Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مهر، ۱۳۹۱ مقدمه توليد الياف مصنوعي در چند دهه گذشته پيشرفت چشم گيري داشته است. اين افزايش توليد به دو موضوع مربوط ميشود: اول توليد پنبه، كه بعنوان مهمترين ليف طبيعي نساجي ميباشد، بدليل افزايش سطح زير كشت غلات و گياهان غذايي براي تغذيه انسان كه جمعيت آن در حال انفجار ميباشد، افزايش نيافت همچنين افزايش جمعيت منجربه افزايش مصرف پارچه ميشود كه توليد محدود الياف طبيعي نميتواند جوابگوي افزايش مصرف باشد. دوم، الياف مصنوعي داراي خصوصياتي از جمله يكنواختي در طول و مقاومت، نداشتن ناخالصي و انعطافپذيريدر مقابل طول الياف و ظرافت(دنير) مورد نظر، بهتر ازالياف طبيعي ميباشند. بعلاوه، بعضي ازالياف پرمصرف مثل پلي استر داراي خصوصياتي از قبيل استقامت زياد، مقاومت در مقابل سايش و مقاومت بهتر در مقابل چروك در پارچه ميباشند. به هر حال اين الياف داراي خواص نامطلوب مثل توليد الكتريسيته ساكن، جذب رطوبت كم و... نيزميباشند. بنابر اين، براي بيشتر مصارف، بخصوص پوشاك، معمولا در صنعت پنبهاي به جاي استفاده از نخهاي صد در صد از يك نوع، ازمخلوط الياف استفاده ميكنند. مخلوط الياف جهت توليد نخ معمولا شامل دو نوع ليف(مخلوط دو جزئي) يا سه نوع ليف(مخلوط سه جزئي) ميباشد. هر يك از مخلوطها كه از دو يا چند ليف متفاوت تهيه شدهاند داراي خواص و صفات مثبت اجزاي مخلوط ميباشند. الياف مصنوعي هم ميتوانند با الياف مصنوعي ديگر مخلوط شوند و هم با الياف طبيعي. قسمت عمده توليدات الياف مصنوعي به صورت الياف كوتاه ميباشد بنابراين،اينگونه الياف ميتوانند به آساني و به طور كامل با الياف كوتاه ديگر مخلوط شوند. بعضي از مخلوطهاي متعارف در سيستم ريسندگي پنبهاي عبارتند از؛ پلي استر– پنبه، پلي استر– ويسكوز، پلي استر– پلينوزيك، ويسكوز– پنبه، اكريليك– پنبهو پلي استر– پنبه– پلينوزيك. اساس مخلوط كردن بر سنجش خواص برجسته الياف و تناسب كمي و تركيب خواص سازگار آنها بر روي توليد يك نخ و پارچهاي معين نهاده شده است. درك كامل از مكانيزم انتقال خواص مختلف الياف مورد استفاده در مخلوط به خواص نخ، خيلي مهم بوده و استفاده بهينه از چنين مخلوطهايي را ميسر ميسازد. به هرحال، مخلوط كردن الياف جهت توليد يك نخ، مخلوط كردن بايد به طريقي باشد كه الياف به طور كامل در داخل نخ پراكنده و به هم آميخته شوند. هرگونه نقصي كه در مخلوط شدن مطلوب الياف به وجود ميآيد نه تنها موجب خواص بد و نامطلوب نخ ميشود بلكه موجب ضايعات پارچه مثلا ايجاد رگههاي كم رنگ در هنگام رنگرزي نيزميشوند. اهداف مخلوط كردن مخلوط كردن دو يا چند ليف متفاوت در صنعت نساجي پنبهاي خيلي معمول ميباشد. مهمترين اهداف مخلوط كردن در ذيل توضيح داده شدهاند. تينت زدن معمولا دركارخانههاي نساجي در جريان مخلوط كردن يكي از اجزاي مخلوط را براي شناسايي بهترالياف، نمره و نوع و درصد مخلوط تينت ميزنند. تينت زدن عبارتست از رنگزدن يا نشانهگذاري بر روي الياف براي شناسايي بهتر آنها و تينت به صورتي است كه به آساني قابل شستشو ميباشد. اين عمل احتمال مخلوط شدن يا احتمال اشتباه لاتهاي مختلف را از بين ميبرد، چون الياف مصنوعي مختلف داراي مشخصات رنگرزي متفاوت هستند لذا يكي از كاربردهاي تينت زدن از بين بردن احتمال اشتباه در رنگرزي ميباشد. در واقع اين عمل هزينههايي را به همراه خواهدداشت. عمل تينت زدن معمولا به وسيله رنگهاي بي ثبات انجام ميشود به طوري كه اين رنگها در عمليات شستشوي معمولي به راحتي از بين ميرود. رنگي كه براي تينت زدن استفاده ميشودبايد داراي خصوصيات زير باشد: الف) تينت نبايد روي الياف ديگر موجود در مخلوط اثري داشته باشد و يا نبايد موجب لكه دار شدن يا كثيف شدن قسمتهايي مثل غلطكهاي ماشينهاي ريسندگي، آپرونها، سيلندر و فلتها در ماشين كاردو غيره گردد. ب) تينت بايد داراي براقيت مطلوبي باشد تا به راحتي درروشنائي روز و شب قابل تشخيص باشد. پ) تينت بايد به راحتي و به طور كامل در جريان عمليات شستشوي معمولي برداشته شود بدون اينكه آلودگي الياف ديگر يا لكه گذاري روي آنها را به همراه داشته باشد. ت) نبايد در مراحل رنگرزي و كشش اثرات زيان آور و ناخواسته به همراه داشته باشد. ث) تينت بايد در آب قابل حل باشد و يا اگر جذب رطوبت الياف زيان آور باشد تينت بايد در روغن مرحله تكميل قابل حل باشد. ج) تينت نبايد در مرحله تثبيت نخ بعد از ريسندگي، بر روي ليف به صورت پايدار درآيد. عمل تينت زدن ممكن است روي هر يك از دو جزء مخلوط انجام شود. توصيه ميشود كه در مخلوطهاي سلولزي مثل پنبه يا ويسكوز با الياف مصنوعي مثل پلي استر يا اكريليك عمل تينت زدن روي جزءسلولزي انجام شود و اين به دليل طبيعت جذب رطوبت الياف سلولزي و به علاوه پايداري خواص مواد تكميلي ريسندگي روي الياف مصنوعي ميباشد. اما اكنون معمولا از تينت زدن جزءالياف مصنوعي استفاده ميشود. بنابراين در مخلوط الياف پلي استر با الياف پنبه يا ويسكوز معمولا روش اول براي تينت زدن استفاده ميشود. به نظر ميرسد كه دراينجا سه فاكتور اصلي براي هر عمل وجود دارد. اول، محلول تينت اسپري شده روي پلي استر يا اكريليك به دليل هيدروفوبيك بودن آنها خيلي سريع خشك ميشود. دوم،اين الياف در مقابل رنگرزي خيلي حساس هستند و هرگونه اختلاط بين لاتهاي مختلف موجب نواقص جدي در رنگرزي ميشود كه در نتيجه باعث افزايش هزينه كارخانه ميگردد. سوم، اگر الياف پنبه يا ويسكوز رنگرزيشوند، زمان زيادي براي خشك شدن كامل آنها مورد نياز است و همچنين مشكلاتي در عمليات باز كردن و كاردينگ اين الياف به وجود ميآيد. به هرحال، هرگاه از الياف پلي استر خيلي ظريف استفاده ميشود، توصيه ميشود كه از تينت زدن پلي استر به دليل بروز مشكلات در حين عمليات خودداريگردد. هرگاه اليافي مثل پلي استر يا اكريليك بايد تينت زده شوند بايد مراقب بود كه اين الياف در هنگام توليد تحت عمليات تكميلي ضد الكتريسيته ساكن قرار گرفته باشند. براي اينكه فقط20-15 درصد از اين الياف بايد تينت زده شوندكه اين مقدار از الياف بعد از عمليات خشك كردن با باقيمانده الياف مخلوط ميشوند،معمولا عمل تينت زدن با اسپره محلول تينت روي الياف انجام ميشود، كه مقدار وزنتينت مورد مصرف1 – 03/0 درصد از وزن الياف ميباشد و عمل تينتزني بهتر است بعد از باز كننده عدل صورت گيرد. اسپره تينت بايد به وسيله يه اسپري كننده تفنگي(Spray gun) و به صورت ذرات بسيارريز بدون چكيدن قطره محلول انجام شود. در بعضي موارد خاص لازم است بعد از تينت زدن كه الياف مصنوعي مثل پلي استر را براي سهولت عمليات بعدي مواد ضد الكتريسيته ساكن نيز بزنيم. بعضي از كارخانهها از يك روش بسيار ساده براي تينت زدن الياف استفاده ميكنند. رنگ روي سطح رويي عدلها اسپري ميشودكه همين عدلها به صورت معمولي براي بازكردن استفاده ميشوند. براي تينت زدن اليافي مثل پنبه ياويسكوز ريون، الياف قبل از اينكه در محلول رنگ مورد نظر قرار داده شوند به مقدارمعيني باز ميشوند. سپس بعد از استخراج آب اضافي، الياف به دقت خشك ميشوند. معمولا رنگهاي اسيدي براي تينت زدن مواد به استثناء مخلوط پشم كشميلان(Keshmilan wool blend) توصيه ميشود. اين رنگها به آساني قابل شستشو بوده وميزان شفافيت و وضوح رنگ آنها قابل ملاحظه ميباشد و همچنين در عمليات ريسندگيمشكلاتي مثل تجمع در پوشش سطوح ماشين كار و غلطك پيچي ايجادنميكند. اگر تينت زدن بيش از اندازه باشد و يا به طور يكنواخت و مناسب انجامنشود تمايل به ايجاد نپ الياف، تجمع در پوشش سطوح ماشين كارد و غلطك پيچي در ماشين كشش، فلايرورينگ افزايش مييابد. هرگونه اثرات متقابل و ناسازگاري بين رنگ(تينت) و مواد تكميليريسندگي ممكن است موجب مشكلاتي در تمام عمليات ريسندگي به همراه ايجاد الكتريسيته ساكن در الياف گردد. عملايت تينت زدن موجب كثيف شدن ماشين آلات ميشود كه اين ماشين آلات بايد در فواصل زماني مناسب تميزشوند كه از ايجاد اشكالات به واسطه كثيف بودن ماشين ها جلوگيري به عمل ايد. سازگاري الياف در مخلوط براي سهولت انجام عمليات و استفاده بهينه از ويژگي مثبت اجزاي مخلوطبررسي سازگاري خواص آنها مثل طول، دنير و افزايش طول تا حد پارگي ضروري است. الف) طول و دنيرالياف دو مشخصه خيلي مهم ليف كه لازم است براي رضايت بخش بودن عمليات بر روي مخلوط الياف با هم سازگار باشند عبارتند از طول و ظرافت الياف. بعنوان يك قاعده عمومي اين خواص ازالياف بايد تقريبا يكسان باشند، مگر براي توليد يك نخ ويژه تغييرات درآنها مورد نظرباشد. براي مخلوط كردن پلي استر با اليافپنبه شانه شده كه طول آنها در محدوده34 ميليمترميباشد، معمولا طول الياف پلي استر مورد استفاده38 ميليمتر در نظر گرفته ميشود. دنير جزء پنبه معمولا در محدوده5/1 – 3/1 (2/4 – 6/3 «ميكرو گرم براينچ») بوده و همچنين دنير پلي استر معمولا5/1 انتخاب ميشود. به طور مشابه، در مخلوط وسكوز ريون– پنبه معمولا از ويسكوز ريون با دنير5/1 و طول32 – 29 ميليمتر استفاده ميشود، چون جزء پنبه مورد استفاده داراي دنير در حدود5/1 و طول28 ميليمترميباشد. ايجاد يك محدودهتولرانس براي اختلاف طول و ظرافت اجزاي مخلوط مشكل ميباشد. به طور كلي ميتوان گفت كه هر چقدر اختلاف در طول و ظرافت بيشتر باشد انجام عمليات و كيفيت نخ توليدي نامطلوب تر خواهدبود. ب) قابليت اتساع يكنواختي افزايش طول الياف تشكيل دهنده مخلوط بخصوص از نظر كيفيت نخ توليدي با اهميت ميباشد.اختلاف قابل ملاحظه در افزايش طول تا حد پارگي الياف در مخلوط، روي استحكام نخ اثر معكوس دارد؛ كاهش استحكام نخ به نايكنواختي توزيع بار كششي در نقطه گسيختگي نسبت داده ميشود. پ) چگالي ترجيج داده ميشود كه الياف تشكيل دهنده مخلوط داراي چگالي يكسان باشند. هرگاه اختلاف بين چگالي اجزاي زيادباشد، آنگاه نيروي وارده از طرف مكش هوا در داخل كانال انتقال الياف در جريان عمليات ريسندگي بر الياف مختلف متفاوت بوده و اين تفاوت منجر به تفكيك انتخابي الياف ميشود. در اين صورت اليافسنگين تر تمايل دارند كه در قسمت پائين تر كانال قرار گرفته و با سرعت كمتري حركت كنند. يك چنين وضعيتي هنگامي كه مواد درجريان عمليات ماشين باز كننده قرار مي گيرند نيز به وجود ميآيد. بنابراين، اختلاف زياد در چگالي الياف تشكيل دهنده مخلوط در جهت رسيدن به يك مخلوط همگن مشكل ايجادميكند. يكي از راههاي موثر براي برطرف كردن تفكيك انتخابي و دستيابي به يك مخلوط يكنواخت اين است كه طول كانال انتقال الياف را كوتاه تر در نظر بگيريم. ت) خواص پراكندگي خاصيت پراكندگي عبارت است از تواناي يك ليف به جدا شدن از گروه خود و پخش شدن در بستر الياف بهصورت تك ليف براي ايجاد يك مخلوط يكنواخت و همگن. پراكندگي ضعيف الياف ممكن است به دليل فاكتورهايي از قبيل كم بودن يا زياد بودن بيش از حد تجعد،تشكيل تودههاي بزرگ به وسيله التهابهاي مجاور هم الياف و توليد الكتريسيته ساكن بيش از حد باشد. عدم پراكندگي مناسب الياف تشكيل دهنده مخلوط مخصوصا براي مخلوط اليافي كه خواص رنگ پذيري آنها متفاوت است مطلوب نميباشد. ث) خواص كششي بعضي از الياف خاصيت كشش پذيري خوبي دارند از طرف ديگر كشش دادن برخي ديگر از الياف بسيار پر زحمت ميباشد. مثلا الياف ويسكوز ريون داراي عمليات كشش خيلي يكنواختي ميباشد. هرگاه اين الياف با الياف ديگر مخلوط ميشوند به صورت يك انتقال دهنده خيلي خوب عمل كرده و مشكلات ناشي از عمل كشش پذيري الياف ديگر رابرطرف ميكنند. ج) خواص رنگپذيري در مورد نخ ياپارچه مخلوط كه تحت عمليات رنگرزي قرار ميگيرند، بررسي مقتضي براي خواص رنگپذيري تك تك الياف اجزاي مخلوط بايد در نظر گرفته شود. مكانيك مخلوط هرگاه دو يا چندليف كه از نظر منشاء و خواص فيزيكي و مكانيكي با هم فرق دارند مخلوط ميشوند، كسب اطمينان از سازگاري و يكنواختي مخلوط با انتخاب روشها و پارامترهاي عملياتي صحيح خيلي مهم ميباشند. نكات زير بايد جهت اطمينان از رضايت بخش بودن كيفيت نخ مخلوط به اجرا گذاشته شوند: الف) اليافي كه با هم مخلوط مي شوند بايد بهطور رندم در سطح مقطع عرضي نخ توزيع گردد. ب) نسبت بين الياف مخلوط شده در هر سطح مقطعي از نخ بايديكنواخت و ثابت باشد. پ) هيچگونه نايكنواختي باطول بلند و با طول كوتاه براي نسبت مخلوط الياف نبايد وجود داشته باشد. مخلوط كردن اليافبه يكي از پنج روش زير ميتواند انجام شود: مخلوط كردن الياف انبار شده قبل از انجام هرگونه عملياتي(مخلوط كردنعدلها) مخلوط كردنبالشها مخلوط كردنفتيلهها مخلوط كردنفليسها مخلوط كردن الياف انبار شده(قبل از انجام هرگونه عمليات) با فتيله شانه شده اولين روش مخلوط كردن مناسب قسمت حلاجي ميباشد كه ميتواند يا در قبلاز مرحله حلاجي و يا در مراحل مياني حلاجي انجامگيرد. روش دوم براي مخلوط كردن در قسمت توليدبالش استفاده ميشود و در اين صورت خط حلاجي بايد داراي دستگاه بالش نيزباشد. مخلوط فتيله در قسمت چند لا(روي ماشين كشش) انجام ميشود. مخلوط كردن فليس ها كه يك روش جديدميباشد، روي ماشينهاي كشش مخلوط كن انجام ميشود كه اين ماشينها مخصوصا براي اينكار طراحي و ساخته مي شوند. آخرين روش معمولابراي مخلوطهاي پلي استر و پنبه قابل استفاده است. عمل مخلوط كردن در حلاجي به وسيله افزودن نسبت معيني از فتيلههاي پنبه شانه شده و الياف پلي استر خام صورت ميگيرد. اصولا دو مرحله درريسندگي وجود دارد كه معمولا مخلوط شدن الياف بيشتر در اين مراحل انجام ميشود كه عبارتند از مراحل حلاجي و كشش. محاسن و معايب نسبي انواع مختلف روشهاي مخلوط كردن بر اساس نوع الياف و ديگر ملزومات ويژه بايد بر روي روش مخلوط كردن تصميم گرفت. قبل از انتخاب يك روش مطلوب لازم است محاسن و معايب نسبي هريك از روشها مورد بررسي قرار گيرد. الف) مخلوط كردن درحلاجي به عنوان يك قاعده عمومي، مي توان گفت كه در جريان عمليات ريسندگي هرچه مخلوط كردن زودتر و جلوترانجام گيرد كيفيت مخلوط شدن نيز بهتر خواهد بود. بنابراين با يكسان فرض كردن وضعيت هاي ديگر، مخلوط كردن در حلاجي يكي مخلوط يكنواختتر و همگنتر را نتيجه ميدهد. مخلوط كردن در قسمت تغذيه و مخلوط كردن تودهاي(ساندويچي):اين نوع از مخلوط كردن درست در ابتداي مرحله ريسندگي انجام ميشود و ميتوان گفت كه داراي مزاياي زيرميباشد: الف– مخلوط داراي درجه همگني بالايي ميباشد. ب– فقط يك خط باز كننده براي تمام انواع الياف مخلوط شونده مورد نيازاست. پ– سادهترين كنترل بر روي استفاده از ضايعات قابل برگشت را فراهم ميكند. ت– حداقل نيروي انساني و زمان براي اين روش مورد نيازاست. معايب روشهاي فوق: الف– دستيابي به يك نسبت مخلوط يكنواخت مشكل ميباشد. ب– ازآنجايي كه خط باز كردن و كاردينگ براي الياف مختلف يكسان در نظر گرفته ميشود، دراينجا يك درجه سازگاري معين وجود دارد در صورتيكه وضعيتهاي عملياتي مطلوب موردنياز براي هر يك از اجزاي مخلوط، به طور جداگانه ممكن است كمي متفاوت باشد. پ– مهارتهاي بيشتري براي به كار گيري ماشينها مورد نياز است تا بتوان نايكنواختيهايبا طول بلند مخلوط را بر طرف كرد. مخلوط كردن بالشها: ميتوان كه اين روش مخلوط كردن داراي مزاياي زيرميباشد: الف– اطمينان از يكنواختي خوب مخلوط. ب– سهولت انجام كار. پ– كنترل خيلي خوب روي الياف ضايعاتي قابل برگشت. ت– نسبتمخلوط يكنواخت قابل دسترسي است. از ايننظر، اين روش بهتر از روشهاي مخلوط كردن در قسمت تغذيه و مخلوط كردن به صورتتودهاي(ساندويچي) بوده و مزاياي آن ازروش مخلوط كردن در قسمت كشش كمتر است. اين روش داراي معايب زير ميباشد: الف– خط بازكننده براي هر يك از دستگاه هاي بالش بازكننده و بالش تكميل بايد اصلاحشود. ب– تنظيم فواصل در ماشين كار بايد به نحوي صورت گيرد كه براي هر يك از اجزاي مخلوطمناسب باشد. پ– برايدستيابي به وزن خطي دقيق لايه بالش(گرم در متر) كنترل مناسب و مطلوبيبايد انجام شود. ت– اگرنسبت يكي از اجزاي مخلوط خيلي كم باشد، اين روش قابل استفاده نميباشد. مخلوط كردن فتيله شانه شده پنبه و پلي استر: خيلي از كارخانههامخلوط كرده فتيله شانه شده پنبه و پلي استر خام را در حلاجي ترجيح ميدهند. مهمترين مزاياي اين روش مخلوط كردن عبارتند از: الف– توليد يك مخلوط با يكنواختي زياد ب– عدم ايجاد اشكالات و افزايش توليد در ماشين كار پ– بهدليل اينكه جزء پنبه تحت عمليات مجدد قرار ميگيرد و كاهش فاصله قابل تنظيم بين كلاهك و سيلندر در ماشين كارد، توزيع الياف بخصوص تك تك بهتر صورت ميگيرد كه در اينصورت عيوب نخ نيز كاهش مييابد. ت– تعداد مراحل كشش كاهش مي يابد. ث– كم شدن پارگي نخ به دليل كاهش نقاط ضخيم ج– بهدليل افزايش همگني مخلوط، يكنواختي در رنگرزي بهتر ميشود. چ– سهولت استفاده از7-5 درصد از ضايعات نرم(ضايعات فتيله و نيمچه نخ) پنبه و پلي استر معايب مهم اين روشعبارت از مواد زير مي باشد: الف– پائين بودن كيفيت نخ از نظر استقامت و يكنواختي. ب– به دليل عمليات مجددي كه روي الياف پنبه انجام مي شود، مقدار نپ افزايش مييابد. پ– نيازبه ظرفيت بيشتر براي حلاجي و كاردينگ و افزايش هزينه نيروي انساني. ت– نيازبه فضاي اضافي براي مخلوط كردن در قسمت حلاجي. ث– ميزان ضايعات به مقدار كمي در قسمت حلاجي و كاردينگ افزايش مييابد. ب) مخلوط كردن در قسمت كشش مخلوط كردن فتيلهها بر روي ماشين كشش معمولي داراي مزاياي زير ميباشد: الف– سهولت دستيابي به نسبت مخلوط يكسان و يكنواخت ب– درطول عمليات باز كردن و كاردينگ براي هر جزء مخلوط مي توان از تنظيم فواصل مخصوص به ليف مربوطه استفاده نمود. كه در اين صورت كيفيت مواد بهتر شده و الياف كمتر صدمه ميبيند. پ– انجام كار در اين روش مخلوط كردن آسان تر است. مهمترين معايب اين روش عبارتند از: الف– دستيابي به يك توزيع رندم براي الياف در سطح مقطع عرضي نخ مشكل ميباشد. ب– ظرفيت اضافي براي كشش مورد نياز است. پ– براي هريك از اجزاي مخلوط خط بازكننده جداگانه اي مورد نيازاست. ماشين كشش مخلوط كن: يكي از معايب جدي مخلوط كردن بر روي ماشين كشش معمولي، مشكل دستيابي به يك توزيع رندم الياف در سطح مقطع عرضي نخ ميباشد، يعني در اين روش شاخص نايكنواختي در مقايسه با مخلوط كردن در حلاجي بيشتراست. علت آن اين واقعيت است كه در طول عمليات كشش حركت جانبي الياف خيلي كم مي باشد. بعلاوه موقعي كه تار عنكبوتي به صورت فتيله به هم فشرده ميشود يك بهم آميختگي خيلي كم در الياف به وجود ميآيد، به طوريكه الياف هريك از فتيله ها تمايلدارند كه استقلال خودشان را حفظ كنند. فقط درمرحله چندلا و كشش دوم است كه مخلوط شدن افزايش يافته و توزيع الياف به حالت رندم نزديك تر مي شود. نتايج نشان مي دهدكه با افزايش تعداد مرحله چند لا كني شاخص نايكنواختي مخلوط كاهش مييابد. جهت افزايش كيفيت مخلوطشدن در قسمت كشش در چند سال پيش نوع جديدي از ماشين كشش به نام ماشين كشش مخلوط كن ساخته شده است. در اين سيستم قبل از مرحله كشش نهايي وفشردگي الياف براي توليد فتيله، تعدادي از تار عنكبوتيهاي كشش يافته(معمولا چهار عدد) به صورت لايه روي همديگر قرار ميگيرند، اصلاح در يكنواختي مخلوط، كه به وسيله مطالعه به روش فوق صورت گرفته و بهصورت درجه مخلوط شدن بيان شده است. منبع: ریسندگی الیافمصنوعی و مخلوط آنها در سیتم پنبه ای تالیف دکتر–ک-ر-سالهوترا 21 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده