Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۱ سلام یه نگاهی اون بالا تو آمارهای انجمن بندازین قسمت آمار سایت برترین معرفها... خوب یه سر میریم ببینیم خودم کیه؟؟؟:ws38: هه جالب بود کاربرهایی که تو زمان ثبت نام مینویسن معرف خودم به لینک این کاربر امتیاز میدن و این کاربر نا خواسته میشه برترین معرف با کمترین فعالیت حالا چرا این تاپیک و زدم شاید واسه خیلی ها قدیمی باشه این کاربر خودم ولی تا حالا شده تو زندگی واسه یه کار نکرده حالی بهت بدن که روحتم خبر نداره قراره چیزی بهت بدن منظورم شانسه تو زندگی کجاها شانس آوردی اصلا تا حالا شده به چرخ زندگی به کامت بچرخه یا همیشه برعکس بوده شده بخوابی و نبیجه عالی بگیری؟ _______________________ این قصه را بخوانید : زن ومرد جوانی به محله جدیدیاسبابکشی کردند.روز بعدضمنصرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاشدرحال آویزان کردنرختهایشسته است و گفت: لباسهاچندانتمیز نیست. انگار نمیداندچطورلباس بشوید.احتمالا بایدپودرلباسشویی بهتری بخرد.همسرش نگاهی کرد اما چیزینگفت هربار که زن همسایهلباسهایشستهاش را برای خشک شدنآویزانمیکرد، زن جوان همان حرفراتکرارمیکرد تا اینکهحدود یکماهبعد،روزی از دیدن لباسهای تمیزروی بند رخت تعجب کرد وبه همسرش گفت: یاد گرفتهچطورلباس بشوید. ماندهام که چهکسی درست لباس شستن را یادشداده ؟مرد پاسخ داد: من امروز صبحزودبیدار شدم وپنجرههایمانراتمیزکردم! زندگی هم همینطور است. وقتیکهرفتار دیگران را مشاهدهمیکنیم ،آنچه میبینیم به درجهشفافیتپنجرهایکه از آن مشغولنگاهکردنهستیم بستگی دارد 40 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۱ آق مدیــــــــــــــــره:hapydancsmil: خیلی کم پیش اومده که خواب باشمو نتیجه بگیرم مثلا ترم پیش امتحان میان ترم ریاضی داشتیم هوچی نخوندم بچه ها اصرار کردن فقط بیا حضور داشته باش منم گفتم چشـــــــــــــم خلاصه رفتم و دیدم یکی از دوستام درس خونده برگمو دادم بهش گفتم هر چی واسه خودت نوشتی واسه منم بنویس اونم گفت چشم:hapydancsmil: خلاصه بدون هیچ زحمتی ریاضی شدم 3 از 4 نمره جالب این جاست همین رفیقم لو رفت و استاد بهش صفر داد 11 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۱ ایمنی و بهداشت داشتیم یه درس یک واحدی ، یک هفته در میان بود و تایمش هم افتضاح فقطم یه جلسه میتونستی غیبت کنی. من غیبتم رو گذاشته بودم برای جلسات آخر. ااون روز دوستم گیر داده بود که بیا کلاس نریم.منم که بچه مثبت همش میگفتم نه. به هر حال به خاطر دوستم سر کلاس نرفتم. بعد معلوم شد که استاد اون جلسه حضور غیاب نکرده. خلاصه خیلی شاد شدیم. 10 لینک به دیدگاه
Ice Dream 472 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ یادم نمیاد... ولی برعکسشو زیاد داشتم... تعریف کنم؟ 11 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ من همینطوری مثل اسب دارم چهار نعل میتازم اما همش بلا به سرم میباره. نخواستیم آقا جون. همین به حقوق طبیعی خودمون برسیم خودش کافیه. 9 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ همیشه بهم میگن: سحر؟ خیلی خر شانسی فکر کنم راست میگن. خیلی وقتا شده به خاطر کاری که هیچ زحمتی واسش نکشیدم تشویق شدم وجایزه گرفتم 8 لینک به دیدگاه
aminvo1 24 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ آمار و احتمالات داشتم، نمره کامل میانترم را گرفته بودم و تقریبا تمرین و ... تحویل داده بودم، با اعتماد به نفس کامل گفتم که یک روز برای خوندنش کافی هست:icon_pf (34):، همون روز حالم در حد تیم ملی بد شد و هیچی نخوندم و شیرین خوابیدم، فردا هم رفتم سر جلسه ، دیدم هیچی بلد نیستم، باور کنید سفید تر این نمیشد برگه داد، امتحان پایان ترم هم 12 نمره داشت، در کمال تعجب استاد مرام گذاشت و به بنده 10 داد. تا چندین روز خوشحال بودم.:hapydancsmil: این مورد استثنا بود، مورد برعکس زیاد هست. 9 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ آق مدیــــــــــــــــره:hapydancsmil: خیلی کم پیش اومده که خواب باشمو نتیجه بگیرم مثلا ترم پیش امتحان میان ترم ریاضی داشتیم هوچی نخوندم بچه ها اصرار کردن فقط بیا حضور داشته باش منم گفتم چشـــــــــــــم خلاصه رفتم و دیدم یکی از دوستام درس خونده برگمو دادم بهش گفتم هر چی واسه خودت نوشتی واسه منم بنویس اونم گفت چشم:hapydancsmil: خلاصه بدون هیچ زحمتی ریاضی شدم 3 از 4 نمره جالب این جاست همین رفیقم لو رفت و استاد بهش صفر داد ایمنی و بهداشت داشتیم یه درس یک واحدی ، یک هفته در میان بود و تایمش هم افتضاح فقطم یه جلسه میتونستی غیبت کنی. من غیبتم رو گذاشته بودم برای جلسات آخر. ااون روز دوستم گیر داده بود که بیا کلاس نریم.منم که بچه مثبت همش میگفتم نه. به هر حال به خاطر دوستم سر کلاس نرفتم. بعد معلوم شد که استاد اون جلسه حضور غیاب نکرده. خلاصه خیلی شاد شدیم. آمار و احتمالات داشتم، نمره کامل میانترم را گرفته بودم و تقریبا تمرین و ... تحویل داده بودم، با اعتماد به نفس کامل گفتم که یک روز برای خوندنش کافی هست:icon_pf (34):، همون روز حالم در حد تیم ملی بد شد و هیچی نخوندم و شیرین خوابیدم، فردا هم رفتم سر جلسه ، دیدم هیچی بلد نیستم، باور کنید سفید تر این نمیشد برگه داد، امتحان پایان ترم هم 12 نمره داشت، در کمال تعجب استاد مرام گذاشت و به بنده 10 داد. تا چندین روز خوشحال بودم.:hapydancsmil: این مورد استثنا بود، مورد برعکس زیاد هست. یعنی بزرگترین خوشانسیتون اینا بوده اگه اسم اینارو بخواییم شانس بزاریم که من کلا تو دوران دانشجویی رو شانس شناور بودم حالا که اینا رو گفتین سر جلسه سه واحدی سیالات معادله برنولی رو رو کف دستم همین حوری حال کرده بودم نوشتم شانس ما تو امتحانم اومدو شانس ما همون یه دونه رو نوشتم و بقیه سوالارم جمع میکردی به زور 6 میشد شانس ما مراقبه دیدو به ما دادن 0 اون درس و منم رفتم پیش آخوند دانشگامون و گفتیم چک نویس بوده این بابا با من لجه اونم گفت باشه تو جلسه میگم که نا حق بوده ورقت و صحیح کنن صحیح کردن شدم 10:ws28:یعنی تو همرم اینقدر حال نکرده بودم کلا شانس دارم حدا رو شکر غیر این سال 91 که از سردار و گروهبان و مدیر و شهین و مهین گیر دادن به ما بقیه اش خوب بوده 6 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ یادم نمیاد...ولی برعکسشو زیاد داشتم... تعریف کنم؟ من همینطوری مثل اسب دارم چهار نعل میتازم اما همش بلا به سرم میباره. نخواستیم آقا جون. همین به حقوق طبیعی خودمون برسیم خودش کافیه. همیشه بهم میگن:سحر؟ خیلی خر شانسی فکر کنم راست میگن. خیلی وقتا شده به خاطر کاری که هیچ زحمتی واسش نکشیدم تشویق شدم وجایزه گرفتم همین سحر حقتونو خورده... نمونه مثال بیاریدچه خوش شانسی چه بد شانسی 6 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ تو زندگی کجاها شانس آوردی اصلا تا حالا شده به چرخ زندگی به کامت بچرخه یا همیشه برعکس بوده شده بخوابی و نبیجه عالی بگیری؟ من یک سئوال دارم از نسل بشر. مثلا اگر بلیط بخت آزمایی ببری، لاتری امریکا برنده شدی، رتیه 1 کنکور بشی، ماشینت چپ کنه زنده بمونی، هیچ مریضی سراغت نیاد یا ........ آیا باید به اینها بگیم خوش شانسی و به برعکسش بگیم بدشانسی و بدبختی؟ به قول پائولو کوئیلو: کشتی در ساحل بسیار امن تر است ولی برای این ساخته نشده است. . . . از نظر من عیار هر انسانی توی بدختی ها و گندکاری ها و نفهمی ها مشخص میشه. من بزرگترین و باورنکردنی ترین تجارب و لذت های زندگیم رو دارم از جاهایی میگیرم که رفتارم احمقانه بوده و خودم دنیا و آدم هاش کاملا بر ضد من عمل کردن. ولی باز هم چون یک جاندار هستم، حیات خودم و اطرافیانم رو دوست دارم و هرچی حیات رو تقویت کنه برام لذت بخشه و میگم خوش شانسی. 14 لینک به دیدگاه
Ice Dream 472 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ یه ماجرایی یادم اومد.... :دی کلاس دوم راهنمایی زنگ جغرافی دبیرمون نیومده بود... ما هم خوشحال داشتیم از زنگ تفریحمون لذت می بردیم که خبر اومد معاون مدرسه مون بجای دبیرمون میاد سر کلاس درس می پرسه:icon_pf (34): در عرض چند دقیقه ای که مونده بود تا بیاد به زور یکی دو صفحه درسو خوندم.... معاونه هم وقتی رسید اول همه اسم منو آورد واسه درس پرسیدن از اول درس که پرسید بلد بودم (معاونه خیلی حال کرد) تا رسید به آخر اون جایی که من خونده بود قلبها می تپید اگه یه سوال دیگه می پرسید آبروم بر باد می رفت یهو رو کرد به بچه ها گفت: یاد بگیرین... این که اینجور جواب می ده معلومه اونقد خوب خونده که من هر سوال دیگه ای هم ازش بپرسم بلده... افرین بشین یعنی تو زندگیم اینجوری خطر از بیخ گوشم رد نشده بود 5 لینک به دیدگاه
Ice Dream 472 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۱ همین سحر حقتونو خورده...نمونه مثال بیاریدچه خوش شانسی چه بد شانسی بدشانسی که زیاده.... مثلا یه ترم سر یکی از کلاسا هر جلسه ای رو که رفتم حضور غیاب نکرد، هر جلسه ای که نرفتم حضور غیاب کرد... بدون استثنا کلا غایب بودم اون ترم . یا مثلا کلا از اتوبوس سوارشدن شانس ندارم.... یا گازوئیلش تموم می شه یا بالاخره یه جوری تو راه می ذاردمون حساب کنین چجوری این دانشجویی ما گذشت . ولی به قول اسی خان از کجا معلوم؟ شاید بدشانسی ها هم یه جورایی به نفعمون بوده در کل ولی ما بی خبریم.... والا 6 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۱ یادم نمیاد ...شانس که زیاد شده بیارم ولی اینکه هیچ کاری نکنم شانسکی شانسکی یه اتفاق خوب بیفته...نه یادم نمیاد ولی یه دوستی داشتم معنای واقعی شانس یعنی اون آدم! هرجا ثبت نام میکرد اسمش درمیومد!آخرم لاتاری آمریکا برد الان دوساله اونجاست کار نیمه وقتم پیدا کرده مرتبط با رشتش 7 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۱ شانس؟ با مُویی؟ یادم نمیاد الان واقعاً اما یه بار خواهرم واقعاَ شانس آرود...داشت از کنار یه ساختمون رد می شه...ساختمونه هنوز نماش مونده بود...یهو یه آجر از اون بالا میفته ...از کنار دستش رد می شه می خوره کنار پاش...مماس با بدنش بود! آجره که خورده زمین تازه خواهرم فهمیده... اومد خونه گفت من نزدیک بود بمیرم...قشنگ رَده آجر رو آستین مانتوش بود 7 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۱ همین سحر حقتونو خورده...نمونه مثال بیاریدچه خوش شانسی چه بد شانسی بطور مثال: یکی از خاله هام مهمونی داشت، کل بچه های فامیل از صبح اونجا بودن ولی من حوصله نداشتم برم، خونه موندم! خاله بهشون گفته بود که خونه رو عین دسته گل کنید تا آخر شب یه جایزه خوب بهتون بدم. همه خودشونو کشتن از تمیزکاری... وقت شام رسید و سفره پهن شد ...سپس من سر رسیدم:gnugghender: بعد شام موقع جایزه دادن همه به صف شدن و خاله اولین جایزه رو به من داد:hapydancsmil: من======>>>:spiteful: بچه ها======>>>:brodkavelarg::jawdrop::w74::(2310)::wow: 9 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۱ والا بوده فکر کنم چند بار ولی یادم نیست مثالش کلا یه سوال دارم مثلا تصادف می کنی زخم و زار میشی کلی خونین و مالی بعد میان میگن مثلا خدا رحم کرده شانس آوردی کور نشدی یا کر نشدی حالا من نمیدونم به خاطر کور نشدنه بگیم خوش شانسی آوردیم یا به خاطر خونین و مالی شدنه بگیم بدشانسی؟ 9 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۱ یعنی بزرگترین خوشانسیتون اینا بوده اگه اسم اینارو بخواییم شانس بزاریم که من کلا تو دوران دانشجویی رو شانس شناور بودم حالا که اینا رو گفتین سر جلسه سه واحدی سیالات معادله برنولی رو رو کف دستم همین حوری حال کرده بودم نوشتم شانس ما تو امتحانم اومدو شانس ما همون یه دونه رو نوشتم و بقیه سوالارم جمع میکردی به زور 6 میشد شانس ما مراقبه دیدو به ما دادن 0 اون درس و منم رفتم پیش آخوند دانشگامون و گفتیم چک نویس بوده این بابا با من لجه اونم گفت باشه تو جلسه میگم که نا حق بوده ورقت و صحیح کنن صحیح کردن شدم 10:ws28:یعنی تو همرم اینقدر حال نکرده بودم کلا شانس دارم حدا رو شکر غیر این سال 91 که از سردار و گروهبان و مدیر و شهین و مهین گیر دادن به ما بقیه اش خوب بوده من تو همین مایه ها شانس دارم نه کمتر نه بیشتر ترم 1 ریاضی 1 افتادم ترم 2 دوباره برداشتم منتهی با یه استاد دیگه یه استاد جوون که از دور نگاش میکردی فکر میکردی سرایداره:icon_razz: خلاصه من نرفتم سر کلاس و گفتم اگه بهش بگم ترم پیش این درس رو داشتم گیر نمیده بعد از 9 جلسه رفتم پیشش و قضیه رو گفتم....اونم زل زد تو چشمام و یه نگاهی به سر تا پام انداخت و گفت: خانوم شما حذفی منم سعی کردم مخشو بزنم ولی دیدم راه نداره:icon_pf (34): گفتم به درک که حذفم...مگه درس و استاد قحطیه؟؟؟؟ این بزرگترین بدشانسیم در طول دانشگاه بوده تا الان بزرگترین خوش شانسیمم ترم پیش بود که وقتی معدلمو حساب کردم خودم دیدم مشروط میشم ولی وقتی رفتم تو سایت دیدم مشروط نشدم ذوووووووووق مرگ شدم 9 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۱ والا بوده فکر کنم چند بار ولی یادم نیست مثالش کلا یه سوال دارم مثلا تصادف می کنی زخم و زار میشی کلی خونین و مالی بعد میان میگن مثلا خدا رحم کرده شانس آوردی کور نشدی یا کر نشدی حالا من نمیدونم به خاطر کور نشدنه بگیم خوش شانسی آوردیم یا به خاطر خونین و مالی شدنه بگیم بدشانسی؟ خوش شانسیه دیگه وقتی عجلای ِمعلق همینجوری دورو ورتن ... اما خدا رحم میکنه حالا به خاطر هرچی دعا کارخوب شانس هرچی که اسمشو میشه گذاشت به خیر میگذره ،خوش شانسیه:5c6ipag2mnshmsf5ju3 ...... بین ِ بد و بدتر ... بد بهتره 5 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۱ و اما خاطره بدشانسی. کارگاه اصول عملیات واحد داشتیم اونم ساعت 13:45 .استادشم فوق العاده آن تایم و حساس به تاخیر وقتی وارد کارگاه شدیم بچه ها دور استاد جمع شده بودند و مشغول حرف زدن بودند. از اونجایی که خیلی با سرو صدا وارد شدیم استاد ما رو دید ساعتشو نگاه کرد و برامون 2 مین تاخیر زد. نتیجه: اگه مثل دخترای خوب آروم وارد میشدیم حتی اگه 10 مین هم تاخیر داشتیم استاد اصلا متوجه نمیشد. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده