*lotus* 20275 ارسال شده در 3 بهمن، 2012 من سال 76 رفتم کلاس اول،جز اون بچه هایی بودم که روز اول میترسیدن از مامانشون جدا شن تا 2 هفته بعد از مدرسه هم هر روز تو مدرسه برای مامانم گریه میکردم 6
ara engineer 1866 ارسال شده در 4 بهمن، 2012 کلاس اول: مدرسه ام سر کوچمون بود یه روز خواب الود بودم دیرمم شده بود با عجله رفتم مدرسه وقتی رسیدم دیدم...:5c6ipag2mnshmsf5ju3 . . . . . . . . . . . . . با دمپایی رفتم:ws28: 6
pianist 31129 ارسال شده در 4 بهمن، 2012 سال 71 یا 72 بود رفتم خانوم قرنی یادش بخیر خیلی منو دوست میداشت هرجا که هست خدا حفظش کنه هنوز با یکی از دوستای کلاس اولیم رفت و امد دارم 6
victoria_r 7682 ارسال شده در 4 بهمن، 2012 من سال 79 رفتم مدرسه. برادرم 7ماهش بود و خیلی اذیت میکرد به خاطر همین مامانم نمیتونست باهام بیاد و روز اول کنارم باشه منم چون کلا انسان خودساخته و مستقلی بودم و هستم تنهایی رفتم مدرسه. یه کم استرس داشتم ولی خوب دیگه به خیر گذشت. تو صف ایستاده بودیم که یهو دیدم مامانم با خالم اومدن.کلی هم ازم عکس گرفتن. همون اولم یه دوست باحال پیدا کردم که زینب سادات صداش میکردم کلی هم با هم عکس گرفتیم. دلم براش تنگ شده.هرجا هست خوش باشه. 8
Lean 56968 مالک ارسال شده در 4 بهمن، 2012 من سال 79 رفتم مدرسه.برادرم 7ماهش بود و خیلی اذیت میکرد به خاطر همین مامانم نمیتونست باهام بیاد و روز اول کنارم باشه منم چون کلا انسان خودساخته و مستقلی بودم و هستم تنهایی رفتم مدرسه. یه کم استرس داشتم ولی خوب دیگه به خیر گذشت. تو صف ایستاده بودیم که یهو دیدم مامانم با خالم اومدن.کلی هم ازم عکس گرفتن. همون اولم یه دوست باحال پیدا کردم که زینب سادات صداش میکردم کلی هم با هم عکس گرفتیم. دلم براش تنگ شده.هرجا هست خوش باشه. کوچولوی جمع هم مشخص شد 5
victoria_r 7682 ارسال شده در 4 بهمن، 2012 کوچولوی جمع هم مشخص شد کلا فقط به سن من گیر میدیااااااااااااااااااااااااا پیرمرد... 3
Lean 56968 مالک ارسال شده در 4 بهمن، 2012 کلا فقط به سن من گیر میدیااااااااااااااااااااااااا پیرمرد... آخه این دهه هفتادیا گیر خورن نمیشه گیر نداد بهشون یکی پستونک این بچه رو بده دهنش 4
victoria_r 7682 ارسال شده در 4 بهمن، 2012 آخه این دهه هفتادیا گیر خورن نمیشه گیر نداد بهشون یکی پستونک این بچه رو بده دهنش :icon_razz: 2
ارسال های توصیه شده