hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نویسنده: دیوید هولمز / ترجمه: علی نعمتی شهاب مقدمه: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام (متولد ۵ فوریهی ۱۹۴۳) مهندس و کارآفرین آمریکایی است که بنیانگذار شرکت آتاری و مجموعه تئاترهای زنجیرهای “چاک ای چیز پیزا تایم” است. بوشنل وارد تالار افتخارات بازیهای ویدئویی و تالار افتخارات اتحادیههای محصولات مصرفی شده است، عضویت بفتا (اتحادیهی فیلم بریتانیا) را در اختیار دارد، جایزهی “نوآور برتر سال” نشریهی نیشنز رستورنت نیوز را دریافت کرده و یکی از اعضای فهرست “۵۰ انسانی که آمریکا را تغییر دادند” بوده است. بوشنل بیش از بیست شرکت را پایهگذاری کرده و یکی از پدران صنعت بازیهای ویدئویی بوده است. او هماکنون بنیانگذار مشترک و طراح ارشد بازی وبسایت “بازیهای ضد کهنسالی” است؛ سایتی که دارای بازیهایی برای تحریک کردن مغز است و توسط بوشنل و دو محقق دارای مدرک دکترا ایجاد شده است. نولان بوشنر در ستایش پنجامین گردهمایی شبکهسازی “مایندشر”در لسآنجلس گفت که بهبود هوشمندی نیازمند ابزارهای مدرن و بهروز یا داروهای روانگردان نیست. تنها یک جفت اسکی و چند تکه لباس یوگا کفایت میکنند. از سال ۲۰۰۶ تا بهامروز گردهمایی ماهانهی شبکهسازی “مایندشر” برخی از هوشمندترین کارآفرینان، هنرمندان و مخترعان لسآنجلس را با وعدهی نوشیدنیهای ارزانقیمت، موسیقی محلی و در اغلب اوقات ارائههای متحیرکننده دور هم جمع میکند. مایندشر که بنیانگذار آن داگ کمپل ـ از آزمایشگاههای سین ـ آن را فرزندخواندهی همایشهای TED و مرد سوزان (البته بدون خودپسندیهای خاص آن دو) میداند، پنجاهمین نشست ماهانهی خود را با یک گردهمایی سه روزه در تعطیلات آخر هفته ـ که سرشار از هنر، موسیقی و فناوری بود ـ جشن گرفت. علاوه بر چیزهای عجیب و غریبی مانند یک برج آجرچینی عظیم اسباببازی و کاکتوس نوازنده، سخنرانان منتخب و تأثیرگذار این گردهمایی موضوع “آینده چگونه است” را در حوزههایی مانند: فضانوردی، طراحی بازی و سلامت بررسی کردند. علاوه بر آن هنراسرارآمیزی با نام “مُد زیستی” و چیزی که “عقیم کردن دیجیتال” یا اسکروتوسکوپی نامیده میشد (و البته بهاندازهی اسمش ترسناک نبود) هم ارائه شدند. اما جذابترین سخنرانی همایش، از آن بنیانگذار آتاری و نوآور سریالی نولان بوشنل بود که دربارهی برخی حکمتها ـ که در ۴۰ سال تجربهاش بهعنوان مخترع و نوآور کسب کرده است ـ سخن گفت. با در نظر گرفتن مخاطبان او که همگی تشنهی فناوری بودند و اینکه بوشنل به باور بسیاری نمونهای کامل از کارآفرینان عصر فناوری مدرن است، توصیههای او برای کارآفرینان جوان عرصهی فناوری شگفتآور و انگیزشبخش بود: آرام نگیرید “شما قصد دارید ضریب هوشیتان (IQ) را ظرف دو سال بالاتر ببرید. پس آرام نگیرید. معنایاش این است: چیزی یاد بگیرید که در آن ذهنیتی ابتدایی دارید. من دوست داشتم شطرنج بازی کنم. مشخص است که امکان نورونسازی ـ تولد سلولهای جدید مغزی ـ در زمینهی شطرنج برای آدمی به سن و سال من از بین رفته است. مغز من اوایلی که شروع به یاد گرفتن شطرنج کردم، همکاری خوبی داشت. اما اگر نخواهم احساسی حرف بزنم، پیشرفت من بسیار بسیار تدریجی بود. بنابراین اگر دوست دارید این کار را درست انجام دهید، اسکی کردن یاد بگیرید. و بعد زمانی که احساس کردید حسابی چوبهای اسکی در کنترل شما هستند، سراغ یاد گرفتن اسنوبرد بروید. و زمانی که یاد گرفتید چگونه اسکیت کنید، تائیچی (نوعی ورزش چینی) یاد بگیرید و بعدش بهسراغ یوگا بروید. مسیر آرام نگرفتن را ادامه دهید. بهزودی متوجه خواهید شد که هوشمندتر شدهاید.” بهدنبال زیبایی باشید “پیاده به محل کارتان بروید، حتی اگر تا منزلتان ۵-۴ کیلومتر فاصله دارد. تا محل کارتان دوچرخهسواری کنید. از مسیر متفاوتی به آنجا بروید. در طی این مسیر تا آنجا تلاش کنید تا زیباییهای مسیر را دریابید. از اینکه چقدر میتوانید روابط همسایگی جدیدی را انتظار داشته باشید شگفتزده خواهید شد. زمانی که بهدنبال زیباییهای منحصر بهفرد میگردید، دست به تجربه کردن بزنید. بدین ترتیب زمانی که سر کار میروید، متوجه خواهید شد که خلق و خوی بهتر و رضایت بیشتری دارید و میتوانید قرصهای ضدافسردگیتان را کنار بگذارید. ” بدنتان را حرکت دهید “بهشدت ورزش کنید. بیست دقیقه. سی دقیقه. ضربان قلبتان را به ۸۰% ظرفیت نهاییش برسانید و در سه ساعت پس از آن چیزی یاد بگیرید. مشخص شده که زمانی که ورزش شدید میکنید، مغز شما چیزی به نام BDNF (پروتئین عامل مشتق از مغز عصبگرا) میسازد یا کود شیمیایی رشد مغز شما است. BDNF یک پروتئین پیشرو برای شکلگیری دندریتها (شاخههای گستردهی سلولهای عصبی با یکدیگر) است. بدین ترتیب شما سختافزار را برای نرمافزار آماده میکنید. ” خوب بخوابید “بهخاطر بیاورید که ما میتوانیم در بخش جلویی مغزمان بین ۵ تا ۷ موضوع را همزمان مدیریت کنیم. بخش پشتی مغزمان میتواند موضوعات بسیار بیشتری را مدیریت کند. بنابراین زمانی که به شما یک مسئله داده میشود، در مورد آن پیش از خوابیدن فکر کنید تا شانس زیادی داشته باشید که فردا صبح حلش کنید. اتفاقی میافتد این است که مکانیسم پردازش پسزمینهی مغز شما کار روی آن مسئله را با تعداد زیادی سیناپس (محل اتصال سلولهای مغزی) آغاز میکند و شما فردا از میزان ظرفیت مغزی که آزاد کردهاید شگفتزده خواهید شد. به ایدههای خودتان اعتماد کنید “نوآوری هیچ وکیل مدافعی ندارد. مثلا اگر به شما یک دستگاه ارغوانی مخصوص چپدستها نشان بدهم، احتمالا هیچکس فکر نمیکند ایدهی خوبی است؛ هر چند واقعا نوآورانه است. و به همین ترتیب معمولا زمانی که استیو جابز و من حرف میزدیم، یکی از موضوعات اصلی گفتگوهایمان نوآوری بود. یک بار به او گفتم: «استیو اگر به چیزی باور داشتی؛ وقتی به اتاقی رفتی که ۵۰ نفر آنجا هستند و همهی آنها به تو گفتند دیوانهای، به همان ایده بچسب. پروژهی خودت را ادامه بده.»” “نوآوری کار مشکلی است. واقعا مشکل است. بههمین دلیل اغلب مردم نمیتوانند آن را انجام دهند. خودرو، هواپیما و تلفن را در نظر بگیرید: همهی آنها در زمان اختراعشان همچون اسباببازی فرض میشدند؛ چون هیچکس از آنها دفاع نمیکرد. آنها برای دوران خود بسیار بدیع بودند. چیزی که امروز شما روی آن کار میکنید میتواند همینگونه باشد. بنابراین اگر مسیر آینده را شفاف میبینید، به آن بچسبید.” برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پ.ن. این مقاله پیش از این در شمارهی تیر ماه مجلهی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام منتشر شده است. ( برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ) 4 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کارآفرینان جوان عرصهی فناوری شگفتآور و انگیزشبخش بود: آرام نگیرید “شما قصد دارید ضریب هوشیتان (iq) را ظرف دو سال بالاتر ببرید. پس آرام نگیرید. معنایاش این است: چیزی یاد بگیرید که در آن ذهنیتی ابتدایی دارید. من دوست داشتم شطرنج بازی کنم. مشخص است که امکان نورونسازی ـ تولد سلولهای جدید مغزی ـ در زمینهی شطرنج برای آدمی به سن و سال من از بین رفته است. مغز من اوایلی که شروع به یاد گرفتن شطرنج کردم، همکاری خوبی داشت. اما اگر نخواهم احساسی حرف بزنم، پیشرفت من بسیار بسیار تدریجی بود. بنابراین اگر دوست دارید این کار را درست انجام دهید، اسکی کردن یاد بگیرید. و بعد زمانی که احساس کردید حسابی چوبهای اسکی در کنترل شما هستند، سراغ یاد گرفتن اسنوبرد بروید. و زمانی که یاد گرفتید چگونه اسکیت کنید، تائیچی (نوعی ورزش چینی) یاد بگیرید و بعدش بهسراغ یوگا بروید. مسیر آرام نگرفتن را ادامه دهید. بهزودی متوجه خواهید شد که هوشمندتر شدهاید.” این بخش واقعا درسته من عملا بهش رسیدم ، زمانی که رکود دارید عملکرد مغز به شدت افت میکنه 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده