faezeh mzk 19231 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۱ کپرها سازه های جالب بومی در مناطق جنوبی کشورمون هستن که که افراد تنگدست در اطراف ماهور ها و مناطقی که نی رشد میکند و همچنین در مجاور نخلستان ها در ان زندگی میکنند و پروژه های متعدد کپرزدایی در حال حاضر در حال اجراست. اما چیزی که جای سوال داره اینه که ایا خانه های فولادی و بتنی میتواند جوابگوی نیازهای مردمی شود که در کپر ها زندگی کرده اند؟! 9 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۱ مصالح مورد استفاده در کپر ها ،نی های روییده شده در کنار ابگیرها و یا برگ درختان خرما است.اسکلت کپر را دسته های بلند نی و یا شاخه های وسط برگ خرما که به هم گره زده شده اند و به نام گصب معروفند و قطر ان حدود 10 الی 15 سانتیمتر است،تشکیل میدهد.گصب(گساب)را به فاصله یک متر و اگر گسبها کم باشد به فاصله 50 سانتی متری از هم در دو طرف بنا داخل خاک به طور عمودی فرو میکنند.طول این گسب ها بین سه تا چهار متراست.سپس قسمت های فوقانی گسبها را به هم گره میزنند.ابعاد این کپر ها به طول 5متر و عرض3 متر است.در مرحله بعد با اتصال گسب های افقی و عمودی اسکلت بنا اماده میشود. جهت پوشش از (بردی)که قسمت های نازکتر نی است استفاده میکنند و روکش نهایی از حصیر بافته شده از نی و بدگ درخت خوما به نام بوریا میباشد. کف اتاق خاک کوبیده شده است که گاهی روی ان یک لایه کاهگل میکشند و با بوریا فرش میکنند. منبع:بررسی اقلیمی ابنیه سنتی(دکتر وحید قبادیان) 9 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۱ زندگی کپر نشینی در روستای کهوم زاهدان سراوان شهرستان زابلی دامنه کوه بیرک روستا کپری که بیش از 40 خانوار جمعیت دارد و سالها است که در اینجا سکونت دارند، مردم روستای قلعه کهوم در شرایطی زندگی می کنند که از آب آشامیدنی - بهداشت - مدرسه محروم هستند. منبع:خبرگذاری مهر 9 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۱ مدرسه کپری در روستای محروم جووانی دپ در استان سیستان و بلوچستان 8 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۱ مساجد کپریدر برخی از مناطق جنوب کرمان همچنان بحث کپر نشینی به صورت کاملا پر رنگ مطرح است و مردمان این مناطق در سختی و کمبود شدید امکانات زندگی می کنند.از جمله این مناطق برخی روستاهای رودبار از جمله بیژن آباد رودبار جنوب است. مردم برخی از این مناطق همچنان در کپر زندگی می کنند و از زرق و برق های آسمانخراشهای پایتخت و زندگی های اشرافی و درآمد های میلیونی فرسنگها فاصله دارند، اتومبیل ها رنگارنگ از مدلهای مختلف و آخرین مدهای روز در اینجا دیده نمی شود . اینان مردمانی هستند ساده و بی آلایش اما متدین و دیندار.مردمانی کپر نشین که با بلند شدن صدای الله اکبر به تکلیف الهی خود عمل می کنند و به سمت مساجد به ظاهر ساده خود حرکت می کنند و نماز جماعت می گذارند. در این مساجد خبری از سر در، صحن، رواق، محراب، فرشهای میلیونی، ستونهای مرمر متعدد نیست. این مساجد از چیزی ساخته نشده اند به جز چند شاخه از نخلهای همین سرزمین. زیر انداز این مردم در مسجد چیزی نیست جز یک حصیر و فرش معمولی اما اینجا مردم و دلدادگان الهی با صدای بلند الله اکبر می گویند و شتابان برای ادای فریضه الهی به سمت همین مساجد می روند. اینجا مردمان همگی در کپر زندگی می کنند و به ندرت می شود مکانی را یافت که ساخته شده باشد. اما اخلاص در این روستا حرف اول را می زند و این فرق اساسی این مساجد کپری با زرق و برق و تجمل در مناطق دیگر است. 8 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۱ مردمانی کپر نشین که نان بازوی خود را می خورند و در اوج محرومیت خدا را فراموش نکرده اند و این درحالی است که در شهرهای پر از تجملات برخی مردم در میان همه نعمتها گاهی خدا را فراموش می کنند و حتی به مسجد محل زندگی خود نیز به ندرت سر می زنند. مسجد کپری در مناطق جنوبی استان کرمان در کنار همان منازل کپری قرار دارد و این نشان از محرومیت در جنوب کرمان دارد هنوز هم در اینجا مناطقی هستند که مردمانش از آب آشامیدنی سالم نیز بی بهره اند و راه روستایی نیز ندارند و زندگی خود را با فقر می گذرانند. متاسفانه در روستای بیژن آباد سفلی شش مسجد کپری وجود دارد که تا کنون توجه لازم در راستای بحث کپر زدایی به این مناطق نشده است. هر چند که مسئولان در خصوص مناطق کپری جنوب کرمان می گویند که خود این افراد تاکنون در راستای بحث کپرزدایی اقدام نکرده اند و تمایلی برای رهایی از زندگی کپر نشینی ندارند و همچنان اعتبارات برای کپرزدایی پرداخت می شود اما این سوال را باید پرسید که آیا احداث مساجد نیز از جمله وظایف مردم است. شش مسجد کپری روستای بیژن آباد سفلی از هر گونه امکانات مانند وضو خانه، سرویس بهداشتی و آب محرومند و تنها عاملی که همچنان این مردمان را به سوی این مساجد می کشاند و عمق ایمان و اندیشه های متعالی و خدا محورانه مردمانی است که خدا را در وجود خود هیچ گاه فراموش نمی کنند و جایگاه مسجد را اینگونه ارج می نهند و این مساجد را تنها نگذاشته و در هر نوبت نماز مساجد کپری مملو از انسانهای خدایی می شود. ارادت به اهل بیت(ع) در عمق نگاه هر روستایی موج می زند و این چیزی است که باید ارج نهاده شود و مسئولان با درک نیاز این مردم بحث احداث مساجد مناسب و مجهز در این مناطق را در دستور کار خود قرار دهند. 7 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۱ مسجد امام زمان(ع)، مسجد امام حسین(ع) و مسجد حضرت ابوالفضل (ع) از جمله این مساجد هستند که مرتبه و جایگاه معنوی والایی دارند. می طلبد خیران نیز در کنار دولت در راستای رفع نیازهای معنوی و بهسازی و کپرزدایی از مساجد جنوب کرمان که در معرض تهدیدهای فرقه های مختلف مذهبی نیز هست گام بردارند و بنایی را برای مردمانی بسازند که در بند بند وجودشان خدا را فریاد می زنند و هنوز در گیر و بندهای زندگیهای مجلل گرفتار نشده اند. در این میان رئیس اداره اوقاف جیرفت نیز با تائید وجود شش مسجد کپری در شهرستان رودبار جنوب وعده داد به زودی این مساجد بهسازی و کپرزدایی خواهند شد. منبع:http://jiroftii.blogfa.com/ 6 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۱ کپرهای هاشیه زاگرس وقتی سخن از «کپر» به میان می آید شاید ذهن خیلی ها ناخودآگاه به مناطق جنوب کشور و استان هایی مانند هرمزگان و به میان خاطرات خود از نخلستان ها پرتاب شود. اما در این نوشتار شما را به منطقه زاگرس – منطقه ای که تأمین کننده ۴۰ درصد آب کشور است – دعوت می کنم که ظاهرا” همین اقامتگاه های سایهبانی می رود تا در ردیف عوامل تهدید جنگلهای در حال تخریب این دیار قرار گیرد. هر چند ساختن این اقامتگاه های موقتی از قدیم الایام در کنار مزارع، باغات و صیفی کاری های منطقه زاگرس هم کم و بیش رواج داشته است و به عنوان سایه بانی موقت جهت استراحت های کوتاه مدت و نگهداری ظروف آب، مواد غذایی و محصولات باغی و صیفیجات مورد استفاده قرار می گرفته است، اما حالا دیگر وضعیت بحرانی و سیر نزولی و تبدیل جنگل های دانه زاد به شاخه زاد در زاگرس، این پدیده را در صف عوامل تخریب جنگل ها قرار داده است. در گذشته دانه زاد بودن جنگلهای زاگرس و استفاده از سرشاخه های درختان تنومند و کهنسال برای بنا کردن این سایه بان های کوچک، آسیب چندانی به درختان وارد نمی کرده و جنگلها تحمل این نوع بهره برداری ها را داشته اند. اما در طول چند دهه ی اخیر که جنگلهای زاگرس با قطع درختان تک پایه و دانه زاد مواجه شده و سیر قهقرایی پیدا کرده و جنگلهای دانه زاد کم کم جای خود را به جنگلهای شاخه زاد و جست گروه ها داده اند، این جست گروه های جوان هستند که مصالح کپرها را تشکیل می دهند و برای ساخت این کپرها، صدها جست گروه به مسلخ می روند! اخیرا” مشاهده شده است که در برخی آبادبوم های جنگلی زاگرس، برای برگزاری مراسم سوگواری و جشن های خود اقدام به ساخت کپرهای بزرگ و وسیع می کنند و سبب نابودی تعداد زیادی از درختان جوان بلوط در اطراف محل زندگی خود می شوند! کپرهایی که چندین برابر سایه بان های قدیمی وسعت داشته و برای تأمین مصالح آنها به ناصواب بخشی از جنگلهای زاگرس قطع و نابود می شوند! منبع: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۱ [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=colspan: 2]کرمان - خبرگزاری مهر: اجرای طرح کپرزدایی طی سالهای اخیر یکی از اهداف اصلی مسئولان در جنوب کرمان است اما با وجود ساخت خانه ها مردم ترجیح می دهند در کپر زندگی کنند این مساله این سوال را در ذهن تداعی می کند که آیا اجرای طرح کپرزدایی کارشناسی است.[/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2]به گزارش خبرنگار مهر، جنوب استان کرمان بدون شک یکی از مناطق محروم کشور محسوب می شود که هر چند با تشکیل ستاد راهبری جنوب و اقداماتی که در چارچوپ این ستاد انجام شد شاهد بروز تحولاتی در ابعاد مختلف اقتصادی، صنعتی و فرهنگی بود اما گویی عمق محرومیت این منطقه که به بی توجهی سالهای متوالی مسئولان و خان محوری در دوران طاغوت باز می گردد آنچنان عمیق است که محرومیت زدایی کامل از این منطقه به سالها توجه و صرف بودجه مناسب نیاز دارد. یکی از طرحهای که در سه دولت قبل در جنوب کرمان انجام شده و همچنان نیز ادامه دارد طرح کپر زدایی بود. آغاز داستان کپر نشینی سالها قبل یکی از نمایندگان مجلس جنوب کرمان پرده از نوع زندگی ابتدایی عده ای از مردم محلی در عنبرآباد در روستایی به نام پیدنکوئیه برداشت و توجه همگان به جنوب کرمان و محرومیت زدایی در آن جلب شد در این میان همه به یک نکته توجه داشتند و آن اینکه برخی از این مردم در خانه های کپری زندگی می کنند و این مسئله را اوج محرومیت مردمان مناطق محروم جنوب کرمان می دانستند. در همین چارچوب بود که طرحی به نام کپر زدایی جنوب کرمان در دستور کار قرار گرفت و هم زمان نیز در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان نیز آغاز شد و در نهایت هزاران کپر به مرور زمان تبدیل به خانه شد و نباید از کنار این نکته نیز گذشت که همچنان نیز بسیاری در جنوب کرمان در کپر زندگی می کنند و در انتظار ساخت خانه های مدرن امروزی. کپرزدایی یا کپرزایی/ کپر بخشی از میراث معنوی جنوب کرمان از این نکته که بگذریم مسئله دیگری در این خصوص به شدت جلب توجه می کند و آن اینکه کپر نشینی به بخشی از زندگی مردم جنوب کرمان تبدیل شده است و به نوعی جزئی از سنت فرهنگ و روش زندگی مردم است به گونه ای که بسیاری از این مردم همچنان به زندگی در کپرها گرایش دارند و در کنار خانه های نوساز خود اقدام به احداث چندین کپر کرده اند. در واقع محل زندگی این افراد هم اکنون تلفیقی از کپر و ساختمانهای امروزی است. کپرزدایی یک اشتباه بزرگ/ سازه ها باید مطابق معماری بومی ساخته می شد سرپرست کمیته امداد در آخرین سفری که به استان کرمان داشت از طرح کپرزدایی به عنوان یک اشتباه بزرگ یاد کرده و آن را از ابتدا یک اشتباه دانسته است و گفته که کپرزدایی در واقع همان دخالت در زندگی سنتی و کپر نشینی بوده است و این مسئله را مطرح کرده است که باید طرح به گونه ای از نخستین روزها طراحی می شده است که به بهسازی کپر ها بینجامد نه اینکه بخواهیم آنها را از زندگی مردم حذف کنیم. حسین انوری افزود: طرح کپرزدایی و امثال آن می تواند فرهنگ یک منطقه را با چالش مواجه کند و عدم کارایی این طرح را در عدم استفاده از خانه های نو ساز می توان دید. [/TD] [/TR] [/TABLE] 3 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۱ سنتها نباید قربانی طرحهای عمرانی شود وی اما تاکید دارد که باید ساماندهی و بهسازی کپرها انجام می شد اما در اجرای این طرح در نهایت حفظ سنتهای محلی و بومی نباید قربانی اجرای طرح کپرزدایی می شده است. سخنان سرپرست کمیته امداد در واقع گفته بسیاری از کارشناسان فرهنگی در جنوب استان کرمان است، اینکه محرومیت زدایی در جنوب کرمان و احداث سازه های جدید به جای کپرهای قدیمی باید انجام می شد و امری اجتناب ناپذیر است و همگان بر آن صحه می گذارند که در همین راستا نیز هزاران خانه روستایی در جنوب استان کرمان بنا نهاده شده است اما نکته اینجاست که هم اکنون بسیاری از این خانه ها بدون استفاده مانده اند زیرا شرایط آب و هوایی و عادات زندگی روستائیان همچنان زندگی در کپر را برای آنان اجتناب ناپذیر کرده است. گرمای شدید در منطقه و شرجی بودن هوا در کنار نواسانات برق و عدم هم خوانی با خصوصیات فرهنگی موجب شده است برخی مردم به همان کپرهایی پناه ببرند که از شاخ و برگ درختان خرما ساخته و به صورت طبیعی خنک می شد اما موجب گرمای بیشتر کانونهای زندگی روستائیان می شد. لزوم توجه به معماری بومی در ساخت و سازهای جنوب کرمان آن که باید روی می داد کار کارشناسی در خصوص نوع سازه ها بود در واقع می باید کپرها به سازی و نوع جدیدی از ساخت و ساز در این منطقه ارائه می شد. که می توان به تلفیقی از سازه های جدید و کپر نشینی اشاره کرد که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفت و در نهایت نتیجه طرح کپرزدایی در برخی موارد کپرزایی شد به طوریکه در کنار بسیاری از خانه های ساخته شده هم اکنون کپرها نیز خودنمایی می کنند. گرمای بیش از حد هوا در اغلب فصول سال موجب شده است زندگی در کپرها ادامه داشته باشد و چند صباحی در فصل زمستان مردم به خانه ها نقل مکان می کنند و در سایر فصول کاربری های دیگری به خانه های نو ساز داده اند. کپر نشانه محرومیت نیست بلکه نوع زندگی نماد محروم بودن مردم است به نظر می رسد اشتباه از آنجایی آغاز شده است که از ابتدا همگی زندگی در کپرها را نشانه محرومیت مردم می دانستند در حالیکه کپر خود نماد محرومیت جنوب کرمان نیست چه بسا بسیاری از متمولان نیز در این سازه ها زندگی می کردند اما با اجرای طرح همین افراد نیز همچنان حضور در خانه های کپری را ترجیح می دهند نکته این جاست که عدم اشتغال، خشکسالی و عدم وجود زیر ساختهای اقتصادی در برخی از این مناطق دلیل بر محرومیت مردم است نه محلی که در آن زندگی می کردند. ادامه محرومیت در خانه های سیمانی نباید از این نکته نیز گذشت که هم اکنون نیز در برخی از روستاها زندگی مردم در کپر ها وجود دارد اما باید محرومیت را در نوع زندگی این مردمان جستجو کرد و کپر را نیز برای بهبود زندگی آنها به گونه ای بهسازی کرد نه اینکه آنها را با همان مشکلات اما در یک خانه سیمانی رها کرد. 4 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۱ کپر، زاغهنشینی نیست بلکه نوعی زندگی است که عشایر ایران هم از آن الگوبرداری کردهاند. بسیاری از کارشناسان معتقدند نباید کپر از بین برود، زیرا این سیستم ساختمانی ابتدای تاریخ یکجانشینی را شکل میدهد. بسیاری بر این باورند که این بناها حاشیه شهرها را زشت میکنند و باعث ناامنی میشوند و... . حال این بناها نسبت به محکمترین بناهای شهر استقامت بیشتری دارند! چون تاریخ به ما نشان میدهد، شهرها در اثر گذر زمان با یک آتشسوزی یا زلزله و یا سیلی ویرانگر برای همیشه به تاریخ میپیوندند و فقط از طریق متون کهن میتوان وجود آن شهرها را اثبات کرد. حال ساختمانی مانند کپر نزدیک به 40هزار سال بدون تخریب محیطزیست و رعایت تمامی پارامترهای امروزین معماری سبز به حیات خود ادامه داده است. حال به کدام دلیل علمی کپر باید جای خود را به مکعبی به نام خانه دهد؟ در ابتدا آمریکا برای غلبه بر سرخپوستان، چادرهای آنها و خود سرخپوستها را از بین میبرد و پس از اتمام جنگ میان آنها، از این ساختار (چادر سرخپوستها) بهعنوان یکی از برگهای تاریخ آنان یاد میشود. امروزه نیز از این بناها در حاشیه شهرهای آنها برای جذب و اسکان توریست بهره گرفته میشود. روستای کویری پایدار نادرخلیلی روستای کویری پایدار و موزه و مرکز طبیعت هسپریا را با برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بومی ایرانی تبدیل به یکی از بهترین شهرکهای گردشگری در کالیفرنیا و آمریکا کرد. او معماری سنتی ایرانی را با مصالح بوم آورد ترکیب کرد و سیستم ساختمانی سوپرخشت معروفترین و شناخته شدهترین مدل او بود. نادر خلیلی میگوید: من به ایران آمدم تا ببینم که فرهنگ سنتی ایران چگونه میتواند بر ایالات متحده تاثیر بگذارد. محبوبیت اشعار مولوی و استقبال از طرح معماری پایدار با خانههای سفالین، نمونههای زنده این تاثیرپذیری مدرنترین کشور جهان از فرهنگ شرقی است. او ادامه میدهد: بهزودی پیبردم که اگر ساختمانهایی از خاک بسازم، مانند خانههای خشتی و گلی که در دهکدهها وجود دارد و سپس آنها را آتش بزنم، میتوانم آنها را به خانههای زیبا و مقاوم سفالی تبدیل کنم که طول عمر بیشتری داشته باشند. نادرخلیلی میگوید: وقتی که در صحرا بودم، با 5عنصر ابدی آشنا شدم؛ خاک، باد، آب، آتش و مولوی. 3 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۱ در تابستان 1390 مسابقه ای با موضوع سایه گاه آشنایی(طراحی کیوسک اطلاعات گردشگری روستای لافت) توسط اداره کل میراث فرهنگی , صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان و با توجه به ارزشهای معماری, فرهنگی و محیطی روستای لافت، واقع درجزیره قشم برگزار شد. معرفی رتبه اول مسابقه طراح: مولود جلالی فر توضیحات پروژه توسط طراح: سایه گاهی از جنس کپر این طرح، با پیامی از فرهنگ خودی ،ارتباط پیوسته انسانها را با کل مکان برقرار می نماید وبعنوان یک نشانه ارزشمند آشنا در روستای لافت توان این را دارد که شخصیت و هویت مکان را معرفی کند. یادآوری لحظه های خواب بعد از ظهر تابستان در زیر سایه کپر ، یاد آورمحیطی است که به ارزشهایمان شکل بخشیده و با سیری در زمان و مکان به طرح روح می بخشد. خلق فضایی سازگار با محیط زیست بومی. بطور کلی این طرح از دو قسمت تشکیل می گردد: فضای بسته جهت عملکرد خدماتی اطلاع رسانی، فضای نیمه باز جهت استراحت و رفع خستگی ویژگیهای فضای بسته: چرخش بنا به سمت جنوب شرق ، برای بهره مندی از باد مطلوب و نور مناسب نمای سفید سیمانی برای کاهش جذب حرارت ایجادسیستم تهویه طبیعی و تبدیل آن به یک المان و نماد ایجاد کوران بوسیله بازشو شمالی و جنوبی کاهش دما از طریق سایه اندازی فضای نیمه باز بر روی آن مشبک بودن فرم بازشوها با الهام از بازشوهای بومی 5 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۱ ویژگیهای فضای نیمه باز: بهره گیری از مصالح بومی و ارزان قیمت ، با جرم حرارتی کم نظیر نی و گصب وحصیر عدم نیاز به متخصص خاص در اجرای طرح حفاظت در برابر تابش مستقیم نور آفتاب نفوذ جریان هوا، سبک و قابل حمل و ارزان بودن ایجاد خوانایی و جذابیت برای گردشگران و نمایش فرهنگ و معماری بومی. بهره گیری و ارتقا صنایع دستی و محصولات تولیدی نخل - حفظ سنت ها و ارزشها در ساخت تولیدات دستی - جذب گردشگران از طریق تبلیغ صنایع دستى - کاهش هزینه ساخت به علت دسترسی به محصولات نخل توضیحاتی در مورد شرایط مسابقه: فضاهای لازم جهت طراحی: فضای داخلی 1- کمد و قفسه های نگهداری نقشه ,بروشور, کتاب وCD 2- میزکار جهت فعالیت یک نفر 3- دریچه ارتباط با مراجعه کنندگان بیرون از کیوسک 4- مبلمان جهت 2تا 4 نفر فضای خارجی 1- محلی جهت نصب پوسترهای معرفی لافت 2- محلی جهت نصب لوگوهای میراث فرهنگی و اکوموزه 3- محلی جهت نصب کولر بصورتی که در عین داشتن فضایی برای تهویه در نما دیده نشود 4- محلی جهت نشستن و رفع خستگی مواردی که باید در طرح لحاظ شود : 1- توجه به عملکرد:کیوسک اطلاع رسانی گردشگری محلی است جهت راهنمایی گردشگران اعم از داخلی و خارجی 2- ایجاد خوانایی و شاخص بودن ونشاط و شادابی: مهمترین عامل در طراحی القاءنشاط و شادابی به بیننده و شاخص بودن طرح در بافت می باشد به گونه ای که گردشگران به راحتی مکان اطلاع رسانی را تشخیص دهند. 3- استفاده از عناصر و نمادهای بومی منطقه: طرح می بایست قابلیت معرفی فرهنگ و معماری بومی روستای لافت را داشته باشد. 4- خلاقیت : در قضاوت ؛آثار جدید و نو در الویت انتخاب می باشد و طرحها می بایست ضمن به روز بودن دارای مقبولیت ملی و جهانی باشند. 5-ایجاد سایه : با توجه به اقلیم منطقه که گرم و مرطوب می باشد لازم است به ایجاد سایه جهت مراجعه کنندگان توجه خاص شود.چنانچه عنوان سایه گاه بدلیل اهمیت سایه در منطقه می باشد. 6- مصالح مصرفی : طراحان می توانند از مصالح نوین و بومی بسته به نوع طراحی استفاده نمایند ولازم است مصالح طرح به صورت کامل معرفی گردند .ضمنا"مصالح پیشنهادی باید به گونه ای باشد که با اقلیم گرم و مرطوب سازگاری داشته باشد . 7- صرفه جویی در مصرف انرژی :توجه به راهکارهای معماری و مصالح مصرفی در جهت صرفه جویی در مصرف انرژی از الزامات می باشد. 8- بی مکانی :طرح باید بگونه ای طراحی شود که در هر منطقه ای از روستای لافت که اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان تشخیص دهد قابل احداث و جابجایی باشد. 9- محدوده طرح : محدوده پیشنهادی فضایی 15 مترمربع می باشد که طراحان با توجه به طرح می توانند محدوده را حداکثر تا 15 % کاهش یا افزایش دهند .متراژ مورد نظر شامل فضای باز و بسته می باشد. 10- ارتفاع: با توجه به ارتفاع بافت تاریخی لافت که همگی یک طبقه می باشند لازم است محدوده ارتفاعی حداکثر 5/5 متر در طرح لحاظ گردد . 11- مبلمان داخلی :طراحی مبلمان داخلی نیز جزو طراحی می باشد. 12- لازم است طرحها ضمن داشتن خلاقیت ،ابداع و نوع آوری بگونه ای باشند که امکان ساخت با مصالح و امکانات متداول روز را داشته باشند. کپر، بعنوان جزیی از معماری بومی، نوعی تطابق بین انسان و شرایط اقلیمی منطقه است . کپرها خنک تر از ساختمان و چادر هستندو تحمل گرمای شدید این مناطق را آسان تر می کنند.این نوع اقامتگاه که درجنوب ایران و از جمله آن روستای لافت دارای قدمت طولانی هستندبعنوان ایده اصلی طرح استفاده گردید. 5 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ نمونه ای از کپر در افریقا 4 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۱ دوستای گلم شدیدا نیاز به اطلاعاتی در زمینه کپر و کپر نشینی دارم اگر هز کسی حتی اطلاعت کمی یا عکسی چیزی در این زمینه داره خیلی خیلی ممنون میشم خبرم کنین a030 2 لینک به دیدگاه
noorano2001 1312 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۱ نادرخلیلی روستای کویری پایدار و موزه و مرکز طبیعت هسپریا را با برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بومی ایرانی تبدیل به یکی از بهترین شهرکهای گردشگری در کالیفرنیا و آمریکا کرد. او معماری سنتی ایرانی را با مصالح بوم آورد ترکیب کرد و سیستم ساختمانی سوپرخشت معروفترین و شناخته شدهترین مدل او بود. نادر خلیلی میگوید: من به ایران آمدم تا ببینم که فرهنگ سنتی ایران چگونه میتواند بر ایالات متحده تاثیر بگذارد. محبوبیت اشعار مولوی و استقبال از طرح معماری پایدار با خانههای سفالین، نمونههای زنده این تاثیرپذیری مدرنترین کشور جهان از فرهنگ شرقی است. او ادامه میدهد: بهزودی پیبردم که اگر ساختمانهایی از خاک بسازم، مانند خانههای خشتی و گلی که در دهکدهها وجود دارد و سپس آنها را آتش بزنم، میتوانم آنها را به خانههای زیبا و مقاوم سفالی تبدیل کنم که طول عمر بیشتری داشته باشند. نادرخلیلی میگوید: وقتی که در صحرا بودم، با 5عنصر ابدی آشنا شدم؛ خاک، باد، آب، آتش و مولوی. تو کتاب معماری معاصر ایران تالیف آقای امیر بانی مسعود هم در مورد آقای نادر خلیلی مطالبی هست.به نظرم شاید مفید باشه. 3 لینک به دیدگاه
noorano2001 1312 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ برفی جان این کتاب رو دانلود کن ببین کمکت میکنه؟ اسم کتاب: معماری پایدار به کمک زمین و تکنولوژی از این لینک: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۹۱ بررسی کپر در اصطلاح بومی در یک دستهبندی گسترده تر میتوان دروازه، ديه، لري، پا گلي، شاشي، برسي، كرگي را که در دید عموم همگی با نام کپر شناخته شده،. اما افراد بومی برای هر کدام تعریف جدایی در نظر میگیرند؛ دسته بندی کرد . دروازه: سازه اي با حياطي بزرگ كه در طرفين درب ورودي از داخل سكوهايي به ارتفاع تقريبي يك متر زده و سقف سكوها گرفته مي شد . اتاقهاي اهل و عيال صاحب دروازه در فاصلهاي دورتر از درب ورودي اصلي قرار داشت كه درب ورود و خروج جداگانهاي نيز داشتند. صاحبان دروازه معمولا از افراد ثروتمند و بزرگ آن منطقه بودند .در هر روستا معمولا یک الی دو دروازه وجود داشت؛ افراد فقير و غريب كه وارد روستا ميشدند معمولا به دروازه راهنمايي شد و بساط چاي، قليان، نهار و شام همواره برپا بود . جلسههاي مهم اهالي روستا معمولا در دروازه انجام ميگرفت ديه(diye) : اتاقي تماما خشتي است. ديوارها را از خشت ساخته و جهت تير هاي سقف از چوب گز و نخل استفاده ميكردندو با گل سقف را میپوشانند؛ به هر اتاق يك ديه گفته میشود. لري (lori) : اتاقي با ديوارهاي خشتي كه ارتفاع ديوارهاي آن يك تا يك ونيم متر بود و سقف بصورت هرمي كه با گل پوشانده میشود. پا گلي (pa geli): اتاقي با ديوارهاي خشتي به ارتفاع يك تا يك و نيم متر و سقف بصورت هرمي با چوب و سته(حصير)مي ساختند. تفاوت آن با لري در سقف چوبي آن بود. شاشي: اتاقي با ديوارهاي چوبي به ارتفاع يك تا دو متر وسقف چوبي كه بصورت هرمي ميساختند . پوشش سقف و ديوارها معمولا بوسيله سته(حصيري كه با چوب نخل مي سازند ) صورت ميگرفت. برسي(berasi):اتاقي بدون ديوارچيني كه سقف بصورت هرمي تا پايين آورده ميشد نماي برسي بصوت هرمي ويا هلالي ميباشد. كرگي :(kargi)شبيه برسي ولي كوچكتر از آن میباشدبررسی کپر در اصطلاح بومی البته در یک دستهبندی گسترده تر میتوان دروازه، ديه، لري، پا گلي، شاشي، برسي، كرگي را که در دید عموم همگی با نام کپر شناخته شده،. اما افراد بومی برای هر کدام تعریف جدایی در نظر میگیرند؛ دسته بندی کرد . دروازه: سازه اي با حياطي بزرگ كه در طرفين درب ورودي از داخل سكوهايي به ارتفاع تقريبي يك متر زده و سقف سكوها گرفته مي شد . اتاقهاي اهل و عيال صاحب دروازه در فاصلهاي دورتر از درب ورودي اصلي قرار داشت كه درب ورود و خروج جداگانهاي نيز داشتند. صاحبان دروازه معمولا از افراد ثروتمند و بزرگ آن منطقه بودند .در هر روستا معمولا یک الی دو دروازه وجود داشت؛ افراد فقير و غريب كه وارد روستا ميشدند معمولا به دروازه راهنمايي شد و بساط چاي، قليان، نهار و شام همواره برپا بود . جلسههاي مهم اهالي روستا معمولا در دروازه انجام ميگرفت ديه(diye) : اتاقي تماما خشتي است. ديوارها را از خشت ساخته و جهت تير هاي سقف از چوب گز و نخل استفاده ميكردندو با گل سقف را میپوشانند؛ به هر اتاق يك ديه گفته میشود. لري (lori) : اتاقي با ديوارهاي خشتي كه ارتفاع ديوارهاي آن يك تا يك ونيم متر بود و سقف بصورت هرمي كه با گل پوشانده میشود. پا گلي (pa geli): اتاقي با ديوارهاي خشتي به ارتفاع يك تا يك و نيم متر و سقف بصورت هرمي با چوب و سته(حصير)مي ساختند. تفاوت آن با لري در سقف چوبي آن بود. شاشي: اتاقي با ديوارهاي چوبي به ارتفاع يك تا دو متر وسقف چوبي كه بصورت هرمي ميساختند . پوشش سقف و ديوارها معمولا بوسيله سته(حصيري كه با چوب نخل مي سازند ) صورت ميگرفت. برسي(berasi):اتاقي بدون ديوارچيني كه سقف بصورت هرمي تا پايين آورده ميشد نماي برسي بصوت هرمي ويا هلالي ميباشد. كرگي :(kargi)شبيه برسي ولي كوچكتر از آن میباشدبررسی کپر در اصطلاح بومی البته در یک دستهبندی گسترده تر میتوان دروازه، ديه، لري، پا گلي، شاشي، برسي، كرگي را که در دید عموم همگی با نام کپر شناخته شده،. اما افراد بومی برای هر کدام تعریف جدایی در نظر میگیرند؛ دسته بندی کرد . دروازه: سازه اي با حياطي بزرگ كه در طرفين درب ورودي از داخل سكوهايي به ارتفاع تقريبي يك متر زده و سقف سكوها گرفته مي شد . اتاقهاي اهل و عيال صاحب دروازه در فاصلهاي دورتر از درب ورودي اصلي قرار داشت كه درب ورود و خروج جداگانهاي نيز داشتند. صاحبان دروازه معمولا از افراد ثروتمند و بزرگ آن منطقه بودند .در هر روستا معمولا یک الی دو دروازه وجود داشت؛ افراد فقير و غريب كه وارد روستا ميشدند معمولا به دروازه راهنمايي شد و بساط چاي، قليان، نهار و شام همواره برپا بود . جلسههاي مهم اهالي روستا معمولا در دروازه انجام ميگرفت ديه(diye) : اتاقي تماما خشتي است. ديوارها را از خشت ساخته و جهت تير هاي سقف از چوب گز و نخل استفاده ميكردندو با گل سقف را میپوشانند؛ به هر اتاق يك ديه گفته میشود. لري (lori) : اتاقي با ديوارهاي خشتي كه ارتفاع ديوارهاي آن يك تا يك ونيم متر بود و سقف بصورت هرمي كه با گل پوشانده میشود. پا گلي (pa geli): اتاقي با ديوارهاي خشتي به ارتفاع يك تا يك و نيم متر و سقف بصورت هرمي با چوب و سته(حصير)مي ساختند. تفاوت آن با لري در سقف چوبي آن بود. شاشي: اتاقي با ديوارهاي چوبي به ارتفاع يك تا دو متر وسقف چوبي كه بصورت هرمي ميساختند . پوشش سقف و ديوارها معمولا بوسيله سته(حصيري كه با چوب نخل مي سازند ) صورت ميگرفت. برسي(berasi):اتاقي بدون ديوارچيني كه سقف بصورت هرمي تا پايين آورده ميشد نماي برسي بصوت هرمي ويا هلالي ميباشد. كرگي :(kargi)شبيه برسي ولي كوچكتر از آن میباشد 4 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ خبرگزاری میراثفرهنگی ـ گروهمیراثفرهنگی ـ وقتی صدای کوبیدن هاون قهوه در مضیف بلند میشود اهالی روستا میدانند خبر و اتفاق مهمی در راه است. این سازه که با نی و بوریای حورالعظیم ساخته میشود با آداب و رسوم ویژهای، خاص منطقه عربنشین خوزستان است. بارزترین مشخصه مضیف نداشتن "در" است. اهالی معتقدند مضیف جایگاهی مقدس است که در آن به روی همه باز است. مضیف که سازهای مقاوم با معماری پیچیدهای است در نزد قبایل عرب نشین خوزستانی جایگاهی مقدس برای مهمانان محسوب میشود. سنت ساخت مضیف درحالی روبه فراموشی قرار گرفته که این سازه برای خوزستانیها نه حکم مهمانسرا بلکه خلاصهای از فرهنگ یک قوم را بههمراه دارد. اکنون افراد انگشتشماری هستند که به ساخت مضیف مشغولند و درصورت نبود آنها این سنت دیرین معماری برای همیشه از بین میرود. به گزارشCHN، با استناد به تاریخ و مراجع و متونی که در دانشگاهها تدریس میشود مضیف جزو سازههای کاربردی مردم مناطق سوسنگرد و شادگان بهشمار میرفته است. براساس این مستندات ساخت این بنا از هزاره 4 قبل از میلاد مرسوم بوده و درحالحاضر تعداد سازندگان این سازه بسیار معدود است. امروز سازندگان آن بیش از 3 الی 4 نفر از کهنسالان روستای بردیه را در بر نمیگیرد. درسال 1363 مضیف احیا شد اما بهگفته اهالی روستای بردیه در جنگ میان ایران و عراق بمباران شد. تنها مضیفی که هم اکنون موجود است در روستای بردیه سوسنگرد واقع شده که از احترام بهسزایی در میان اهالی روستا برخوردار است. «رضا حیدری»، در اینباره میگوید: «قدمت مضیف به دوره سومریها و هزاره 4 قبل از میلاد برمیگردد؛ اما اکنون به علت سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه، این سازهها از بین رفتهاند و مضیف روستای بردیه تنها نمونهای از مضیف دوران سومریها است که 3سال پیش توسط پیرمردان قدیمی ساخته شد. بهگفته وی معماری و مهندسی ساخت مضیف به حدی پیچیده و سخت است که تنها اندکی از کهنسلان روستا از عهده ساخت آن برمیآیند. بوریابافها که درحالحاضر به ندرت در منطقه یافت میشوند ستونها و نیهای استفاده شده در این سازه را از منطقه حورالعظیم آوردهاند. ساخت مضیف که از نی و بوریا تشکیل شده هزینه ای بالغ بر 7 میلیون تومان دارد. به گفته اهالی بردیه این مضیف متعلق به نیاکان و اجداد آنهاست که احیاء آن سبب احیا فرهنگ منطقه خواهد شد. مراسم و اجتماعات محلی تنها در مضیف برگزار میشود و به عنوان سمبل آداب و رسوم قبیله از اهمیت بالایی برخوردار است. این درحالی است که مضیف عمری 20 الی 30 ساله دارد و دلیل استحکام آن نیها و ستونهایی است که در زمین دفن میشود. بوریاها استحکام خوبی دارند و اگر از نور آفتاب و بارندگی فرسوده شوند، قابل مرمت هستند. اما فقط آتش به طور کامل آن را از بین میبرد. چالهای که برای ساخت مضیف کنده میشود را نمیتوان با بیلمکانیکی ایجاد کرد. این چاله باید طوری کنده شود که مورب و هلالشکل باشد. همچنین ستونهای مضیف باید فرد باشند. از 7 تا 17 ستون در مضیف به کار میرود. نبود مصالح ساختمانی و فراوانی نی، بوریا از ویژهگیهای آن است. رضا حیدری ادامه میدهد، مضیف جدای از اینکه محل زندگی بوده، تنها محلی است که مردم در آن تجمع میکنند. باشروع هاون قهوه اهالی متوجه خبری در مضیف میشوند. و نشستن در آن آداب و رسوم خاصی دارد. این درحالی است که مراسم قهوهخوری در مضیف جایگاه به سزایی دارد. پیرمردان با تجمع در مضیف و نقل قصههای قدیمی فضایی آکنده از صمیمیت را بوجود میآورند. نکته جالب توجه در مضیف که بسیار مشهود است نبود "در" است. اهالی معتقدند مضیف متعلق به همه به خصوص کسانی که از راه ماندهاند و مکانی را برای اسکان ندارند است. آنها میتوانند به مدت 3 شب در مضیف اقامت کنند و حتی از غریبهها قبل از 3 روز پرسیده نمیشود که اهل کجا هستند و به کدام دیار میروند. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده