afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۱ مهمترین پیام های این ازدواج پیام مهرورزی است. پیام محبت ورزی دارد . زندگی این دو بزرگوار سرشار ازمحبت بوده است . حضرت علی (ع) فرموده است : کنا کزوج همامت فی ایکة . من و فاطمه بسان دو کبوتر در آشیانه ای بودیم . درمقدمه جلسه امروز من ازجوانان مجرد ومتاهلین میخواهم که ازدواج این حضرت و زندگی این دو بزرگوار را الگو قراردهند ما الگوهای زیادی درفرهنگ اسلامی داریم من جمله این دو بزرگوار که درس عشق ورزی به ما میدهند . با وجود این دو بزرگوار ، ما احتیاج به الگوهای بیگانه نداریم . نیاز نیست به سوی بیگانه دست دراز کنیم . در مواردی من می بینم بچه های مذهبی و مومنی را که نیاز به غرب دارند. من فکر میکنم ما احتیاج به "ولن تاین" نداریم . این همه مناسبت داریم . آنها یک روز را بعنوان عشق ورزی اعلام میکنند و من اعتقادم این است که زندگی این دو عزیز یک عمر عشق ورزی بوده است و وقتی بنا هست روزی هم به شکل سمبولیک یا رسمی روز عشق ورزی و محبت اعلام شود همین روز نیز خوب است و نیازی به دست دراز کردن به سوی غرب نداریم .این قدر این ازدواج پیام دارد که میتواند الگو باشد . شاید یکی از چیزهای مهم در این ازدواج ، اصل همتایی در آن است .همتایی در اعتقادات و ارزشهای اخلاقی و اصالت خانوادگی . اگر پسر و دختر این اشتراک را نداشته باشند دچار مشکل میشوند . این دو حضرت همتای هم بودند . حضرت محمد (ص) بعد از ازدواج آنان فرمود : اگر علی (ع) نمی بود از خلقت آدم به بعد همتایی برای فاطمه (س) دیده نمیشد . فاطمه کفوی نمیداشت . همتای هم بودن خیلی مهم است . بعد از ازدواج این دو ، حضرت محمد(ص) به این دو زوج جوان سر زد و حالشان را پرسید تا ببیند در چه وضعی هستند . ایشان فرمودند : علی جان فاطمه را چگونه دیدی ؟ حضرت علی (ع) فرمود : نعم العون علی طاعت اله . چه خوب همراهی است برای طاعت خدا . مشابه همین را از فاطمه (س) پرسیدند : ایشان مشابه همین را فرمودند . آن درسی را که میتوانیم از ازدواج این دو همسر بگیریم ، بحث همتایی است . اما متاسفانه ما ازدواج ها داریم که خانم و آقا بر اساس یک نگاه در اتوبوس و دانشگاه همدیگر را می پسندند و بعد انتخاب میکنند . جالب است که دل بسته میشوند و وقتی برای ازدواج میروند ، می بینند طرفشان همتای او نیست . از نظر اخلاقی و خانوادگی همدیگر را نمیشناسند ، چون خانواده همدیگر را ندیده اند. متاسفانه بعد با هم ازدواج میکنند اصل همتایی رعایت نمیشود و بعد مشکل برایشان مشکل ایجاد میشود . تقاضا می کنم این پیام را عزیزان جدی بگیرند . چون وقتی دلبسته میشوند بعداً میرسند به این که همتای هم نیستند .اما کر و کور میشوند .آلمانیها ضرب المثلی دارند که میگوید : آدمهای عاشق گل سرخ را بدون خار می بینند . مهمترین پیام این دو عزیز اصل همتایی است که باید رعایت کنیم . باید همتایی جایگزین شیدایی شود. بعضی شیدایی را ، اصل میدانند. اگر عشقی هم باشد ، باید عاقلانه و عقلانی و دور از نازکشیدن و با فرایند خواستگاری شروع شود . بعداً واقعاً اگر رسیدند و دیدند به درد هم میخورند ، محرم می شوند . این عشق پایدار و بدون شائبه است . این عشق ، آدم را کر و کور نمیکند .عقلانی است . چون بطور رسمی خواستگاری کردند گفتگو کردند و سوال کردند .حتما باید این جوری باشند .یکی دیگر از پیامهای این ازدواج این است که جوانان از مشکلات مالی ازدواج نترسند . متاسفانه مشکل جدی است ، بخصوص برای آقایان که نفقه خانم و مهریه بعهده شان است بعلاوه که باید امرار معاش هم بکنند، سخت است . روایت زیادی خوانده ام . امام صادق (ع) میفرمایند : من ترک تزویج مخافت ایکة فقد عصا به لله ظن . اگر کسی از ترس مشکلات مالی ازدواج نکند وازدواج را ترک کند به خدا بد گمان شده است و سوء ظن به خدا برده است . ببینید وضعیت حضرت علی (ع) در هنگام ازدواج چطور بوده است .آقا یک شمشیر و یک زره و یک شتری که با آن برای نخلستانها آبکشی میکردند ، تمام داراییشان همین بود وبه معنای واقعی آقا تنگ دست بودند . اما بخاطر ایمان والا و اعتقادی که به خدا داشتند ، ازدواج کردند . البته نمیخواهم بگویم که اگرجوان عزیزما هیچی ندارد و هیچ امکانات اولیه ندارد ،اقدام به این کار بکند . امکانات اولیه را داشته باشند نه اینکه شغل وماشین وخانه . منظور از شغل جربزه کار است . صنعت و شغلی بلد باشد . حضرت علی(ع) وقتی به خواستگاری رفتند حضرت محمد(ص) فرمود: برای ازدواج چه داری؟ حضرت علی(ع) گفتند : شما بهتر میدانید ، یک شمشیر و زره و شتر . پیامبر گفت : تو احتیاج به شمشیر و شتر داری ولی احتیاج به زره نداری زیرا شجاع هستی پس زره را بفروش و مقدمات ازدواج را فراهم کن . ایشان زره را پانصد درهم فروختند و با این پانصد درهم زندگی را شروع کردند . ولی این اندیشه که همه چیز داشته باشیم درست نیست .من واقعا از جوانان میخواهم که نترسند . جوانان وحشت نکنند برای ازدواج اقدام کنند .مطمئن باشند خداوند به شما برکت میدهد . ببینید دوستانی که متاهل شده اند آیا وضعشان در مقایسه با دوران مجردی بدتر شده است ؟ یا خیر ؟ مطمئناً بدتر نشده است . مجرد بود خودش بود و کت و شلوارش ، الان متاهل شده و جالب است در مورد حضرت امیر مرحوم سید طاووس نقل میکند : من زمانی که با فاطمه (س) ازدواج کردم حتی یک زیر انداز نداشتم ولی الان صدقه مال من میتواند برای کل بنی هاشم کافی باشد . در جایی حضرت میفرماید : صدقه مال من سالانه چهل هزار دینار است . وقتی با فاطمه (س) ازدواج کردند پانصد درهم دارایی ایشان بود بعد از ازدواج با تلاش و کوشش و زحمت شبانه و البته با غنائم جنگی به جایی رسید که از نظر مالی صدقه مالشان به چهل هزار دینار رسید . عزیزان نترسید . به خدا توکل کنید . یادتان باشد خداوند قول داده است :ویقنهم اله من فضله ان یکون فقرا . اگر فقیر باشی خداوند از فضل خودش شما را غنی میکند. پیام دیگری که از ازدواج این دو عزیز میگیریم این است که خانمها به خواستگاری آقایان نروند . هفته قبل سوال تلفنی داشتیم . من ادله های مختلفی عرض کردم که چرا ما میگوییم خانمها به خواستگاری آقایان نروند و اگر هم میخواهند بروند پیامدهای منفی آن را هم در نظر بگیرند . مسئله مهمی است ولی ما آن را منع نمیکنیم ولی میخواهیم از ازدواج حضرت امیر الگو بگیریم . با اینکه رسول گرامی دوست داشتند حضرت علی (ع) دامادشان بشود اما خودشان خواستگاری نکردند و خود فاطمه (س) هم اصلا این کار را نکردند . تازه خود پیامبر که قبحش کمتر بود اگر اینکار را میکردند ولی نکردند و می دانستند جز علی (ع) برای فاطمه (س) همتایی نیست .صحابه به خواستگاری می آمدند ، بزرگان ، تجار و رجال سیاسی به خواستگاری فاطمه می آمدند و جواب رد می شنیدند ولی کم کم همه فهمیدند فاطمه (س) مال کس خاصی است و حدس میزدند آن فرد چه کسی است و جالب خود صحابه که خواستگار بودند ، نزد حضرت علی (ع) رفتند و موضوع را مطرح کردند و بر اساس رو ایتی سعدبن معاذ گفتند : که قرائن نشان میدهد که شما داماد پیامبر هستید و چرا خواستگاری نمیکنید و علی (ع) به خواستگاری رفتنند. پیام قشنگی است عنایت داشته باشید در این مورد حضرت علی (ع) به خواستگاری رفتند.یکی دیگر از پیامهایی که میتوانیم از این ازدواج بگیریم ، توجه پدر به رضایت فرزند به ازدواج است . متاسفانه در مناطقی به این کار توجه نمیکنند . وقتی حضرت علی (ع) ، فاطمه (س) را خواستگاری کردند پیامبر لبخندی زدند . البته دوست داشتند علی دامادشان بشود . لبخندی زدند . نگفتند علی جان من فاطمه را به عقد شما در می آورم .لبخندی زدند و گفتند علی جان اجازه بده من با فاطمه صحبت کنم ، با اینکه حضرت با توجه به علم غیبشان یقین داشتند جواب بله است ولی خودشان تصمیم نگرفتند . میدانم در این سالهای اخیر ملت ایران از نظر عقلانی و فکری رشد داشته اند . ولی متاسفانه در بعضی مناطق در این مورد رشدی نکرده اند . پدرها به دخترها تحمیل میکنند و مادرها به پسرها تحمیل میکنند . ما در مسافرت هایی که به اقصی نقاط میروییم و حتی در قشر دانشجو چقدر این سوال مطرح است که آیا پدر و مادر حق دارند تحمیل کنند؟ پیام دیگر این است که حضرت ، وقتی خواستگاری حضرت علی را به فاطمه اعلام کردند ، گفتند فاطمه جان تو علی را میشناسی ، او پسر ابوطالب است که در ایمان و اخلاق زبانزد است . ببینید حضرت نظرشان را هم گفتند . آیا شما راضی هستید با علی ازدواج کنی ؟ نکته اش این است که پدر تحمیل نکردند . گفتند : آیا دوست داری ؟ اگر فاطمه میگفت نه تحمیل نمیکردند. ولی خوب حضرت فاطمه(س) اعلام رضایت کردند و نکته این است که نظر خودشان را اعلام کردند.خانم محترمی گله مند بودند که پدر من به ازدواجم کاری ندارد و تحقیق نمیکند برایشان مهم نیست و میگوید هر چه نظر خودت باشد من نمیدانم . این مشکل دارد .اولاً باید تحقیق کنید ، به فرزندانتان کمک کنید تا رودربایستی نکنند. پدر از خواستگار خوشش نیامده دختر فکر میکند پدر راضی است ، عقد صورت میگیرد پدر این داماد را دوست ندارد و به او عنایت و محبت و توجه نمیکند.پس دو پیام در اینجا هست : اولا پدر ها و مادرها ازدواج را تحمیل نکنید . ثانیا بی توجهی نکنید . اگر واقعا نظر دارید بفرمایید . البته بطور غیر مستقیم . پدر و مادر میتواند نظرمثبت و منفی خود را بطور غیر مستقیم بیان کنندو آگاهی بدهند ، اگر قضیه جدی نیست .ولی اگر جدی است پدر باید بایستد .ولی اگر جدی نیست و اختلاف سلیقه است بعهده فرزندانشان بگذارند که تصمیم بگیرند . پیام دیگر حیایی است که فاطمه (س)از خودشان نشان میدهند .عجیب است فاطمه (س) با این درایت و عظمتی که دارد ، وقتی حرف ازدواج پیش آمد حضرت محمد (ص) فرمودند : فاطمه جان تو علی را میشناسی و راضی به این وصلت هستی ؟ حضرت فاطمه از حیا سرشان را پایین انداختند ولی چهره اش بشاش بود . حضرت فهمیدند که راضی است و بعد خوشحال شدند وتکبیر گفتند . و فرمودند : سکوتها رضاها .سکوت فاطمه به معنی رضایت است . ببینید عزیزان درس بگیرید .ببینید حضرت فاطمه چقدر حیا دارد که سرشان را پایین می اندازند. ما در مملکتمان دو گروه دختر داریم : یک گروه به این مسئله توجه نمیکنند البته تعدادشان کم است .متاسفانه انگار اصلاً مهم نیست ( گله پدرو مادرها ) آنها میگویند : خود دخترمان میگوید من با کسی آشنا شده ام و فکر میکنم برای ازدواج مورد مناسبی است . این خوب نیست که به پدر و مادرها توجه نشود .ولی توجه به اینها حیا است .امروز مناسبتش تکریم بازنشسته ها است پدر و مادر من هم بازنشسته هستند و من از اینجا دستشان را میبوسم و این روز را تبریک میگویم . گاهی متاسفانه به بزرگترهایمان کمتر توجه میکنیم و چقدر روایت در باب تکریم بزرگترها داریم . البرکت مع اکابر. در مورد دخترانی که حرمتی برای بزرگان قائل نمیشوند و برای دختران میگویم بیشتر توجه بفرمایید. یک گروه دختران داریم که حیای بیش از حدی دارند که عاقلانه نیست و یک جوری کم رویی و خجالت است که به آن حیا نمیگوییم . رسول گرامی اسلام فرمودند : الحیا ء حیعان :حیای عقل و حیای حمق .حیای عاقلانه و حیای احمقانه .می بینیم دختر ما حیاء نوع دوم را دارد . دختر آمادگی ازدواج را دارد ولی به مادر اعلام نمیکند. یک موقع هم به مادر میگوید و شرایطش را هم دارد ولی نمی آید با مادر گفتگو کند.راجع به این قضیه عزیزان ، کی گفته در این مورد صحبت کردن بی حیایی است ؟ کی گفته یک دختر دم بخت اگر با مادر خود راجع به آینده و ازدواجشن صحبت کنند و شرایطش را بگوید اشکال دارد . متاسفانه دختر شرایط را نمیگوید .خواستگار می آید و پدر و مادر بر اساس ملاک های خود می پذیرند . و جالب هم هست ترغیب هم میکنند و دختر را در مواردی در رودربایستی قرار میدهند . ما موردی داریم که طرف یکسال عقد کرده است و اصلا نتوانسته با ظاهر و موقعیت طرف کنار بیاید. پدر و مادرها شما این کارها را نکنید ، دختران این حیای خوبی نیست .پیام دیگری که از این ازدواج میتوانیم بگیریم سادگی این ازدواج است عرض کردم حضرت علی (ع) زره را به مبلغ پانصد درهم فروخت و پول این زره را تقدیم به رسول گرامی کردند و حضرت این پول را قسمت کرد مقداری برای جهیزیه و مقداری برای بوی خوش که چقدر مهم است و این عطر که آقایان ما از آن غافل هستند و حتی خانمها برای همسرشان هم همینطور و مقداری هم برای دستمایه اوایل زندگی یشان تا دستشان خیلی تنگ نباشد . اصحاب جهیزیه را خریدند و نزد رسول خدا آوردند و وقتی جهیزیه را دیدند اشک در چشمانشان جمع شد و فرمود :خدایا به این زوج جوان که بیشتر وسایلشان از سفال است ، برکت بده . واقعاً بنظر من میتواند برای ما الگو باشد . یک بحث ازدواجشان که الگوی مصرف است که ما الان در سال اصلاح الگوی مصرف هستیم . اگر خدا توفیق بدهد صرفه جویی که در زندگیتان باشد ، این یک پیام است .پیام دیگری میتوانیم از این ازدواج بگیریم مشارکت در مراسم ازدواج است . متاسفانه مشکلاتی در ازدواج داریم تعدد محافل و مراسم و خرجها و تشریفات عجیب و غریب . بیایید درس بگیریم . اولا اینکه در روایت ما ، یک جشن و یک ولیمه مستحب ا ست. امروز می آیند محافل متعدد میگیرند جشن عقد مفصل .خانواده دختر و یک عروسی مفصل ، خانواده پسر . میهمانها مشترک و دقیقا داستان تکرار میشود . داستان اینها یک جشن بوده است و روی خانواده ها فشار نبوده است .حضرت رسول فرمودند : گوشت و نان با ما و خرما و روغن با تو . اینکار کار خوبی است .میتوانیم الگو بگیریم .زمانی که در مراسم خواستگاری و بله برون گفتگو میکنیم که عقد کی باشد و عروسی چه موقع ، بیایند مشارکت کنند و گفتگو کنند خانواده عروس نیمی از هزینه ها را و خانواده داماد نیمی دیگر را متقبل کنند . این الگو برداری کردن ، کار خوبی است . مراسم جشن نامزدی که هنوز بهم محرم نشده اند یک هزینه سنگین است. میدانید عزیزان نکته اش این است که عدهای دارند و به آنها فشار نمی آید . البته آنها هم مقصر هستند و اشتباه میکنند . آنها الگو سازی میکنند حتی آنهایی هم که دارند اگر ساده تر برگزار کنند بهتر است . و چشم وهم چشمی نکنند چون بقیه در تنگنا قرار میگیرند . احساس حقارت میکنند ، حتی آنهایی که دارند ساده تر برگزار کنند . حالا آنهایی که ندارند چکار میکنند ؟ وام میگیرند و باید زیر قرض بروند واقعاً هیچ مشکلی با هم ندارند وقتی وارد زندگی میشوند . اما زیر فشارهای اقتصادی و کارهای دو شیفته و سه شیفته ، آنها آرام آرام از هم دور میشوند و این نقض غرض است .ازدواج برای آرامش است (لتسکنو علیها ). این پیام را از ازدواج حضرت امیر و حضرت فاطمه بگیریم و عمل کنیم .-سوال موردی که شایع است ازدواج پسر عمو و دختر عمو بصورت اجباری یا تاکیدی است با توجه به روایت آیا این اتفاق مستند است ؟خیر . چنین روایتی نداریم که عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمانها بسته اند . حضرت علی (ع) پسر عموی رسول خدا بوده است و اگر ازدواج فامیلی است بحث مفصلی است اگر ازدواج فامیلی نهی شده است چون گفته شده ممکن است فرزند انسان نحیف باشد . البته این یک ازدواج استثنایی است . خدای بزرگی که خدای تام است میتواند جلوی مشکلات را بگیرد و دیدید که چه فرزندانی هم داشتند . دختر عمو و پسر عمو نبودند و این را شاهد نگیرید.- آیا بعد از گذشت این همه سال باز هم زندگی این دوعزیز قابل الگوبرداری است ؟من معتقدم اگر دینی هم نباشد خود عقل تشخیص میدهد . کجای دنیا میگوید ظلم خوب است و یا خیانت کنید. حتی در غرب خیانت بد است بعضی خصوصیات اخلاقی فطری است مثل حیا .ما درآمیزه دینی داریم کسی که حیا ندارد دین ندارد .در خارج از مرزهای ایران هم ، یک حیاء هایی دیده ام ، که اصلا باور نمیکنم آنها هم حیا دارند . در خط قرمزها با ما فرق دارند. مثلا پوشش متاسفانه در غرب فرهنگ برهنگی است . کار استعمارگران است در پاریس وقتی قدم میزنید دکه هایی است که کارت پستالهایی میفروشند که مربوط به قدیم است و خانمها حجاب دارند .البته نه حجابی که ما داریم .پوشش وحیا فطری است اگر غرب دنبال آن سمت رفته ، خیلی کار کرده تا این فطرت را کمرنگ کند.ما میتوانیم از زندگی این دو بعد از 1403 سال استفاده کنیم . با توضیح عروسی حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) پیامدهای آن را به جوانان بگویید .واقعا دراین برنامه حق مطلب ادا نشده است و جا داشته ما توضیح بیشتری در این رابطه بدهیم . ازدواج این دو بزگوار خیلی پیام دارد . مهمترین جلوه ازدواج این دو عزیز ، کفویت این دو در ایمانشان است و این خیلی عجیب است . هر دو مجسمه ی ایمان بودند ، بگونه ای که اگر حضرت علی (ع) خلق نمی کرد و خداوند آقا را نمی آفرید ، فاطمه بی کفو می ماند . و همتایی برای فاطمه نمی بود . بعد از عروسی حضرت رسول به دیدار این دو عزیز رفتند و به علی (ع) گفتند : علی جان فاطمه را چگونه دیدی ؟ آقا فرمودند : چه همراه خوبی در طاعت الهی است . مهمترین پیامی که ازدواج این دو عزیز می دهد ، کفویت این دو در ایمان است . متاسفانه خانم های داشته ایم که در ایمان به درجات بالایی رسیده اند ولی عاشق کسی شده اند که نسبت به آنها از درجات ایمانی پایین تری برخوردار بوده اند و بعد مشکلاتی پیش آمده است . اگر ازدواج های فامیلی مشکل دارند ، چرا حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) که دختر عمو و پسر عمو بودند ، با هم ازدواج کردند و فرزندان سالمی داشتند ؟البته این دو عزیز دختر عمو و پسر عمو نبودند . حضرت علی (ع) پسر عموی پیامبر بودند . شاید بخاطر همین است که شایع شده است عقد پسر عمو و دختر عمو در آسمانها بسته شده است . البته ما گشتیم و چنین روایتی پیدا نکردیم . ما باید این شُبه را از بین ببریم . بالاخره ازدواج فامیلی بود . ما نگفته بودیم ازدواج فامیلی بد است . حتی متخصصان امر هم نمی گویند فامیل ها با هم ازدواج نکنند نهی نمی کنند . می گویند: اگر بنا هست فامیل های درجه یک با ازدواج کنند ، به جهت مشکلاتی که ممکن است در فرزندانشان ایجاد شود ، مشاوره و آزمایش ژنتیک را جدی بگیرند . ازدواج فامیلی از جهاتی راحت تر است . بهر حال فامیل نزدیک ، یک عمر با هم رفت وآمد می کنند و همدیگر را می شناسند . در ازدواج غیر فامیلی ، بعضی مواقع صداقت نیست . ازدواج داشته ایم که طرف ، تحصیلا ت خود را دروغ گقته است . اما پسر عمو نمی تواند درباره تحصیلات خود دروغ بگوید . اگر این ها را جدی بگیرند ، منعی برای ازدواج فامیلی نیست . حالا ممکن است بگویند : این دو عزیز بزرگوار آزمایش ژنتیک ندادند و فرزندانشان سالم بودند . بله این درست است ولی خداوندی که این دو را برای هم آفریده ، مشکلات آنها را هم حل می کند و نمی گذارد مشکلی برای آنها پیش بیاید . آیا زندگی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) که در 1400 سال قبل زندگی میکرده اند ، می تواند الگو باشد ؟ بله می تواند الگو باشد . چون ارزشها که عوض نمی شوند . ممکن است مصادیق آن عوض بشوند ولی ارزشها عوض نمیشوند . مهربانی ، محبت ، عطوفت ، صداقت ، بخشش ، عهد ، وفاداری و فداکاری ، اینها ارزشهایی هستند که هیچ وقت عوض نمیشوند . صداقت خوب است . ستم نکردن خوب است . من معتقد هستم که اگر دین ما نمی بود و این ارزشهای اخلاقی را نمی گفت ، ما معتقد به حُسن خلق عقلی هستیم . عقل آدم حکم میکند که ظلم بد است . این دو نور عزیز و بزرگوار مقید به ارزشها بوده اند . ما میگوییم : اینها در زندگی ما باشد و اینها به زندگی امروزهم ربط دارد . حیا با ارزش است . حضرت فاطمه (س) خیلی با حیا بودند . من در غرب جلوه هایی از حیا دیده ام که برای خودم عجیب بوده است . در سفری به تایلن دکه معتقد به هیچ ادیان ابراهیمی نیستند ولی در آنجا حیا را می توان دید . این ها میتوانند الگو باشد .حالا شاید میگویند : 1400 سال قبل و زمان عوض شده و آنها نژاد عرب بوده است و نژاد ما فارس است و این سوال به ذهنشان آمده است که آیا آنها میتوانند الگوباشند یا نه . بله در همه ی زمانها این دو بزرگوار می توانند الگو باشند و ارزش های ما عوض نمی شوند . ما بارها شنیده ایم که جوانان باید ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را الگوی زندگی خود قراردهند . این سوال در ذهن خطور می کند که چگونه می توان یک زندگی که در 1400سال پیش ، آن هم در فضای عربی بوده را الگوی زندگی امروزی با این همه تحولات جهانی و خصوصا در یک جامعه ی ایرانی و فارسی قرار دهیم؟ما برای داشتن یک زندگی خوب ، آرام و موفق باید عامل به ارزشها شویم . حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) می توانند الگوی خوبی برای جوانان باشند چون این دوعزیز عامل به ارزشها بودند و زندگی موفقی داشتند . ارزشها در هر زمان و مکانی هیچ وقت تغییر نمی کنند البته شاید مصادیق آنها تغییر کند مثلا ارزشهایی مانند محبت ، صداقت، وفاداری، مهربانی، فداکاری ، ظلم ، ستم نکردن و راستگو بودن تغییر نمی کنند یعنی شما در هیچ جای دنیا کسی را پیدا نمی کنید که ظلم و ستم به دیگران را کار خوبی بداند چون همه ی انسانها از ظلم و ستم بیزار هستند و آن را زشت می دانند و جایی وجود ندارد که راستگویی در آنجا بد باشد یا وفاداری کار خوبی نباشد. ارزشها در تاریخ بشر در جای جای زمان مثلا در 1400 سال قبل یا الان یا یک میلیون سال بعد تغییری نمی کند و فقط شاید مصادیق آنها عوض شود . اگر به زندگی این عزیزان نگاهی داشته باشیم ، می بینیم که آنها هیچ وقت به همدیگر دروغ نمی گفتند و نسبت به هم وفادار بودند . پس زن و مرد ایرانی هم نباید به همدیگر دروغ بگویند و نیز باید به هم وفادار باشند . در این موارد زندگی آنها را الگوی خود قرار دهند . مثلا آنها چه قدر با هم مهربان بودند و نسبت به هم عطوفت داشتند . حضرت علی (ع) می فرمودند: من و فاطمه مثل دو کبوتر عاشق در یک لانه بودیم . آنها خطاب های مهربانانه به هم داشتند . وقتی حضرت علی (ع) می خواستند حضرت فاطمه (س) را صدا بزنند می گفتند: حبیبی زهرا یعنی محبوبه ی من زهرا و حالا شاید امروزی ها می گویند : عشق من زهرا یا آنها چه قدر به هم احترام می گذاشتند ، در تاریخ هم داریم که این دو عزیز همدیگر را با لقب صدا می زدند چون لقب در بین اعراب محترمانه تر است ، مشابه فامیلی ما ایرانیها که محترمانه تر از اسم ما است و نیز در غربیها هم نام دوم آنها محترمانه تر از اسم اول است . البته در اینجا منظور این نیست که خانم و آقا فامیلی هم را صدا بزنند اگر در جایی هم گفته شود تغییر مصداقها اینجا خودش را نشان می دهد ولی ممکن است با اسم هم همدیگر را صدا بزنند که خیلی هم خوب است و اشکالی ندارد اما گاهی شاهد هستیم در جایی خانمی شوهرش را مثلا اکبر صدا می زند و آقا هم در جواب مثلا می گوید : چیه شهین ؟ در اینجا باید یک لقبی به این اسم اضافه شود مانند آقایی ، عزیزمی ، جانمی و قلبمی . بنده در جایی این حرف را زدم و آقایی گفت : اینها پیش کش بماند ، بدتر از اینها ما را صدا نزنند . عزیزان به هم احترام بگذارید . مثلا در جای جای تاریخ فداکاری کار خوبی بوده است و الان هم کار خوبی است و یک میلیون سال بعد هم کار خوبی خواهد بود و این دوعزیز هم فداکاری می کردند . در داستانی نقل کرده اند که یک روز حضرت علی(ع) ، وقتی بسیار گرسنه بودند به خانه آمدند و به فاطمه (س) خطاب کردند که من گرسنه هستم ، بعدا معلوم شد که حضرت فاطمه (س) خودشان دو روز بوده که غذا نخورده بودند و آن غذای باقی مانده در منزل را برای بچه ها و همسرشان کنار گذاشته بودند و این یک نوع فداکاری است البته مصادیق فرق می کند . در آن موقع مسلمانان در مضیقه بوده و وضع اقتصادی خوبی نداشتند و در مقطعی از زمان وضعشان بد بود و فداکاری در آن زمان این بود که وقتی حضرت امیر خرمایی را پیدا می کردند آن را به فاطمه (س) می دادند ولی حالا اگر آقایی بیست جعبه خرما برای خانم ببرد و بگوید من برای شما فداکاری کردم ،خانم می گوید که این چه فداکاری است ؟ پس اصل فداکاری تغییر نکرده بلکه مصداق های آن عوض شده است و چون این دو عزیز عامل به ارزشهای اخلاقی بودند ما هم برای رسیدن به موفقیت باید عامل به ارزشهای اخلاقی باشیم یعنی آنها را انجام دهیم . برای یک خانواده جدا از فرهنگ ، آداب و رسوم هر قبیله ، ارزشهای بنیادین مهم است . 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده