رفتن به مطلب

بررسی بنیادب نهاد مهر و سعی بر تصحیح آن


ارسال های توصیه شده

پیشگفتار

بلاشک یکی از مقدس ترین عقود عقد ازدواج است که به تبع آثار و تبعاتی را هم به همراه دارد یکی از آثار می تواند نهادی حقوقی تحت عنوان مهر باشد که این ایام نقل بسیاری از مجالس حقوقی وخصوصی جامعه ما شده است بهتر است برای تبعین این چنین نهادی گامی به عقب تر بگذاریم بلاشک برای درک چنین نهادی می بایست نگاه خود را محدود به حال و یا نهاد مهر یا حتی ازدواج نکنیم آن چه که لازم است تبین این چرایی و پاسخ به پرسشی تحت عنوان چیستی این گونه نهاد ها است.

شاید بعد از عقد هبه عقد نکاح یکی از قدیمی ترین عقود جامعه بشری باشدبا آفرینش آدم و حوا پا بر عرصه حقوق گذاشت است در جوامعه ابتدای خیلی پیشتر از آنکه مردان پی به نقش خود در تولید مثل ببرند جوامعه حول محور مادر (اصطلاحا مادر شاه ) می گشت اما کمی بعدتر وبا علم جنس مذکر بر نقش خود جوامع پدر شاه رونق و رواج گرفتن و از آنجا که در سرشت انسان ها حس برتری و خود پرستی نقش قالبی داشت زنان با توجه به ضعف فیزیکی نسبت به مردان کم کم حقوق زنان به عنوانی بعید و بی معنا مبدل شده بودن رومیان وبعد ها یونانیان زنان را نوعی موجود برای کسب نفع جنسی برای خود و اعراب نوعی نگ و دشنام به طوذی که دختران خود را یا زنده به گور می کردن یا در مقابل زنان دیگر ویا متاع بیشتر می فروختن در چنین جوامعه ای بود که زن عنوانی خارج از عنوان انسانی خود پیدا می کرد .

گرچه ادیان الهی بار ها و بارها سعی بر بهتر کرد وضع موجود را کردن اما واقیعت امر این بود که تمام این تلاش ها بعد از افول دوران طلایی این ادیان نیز نه تنها به افول و زوال می رفت باکه به وسیله مبلغان و کاهنان زر پرست سعی بر تخریب این گونه منازل هم می شد در این میان در میان جاهل تر ین ابنا بشر دینی ظهور کرد که خبر از برابری و یگانگی می دهد بلاشک دین مبین اسلام در گام اول قادر نبود تا حقوق زنان را به یکبار ذر میان فرهنگ عربیت تجدید وبه انان بز گرداند برای همین بار بیشتر سعی بر جفظ حقوق زنان و گسترش ئ احیل آن بپردازد یکی از این گام ها پرداخت مهر زنان به خود آنان می باشد وآتوا النسا صدقاتهن نحله فان طلبن لکم عن شی منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا. (سوره نساء ) بلاشک نزول این چنین آیه ای خود بزرگترین انقلاب حقوقی در میان اقوام اعراب جاهلی ای بود که به تعبیر خود قرآن به زبان اسلام آورده بودن زنانی که تا دیروز به وسیله اقوام در مقابل بهایی یا فروخته می شدن و یا معاوضه امروز خود صاحب حق و اختیار بودن و مهری که تا دیروز بهایی بیش نبود امروز بنا و مبنایی بود بر راستی و صداقت مرد در مقابل زن . گرچه نهاد مهر در ادیان ابراهیمی دیگر هم وجود دارد اما بلاشک هدف تشکیل و ایجاد آنان کم یا بیش شبیه همین است که در اسلام بوده و هست گرچه در پی جریانات مختلف مورد نقص و نقض گشتن

اگر بر نوع حکم مهر در اسلام بحث و بررسی کنیم بلاشک درمهر یک نهاد حقوقی تاسیس در اسلام نیست بلکه نهادی است امضایی که با توجه به فرهنگ و باور های مردم عربستان تا حد امکان وقبول آنان مورد تغییر و تاکید قرار گرفت.

اما انچه مشهود و مسلم است ما در زمان حال زندگی می کنیم و بحث پیرامون تاریخچه مهر در مجال بحث ما نمی گنجد فقط هدف ما تسری از حدیث امیرمومنان که امر بر عبرت آموزی از تاریخ بود است در ابتدای این دفتر سعی بر گذر هر چند نا مجمل و گذرا بر سیر ایجاد نهادی به نام مهر پرداخت و در اینجا هم با عنایت بر حدیث دیگری از امیر مومنان مبنی بر ابن وقت بودن و فرزند زمان خود بودن شروع بر بحثی به حول و محوریت مهر خواهیم پرداخت .

مقدمه

در سال نود بیش از18.000زندانی مهر روانه زندان ها شدن که از این تعداد بیش از 3.437 نفر هنوز در زندان هستند این رقم خارج از 2.000نفری که زندانی نفقه در سال نود می باشد این آمار و آمار مشابهه دیگری که در ادامه این مبحث خواهد آمد نشانه ای از یک معضل اجتماعی حقوقی در سطح جامعه است که بار ها و بارها حقوق دانان و قانون گزار سعی بر کشف و ساخت راه حلی منطقی و مقتضی داشته و دارند که بدون اقرار هنوز هم هیچ راهکاری برای بهبود این مسئله ایجاد نشده است ما در این مبحث مشکل مهریه را در دو شکل بررسی می کنیم اول من باب حقوق خصوصی و بررسی ارکان نهادی حقوقی من تحت عنوان مهر و دوم با بررسی کیفری و کند وکاش حول محور ماده 2 محکومیت های مالی خواهیم پرداخت .

مهریه در واقع نشان دهنده مهر ومحبت مرد به زن است هدیه ای برای ابراز محبت زوج به زوجه که در زمان انعقاد عقد تعیین و با درخواست زن پرداخت می شود حال خود این مهر و محبت باعث گرفتاری افراد و خانواده های زیادی را ایجاد کرده است بنا بر آمار رسمی موجود در سال 89 2.300نفر به جرم ایجاد زندگی مشترک و عدم توان پرداخت راهی زندان ها می شوند در سال نود این رقم به 3.437 نفر افزایش پیدا کرد .

بگزارین بدون هیچ گونه حاشیه و اگر امایی از این مشکل به شکل دیگر سخن بگویم 3.437 نفر زندانی یعنی اینکه جامعه با همچنین تدبیری در حال ضرر زدن به خود می باشد علاوه بر هزینه های نگهداری زندانی ها باید از هزینه بلا استفاده نیروی کار خود را بارها پرداخت کنند و تاثیرات منفی زندان را بر محبوسین پرداخت نماید شکی نیست که زندانی کردن بدهکاران به خصوص بدهکاران مهریه نه تنها نفی برای جامعه ندارد بلکه موجب ضرر و ضعف در خود اجنماع می باشد .

 

فلسفه و چرایی مهریه

در علوم انسانی سخن گفتن از مفاهیم و اصطلاحات مشقت خاص خود را دارد زیرا هر کدام از ما بسته به عقاید و افکار و دانش خود نظرات متفاوت و متناقضی داریم که در ظاهر ممکن است در بر خی نقاط با هم موافق و در برخی از مسائل با مخالف باشیماما آنچه رسالت ما هست تا حد امکان به بررسی جامعه و بدون دخیل کردن نظرات و اعتقادات خود ما در موضوع به تبییت و بررسی بپردازیم .

این کار در مورد مهریه بسیار سختر است زیرا بنا بر گوناگونی نظرات و عقاید من باب مهر عمر و گسترگی این نهاد آنچنان زیاد است که فرصت و امکان بررسی را به هیچ وجه ایجاد نمی کند .

در ابتدای این مبحث اول با توجه کلام الله مجید به بررسی و نقد مهر بپردازیم . در قرآن مجید از مهر تحت عنوان واژه ((صدقه)) یاد می شود و جکم بر وجوب آن جاری می شود در همین نگاه اول به این واقعیت پی می بریم که احکام مهر نه تنها تاسیسی نیست بلکه امضایی است بر مفاهیم و داشته های اقوام و ادیان بدوی عربستان با این تفاوت عمده که هدف از تایید این حکم حفظ و گسترش حقوق افراد بخصوص زنان است .

بنا بر آیه 4 سوره شریفه نساء

وآتوا النسا صدقاتهن نحله فان طلبن لکم عن شی منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا.

و مهر زنان را بعنوان بدهی (یا عطیه)به آنان بپردازید!(ولی)اگر آنها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند،حلال و گوارا مصرف کنید .

شان نزول آیه :

تا پیش از اسلام و نزول این آیه مهر مبلغی بود به عنوان هدیه که از طرف زوج به بستگان زوجه پرداخت می شد برای تشکر از نگهداری و پرورش زن در واقعه این عمل خود بازمانده ای بود از پرداخت عوض عقد نکاح به خانواده زوجه . با نزول آیه شریفه دو انقلاب بزرگ رخ داد اولا مهریه که تا پیش از این خود یک عوض بود امروز به یک هدیه و نشانه ابراز محبت تبدیل شد دوما این بار خود زن بود که مالک و صاحب مهر بود نه خانواده او و نزدیکانش .

در اسلام حد و حدودی برای مهر تعیین نشده است اما احادیث زیادی وجود دارد که مهریه زیاد را نهی و نفی می کند

مهر همسران خود را زیاد قرار ندهید که باعث کدورت و کینه ورزی است . حضرت علی علیه السلام

بهارین زنان امت من کسانی هستند که مهر کمتر و روی گشاده تر داشته باشد نبی اکرم

علاوه بر این احادیث و احادیث مشابهه دیگر از معصومین در سیره نبی و معصومین مهر زیاد شان و جایگاهی ندارد .

در کتاب لعمه نیز آمده است که :

(( اگر مردی زنی را به کتاب خدا و سنت پیغمبر ترویج کند ، مهر او پانصد درهم است ))

در واقع پانصد درهم برابر پنجاه دینار و هر دینار برابر است با سک مثقال شرعی طلا

اما در اسلام جد و حدودی من باب مهر تعیین نشد چنانچه روایت شده است امام صادق علیه السلام پرسیدن که میزان مهر زن چه مقدار است ایشان در پاسخ می فرماید حدی ندارد می تواند به کمترین مقدار مالی که ارزش مادی داشته باشد و یا به اندازه مشک ساخت شده از پوست گاوه نر بزرگی پر از طلا .

پس همانگونه که می بینیم مهریه باید مالیت داشته باشد.

اما بنا بر نظر مرتضی مطهری فلسفه مهریه در اسلام

((فلسفه مهریه در اسلام تبین مطلوب بودن زن و طالب بودن مرد است خداوند مهریه را تعیین فرمود تا بدان وسیله مرد صداقت خود را در ابراز علاقمندی نشان بدهد ))

اهمیت حقوقی مهر در اسلام متفاوت در نکاح دائم گرچه مهر از اجزا و ارکان نکاح به شمار می رود اما عدم وضع مهر به هر دلیل و علتی مبطل ذات عقد نکاح نیست و در ادامه می توان با توجه به شرایط موجود به وضع مهر (مهر المثل و مهر المتعه) پرداخت اما در نکاح موقت به علت حمایت بیشتر از حقوق زن وجود مهر جز اجزا اساسی عقد نکاح به شمار می رود و عدم تعیین مهر مبطل ذات عقد نکاح موقت است علت این امر هم می تواند این باشد که در عقد نکاح موقت قابلیت انحلال پذیری بیشتری دارد و این امر خود موجب می شود تا حقوق و منافع زوجه مورد تعضریر و تضعیف قرار گیرد.

در اینجا مناسب می دانم پیش از پایان مبحث حاضر به نقد و بررسی یکی دیگر جلوه های مهر و نقاط ضعف مهریه های نجومی پرداخته شود

بلا شک یکی از ارکان اساسی هر عقدی قصد و رضایی باطنی است و عدم قصد در تمام عقود مبطل آن عقد است حال سوال اساسی اینجا مطرح می شود دختری که با ایجاب به ازدواج به شرط قرار گرفتن مهریه ای 2000سکه ای را دارد در مقابل زوج با این استدلال عامیانه ((مهریه را کی داده و کی گرفته )) بدون قصد قبول مهر به قبول عقد نکاح و مهر می پردازد از آنجا که اراده مرد در قبول واحد است نمی توان قصد او را متفاوت و قابل تجزیه دانست و در نتیجه در زمانی که عقد بدون قصد هر چند در جز موضوع عقد منعقد می گردد منجر به ابطال عقد نکاح دانست . از نظر فقه اسلامی قاعده فقهی العقود تابعه اللقصود و در ایجاد قصد زن ایجاد عقد نکاح با مهر 2000سکه و قصد مرد نکاح به عیان مشهود است که در واقع هیچ عقدی صورت گرفته نشده است حتی اگر زوجه هم قصد گرفتن مهریه را نداشته باشد از آن جهت که در عقد نکاح آن را از ارکان و اصول تایید خود را می دانند اگر هم به علت ممتازیت عقد نکاح مبطل عقد نباشد متضرر عقد می باشد.

فلسفه معاوضی مهر در عقد نکاح

هر چند این نظریه و این قبیل دیدگاه ها مربوط به دوران جاهلیت اعراب مربوط می شود و مهر را عوضی می دانند در مقابل تمکین زن از مرد گرچه بسیاری از حقوث دانان و جامعه شناسان به شدت حتی با و جود این چنین فلسفه ای مخالف هستند اما حتی برخی از قواعد حقوقی موجود به مانند حق حبس گواه این ادعاست حتی برخی از استدلال های خود خانواده دختر گواهی بر این ادعا می باشد (جمله مشهور .... ارزش دختر ما خیلی بیشتر از این هاست .... یا ....دختر ما چه چیزی کمتر از دختر عموش داره مهر او 510 سکه بوده مهر دختر ما 600 سکه است .)این واقعیت های تلخ موجود در جامعه ما خود گواهی بر این نحوه نگرش است به به ظاهر کلام نکوهید و در وادی عمل نیک و پسندیده است .

فلسفه اهرامی یا حمایتی مهریه

بیشتر از افراد جامعه مهریه را نوعی حمایت از حقوق زن می دانند حمایت و اهرمی برای حفظ و تداوم بنیان خانواده ای که باید با زر و سیم بقا خود را تضمیین کند نه با مهر و... بار ها و بار ها این عبارت را شنیده ایم که اگر مهریه را بر دارند زنان چگونه زندگی کنند و چگونه حقوق خود را از مردان بگیرند گرچه بسیاری از حقوق اجنماعی و حقوقی زن ها بار ها و بار ها توسط افراد به مخاطر افتاده شده و حتی موجب نقض آن هم شده اما آیا صحیح است برای حفظ و تداوم حقوق شخصی خاص حقوق و آزادی های فردی دیگر به مخاطره بیفتد ؟ بنا بر آمار موجود در ایران از 7 فقره ازدواج 1 مورد طلاق جاری می شود و این آمار در تهران از هر 4 ازدواج 1 فقره طلاق این قبیل آمار هم از سوی دیگر این دیدگاه را تشدید می کنند

فلسفه سرمایه ای

این دیدگاه مانند دیدگاه حمایتی از با این تفاوت که در دیدگاه حمایتی مهریه یک وجه الضمان است برای حسن معاشرت اما در در این دیدگاه مهریه سرمایه ای است برای زن که به واسطه آن می تواند به آمال و نیات خود برسد با کمال تاسف برخی از زنان به علت مشکلات مالی تن به ازدواج می دهند (( زنانی که دارای شغل و در آمد بالایی هستند سن ازدواج بیشتری دارند – کاظمی پور – مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه )) .

در پاسخ به این ادعا ها متاسفانه گروهی در جامعه امروز ما با ازدواج و گرفتن مبالغی بسیار پایین تر از رقم واقعی مهر خود دست به کلاشی و امرار معاش می کنند .

گرچه قلسفه های دیگر من باب مهریه همچون بی اعتماد و اهمیت زن هم و یا عوامل دیگری و جود دارد که در مجال بحث نیست

حال که با فلسفه های موجود در جامعه من باب مهریه تا حدودی آشنا شدیم یک سئوال اساسی باید مطرح شود و آن این است که آیا مهریه های سنگین و زندانی کردن بدهکاران مهریه در جامعه امروز ما یک نوع مشکل و یک نابهنجاری اجتماعی به شمار می رود یا خیر؟

پاسخ این سئوال را در دو دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد

بر اساس داده های موجود بیش از 18000ورودی زندانی مهریه به زندان ها و رشد سه درصدی سن ازدواج از سال 75 -85 حضور 3.437نفر زندانی مهریه در سال نود و آثار اجتماعی و حقوقی ثانویه این دو پدیده را مورد نقد وبررسی کنیم از یک سو و چنانچه به بررسی مضرارت و آثار تحمیلی ورود 18000نفری زندانیان به زندان ها از جمله هزینه های نگهداری تربیتی و تامینی راخارج از ممانعت خود جامعه از سود ونفع احتمالی که تک تک این افراد می توانستن برای خود جامعه داشته باشند و حتی رشد احتمال ارتکاب و بروز برخی جرائم در این افراد .

ترنر نظریه پرداز مکتب مبادله (فایده گرایی)براین باور بود که :

((انسان ها موجوداتی هستند که هدف و مقصود دارند .آنها هزینه های هریک از جایگزین های گوناگون را برای محقق ساختن اهداف یاد شده محاسبه میکنند. ما موجوداتی هستیم که تلاش می کنیم تا در یک وضعیت ،از یک سو منفعتی را جلب کرده و از سوی دیگر، هزینه ها را کاهش دهیم ))

میانگین سن ازدواج سال

19ساله

20ساله

21ساله

22ساله

5/23ساله

/226ساله 1345

1355

1365

1375

1385

1387

در ایران 13-14 میلیون جوان در آستانه ازدواج هستند و مشکلات من باب ازدواج موجب مسائل و مشکلات عدیده ای همچون رشد روسپی رشد روابط نامشروع اعتیاد از یک سو و مشکلات پزشکی در میان زنان و مردان به علت بالا رفتن سن ازدواج از یک سو رشد آما افسردگی ها و از همه مهمتر ایجاد مشکلات ژنتیکی در فرزندان نسل های بعد به علت سن بالای زوجین .

 

خارج این مناظر مهریه که خود برای حقظ حقوق و یا کسب حقوق وضع و منعقد می گردد خود ممکن است موجبات صلب حقوق و اذیت و آزار زوجه را فراهم بیاورد گرچه از آمار ضرب الشتم زوجه به علت سعی در بخشش مهریه و یا مهریه های بخشیده شده به علت اذیت و آزار زوجه در کشور اطلاعی در دست نیست اما ضرب المثل های همچون ((مهرم

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
جانم آزاد )) گواهی هستند بر وجود این مسائل .

اما در همین باب اداره ملی جنایت هندوستان در سال 1998 با اعلام مرگ تقریبا 6000 عروس در اثر اختلاف بر سر مهریه های که روزی می بایست گواه و ضمان خوشبختی و سپید بختیشان باشد خبر داد این در حالی است که آما واقعی خیلی بیشتر از این ارقام بود

گرچه بنا بر پژوهش صورت گرفته از طرف روزنامه همشهری در سال 1389 مدیریت طرح آقای سیامک کفایی از 600زن و مرد شرکت کننده در طرح آماری 78% مهریه های سنگین موجب گریزانی جوانان از ازدواج می دانند ایرادی که بر این آمار باب می گردد آیا این در این پرسشنامه عوامل موثر دیگر در ازدواج طرح و مطرح گشته است ؟؟؟عواملی همچون اشتغال مناسب ،مسکن ،تحصیلات و..

در اینکه واقعا مهریه های نجومی واقعا در جامعه به صورت یک مشکل یک ضد ارزش است یا نه ساعت ها می توان بحث و بررسی کرد اما از آنجا که سیر عظیمی از مقالات حقوقی و اجتماعی را به خود اختصاص داده و در بسیاری ازمراکز تحقیقاتی سعی بر راهکاری برای ابداع راهکاری مقتضی برآورده می توان اینگونه استدلال کرد که مهریه مشکلی از مشکلات جامعه ما می باشد. هدف از از این دفتر بحث بر سر مهریه و راهکارهای کنترل آن است .

به اعتقاد مرتون در نظریه آسیب شناسی فرهنگی :

هنگامی که هنجار های پذیرفته شده با واقعیت اجتماعی در تضاد باشند مردم تحت فشار قرار می گیرند و آثار انحرافات در جامعه افزایش می یابد مرتون در سال 1968 میلادی بر این اعتقاد و باور بود که مردم در جامعه از آن حیث باید بسوی انحراف و آسیب اجنماعی کشیده می شوند که اهداف اجتماعی – فرهنگی جامعه را قبول دارند اما شرایط و وسایل رسیدن به آن را قبول ندارند و یا وسایل وملزومات رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند .

عین این نظریه در مورد مهریه صادق است بسیاری از جوان ها برای نیل به اهداف خود و کسب مقبولبیت و محبوبیت در میان جامعه محدود خود دست به انجام و انعقاد اعمال و تعهداتی حقوقی به مانند تعیین و قبول مهریه های نجومی می زنند که به تبع جامعه اجتماعی که در آن زندگی می کنند با مشکلات و مسائل بیشماری درگیر می سازد.

همانگون که پیشتر هم بیان شد گروهی مهریه را نوعی اهرام وحمایت برای زوجه نسبت به دوام ازدواج می داند لذا در اینجا سعی بر بررسی فاکتوری طلاق بر می آیم

خداوند از طلاق به بدترین و ناپسند ترین

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
خود یاد می کند

تا توانی پا منه اندر فراق

ابعض الاشیا عندی الطلاق

خارج از مفاهیم لغوی وشکلی طلاق که بار ها و بار ها در کتب حقوقی و فقهی مطالعه کردیم

در ایران تا سال87 حدود 17.500میلیون خانوار وجود داشته اند و نسبت طلاق به ازدواج 125/14% می باشد در ضمن حدود 1.641.000خانوار زن سر پرست در ایران زندگی می کنند که ماهانه از سازمان بهزیستی 30.000تومان دریافت می کنند .

(بعد از داشتن چنین پیش ذهنی من باب طلاق)

علت افزایش طلاق از دیدگاه دکترامان قرایی مقدم - جامعه شناس

تفاوت فرهنگی و عدم شناخت دختر وپسر قبل از ازدواج –اعتیاد –بیماری ها خاص –ناتوانی جنسی آقایان-ازدواج اجباری-مهریه های بالا و ازدواج به هدف دریافت مهریه صورت میگرد .

((با کمال تاسف در ابران سن ازدواج دختران خردسال در حال پایین آمدن است که این سن در حال حاضر 11سال است که این مسئله خود یک نوع استثمار جنسی در قرن 21در جامعه اسلامی ما بشمار می آید.))

علت افزایش طلاق از دیدگاه دکتر نسرین تهرانی – روان شناس

ایشان اعتقاد داردند که بیش از 78%اختلالات جنسی در بروز طلاق نقش دارند بنا بر عقیده ایشان اکثر زوجین با بسنده کردن به اطلاعات عام و مطروحه در میان اطرافیان اقدام به ازدواج می کنند در صورتی که باید بدانند که زندگی زناشویی یک علم است . باید زوجین به دنبال کسب آن باشند.

برای طلاق تعاریف و مفاهیم مختلفی تعین وتبین شده به همین فسم هر پؤهوهشگری از دوربین نگاه آفیت اندیش خود بار ها و بار ها علل آن را واخوانی کرده است .

اما به زبانی ساده طلاق به معنایی انفساخ یک رابطه حقوقی تحت عنوان نکاح که بنا بر دلایل نا صحیح به ضم زوجین منعقد شده بود

خوب اگر تعریف فوق را تا حدی از نظر عرقی یا عقلی بپذیریم به این مدعا که مهریه ضمانتی ست برای جلوگیری از طلاق زوجه بر می خوریم که با شک و دو گانگی بر می خورد در کل ...

آنچه تحقیق در ضمینه علوم انسانی را با مشکل روبر می کند که نمی توان در مورد مفاهیم تعاریف و مضامین همیشه به تعریف واحدی رسید ویا با اتکا بر نظریه ای من باب مشکلات جامعه همیشه به نتیجه دلخواه رسید گرچه امروز با مدد گرفتن از تکنوپولی شاید بتوان تا حدودی تاثیر دلخواه را ایجاد کرد اما واقعیت امر این است که درعلوم انسانی هیچ چیز مطلق و دائمی نیست مگر ذات اشرف .

به تسری از قاعده فوق بار ها و بارها حقوق دانان و محققین سعی بر ایجاد قانون وقاعده ای برای کنترل مهریه انجام دان که منجر به هزاران صفحه مقاله و ده ها قانون وراهکاربود ام بلاشک دفتر داستان مهریه تا زمانی که باور ها وارزش های مردم جامعه طلب نکند بسته نخواهد شد و اگر هزاران قانون و قاعده بدون در نظر گرفتن ارزش ها و هنجار های مردمان جامعه وضع گرد فقط برای خاک خوردن در کشوی باطله ها مفید است .

اما آیا می توان با توسل به چنین دیدگاهی های چه درست و نادرست چشم بر عدالت بست گرچه مفهوم عدالت کلی غیر قابل تعریف می باشد اما این به معنای غیر قابل درک بودن نیست به هر حال.... .

واقعیت امر من باب مهربه حداقل 3.437نفر محبوس در زندان ها است به جرم تشکیل زندگی ای مشترک با زوجی که بنا بر دلایلی با او اختلاف پیدا کرده با سونیت به خوشبخت شدن و...واقعا این یک وافعیت تلخ در سطح جامعه ماست جناب دکتر آزمایش در باب ایجاد مجازات ها و تعریف جرم مثالی شیوا دارند ایشان می فرمایند : ((جامعه را به استخری فرض کنید و امنیت آن هم آب درون استخر برای اینکه بدانیم یک عمل تا چه اندازه ای برای جامعه مضر است به مانند آن است که سنگی در داخل آن استخر انداخته تا چه اندازه موجب ایجاد موج (تنش) در جامعه می کند؟؟؟)) در باب مهریه وماده 2 محکومیت های مالی هم همین دیدگاه ما بین حقوق دانان ودکترین حقوق همچون دکتر آزمایش حاکم است تا چه اندازه اعسار یک شخص موجب برهم خوردن و تشویش در استخر امن جامعه می شود؟که قانون گذار بر خلاف احادیث فراوان از نبی اکبر و مبانی فقهی موجود حکم به تعیین وتجویز چنین ماده ای می زند .

در ناکید وتضعیف ماده دو محکومیت های مالی ما از منظر دو دیدگاه و مکتب حقوقی به نقد و بررسی این قضیه در حد بسیار ابتدای می پردازیم .

مکتب دفاع اجتماعی نوین مهمترین مکتبی حقوقی است که به حمایت از این ماده برمی خیزد طرف داران این مکتب در دفاع از این ماده این گونه به دفاع و پاسداری بر می خیزند که در صورت عدم وجود چنین ماده ای دیگر افراد توانای برای احقاق حقوق مادی خود در جامعه ندارند و این امر باعث اضرار افراد می شود این امر در باب مهریه تشدید می گردد و با عنوان این استدلال که اگر ماده دو ای وجود نداشت دیگر زن ها نمی تواند همین حقوق محدود خود را حفظ واز طریق آن به احقاق حقوق خود بردازند .

در اینجا چند تذکر لازم است داده شود راهکار کیفری من باب احقاق دیون تنها ترین راهکار نیست گرچه سریع ترین راهکار است در ضمن یا ما اعتقاد تضیف حقوق زنان در جامعه هستیم یا نه اگر موافق این دیگاه هستیم خوب با تعریف این قبیل مسائل و پیشنهاد راهکار سعی در احقاق کنینم نه به بهانه حفظ حقوق افراد سعی در تعضیف حقوق افراد بخصوص به مخاطره انداختن مهمترین حق هر انسان (آزادی)بکنیم .

مکتب نفع اجتماعی هم یکی از مکاتبی است که با استوار کردن دلایل و برهان های خاص خود کمر به نقض و تعضیف ماده دو محکومیت های مالی می پردازد این مکتب پیش از هر کاری سعی بر درک نفع و ضرری که به جامعه زده شده و یا احتمالا زده می شود می پردازد و تبع آن سعی به وضع راهکاری با توجه به نفع خود جامعه می پردازد .

خوب با توجه به این دیدگاه بدهی مالی شخصی از شخص دیگر به هر شکل و دلیلی چه مشکلی را می تواند برای جامعه ایجاد کند؟که جامعه علاوه بر صرفه نظر از هزینه فرصتی که فرد بدهکار ممکن است برای جامعه داشته باشد هزینه ای را اجبارا برای حقظ و نگهداری از فرد بدهکار تقبل کند که النهایه این بازداشت کردن فرد موجب می شود بلاخره خود جامعه به انهای مختلف سعی بر جبران بدهی فرد بکند ؟آیا این امور با عقل سالم در تضاد نیست؟

گروهی از قانون دانان با مطرح کردن این واقعیت که با زندانی کردن بدهکار بستگانش سعی برپرداخت بدهی می کنند . اما پاسخی که در اینجا از جانب حقوقدانان به این قبیل دیدگاه ها این است که همچنین مسائلی خود مخلل و مخالف اصل شخصی بودن مجازات ها و اصول بدیهی اسلامی و انسانی است زیرا از طرفی وابستگان فرد بدهکار در عسر و حرج قرار می گیرد و از سوی دیگر بستگان بدهکار متحمل زحمت نگهداری از نزدیکان فرد زندانی و پرداخت بدهی او را می پردازد .

حدیت نبوی در این باب که فرد معسر آزاد و در امان خدا است نیز تاکیدی قوی بر این دیدگاه است .

در نقد این نظریه گروهی با بنا نهادن اینکه چه کسی باید اعسار را تشخیص دهد و اماره ودلیل بیاورد و این نکته که گروهی با مخفی کردن دارایی خود دست به فریب دادگاه می زنند سعی در تعضیف این قبیل مسائلی می پردازند بلاشک بار اثباتی اعسار با خود مدعی به اعسار است و تشخیص آن با دادگاه است و چنانچه حین و بعد دادسری من باب اعسار مشخص به سعی بر فریب دادگاه شود بنا بر قوانین و مقرارت مربوطه بلاشک فرد خاطی مورد مجازات قرار خواهد گرفت .

بلاشک قرار دادن اصل بر اعسار به نفع زوجه نیست و حسن بر دار بودن زوجه اینه که حداقل برای اثیات اعسار خود کمی به زحمت می افتد زیرا در مهری که قبول کرده اصالت بر صحت ادعا وقبول بوده و هست.

در باب اعسار بحث بسیار گسترده ای لازم است که بار ها و بار ها توسط حقوقدانان و دکترین حقوق انجام شده که ادامه ان کاری عبس وبی حاصل است .

راهکار های حقوقی مهریه

برای مهریه سال هاست که راهکارها ی مختلفی بنا شده اما هیچ کدام قادر به کنترل و تثبیت آن بر نیامدن چون جامعه دارای یک نظر و نگاه واحد در مورد مهریه نیست و خود این امر باعث شکست طرح های همچون بیمه مهریه و ظهور قوانینی همچون عدم مجازات کیفری برای کسانی که 110 سکه از مهریه را پرداخت کردن .

در نقد ماده اخیر وضع گر چه بررسی های چندانی انجام نشده اما در دفتر حاضر سعی بر نمایان کردن هرچند بیشتر معایب این ماده خواهم داشت اولین عیب ماده تقدسی و تزینی بودن رقم تعداد سکه های که فرد باید پرداخت کنند تعداد 110 سکه به عبارتی حدود 88میلیون تومان که هیچ جوانی قدرت تسلیم آن را هم ندارند بنا براعلام بانک مرکزی ایران در سال نود درآمد سرآنه هر ایرانی هفتصد هزار تومان است حتی با قبول ابن فرض محال که درآمد تمام ایرانیان حداقل هفتصذ هزار تومان است هنوز در آمد یک جوان برای حتی خرید یک سکه هم کافی نیست و با فرض قبول در توان خرید مابقی جوانب زندگی او با مشکلی روبرو می شود و این خود عاملی در شیوع خشونت ها و جرائم می باشد.

این ماده جنبه کیفری قضیه ی مهریه را هر چند ناقص لوث کرده (این در صورتی است که تا صد ودهمین سکه پرداخت نگردد هنوز جنبه کیفری لوث نگشته) جنبه حقوقی مهریه و مشکلات و تبعات بعدی آن هنوز به قوت خود باقی وساری است . یعنی با وضع این ماده بیشتر با افزایش کتب قوانین کمک کرده ایم تا به جامعه.

بلا تردید برای وضع یک قانون در یک جامعه علاوه بر نمایندگان ما به گروهی از علمای علوم انسانی نیاز داریم تا بنا بر داشته ها و خواسته های مردم آن جامعه سعی بر وضع قوانین کنند آنچه مشهود است تا به اینجا کار برای وضع قوانینی به این اهمیت فعلا چنین تدبیری اندیشده نشد و قوانین بعد از وضع مورد نقد و بررسی قرار میگرد تا پیش از ... .

اما رسالت تحقیق در حقوق سعی بر رفع این خله در سیل وضع قوانین است .

در اینجا اجازه می خواهم با یک نپ در مفاهیم و مطالب که به بررسی مجدد مهریه بپردازم .

مهریه باید شروطی داشته باشد که عبارتند از :

-مهریه باید معلوم باشد:

میزان کم و کیف مهریه باید معلوم و مشخص باشد .

-مهریه باید مشروعیت داشته باشد:

موضوع مهر باید دارای مشروعیت فقهی قانونی و انسانی باشد.

-مهریه باید مالیت داشته باشد:

مهریه باید ارزش مادی داشته باشد .

 

آیا در اینجا علاوه بر شروط سه گانه فوق الذکر بهتر نبود از شرط چارم تحت عنوان مقدوریت استفاده می شد؟

 

در حقوق لبنان دو نوع مهریه وجود دارد مهر مقدم و مهر وموخر مهر المقدم مهریه ای است متعارف و مقدوری که می بایست در زمان انعقاد عقد نکاح زوج به زوجه پرداخت گردد و مهر الموخر که با تشخیص زوجه و عندالمطالبه باید پرداخت شود در واقع این گونه مهریه هم دارای جنبه حمایتی را دارند و هم از ظاهر بهتری برخوردار است و به ظاهر از مشکلات کمتری برخوردار می شود .

در حقوق کامن لا آمریکا مهر وجود ندارد اما به زمان اعنقاد قرارداد زوجیت مرد با تعیینی مبلغی به عنوان وجه الضمانت و یا وجه الخسارت تعیین می کند که در زمان طلاق و فسخ قرداد ازدواج باید به زن پرداخت کند که این مبلغ بیشتر مبتنی بر دارای و تمکن مالی مرد تعین می شود و تا قبل از طلاق قابل افزایش و یا کاهش می باشد.

بارها نمایندگان مجلس وگروهی از حقوق دانان پیشنهاد بر تعیین سقف برای مهریه کردن اما از سوی برخی قانون دانان این ایراد باب شد که تعیین سقف مهر خلاف اصل آزادی قرار دادها می باشد و با اصول پایه ای حقوق ما در تضاد و تناقض است . ماده ده قانون مدنی در رابطه با آزادی قرارداد ها چنین می گوید که:

قردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند ،در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است .

بنا بر روح قانون ونظر بسیار حقوقدانان علاوه بر قانون نباید بر خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد .

وماده شش قانون آییندادرسی در امور مدنی با تسری از همین ماده و قاعده ذکر می کند .

عقود و قراردادهایی که مخل نظم عمومی یا بر خلاف اخلاق حسنه که مغایر با موازین شرع باشد در دادگاه قابل ترتیب اثر نیست.

با در نظر گرفتن استثنا های سه گانه فوق باید اعتراف کنیم که قانون گزار و شارع بار ها و بار ها با مصلحت اندیشی جامعه و خود بار ها در مواد قانونی مختلف بر آزادی اراده اخص زده و در برخی از موارد که اراده افراد ممکن است مخالف اخلاق الحسنه و نظم عمومی بوده حتی حکم بر جرم زایی زده گرچه همیشه رسالت ما جرم زایی و رفع قواعدی که اراده افراد را محدود می کند حال در اینجا یک سوال مطرح می شود آیا با بالا رفتن سن ازدواج و آثار منفی که در پی دارد و زندانی شدن تقریبا 3.500 نفر در سال و هزینه هاس مشهود و غیر مشهودی که جامعه و حکومت محکوم به تحمل آن می شوند آیا این ها نمی تواند دلیلی بر مجدود کردن این آزادی باشد . در اینجا قصد دارم که به بررسی قالب حقوقی نهاد مهر بپردازم.

مهریه از نظر حقوقی جز کدامیک از نهاد های سه گانه ((عقد خارج لازم- حکم-شرط ضمن عقد )) قرار می گیرد ؟

گروهی از حقوق دانان مهریه را عقدی خارج لازم می دانند .

چنانچه دکتر محمد صفایی در کتاب مختصر حقوق خانواده می فرمایند:

((قرارداد ی که زن ومرد راجع به مهر می بندند یک قرارداد تبعی است یعنی قرادادی است راجع به مال که جدا از اصل نکاح ولی تابع عقد مزبور می باشد و بدین جهت شرایط اساسی صحت معامعله قرارداد مهر نیز لازم الرعایه است بنابراین چیزی که بعنوان مهرتعیین می شود باید دارای شرایط عمومی معامله باشد.)) درتائید نظر عقد استدلالتی وجود دارد که عبارت است از:

1-ممکن است طی عقد نکاح (دائم) مهریه تعیین و معین نگردیده باشد که بر ذات عقد نکاح هیچ تاثیر منفی ندارد و می توان میزان مهریه را یا به صورت توافقی (مسمی) یا مثلی و یا به صورت متعه بعد از عقد نکاح به صورت ارادی و یا در برخی موارد غیر ارادی تعیین شود .

2- در تعیین مهریه این اراده آزاد طرفین حاکم است که بیانگر تشکیل این عقد می شود و این توافق و اراده طرفین است که جهات و شرایط و نجوه اجرا و انجام مهریه را مشخص می کند.

3-مهریه یک عقد خارج لازم مادیه است که به تبع نکاح با قصد و رضا منعقد می شود که از آثار عقد نکاح بر شمرده می شود که با عقدنکاج ایجاد و با فسخ نکاح دارای دوام و اعتبار است .

مهریه عقدی معوض است عقدی است تام که با توافق طرفین ایجاد و حال می شود که طی عقدی در بطن عقد نکاح یا در حین عقد و یا بعد از آن تعیین می شود که لازم به انجام شود .

گروهی دیگر از دکترین و بزرگان علم حقوق بر این اعتقاد و باور هستند که مهریه یک حکم است که اگر هم در طی عقد نکاح ایجاد نشده باشد با اراده زوجه و پشتیبانی قانون گزار مرد مکلف است بر پرداخت مهریه به صورت مهر المثل و یا مهر المعته می بایست انجام شود .

گروهی دیگر از حقوقدانان نیز اعتقاد بر این دارند که مهریه شرطی است ضمن عقد نکاح که بر اساس آن در زن قبول عقد نکاح خود را مشرط به تقبل مهریه ای مشخص است در واقع مهریه تکلیفی است مالی که با قبول آن به صورت شرط بر ضمه قبول کننده (مرد)جاری می شود.

اما آنچه در این سه حالت مشترک است این است که بلاشک میزان نوع و کیفیت مهریه در عقد نکاح شرطی است ضمن عقد با قبول این مدعا باید بار دیگر گامی به عقب گذاشت و از شروط سه گانه صحت شرط ضمن عقد یاد کرد .

همان گونه که بهتر می دانید شرط ضمن عقد باید داری سه شرط :1- عقلانیت 2- مشروعیت 3- مقدوریت باید بر خوردار شود در اینجا بر فرض قبول تمام استدلال ها تا اینجا اجازه می خواهم مثالی بزنم .

فرض کنید جوانی بیست ساله که هیچ گونه توان مالی هم ندارد تصمیم به ازدواج با معشوقه خود را گرفته در این میان دختر با قبول نکاح به شرط مهری به میزان 2000 سکه تمام بهار آزادی عندالمطالبه این عقد را ایجاب می کند . با این واقعیت که پسر توانایی عقلانی برای پرداخت مهریه را بعد عقد نکاح را ندارد و از آنجا که این میزان از مهر بعد از انعقاد عقد به حال تبدیل می شود گرچه ممکن است که زوجه تا بیست سال آینده آن را طلب نکند اما از نظر حقوقی زوج موظف به پرداخت است و از طرف دیگر زوج توانای پرداخت مهریه را ندارد مهر باطل است و باید مهریه ای با توجه به شان زن و توان مرد منعقد گردد.

در مقابل ممکن است شخصی وجود داشته باشد با همان شرایط سنی و اجتماعی شخص اول با این تفاسیر که دارای توانای مالی در پرداخت مهریه ای 3000 سکه ای است و با این حال تعهد به پرداخت مهریه ای 2000سکه ای می کند از آنجا که هم عقد نکاح صحیح واقع شده و آثار آن به صحت باب گردیده باشد فرد مکلف به پرداخت مهر می باشد . حال اگر همین فرد چند ماه بعد کل و یا بعض دارای خود را از دست بدهد در این حالت هم مکلف به پرداخت مهریه زن می باشد چون در مهریه دینی است حال و طلب زوجه شرط پرداخت نیست بلکه خود زوج مخیر به پرداخت مهر می باشد .

در رابطه با این نظر هم ایراداتی حقوقی و قضایی باب می باشد که در ادامه به تحلیل و تحصیل من باب آن می پردازیم. اولین و اساسی ترین ایرادی که به این نظر وارد است این است که اگر این چنین حالتی پذیرفته شود سیر عظیمی از پرونده های حقوقی مبنی بر این خواسته ومدعا که مهریه آنان غیر مقدور و عقلایی استوارد دستگاه قضایی می شود که با این حالت باعث تشدید در تورم قضایی می شویم گرچه این ایراد با وضع این قاعده که مهریه تنها درزمانی قابل نقض است که بوسیله زوجه دادخواست مطالبه به مهریه داده شود که عادتا و عقلا زوج از زمان انعقاد عقد نکاح تا زمان مطالبه مهریه توانایی کسب مال به میزان مهریه را نداشته باشد .با این حالت هم می توان از حقوق زوج و هم حقوق زوجه به تساوی حمایت کرد .

منظور از شان زن در ملاک تعیین مهر المثل چیست و چنانچه مهر المثل از مهر المسمی بیشتر باشد تکلیف چیست ؟بلاشک معنی درست و صحیحی از شان فرد نمی توان داد اما شاید بتوان آن را بر این پایه تصور کرد که میزان مهریه سایر دختر ها که در سطح اجتماعی یکسانی با فرد قراردارند باشد وچنانچه مهر المثل از مهر المسمی بیشتر باشد با توجه به مهر المسمی و مهر المتعه مهریه جدید وضع و پرداخت گردد .

گروهی از قانون دانان با طرح این مدعا که افرادی که تعیین کننده مهر هستند لا اقل در نزد قانون عاقل و رشید هستند پس نمی توان قرارداد های خصوصی افراد را به این دلیل که مخالف برخی از منافع و اصول است نقض کرد که پیشتر پاسخ مقتضی در این باب را طرح کردیم

ایراد مهمتری که به این نظریه و تمام نظریات محدود کننده و مسلوب کننده مهر وارد می شود جنبه ضمانتی و حمایتی مهریه است که با از بین رفتن مهر چه بر سر زنان و حقوق آنان در جامعه می آید . در این رابطه باید عرض کرد که در این رابطه که در برخی موارد حقوق زنان تعضیف شده موافق هستم اما مهریه تنها راهکار مقابله با این مشکلات نیست در ضمن نگاه های منفی و شکاکانه خود بیشتر باعث بروز رفتار های سالب حقوق در جامعه است مستند این مدعا آما 6000 نفری همسر کشی در هند که پیشتر اعلام شد و رقم سیاه ضرب الشتم به خاطر مجبور کردن زوجه بر بخشش مهریه در کشور اما با تمام این تفاسیر قانون گذار در قانون حمایت از خانواده و ماده واحده های مختلفی سعی در حمایت و رونق حقوق زوجه می کند برای مثال شروط و عقود ضمن عقدی که در اسناد ازدواج گنجاده شده اند خود ضمانتی بر حفظ زندگی زنا شویی می باشدکه از اهمیت ضمانتی مهری تا جدود بسیار زیادی می کاهند .

ایراد بر لایحه 24 قانون حمایت از خانواده سال 89

در ماده بیست و چار مبحث مهریه متعارف و غیر متعارف مطرح شده است و بر اساس آن برای مهریه سقف تعیین شده بود به طوری که مهریه متعارف تا سقف ده میلیون تومان را قابل پرداخت و مازاد آن را در صورت تمکن و له اختیار زوج قابل پرداخت دانسته است که بر این لایحه ایرادات زیادی جاری شده است . من جمله

عدم وجود ضمانت اجرای مناسب برای مهریه

 یشتر مهریه ها امروزه بر حسب سکه است و قیمت سکه به صورت ثابت نیست و دائم در حال تغییر است

 ممکن است همان میزان متعارف هم در مقدوریت گروهی از افراد جامعه نباشد لذا تعیین معیار جمعی نه تنها نادرست بلکه ناقض حقوق افراد ی باشد

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...