رفتن به مطلب

یــاد یـــار


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

به روزگار بگوييد من ترك تحصيل كردم ...

 

لطفا ديگه امتحان نگير ....

 

[FLASH=width=20 height=20]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/FLASH] [h=4][/h]

Exis-Fantasy-36195.jpg

  • Like 4
  • پاسخ 663
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

همهٔ رابطه‌ها با جملهٔ ” تو با بقیه فرق داری ” شروع میشه . . .

 

و به جمله ” تو هم مثل بقیه ای ” ختم میشه . . .

 

deltan1.jpg

  • Like 5
ارسال شده در

بـانــــو …

مــــرد نبــوده ای تـا بـدانــی ســرت بـر روی بـازوانــم …

امنیــت تــو نیســت …

آرامــش مــن اســت …

romantic11.jpg

  • Like 4
ارسال شده در

وقتی دو عاشق از هم جدا میشن … دیگه نمیتونن مثل قبل دوست باشن … چون به قلب همدیگه زخم زدن

نمیتونن دشمن همدیگه باشن … چون زمانی عاشق بودن … تنها میتونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن…

 

vhk6yumb7fwcfbhuqg.jpg

  • Like 4
ارسال شده در

سوختم…باران بزن شاید تو خاموشم کنی…

شاید امشب سوزش این زخمها را کم کنی…

بزن باران ، من سراپای وجودم آتش است…

پس بزن باران ، بزن شاید تو خاموشم کنی… .

 

600028_336892026399590_1674100116_n.jpg

  • Like 4
ارسال شده در

یکــ ، دو ، ســـه ، چـهار و … را شمــردم تــک تــک

آهسـتـه بــه دنبــال تــو رفتـم بـا شـــکــ

وقتــی بـزرگتــر شــدم فهمیــدم

تمرین جداییســـت بـــازی ِقایم موشکــــ …!!!

7yrh4ox.jpg

  • Like 4
ارسال شده در

چوپان دلم . . . هر شب . . . دروغ می گوید . . . که تو می آیی . . .

 

 

6a08a8cd5335.jpg

 

 

 

  • Like 4
ارسال شده در

تو "آدم" و من "حوا" ،

 

سیبی در کار باشد یا نه ،

 

در آغوش تو بهشت جاریست ،

 

بوسه هایت طعم سیب می دهند

lover_20.jpg

  • Like 5
ارسال شده در

هر بار خواست چای بریزد نمانده ای

رفتی و باز هم به سکوتش نشانده ای

تنها دلش خوش است به اینکه یکی دو بار

با واسطه "سلام" برایش رسانده ای

حالا صدای او به خودش هم نمیرسد

از بس که بغض توی گلویش چپانده ای

دیدم که شهر باز پر از عطر مریم است

گفتند باز روسری ات را تکانده ای

میخندی و برات مهم نیست ... ای دری

من آن نهنگی ام که به ساحل کشانده ای

بدبخت من...فلک زده من...بد بیار من...

امروز عصر چای ندارم... تو مانده ای!

 

 

 

 

شعر :حامد عسگری

  • Like 5
ارسال شده در

سکوت ... درمان نیست

 

... اگر نهفتن درد ، التیام واهی بود

 

لبان خستۀ من ، قفل آهنین می شد ...

  • Like 4
ارسال شده در

03.jpg

 

یوسف عمر من بیا

تنگدلم براي تو

 

رنج فراق مي كشد

خون به دل پدر مكن

هر چه كه ناله مي كنم

گوش به من نميكني

يت كه مرا ز دل ببر

يا ز برم سفر مكن

  • Like 6
ارسال شده در

82397457195660977490.jpg

 

[TABLE=class: tborder, align: center]

[TR]

[TD=class: alt1]

تو می گذری...............من می گذرم

تو از من

من از دل

تو می خندی ............من می خندم

تو به من

من به روزگار

تو می گریزی ..............من می گریزم

تو از عشق

من از خاطره

تو می روی ..................من می روم

تو از اینجا

من از...............اینجا

کاش می فهمیدی از اینجا ........تا....... اینجا

چقدر فاصله است !!!

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

  • Like 6
ارسال شده در

کاش ماه ،

 

همیشه پشت ابر بماند

 

نمی خواهم بدانم ،

 

شب مهتاب ،

 

بی من چه می کنی

 

 

 

 

moon%2821%29.jpg

  • Like 6
ارسال شده در

گاهی دست خودم را میگیرم، می برم هوا خوری

یاد تو هم که همه جا با من است…

تنهایی هم که پا به پایم، می دود…

میبینی؟!

وقتی که نیستی هم، جمعمان جمع است…

 

 

 

0.732814001281762219_.jpg

  • Like 6
ارسال شده در
Zanjir%20Ra%20Bavar%20Nakon.jpg
  • Like 6
ارسال شده در

ای فال‌گیر ِ کوچک ِ خوش‌ لهجه!

در دست‌های گنگ ِ بلاتکلیف

دنبال ردّ پای کدامین غریبه‌ای؟

 

این بغض‌های سرزده

معنا نمی‌شوند

 

زحمت نده زمین و زمان را!

در من مسافری‌ست

که هرگز نمی‌رسد...

 

 

 

 

azadupload.com-13518613821.jpg

  • Like 6
ارسال شده در

من از این‌جا خواهم رفت

و فرقی هم نمی‌کند

که فانوسی داشته باشم یا نه

کسی که می‌گریزد

از گم شدن نمی‌ترسد

  • Like 5
ارسال شده در

مرا نگاه کن ببین چه انتظاری به روی پلکهایم خانه کرده است .

غم را از چشمانم فقط تو میتوانی بخوانی

خود را به ندانستن نزن - می دانم که میدانی غصه در دلم خانه کرده است

نمیخواهم غصه ام را بخوری اما قصه ام را بدان

 

3.92.png

  • Like 4
ارسال شده در

13408173493.jpg

 

[TABLE=class: tborder, align: center]

[TR]

[TD=class: alt1]چه فرقی می کند

 

کجای دریای چشم هایت گم شده باشم ؟!

 

من به زودی

 

ساحل ارام قلبت را خواهم یافت !!!

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

  • Like 4
ارسال شده در

شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد

 

خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد

 

 

آه ای گنجشکهای مضطرب شرمنده ام

لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد

 

 

من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند

نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد

 

 

از غزلهایم فقط خاکستری مانده بـه جا

بیت های روشن و شعله ورم را باد برد

 

 

با همین نیمه همین معمولی ساده بساز

دیــــر کردی نیمـه ی عاشق ترم را باد برد

 

بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت

وا نشد بدتر از آن بـــال و پـرم را بـــاد بـرد

حامد عسگری

  • Like 4

×
×
  • اضافه کردن...