رفتن به مطلب

مشاعره از آخر


پاییزان

ارسال های توصیه شده

سلام دوستان

نمی دونم این تاپیک الان یا حتی قبلا تو انجمن بوده یا نه در هر صورت بدجوری تو جونم افتاده که اونو بذارم . تو این نوع مشاعره می تونید شعرتون رو با هر حرفی شروع کنید منتها آخرین حرف شعرتون باید با اولین حرف نفر قبلی یکی باشه. خب حالا :آیا کسی هست که مرا یاری دهد؟

خب اول خودم:

میان ماندن و رفتن حکایتی کردیم

که آشکارا در پرده ی کنایت رفت

مجال ما این تنگ مایه بود و دریغ

که مایه خود همه در وجه این حکایت رفت

  • Like 4
لینک به دیدگاه

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست

از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند...

یعنی واقعا ممنون از این همه توجه من که دیگه شرمنده شدم...:icon_pf (34):

عیبی نداره مشاعره خود با خودی هم بد نیست.....:whistle:

لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...
  • 2 هفته بعد...

گفت با این همه از سابقه نومید مشو

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک

از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو

تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار

لینک به دیدگاه

داد معشوقه به عاشق پیغام

که کند مادر تو با من جنگ

هرکجا بیندم از دور کند

چهره پرچین و جبین پرآژنگ...........

همین الآن دست مادرتان را ببوسید البته بدون غرور

لینک به دیدگاه

قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست

قومی دگر حواله به تقدیر می کنند

فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر

کاین کارخانه ایست که تغییر می کند

می خور که شیخ وحافظ و مفتی و محتسب

چون نیک بنگری همه تزویر می کنند

لینک به دیدگاه
  • 8 ماه بعد...
  • 3 ماه بعد...

 

دنیا همه هیچ و خلق عالم همه هیچ

ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

عاشقی کز خون دل جام شرابش می‌دهند/ چشم تر، اشک روان، حال خرابش می‌دهند

لینک به دیدگاه

اشک گرم و آه سرد و روی زرد و سوز دل

 

حاصل عشقند و من این نکته می دانم چو شمع

 

آنچنان کز رفتن گل خار می ماند به جا...از جوانی حسرت بسیار می ماند به جا...

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...
  • 6 ماه بعد...
×
×
  • اضافه کردن...