mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 زندگی یعنی دستت را به من بده...... یا هردو میمانیم ...یا هر دو میرویم... 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 زندگي يعني بوي خاك بارون خورده در يك صبح دل انگيز بهاري .... 2
mani24 29665 ارسال شده در 5 اسفند، 2012 زندگی یعنی کنکور یه روز هم خیلی زود نوبت ما میشه که کنکور بدیم 2
mani24 29665 ارسال شده در 5 اسفند، 2012 زندگی یعنی چیزهای خوشمزه زندگی یعنی بعضی وقتا قاقالی لی واسه خودت بخری 2
mani24 29665 ارسال شده در 6 اسفند، 2012 زندگی یعنی غوطه ور در تنهایی یعنی تو با دوری از من شادی زندگی یعنی من آرزومه شادی تو می رم تا ببینم تو غوطه وری در شادی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2
mani24 29665 ارسال شده در 7 اسفند، 2012 زنـدگـی را بـرده بودم بـا خودم * تا بشویم دست و رویش را * که خوشحالش کنم * عمق استخر وفا زنـدگـی لـج کـرده بـود * کـودکـانـه میگـریخت * مـن بـه دنبالش شـدم * حوصـله سر رفـت و ریخـت دسـتهـای زنـدگــی * پـر شــد از انـبــوه غــم * مـن نـرفـتـم ســوی او * او شکسـت در پیـچ و خــم مهــربـان شـد ایــن دلــم * سوخـت از غــمهـای او * مـن دویـدم سـوی او * دسـت مـن در دست او زنـدگــی یــک خنـده کــرد * ســر بـه زیـر و بـا وقـار * گفـت: ای عـاشـق بـرو! * مـن نـدارم با تو کـار! حـــرفهـــای زنـــدگـــی * گــرم بـــود و آشــنـا * گـفـت: مـن اهــل دلــم * حــل شـــدهام در صــفــا چشـمهـای زنــدگــی* خیـره بـود در کـار عشـق * گفتـم: امـا مـن چـرا؟ * خـم شـدم از بار عـشـق! زنــدگــی حــرفـی نـــزد * شـانــهای بـالا کـشـیـد * زیــر لـب آهـسـتـه گـفـت: * آب را دریــا چـشیــد مــن نــشـسـتم پـیـش او * دســت مــن در مــوی او * گفتـم: امـا مـن چــرا؟ * ره نــدارم ســـوی او! زنــدگـی جـا خـورد و گـفـت: * من پــرم از عـاشـقـی * مـن خــودم هـم مـانـدهام * در غـم دلـداگـی! زنـــدگــی از جـــا پــریــد * دسـتهـا را در هــوا * گـفـت: مـن بـایـد بـــرم * پـس تــو هـم بـا مـن بـیـا گفتـم: آخـر تـا کجـا؟ * گفـت: آن جـا را ببیـن * مـیرویـم تـا روشـنی * دوسـت هسـتیـم بـعـد از ایـن دســـتهــایـم را گـرفــت * گـفــت: بـا هــم مـیرویـــم * درس اول آشـتــی * قـهـــر را رد کــردهایــم درس دوم مـعــرفــت * یـک مــداد آمـاده کــن * تـا کــه ســرمشـقـت دهــم * بودنـت را ســاده کــن درس بعـدی را نگفت*دست بـر چشمش گذاشت*گفت: آن کـس برده که*پا به نفـس خود گذاشت درسهـا را یـک بـه یـک * مـیشـمـرد و مـیســرود * ضـربـههـای قلـب مـن * در صدایش خفتـه بـود حـرفهایـش شـد تـمـام * خستـه شـد از گفتگو * لب به خاموشـی گرفت * رفـت سراغ شـستشـو گـفـت : از عـمــق وفــا * مــن نــدارم وحـشـتی * ایـن تــویــی بـا طاقتـت * تـا هـمـیـن جــا نـشکنـی ایـن نـگـفـتــه شیـرجـــه زد * سـطــح آب شــد دایــــره * دایـرههـا تــو بــه تــو * شـد شبـیـه خـاطـره 2
mani24 29665 ارسال شده در 7 اسفند، 2012 زندگي موج بلنديست که نابود کند کشتي را زندگي خواب و خيال زندگي پوچ و سراب زندگي دشت جنون زندگي اشک يتيمي ست که سيلي خورده زندگي غرش رعد است که آتش زده خرمن ها را زندگي سرزميني ست پر از بوته و خار زندگي فاصله گرميست تا زوال زندگي بازيچه ست! زندگي... زندگي... زندگي بي او همين است که شرحش دادم... زندگي با او ولي شيرين است... 2
mani24 29665 ارسال شده در 7 اسفند، 2012 زندگی یعنی حس دوست داشتن به طراوت نم نم بارون بهاری زندگی یعنی آموختن بسان عشق های با هم بودن زندگی یعنی تو .. زندگی یعنی من زندگی یعنی من و تو کنار هم 2
mani24 29665 ارسال شده در 7 اسفند، 2012 زندگی یعنی نفس هایی که هر لحظه می تواند به شمارش بیفتد زندگی یعنی نزدیک ترین فاصله با مرگ . زندگی یعنی همه اش خاطره های زودگذر ، زندگی یعنی آه و افسوس و اندوه . زندگی یعنی چند سال خوب و یک عمر حسرت و داع سنگین. زندگی یعنی جبر ، تسلیم و پذیرش هر اتفاق ناخوشایند .... زندگی یعنی تماشای همه روزه عکس هایی که دیگر تکرار نمی شود . 3
ارسال های توصیه شده