر آن برآیی

و بدان که خلق و خوی یک انسان از اندیشه آن سرچشمه می گیرد؟

آیا دیده ای که یک شخص تحصیل کرده یک چاقو تو جیبش بذاره و مردم را تهدید به مرگ کند؟

معلوم است که همچین چیزی را نمیبینیم

پس با اندیشه فردی که چاقو دستش می گیرد و فردی که قلم به دست می توان خوبی و بدی دست یافت و آن ها مقایسه کرد

دوست عزیز تغییر دیدگاه و اخلاق امکان پذیر است و اگر این تغییر دیدگاه در راه نیک و خوب باشد بسیار خوب و پراهمیت هست

و قرار نیست تغییر اخلاق و دیدگاه همیشه به خاطر منافع شخصی باشه بلکه ممکن است همین تغییر دیدگاه یک جامعه را نجات دهد

انشالله که همه ما اندیشه هامون را با یک اندیشه خوب کالیبره کنیم که همین اندیشه و طرز تفکر است که در رفتار ما تاثیر دارد.

همگی موفق و شاد باشیم

[Fakur 9754]

سلام

دوست عزیز تغییر دیدگاه و اخلاق امکان پذیر است و اگر این تغییر دیدگاه در راه نیک و خوب باشد بسیار خوب و پراهمیت هست

و قرار نیست تغییر اخلاق و دیدگاه همیشه به خاطر منافع شخصی باشه بلکه ممکن است همین تغییر دیدگاه یک جامعه را نجات دهد

انشالله که همه ما اندیشه هامون را با یک اندیشه خوب کالیبره کنیم که همین اندیشه و طرز تفکر است که در رفتار ما تاثیر دارد.

همگی موفق و شاد باشیم

همه نوشته شما بسیار عالی و پر مغز بود و با روش بیان بسیار خوبی نوشته شده . ضمن تشکر از شما عرض میکنم که با همه نوشته تون موافقم.

شاید بگم : عوض شدن سخته ولی غیر ممکن نیست.

[Astraea 25351]

به نظر منم ادم میتونه عوض بشه...

تغییر دیدگاه ها و نظرات افراد متعصب و همه چیز دان خیلی سخته یا آدمایی که نقش بازی میکنند تا خودکمتربینی های خودشونو مخفی کنند یا آدمای تحت سلطه و بله گو....اما میشه تغییر کرد اگرچه سخته...که اینم برمیگرده به همت و اراده و اهمیت موضوع...

در برابر تغییر به نظرم چندتا سد بزرگه به نام تنبلی.راحت طلبی.ترس از محاکمه دیگران.ترس از از دست دادن جایگاه

 

 

بعدشم از تیتر تاپیک خیلی دلم گرفت برای ایران....چون پراید هربار میاد یه کم توی طراحی مدل ماشیناش میلیمتری تغییر ایجاد میکنه اما ماشینای کره ای هر سال چندین مدل جدید میدن بیرون و دنیا رو دارن میگیرن....ماهم خوشحالیم سمند صادر میکنیم سوریه و ونزوئلا(البته حالا رو نمیدونم...چند سال پیش)...ببخشید از بحث منحرف شدم

[Fakur 9754]

به نظر منم ادم میتونه عوض بشه...

تغییر دیدگاه ها و نظرات افراد متعصب و همه چیز دان خیلی سخته یا آدمایی که نقش بازی میکنند تا خودکمتربینی های خودشونو مخفی کنند یا آدمای تحت سلطه و بله گو....اما میشه تغییر کرد اگرچه سخته...که اینم برمیگرده به همت و اراده و اهمیت موضوع...

در برابر تغییر به نظرم چندتا سد بزرگه به نام تنبلی.راحت طلبی.ترس از محاکمه دیگران.ترس از از دست دادن جایگاه

 

 

بعدشم از تیتر تاپیک خیلی دلم گرفت برای ایران....چون پراید هربار میاد یه کم توی طراحی مدل ماشیناش میلیمتری تغییر ایجاد میکنه اما ماشینای کره ای هر سال چندین مدل جدید میدن بیرون و دنیا رو دارن میگیرن....ماهم خوشحالیم سمند صادر میکنیم سوریه و ونزوئلا(البته حالا رو نمیدونم...چند سال پیش)...ببخشید از بحث منحرف شدم

شما تو چه مواردی عوض شدین؟

همون پراید هم سوغات کره بود که اینهمه بلا سرش آوردیم که بهتر بشه , بدتر شد. همین بلا رو سر خودمونم میاریم.

[Astraea 25351]

شما تو چه مواردی عوض شدین؟

همون پراید هم سوغات کره بود که اینهمه بلا سرش آوردیم که بهتر بشه , بدتر شد. همین بلا رو سر خودمونم میاریم.

 

از نظر فکری مثلا تو مسائل اعتقادی هرچی توی مدرسه بهم گفته بودند برام 100%قابل قبول بود...اما بعد که از دوم سوم راهنمایی شروع کردم کتاب بخونم خیلیاش تغییر کرد یا اصلاحش کردم.سنگ بنای تغییرات منو حرفای برادرم گذاشت که عمری ازش ممنونم... با این شستشوی مغزی که به ما دادن توی مدرسه و با تلویزیون این پرسه خیلی طولانیه.....

یا مثلا قبلنا خیلی روی باستان گرایی متعصب بودم..حالا هم فخر و مباهات من ایران آریایی هستش اما دیگه دوآتیشه بودن رو رها کردم..چون تعصب آدمو حتما کور و جاهل میکنه.

کلا سعی میکنم گاهی دچار تغییر تحول بشم...چون ادم توی این دنیا نمیتونه همیشه روی حرف و اعتقادش پافشاری کنه...باید گاهی هم به درستی و نادرستی اونا فکر بکنه و ببینه از این اعتقاد و نظر چی دستگیرش شده....هیچ نظر و اعتقاد و عملکردی تماما درست و خالی از نقص نیست.

همین چرخش آدم و تغییر نظراتش ممکنه ادمو بی فکر و آلت دست هم بکنه.چون ادم به قول معروف میشه جزء حزب باد و هربار هرچی به نفعشه رو دنبال میکنه که ممکنه باعث حق کشی هم بشه و سریع میشه از افکارش سوء استفاده کرد.

[soheiiil 24251]

چرا که نه

شرایط تاثیر گذاره و این مقدار شرایطی هست که باعث تحول در نگرش ها بشه

مثال جالبی که میتوان زد همان انداختن یک میمون مادر با فرزندش در یک دیگ داغ میباشد که ابتدا مادر ایثارگرانه بچه را در آغوش گرفته و بود خود میسوخت ولی نهایتا بچه را در زیر پاهای خود قرار میدهد.شاید بگوییم این میمون است و فرق دارد با انسان ....بله چنین است ولی همانطور که گفتم هرکسی قیمتی دارد و خیلی خیلی سخت آدمی پیدا میشود که تحت هر شرایطی بر دیدگاه هایش مصر باشد

[Fakur 9754]

چرا که نه

شرایط تاثیر گذاره و این مقدار شرایطی هست که باعث تحول در نگرش ها بشه

مثال جالبی که میتوان زد همان انداختن یک میمون مادر با فرزندش در یک دیگ داغ میباشد که ابتدا مادر ایثارگرانه بچه را در آغوش گرفته و بود خود میسوخت ولی نهایتا بچه را در زیر پاهای خود قرار میدهد.شاید بگوییم این میمون است و فرق دارد با انسان ....بله چنین است ولی همانطور که گفتم هرکسی قیمتی دارد و خیلی خیلی سخت آدمی پیدا میشود که تحت هر شرایطی بر دیدگاه هایش مصر باشد

مرسی سهیل جان. ولی بالاخره برام روشن نشد که شما نظرتون امکان عوض شدن هست یا غیر ممکن بودن اون.

اگه یکم بیشتر توضیح بدی ممنون میشم.

[Abolfazl_r 20780]

تاپیک بسیار خوبیه اما اگر جاش هست از استارتر و سایر دوستان تقاضا میکنم روی این سوالاتی که برای من وجود داره هم فکر کنن و جواب بدن. ممنون. :icon_gol:

 

اصلا چرا باید عوض شد؟ یا در انتظار عوض شدن دیگران بود؟

از کجا معلوم عوض شدن بهتره و صلاحه؟ معیارتون برای اینکه بگید یا بگیم یا بگن که یه نفر عوض شده و خوب شده یا بد چیه؟

اصلا میشه گفت یه نفر خوب شده یا بگیم یه نفر بد شده؟ یا بگیم یه نفر خوبه یا یه نفر بده؟ مگه میدونیم که ما خوبیم یا بدیم؟ و از کجا معلوم معیارهای ما درسته یا غلطه؟

 

اگر احساس میکنید با موضوع تاپیک ارتباطی نداره ازش بگذرید.

[Ehsan 112346]

اصلا چرا باید عوض شد؟ یا در انتظار عوض شدن دیگران بود؟

از کجا معلوم عوض شدن بهتره و صلاحه؟ معیارتون برای اینکه بگید یا بگیم یا بگن که یه نفر عوض شده و خوب شده یا بد چیه؟

اصلا میشه گفت یه نفر خوب شده یا بگیم یه نفر بد شده؟ یا بگیم یه نفر خوبه یا یه نفر بده؟ مگه میدونیم که ما خوبیم یا بدیم؟ و از کجا معلوم معیارهای ما درسته یا غلطه؟

 

اگر احساس میکنید با موضوع تاپیک ارتباطی نداره ازش بگذرید.

 

فقط در جاهایی باید عوض شد که عملت به دیگران آسیب میزنه وگرنه توی اعتقادات شخصی دلیلی نداره بر اساس حرف دیگران، تغییر عادت یا اعتقاد بدهیم.

 

مثلا، عادت داری در حین تعریف کردن جوک، الفاظ رکیک به کار ببری، این اطرافیانت رو میتونه آزار بده، پس یا باید الفاظ رکیک رو ترک کنی، یا از جمع اونها کنار بری.

 

برای بودن در هر گروهی، اعم از مجازی یا حقیقی، باید حداقل هارو در اشتراکات داشت، اگر نه بهتره یا اصلاح کنیم، یا در گروهی از همفکران خود باشیم.

[EOS 14528]

در حقیقت من فکر می کنم که خوی و خصلت دو جنبه جدا دارن :

اکتسابی و ذاتی

 

جنبه ذاتی به نظرم هیچ وفت تغییر نمی کنه حتی حتی حتی اگه خود فرد هم بخواد

چون اصلا اون خصیصه توی ذاتش نگاشته شده و هر کاری هم که بکنه آخرش باز یه جایی خودش رو نشون می ده

 

اما خب یه سری اخلاقیات هم هست که با توجه به شرایط و تربیت و محیط زندگی حاصل شده

و در صورتی که فرد، خودش هم خواهان تغییر باشه می شه تغییرش داد که البته این هم کار آسونی نیست و یه نیروی محرکه خیلی قوی می خواد

گاهی هم آدما طی تجربیاتی که به دست میارن و درس هایی که روزگار بهشون می ده تغییر می کنن یا به قولی می گیم "افتاده تر می شن"

چون به عقیده من کسی که از شروع زندگی با این اخلاقیات زندگی کرده حالا باید بتونه پایه و اساس خودش رو تغییر بده

اگر بخوام در غالب یه مثال بگم که گفته هام روشن تر باشه :

_من کلا آدم دیر جوش و خود رنجی هستم این خصیصه ها هم همه ذاتیه و حتی اگر خودم رو هم عذاب بدن باز نمی تونم تغییرشون بدم !

_اما این که مثلا زود عصبی می شدم جز اخلاقیاتم بود که چون از اول همه به فرمانم بودن اگر کسی بهم نه می گفت عصبیم می کرد که با بالاتر رفتن سنم و از طرفی هم برای این که خودم راحت تر زندگی کنم سعی کردم این اخلاق مزخرفم رو ترک کنم (که البته هنوز هم گاهی بروز می کنه )

[Fakur 9754]

تاپیک بسیار خوبیه اما اگر جاش هست از استارتر و سایر دوستان تقاضا میکنم روی این سوالاتی که برای من وجود داره هم فکر کنن و جواب بدن. ممنون. :icon_gol:

 

اصلا چرا باید عوض شد؟ یا در انتظار عوض شدن دیگران بواگه ما بتونیم طوری خودمونو عوض کنیم که بهتر از این باشیم , به عوض شدنمون می ارزه. البته یه جا هایی هم باید برعکس عوض بشیم. مثلا پول دستی به یکی میدی و اون شخص پس نمیده. اینجور جا ها باید برعکس عوض شد.

از کجا معلوم عوض شدن بهتره و صلاحه؟ معیارتون برای اینکه بگید یا بگیم یا بگن که یه نفر عوض شده و خوب شده یا بد چیه؟شما فرض کنید مثلا من یه آدم حاضر جوابم . خوب وقتی متوجه میشم که این اخلاق من باعث سر دردم میشه , بهتره که به عوض کردن این عادتم رضایت بدم تا حداقل خودم راحت تر زندگی کنم.

اصلا میشه گفت یه نفر خوب شده یا بگیم یه نفر بد شده؟ یا بگیم یه نفر خوبه یا یه نفر بده؟ مگه میدونیم که ما خوبیم یا بدیم؟ و از کجا معلوم معیارهای ما درسته یا غلطه؟معیار ها رو میشه با عکس العمل افراد منطقی و بیطرف متر کرد. عکس العمل اونا به ما میفهمونه که ما تا چه حد تو صراط مستقیم هستیم.

البته اینکه من بخاطر منافع شخصی خودم انتظار عوض شدن دیگران رو داشته باشم , انتظار نابجائی است.

 

اگر احساس میکنید با موضوع تاپیک ارتباطی نداره ازش بگذرید.

​اتفاقا خیلی هم بجا بود و از حضور گرم و صمیمی شما متشکرم.

[Fakur 9754]

در حقیقت من فکر می کنم که خوی و خصلت دو جنبه جدا دارن :

اکتسابی و ذاتی

 

جنبه ذاتی به نظرم هیچ وفت تغییر نمی کنه حتی حتی حتی اگه خود فرد هم بخواد

چون اصلا اون خصیصه توی ذاتش نگاشته شده و هر کاری هم که بکنه آخرش باز یه جایی خودش رو نشون می ده

 

اما خب یه سری اخلاقیات هم هست که با توجه به شرایط و تربیت و محیط زندگی حاصل شده

و در صورتی که فرد، خودش هم خواهان تغییر باشه می شه تغییرش داد که البته این هم کار آسونی نیست و یه نیروی محرکه خیلی قوی می خواد

گاهی هم آدما طی تجربیاتی که به دست میارن و درس هایی که روزگار بهشون می ده تغییر می کنن یا به قولی می گیم "افتاده تر می شن"

 

چون به عقیده من کسی که از شروع زندگی با این اخلاقیات زندگی کرده حالا باید بتونه پایه و اساس خودش رو تغییر بده

اگر بخوام در غالب یه مثال بگم که گفته هام روشن تر باشه :

_من کلا آدم دیر جوش و خود رنجی هستم این خصیصه ها هم همه ذاتیه و حتی اگر خودم رو هم عذاب بدن باز نمی تونم تغییرشون بدم !

_اما این که مثلا زود عصبی می شدم جز اخلاقیاتم بود که چون از اول همه به فرمانم بودن اگر کسی بهم نه می گفت عصبیم می کرد که با بالاتر رفتن سنم و از طرفی هم برای این که خودم راحت تر زندگی کنم سعی کردم این اخلاق مزخرفم رو ترک کنم (که البته هنوز هم گاهی بروز می کنه )

جان کلام تو همون جمله شماست که من برنگ آبیش در آوردم.

مرسی از هم اندیشی شما