mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ سیگاری گوشه لبم بود ... دنبال کبریت بودم ...گفتم آقا آتیش دارید... ؟ گفت تو جیبم نه ...اما تو دلم هست بکارت میاد؟ 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ چه بی منطق به چشمات میشه عادت کرد، توی دستای تو باید ، به سیگارم حسادت کرد ! 2 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ یاد سهراب بخیر باورت گر بشود گرنشود حرفی نیست اما حال نفس هایم اوهم بوی تند سیگار را میدهند 2 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ با سیگار کشیدن کسى مرد نشد ولى با نامردى، خیلى ها سیگارى شدن… 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ آن روزها سیگار را تنها به خاطر تو بر لب میبردم ولی امروز نمیدانم چرا؟؟ بوی سیگار مرا به اوج نفرت از تو میرساند....!!!!! 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ توی دستای تو باید به سیگارم حسادت کرد!!! 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ توی فرودگاه یکی بود که پشت سرم سیگار میکشید . یکی دیگه رفت جلو گفت: - بخشید آقا.........! شما روزی چند تا سیگار میکشین...؟! - طرف جواب داد: منظور؟ - منظور اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع میکردین، به اضافهی پولی که به خاطر سلامتیتون خرج دوا و دکتر میکنین، الان اون هواپیمایی که اونجاست مال شما بود...! طرف با خونسردی جواب داد: - تو سیگار میکشی؟ ... ... ... ... - نه ! - هواپیما داری؟ - نه ! - به هر حال مرسی بابت نصیحتت... ضمناً اون هواپیما که نشون دادی مال منه ... 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ پرسید : چرا اینقدر سیگار ؟ گفت : اولین بار ... توی مه دیده بودمش ... نــهـ بــویـ ســــیگار را دوسـتـ دارمـ نــهـ تــلخی لـــبخند ها را و نــهـ شـــوریـ حــرفـ هـا را مــــنـ تـــــشنهـ یـــکـ حــــسمـ بـیـ تـــفاوتـ از کـــنارمـ نـــگذر شـــاید فـــردا بـــرایمـ طـــــلوعیـ دیــــــگر نــداشتهـ بــــاشد شــــاید فـــردا تــــمامـ شــــــدمـ هـــــــــمینـ 2 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۱ مردی سیگار به دست را که دیدی به چشم تمسخر به او نگاه نکن فکر نکن سیگار کشیدنش بخاطر بی ارادگیش است بدان قلبش پر است از زخم هایی که دیگران با اراده محکم بر دل او نگاشته اند! و دختری سیگار به دست را که دیدی فکر نکن اون فا… است بدان قلبش پر است از غم های مردانه ای که با دود سیگار التیام پیدا می کند 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 بهمن، ۱۳۹۱ دلم سيگار ميخواهد و پکهاي عميق يک سينه پر از درد و دودهاي غليظ و يک دوربين که داد ميزند براي يک بار هم که شده فقط مرا ببين عينکِ آفتابي و عکسي که يک روز بگي اين بود آخرين دو ليتر بنزين و يک .... کبريت 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۱ سفیرِ خاکستری جانم این روزها یکه تازی می کند در میانِ اندک روزهای سپیدم.... باید دست به تغییر بزنم... سفیرِ مربوطه باید تغییر کند! 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۱ هدفون به گوش سیـــگار به لـبـــــ یک به یک رد میکنم خاطرات آهنگی را که با تو در شب زمستانی در یک اتاق شش متری گذرانده ام. لعنت به اهنگ... بــاز هـم تــو را در تـلاطـم نـت هـا گــم کـرده ام! بـــی تـــــــو ، غـریبــــ مـی نــوازد دلـــــم!! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۱ می شمــارم : اشكــ هـای ريختـه را .. سيگـار هـای سوختـه را ! مو هـای سفيـدم را .. چروک هـای پيشـاني ام را .. !! جای زخم هـايم را .. تكـه هـای شـ كـ سـ تـ ـه ی غرورم را ! بغض هـای فرو خورده ام را .. دوستت دارم هـا و عاشقتـم گفتـن های روی دلـم مانـده را !!.. شبهـای مــُـردنم را ! در آخـر هم مهمتــرين دارايي ام را می شــُـمارم .. دوست داشتنــت را !! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۱ ز هیچ تا هیچ از هرگز تا هرگز نقطه چین های پر مفهوم جمله های بی معنی سلاخی احساس! "آنجا دختری نشسته، روی نیمكت تنهایی من" باد و رقص گیسوان یار دیرینه من، سلام! "من خواهم گفت" بهار آمده، سبز خواهیم شد "روی نیمكت تنهایی من" روی نیمكت تنهایی من، تقسیم احساس می شود مه غلیظ پارك را می بلعد دود سیگار آسمان! و سیگار به دست می رود به پایان داستان 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۹۱ نـيــســــــــــــــــــت ــــــــي؟ به درک! مقابل آيــــــنه مي نشينم و ســـــــيگارم را روشن مي کنم در نبودت خــــــــودم را بهتر مي توانم ببـــينم نگران جاي خالــــي ات نباش ســــــــــيگار پر کرده 4 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ انگار... این روزگار چشم ندارد من وتو را یک روز خوشحال و بی ملال ببیند... زیرا هر چیز و هر کس را که بیشتر دوست بداری حتی اگر یک نخ سیگار یا زهرمار باشد از تو دریغ میکند... 3 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ حالا که بی ارزش است نوشته هایم خاموش می کنم بر تنشان سیگارم را .... حال دیگر اثری نیست از نوشته .... سیگار .... من ...... 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ این روزها وقتی بوی سیگار می دهم .... پدرم دیگر به من چشم غره نمی رود ... ! ... شاید گمان می کند خطر سرطان از ... عطر تو بر لباسم کمتر است ... سیگار بهانه است ... .. برای به آتش کشیدن ذره ذره ی التهاب فروخفته ی درونم ... ..لعنت به این تاریکی ... .. درد های آتش گرفته ی مرا فاش میکند ...! .. همه این جا خواب اند .. حتی خیالت ... .. و من باز عمیقتر پک میزنم ... .. تا خاکستر کنم رویاهای بر باد رفته ام را ... ! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ نترس جونم! ظرفيت باور من به اندازه همه دنياست، تو دروغت رو بگو منم سیگارم رو میکشم! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۱ در خود فرو رفته ام ... سیگار میکشم ... نگاه مردم به دنبال دود سیگارم ... تنها فقط دود را میبینند ... نمیدانند من چه میکشم!! 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده