Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ پرنسس آرتمیس آرتمیس یکم کاریا ، ملکه ( فرماندار ) ساتراپ ( ایالت ) هالیکارناس در کاریا ، از طرف خشایارشا را بر عهده داشت و او متحد جنگی در لشکرکشی خشایارشا در ۴۸۴ پیش از میلاد مسیح به یونان محسوب میگشت . ساتراپ به استان هایی از ایران بزرگ اتلاق میشد که بدون جنگ و خونریزی ، به تصرف سپاهیان کورش کبیر یا داریوش بزرگ درمی آمدند و حاکمان آن ضمن پرداخت خراج ( مالیات ) متعازف ، موظف به پیروی از قوانین منشور حقوق مدنی کورش کبیر ، شامل آزادی ادیان ، منع برده داری و منع تجارت و خرید و فروش و حقوق برابر زنان و .... بوده و در سمت خویش ابقاء میگشتند . از این طریق مرزهای گستره ی ایران توسط حاکمان پیشین تحت پشتیبانی حکومت مرکزی حفظ گشته و خطر توطئه های احتمالی بستگان و حامیان مالی و نظامی حکام پیشین بر علیه ایران نیز خنثی می گشت. در دورهٔ هخامنشی پرنسس آرتمیس فرمانداری ساتراپی کاریا را برعهده داشتهاست. در آن هنگام کاریا یکی از ساتراپهای ایران به شمار میرفتهاست. هرودوت ( مورخ شهیر یونای ) که خود نیز از اهالی هالیکارناس بوده، حیرت و شگفتی خود را از شرکت پرنسس آرتمیس در جنگهای ضد یونان پنهان نکردهاست. بنابر گفتهٔ هرودوت هیچ کدام از فرماندهان تابع ایران به اندازهٔ او به خشایارشا رأی صائب ارائه نداده و راهنمایی گرانبها نکردهاست. پرنسس آرتیمیس در جنگ نخست بین ایران و یونان در زمان خشایارشا با پنج فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست. در این نبرد ایران موفق به تصرف آتن شد. نیروی زمینی ایران از ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره تشکیل شده بود. نیروی دریایی ایران دارای ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳۰۰ کشتی ترابری بود. وی در سال ۴۸۰ پیش از میلاد، در جنگ سالامیس که بین نیروی دریایی ایران و یونان در گرفت، شرکت داشت. قبل از شروع جنگ دریایی سالامیس، خشایارشا از همهٔ امیران محلّی و فرماندهان دریایی نظرشان را راجع به جنگ دریایی خواسته بود. پاسخها تماماً در تأیید جنگ دریایی با نیروی بحریه یونان بود مگر نظر آرتمیس. او گفت من که در تمامی نبردهای شاه به لحاظ شجاعت و فداکاری از احدی کمتر نبودهام، سخن من این است که نیروهای خود را بی جهت تلف نکنید و از رزم دریایی احتراز جوئید زیرا یونانیان در کار دریا برتری دارند. چه الزامی در این کار است ؟ مگر سایر نقاط یونان در اقتدار شاه نیست ؟ دیگر احدی در مقابل پادشاه امکان اظهار وجود ندارد. آنها که تاکنون با شهریار ما در افتادهاند، بطوری که سزاوار بوده، همه تسلیم شدهاند. نیروها را همانجا که همین اکنون مستقر هستند، باقی بگذارید. خواه تا پلوپونز (یونان جنوبی) پیش بتازید یا در همین جا بمانید، باز مقصود فرموده پدر تاج دارتان حاصل است و یونانیها قدرت ندارند که در مقابل عظمت و سطوت شهریاری استقامت و پایداری کنند. وقتی دوستان آرتمیس این بیانات را شنیدند، میپنداشتند که خشایارشا او را بمناسبت سعی در ترغیب شاه به انصراف از جنگ مجازات خواهد کرد. اما شاهنشاه جوان [ که از عطوفت پدر بزرگوار ( داریوش بزرگ ) در دل بهره مند ، اما از درایت وی کم بی بهره می نمود ] از جواب آرتمیس خشنود گردید. باوجود این فرمان بر آن شد که رأی اکثریت به کار بسته شود و خود شاه شخصاً ناظر جریان جنگ باشد. جنگ سالامین آرتمیس پنج کشتی فراهم ساخته که در دریای خشایار شاه بعد از ناوهای فنیقی از معروفترین به شمار میرفتهاست. هرودوت در این باره مینویسد، در هنگام نبرد آرتمیس در حالی که کشتیهای آتنی در تعقیب او بودند و فرارش از آن تنگنا غیر ممکن میرسید، چارهای اندیشید. او یک کشتی همدست را از کار انداخت. با غرق کردن این کشتی آرتمیس با یک تیر دو نشان زد زیرا فرماندهٔ کشتی یونانی با مشاهدهٔ صدمهای که آرتمیس به کشتی پارسی وارد ساخته بود، پنداشت که با یک کشتی یونانی طرف است بنابراین از تعقیب او باز ایستاد و هدف دیگری را تعقیب کرد. از طرف دیگر بر قدر و احترام خویش در پیشگاه خشایار بیفزود زیرا نقل کردهاند که خشایارشا که شخصاً ناظر عملیات جنگی بود، آن جریان توجهش را جلب کرد و یکی از افسران گارد بدو عرض کرد « شاهنشاها ، ملاحظه میکنید آرتمیس با چه مهارتی نبرد می کند ؟ او یکی از کشتیهای را از پا انداخت » شاهنشاه با مشاهدهٔ آن صحنه گفت « مردانم زن شده اند و زنها مرد.» از آن پس پرنسس آرتمیس به افتخار دریافت فرمان دریاسالاری ( فرمانده کل نیروی دریایی ارتش ایران ) از سوی خشایارشاه رسید. که هیچ زنی در تاریخ تا کنون چنین مقامی دست نیافته است . در سالهای دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناو شكن عظیمی را به نام یك زن نام گذاری كرد و "آرتمیس" نامید . ناو شكن آرتمیس در دوران خدمت " دریاسالار فرج الله رسایی" به آب انداخته شد و سالها بر روی آبهای خلیج همیشه فارس پاسدار سواحل جاوید ایران بود. منابع : هرودوت. تاریخ هرودوت. ترجمهٔ وحید مازندرانی. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶. Kerényi، Karl (۱۹۵۱) ۱۹۸۰. The Gods of the Greeks (Thames & Hudson) Anthon، Charles. “Artemis”. A Classical dictionary. Harper & Brothers، p.۲۱۰ . 9 نقل قول لینک به دیدگاه
little girl 150 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ خیلی زیبا بود ، تو این دوره سر افکندگی و شرمندگی یادآوری این موارد مرهمی بر زخم هاست 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Lean 56,968 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ خیلی زیبا بود ، تو این دوره سر افکندگی و شرمندگی یادآوری این موارد مرهمی بر زخم هاست گل گفتی ، انکار تاریخ پرافتخارمون از سیاست های کثیف 33 سال گذشتس که با حذف تاریخ باستان از کتب درسی مارو به سوی عرب پرستی و ازخودبیگانگی سوق خواهد داد:icon_pf (34): نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .