Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 3 اسفند، 2012 می آیی در آغوشم می گیری روی موهای شقیقه ات دست می کشم مگر خیال ها هم پیر می شوند؟ 1
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 بسته ام مثل چشمان سياهت چترم را ... ديگر باران است كه آبرويم را مي خرد ! میگن اگر کسی را دوست داشته باشی نمی تونی توی چشماش زل بزنی نمی تونی دوریش و تحمل کنی نمی تونی بهش بگی که چقدر اونو می خوای نمی تونی بهش بگی که چقدر بهش نیاز داری واسه همین عاشقا دیوونه میشن. 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 می آییدر آغوشم می گیری روی موهای شقیقه ات دست می کشم مگر خیال ها هم پیر می شوند؟ برات دلتنگ دلتنگم تو هم مثل منی جانم ؟ تو هم تو چشم من خوابی؟ بگو آهسته تو گوشم تو هم بی تابِ بی تابی؟ دارم عاشق میشم انگار، از این راهِ به این دوری دلم طاقت نمیاره بهش میگم که: مجبوری! برای با تو بودن با غروب جاده می سازم دل تنهای تنهامو به چشمای تو می بازم ... ببین جانم برات دلتنگ دلتنگم ؟ ... ببین دوری و من دلگیر دلگیرم؟ میگم حرفی رو که خشکیده رو لب هام؛ عزیزم ، نازنینم بی تو می میرم! تو هم مثل منی جانم ؟ دلت از فاصله خسته اس؟ تو هم حس میکنی درها به روی عشق تو بسته اس؟ خیالت راحت راحت، یه روز دستاتو می گیرم به پات می شینم و آخر تو آغوش تو می میرم ... ببین جانم برات دلتنگ دلتنگم ؟ ... ببین دوری و من دلگیر دلگیرم؟ 3
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 3 اسفند، 2012 عمرم رفت ، موهايم سفيد شد، كمرم شكست بي خيال... تو خوبي آقای ديوار ؟! نقطه ضعفت،موهای بلند من بود می خواهم کوتاهشان کنم بر نمی گردی؟ می گویند نا امیدی از درگاه خداوند کفر است من کافر نیستم، وتو بر می گردی...
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 لرزش صدایم،مال سرمای هواستاین پرده ی اشک روی چشم هایم هم ،همین طور چیزیم نیست به خدا من فقط، دلواپس توام.. لباس گرم در چمدانت گذاشتی؟ [h=2][/h] . نام تو را آورده ام دارم عبادت می کنم گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت می کنم دستت به دست دیگری از این گذشته کار من اما نمی دانم چرا دارم حسادت می کنم گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم شاید تو با خود گفته ای دارم اطاعت می کنم رفتم کنار پنجره دیدم تو را با... بگذریم 4
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 عمرم رفت ،موهايم سفيد شد، كمرم شكست بي خيال... تو خوبي آقای ديوار ؟! نقطه ضعفت،موهای بلند من بود می خواهم کوتاهشان کنم بر نمی گردی؟ می گویند نا امیدی از درگاه خداوند کفر است من کافر نیستم، وتو بر می گردی... خبر به دورترین نقطه جهان برسد نخواست او به من خسته بی گمان برسد شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد چه می کنی که اگر او را خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد رها کنی برود از دلت جدا باشد به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد رها کنی بروند تا دو پرنده شوند خبر به دورترین نقطه جهان برسد گلایه ای نکنی و بغض خویش را بخوری که هق هق تو مبادا به گوششان برسد خدا کند که نه ...!! نفرین نمی کنم که مباد به او که عاشق او بودم زیان برسد خدا کند که فقط این عشق از سرم برود خدا کند که فقط آن زمان برسد... 4
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 زير سر تو است گريه هايم بيدار شو ميخواهم بروم... بار آخر ، من ورق را با دلم بُر میزنم ! بار دیگر حکم کن ، اما نه بی دل ! با دلت ، دل حکم کن حکمِ دل : هر که دل دارد بیندازد وسط ، تا که ما دلهایمان را رو کنیم دل که رویِ دل بیفتد ، عشق حاکم میشود پس به حکمِ عشق ، بازی میکنیم . این دلِ من ! رو بکن حالا دلت را ! دل نداری ؟! بُر بزن اندیشه ات را … حکم لازم دل سپردن دل گرفتن هر دو لازم 4
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 3 اسفند، 2012 موهایم را آنقدر کوتاه میکنم تا خاطره انگشتانت را از یاد ببرند... مثل سیگارست،خاطره حال می دهد اما... از درون میپوساندت... از نا میترسم... وقتی تیری میشود و " مردی ات " را نشانه میرود... 1
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 3 اسفند، 2012 برای دوست داشتنت از من دلیل میخواهند، چشمانت را به من قرض میدهی؟؟! 1
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 برای دوست داشتنت از من دلیل میخواهند، چشمانت را به من قرض میدهی؟؟! دلم برایت تنگ نشده … اصلا دوست ندارم ببینمت … هیچ وقت خاطراتمان تکرار نمی شود دیگر … هرگز اما با تمام وجود دوستت دارم … همیشه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 17 شهریور، 2013 بر روی بالشـی كه از مــرگ پرنده ها پـر است نمی تـوان خواب پــرواز را دیـد 1
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 17 شهریور، 2013 از من فاصله بگیر ! هر بار که به من نزدیک می شوی ، باور می کنم هنوز می شود زندگی را دوست داشت ! از من فاصله بگیر ! خسته ام از امید های کوتاه... 1
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 17 شهریور، 2013 گاهـــــی آدم دلـــــش میخواهد کفش هایش را در بیاورد، یواشکــــی نوکـــــ پا، نوکــــــ پا از خودش دور شـــــــــود، بعد بزند به چاکـــــــــــــــ ... فرار کند از خودشـــــــــــ !!! 1
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 17 شهریور، 2013 به خدای عاشــــــــــــــــــــــ ـــــقان سوگنـــــــــــــــــــــ ـــد... که اگر بدانمـــــــــــــــــ که دوستـــــــــــــــــــــ م نداری، گریــــــــــــــــــــــ ــــه نمی کنم . . . بلکه آرزو می کنـــــــــــــــــــــم، کسی را دوستـــــــــــــــــــــ ـــــــــ بداری که دوستــــــــــــــــت نداشته باشد !!! 1
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 17 شهریور، 2013 ما بدهکاریم به یکدیگر ؛ و به تمام دوستت دارم های نا گفته ای که پشت دیوار غرورمان ماندند … و ما آنها را بلعیدیم ، تا نشان دهیم منطقی هستیم !!! 1
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 17 شهریور، 2013 وقتی کسی اندازت نیست ، دست بـه اندازه ی خودت نزن . . . 1
Strelitzia 17128 مالک ارسال شده در 17 شهریور، 2013 خودم را به تخت می بندم تا ترکت کنم ... این تخت لعنتی هم بوی تو را می دهد ! اه, لعنتی.... نمیشود ترکت کرد...!!! 2
mahboobeyeshab 1399 ارسال شده در 23 شهریور، 2013 رگ گردن شعرم را میزنم ، اگر باز قافیه های تو را ردیف نکند.... 2
mani24 29665 ارسال شده در 21 آذر، 2013 شاهزاده ی من ....... بی تابانه دلم تو را میخواند اغوشت را نگاهت را دلتنگم .....زندگی من ...
ارسال های توصیه شده