سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ 10راه براي بهترين پدر بودن 1.نگران پدر خوب بودن نباشيد. پدر خوبي بودن تنها اين نيست که هميشه بچه به بغل باشيد، بدانيد که چگونه آروغ بگيريد، بلکه پدر خوب بودن با شوهر خوب بودن شروع ميشود، با شريک بودن در تمام لحظات قبل از زايمان شروع ميشود. پس اگر ميخواهيد واقعاً پدر خوبي باشيد، ابتدا مطمئن شويد که شوهر خوبي هستيد، اگر چيزي وجود داشته باشد که بچه شما به آن نياز داشته باشد آن، عشق شما به خانه و خانوادهتان است براي اينکه پايه هاي ازدواج تان را محکم کنيد، کار کنيد شما وقتي پدر خوبي باقي خواهيد ماند که آنها در امنيت باشند. 2. زندگي روزمره خود را به سرعت شروع کنيد. سعي کنيد که بعد از بچه دار شدن زندگي عادي خود را از سر گيريد. بعضي از پدر و مادرها در ابتدا که بچه دار ميشوند بسيار آشفته ميشوند و تا 2 سال خانه شان را ترک نميکنند که مبادا آسيبي به فرزندشان برسد. اين فقط يک بچه است، نيتروگليسيرين که نيست! بعد از يکي دو هفته بيرون برويد و زندگي روزمره اي که قبل از بچه دار شدن شما و همسرتان داشتيد را آغاز کنيد. به خاطر داشته باشيد وقتي بچه شما کوچک است، در مسافرت ها تمام تجهيزاتي که در يک فروشگاه لوازم کودک موجود است را با خود همراه داشته باشيد. کودکتان را به گردش، خريد، سفر با هواپيما و تقريباً هر جايي که قبل از بچه دار شدن ميرفتيد با خود ببريد. يقيناً خيلي از چيزها با قبل تفاوت کرده است اما بايد به شرايط جديد عادت کنيد، گذشت زمان استرس موجود در شما و همسرتان را از بين خواهد برد، البته اگر زندگي روزمره را شروع کنيد نه اينکه 24 ساعت در خانه باشيد و خود را زنداني کنيد که همين کار بسيار تنش زا مي باشد. 3.زماني را براي همسرتان اختصاص دهيد براي خودش. من بايد به شما متذکر شوم که در زندگي يک کودک اهميت پدر به اندازه مادر است. مادر شدن بسيار سخت تر از پدر شدن است، او بايد بچه را به دنيا بياورد، او را غذا دهد، از او مراقبت کند و خيلي از کارهاي ديگر. اگر به او واگذار کنيد در اين کار هيچ توقفي نخواهد کرد و محافظت از خودش را فراموش خواهد کرد و خود را به شدت در گير وظايف مادري ميِکند، اين موضوع واقعاً مهم است که فرصت کافي به مادر هم بدهيد. بهترين کاري که ميتوانيد انجام دهيد اين است که او را مجبور کنيد که کمي هم وقت براي خودش صرف کند. هنگامي که او چرت ميزند از بچه مراقبت کنيد، همسرتان را براي ديدن دوستانش تشويق کنيد و اگر مادرش در نزديکي شماست وقتي را اختصاص دهيد که به ديدار مادرش رود و يا حتي خريد کند و به سينما برود. بيشتر از اين که خود او بداند به اين وقت ها نياز دارد و اين بهترين زمان است که شما از کنار فرزندتان بودن لذت ببريد. از مهمترين راه هاي يک پدرخوب بودن شوهر خوب بودن است و شما بايد همسرتان را اطمينان دهيد که او نبايد 24 ساعت مادر باشد. 4.همکاري با يکديگر. هنگامي که مادر براي تغذيه شبانه بيدار ميشود شما هم بيدار شويد. بايد بگويم بسيار دشوار است اما شما خوشحال خواهيد بود که اين کار را انجام داده ايد (البته بعد از گذشت زمان و نه در طي آن !). موقع شام شما، نوزادتان فکر ميکند بايد در يک کشتي دريانوردي باشد و در ساعت 2 صبح منتظر پذيرايي شما ميباشد. وقتي پسر کوچکمان در ساعت 2 صبح شروع به گريه کردن ميکرد و گرسنه بود، همسرم بايد براي شير دادن به او بلند ميشد من هم در تمام مدت در کنار او مينشستم و همراه او بودم. ما کارها را با هم تقسيم کرديم، بعد از خوردن شير همسرم پسرمان را به من ميداد تا آروغ او را بگيرم، من واقعاً از اين کار لذت ميبردم اگر چه همسرم ميتوانست اين کار را خودش انجام دهد اما از اينکه من هم در جريان کمک کردن به او بودم احساس خوبي داشتم به اضافه اينکه ميتوانستم رفيق خودم را بغل بگيرم و به او براي آروغ زدن کمک کنم. به نظر تکراري و خسته کننده ميآيد که هرشب براي غذا دادن از خواب بيدار شويد اما واقعاً يکي از صميمانهترين و به يادماندني ترين لحظاتي که من و همسرم در کنار هم داشتيم همين بيدار ماندن براي غذا دادن به پسرمان بود اگرچه زمان هايي بود که هر دو کاملاً خسته بوديم. من شبي را به خاطر ميآورم که ساعت تقريباً 4 صبح بود و ما سعي ميکرديم که کهنه بچه را عوض کنيم و او فقط جيغ ميکشيد و با تمام وجودش لگد ميزد او مانند چغندر قرمز شده بود و کاملاً عصباني بود. من او را خارج از بدنم نگه داشتم که پرده گوشم پاره نشود، وقتي به همسرم نگاه کردم که در اين شرايط سعي دارد کهنه او را عوض کند و هر دو از پا در آمده بوديم، همزمان با هم بي اختيار از خنده منفجر شديم و او با صداي خنده ما ساکت شد، ما براي 20 دقيقه بلند ميخنديدم و او اين خنده ها را درک نميکرد، بالاخره ما توانستيم او را عوض کنيم و بخوابانيم و بعد هم خودمان به بسترمان رفتيم. بلند شدن در دفعات زياد در طول يک شب بسيار سخت است؟ اوه. آيا من مي توانستم به تنهايي همه کارها را انجام دهم؟ البته که نه؟! من تصور نمي کنم همسرم هم اين را بخواهد و دليل من براي بودن در کنار او هم همين بود. من به شما مي گويم که لگدهاي زيادي خواهيد خورد اما قول مي دهم جان سالم به در خواهيد برد و وقتي که به گذشته نگاه کنيد خاطرات خوشي را به ياد خواهيد آورد. آهاي من به شما گفتم فرزند داشتن عالي است نگفتم راحت است. 5.با بچه ها به مهرباني رفتار کنيد. با فرزندتان مهربان باشيد مخصوصاً هنگامي که او بزرگتر ميشود، بچه ها به محبت نياز دارند، آنها عشق لفظي را در هيچ سطحي نميفهمند براي فرزندي که محبتي از پدرش نميبيند گفتن بابا دوست داره کاملاً بي معني است. بدانيد که بچه ها کوچکترين تماس محبت آميز، در آغوش گرفتن و بوسيدن آنها را به خوبي درک ميکنند، اين راه اصلي محبت به فرزندتان است، اما بعضي از پدرها احساس ميکنند ابراز احساسات زشت است و آن را سرکوب ميکنند يک کودک در تمام مدت نياز دارد که عشق را احساس کند کودکي که عشق را شناخته باشد شاد است و هنگاميکه شما را ميبيند ميدود و به سوي بازوان شما ميپرد. شما هرگز از محبت کردن به فرزندتان پشيمان نخواهيد شد، زيرا شما به قلب کوچک فرزندتان راه يافتهايد. با يک اشاره به پيشاني او و يا آغوش گرفتن کوتاه قبل از رفتن به مدرسه و يا فقط آشفته کردن موي او، پيغام عاشقانه خود را به او رسانده ايد. يک تماس محبت آميز به طور شگفت آوري نيرومند است براي رساندن پيام به فرزندتان هميشه کلمات نميتوانند مفهوم را برسانند. 6.نگاهي به گذشته خودتان. با فرزندتان طوري رفتار کنيد که دوست داشتيد در کودکي با شما رفتار شود، نگاهي به گذشته بيندازيد، ببينيد که چگونه پدرتان به شما ابراز محبت ميکرد و شما اين شديد. اگر شما پدر خوبي داشتيد هر آنچه که او به شما نشان داده است را به خوبي بکار بگيريد و اگر پدر خوبي نداشتيد، اين هم شانس شما بوده است، اين يک فرصت طلايي است براي جبران تمام بي انصافي هايي که پدرتان در حق شما کرده بود، با فرزندتان بهتر، احساسي تر و عاشقانه تر از آنچه که پدرتان با شما بود،باشيد. اين يک شانس است که شما به پدرتان نشان دهيد چه چيزي يک پدر را در نظر فرزندش دوست داشتني و خوب جلوه مي دهد. عشق، شکيبايي و درک مهرباني را با رفتار خودتان به فرزندتان بياموزيد. 7.فرزندتان را هرگز آزار ندهيد. هرگز و هرگز با فرزندتان بدرفتاري نکنيد، حتي يک دليل هم براي آسيب رساندن به بچه و يا همسرتان وجود ندارد. منتها درجه بزدلي و رسوايي است براي تمام پدراني که به زن و يا فرزندشان آسيبي برسانند. امکان ندارد شما پدر خوبي باشيد و فرزند و مادر فرزندتان را آزار دهيد. شمايي که در تمام زندگيتان سخت کار کرده ايد تا به اينجا رسيده ايد. هرگز کودکتان را حتي با کلمات هم تنبيه نکنيد، هرگز به او احمق يا سبک مغز با هر اسمي که او فکر کند کمتر از آن چيزي است که هست نگوييد او را طوري تربيت کنيد که بيمحلي شما برايش تنبيه باشد. اعتماد به نفس داشته باشد و عشق بورزد و ستايشگر و قدر شناس باشد. 8.تربيت بچه ها. توصيه براي تربيت بچه ها همه جا وجود دارد که همگي با هم متناقض هستند پس احتياط کنيد. صدها کتاب وجود دارد که چگونه والدين خوبي باشيد و چگونه فرزندتان را تربيت کنيد. يک کتاب مي گويد اگر بچه تان گريه کرد، آو را در آغوش بگيريد، کتاب دوم ميگويد اجازه دهيد گريه کند، کتاب سوم ميگويد اول او را در آغوش بگيريد سپس اجازه دهيد گريه کند، کتاب چهارم... . شما هم بايد ايدهاي بگيري متأسفانه استدلال عقلي، راهنماي رسمي و اختيار مطلق براي تربيت بچه ها وجود ندارد. شما از کجا ميدانيد که کداميک درست است؟ شما نميدانيد. بنابراين بايد تحقيق کنيد و براي خودتان تصميم بگيريد. با ديگر والدين صحبت کنيد، کتاب هاي زيادي بخوانيد، مجله هاي تربيتي و مقاله هاي اينترنتي را فراموش نکنيد. تمام اين ها در انتخاب و تشخيص درست به شما کمک خواهد کرد. به دنبال چيزي نرويد که در دلتان به آن احساس خوش آيندي نداريد. اگر در نظر شما نادرست است احتمال دارد که نادرست باشد. کوهي از اطلاعات در اينترنت وجود دارد اما همه آنها درست نيستند، به عقلتان رجوع کنيد، به نداي قلبتان گوش دهيد، اين صداي کوچک معمولاٌ شما را از اشتباهات محفوظ ميدارد. 9.از هر دقيقه تان لذت ببريد. از زندگيتان لذت ببريد، همه چيز به سرعت ميگذرد پسر من الان 7 سالش است و اگر شما بپرسيد که اين 7 سال چگونه گذشت، به شما خواهم گفت مثل برق و باد، شايد به اندازه 2 روز و يا شايدم 2 روز و نيم! زماني که شما با کودکتان هستيد بي قيد و شرط مانند پروازي با شکوه است. زمان خود را براي او صرف کنيد، در روزي که بيمار است با او تماس بگيريد، براي تفريح با او به پارک برويد، فررزندتان را تا مدرسه همراهي کنيد، هدف او براي پرتاب يک سطل توپ شويد، داوطلب مربي تيم فوتبال او باشيد، به من اعتماد کنيد شما در بستر مرگ هرگز نخواهيد گفت که کاش در دفتر کارم بيشتر وقت صرف ميکردم خواهيد گفت کاش زمان بيشتري در کنار فرزند و همسرم بودم. 10.بدانيد که فرزندتان از شما چه انتظاراتي دارد. بياموزيد که بچه ها از پدر خود چه ميخواهند؟ از يکي از دوستانم شنيدم که ميگفت بچه ها اهميت نميدهند که کار شما چيست؟ چه مقدار جايزه و اعطاي منصب داشته ايد؟ و يا چه درجه اي داريد؟ آن چيزي که بچه ها بيشتر از همه ميخواهند زماني است که با او هستيد. آنها توجه شما، گوش شما و نظر شما را فقط ميخواهند. آنها ميخواهند در نزديکي شما باشند. به وقتي که برايشان اختصاص ميدهيد نياز دارند. دوستم ميگفت حتي وقتي شما روي تختتان دراز کشيده ايد بچه ها احساس خوبي دارند، آنها فقط ميخواهند با شما باشند. حالا اگر به حد کافي در کنار آنها نباشيد چه اتفاقي ميافتد؟ مشکلات شروع ميشوند. آنها کارهايي ميکنند که توجه شما را جلب کنند و البته غالباً هم نسنجيده ميباشند. کودکي که پدر، زمان بيشتري براي او صرف ميکند زحمت کمتري دارد، او نيازي ندارد کاري بکند که توجه شما را به خود جلب کند. بسيار خب، حالا شما ميدانيد آنها چه ميخواهند؟ هر داستاني که برايشان بخوانيد، هر رفتاري از شما، هر به آغوش کشيدني، هر بوسه اي، تمام زمان هايي که صرف تربيت او ميکنيد، هر زماني که اشک او را پاک ميکنيد، هر زماني که برايش ذرت بو داده ميخريد و به سينما ميرويد و هر دلسوزي شما را کودکتان ميبيند و درک ميکند. مهرباني شما، دانش شما، مثال هاي شما، شوخي هاي شما در او تأثير ميگذارد. به خاطر داشته باشيد شما سر مشق يک زندگي کوچک و يک ذهن کوچک بسيار تأثير پذير هستيد، شما قهرمان او هستيد. به او نشان دهيد که وقتي بزرگ شد چگونه باشد. وقتي بزرگ شد به او افتخار خواهيد کرد و شگفت زده خواهيد شد چون او خود شماست و شما ميتوانيد در زمان پيري، جوانيتان را ببينيد. بر گرفته از کتاب «چه کسي بچه نمي خواست؟» نويسنده: اسکات کلباي 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده