Mandela. 339 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۱ در سال 2000 ریدلی اسکات باساخت فیلم «گلادیاتور» شخصیتی ماندگار در اذهان مخاطبین سینما آفرید به نام «ماکسیموس». یک دلاور جنگجو که قبل از هرچیز دوستدار خانه و خانواده اش است و در عرصه سیاست هم نه فقط مطیع و فرمانبردار که دلباخته ارباب خود «مارکوس ارلیوس» امپراتور بزرگ روم است. کومودوس فرزند ناخلف و قاتل امپراتور ارلیوس، سرگذشت ماکسیموس را خطاب به او اینگونه توصیف می کند: «ژنرالی که برده شد، برده ای که گلادیاتور شد، گلادیاتوری که امپراتور رو به مبارزه طلبید. داستان تکان دهنده ای است». با این توصیف درست، مهمترین ویژگی ماکسیموس آشکار می شود. جنگجویی تا اندازه ای که شاید فقط در داستان ها قابل باور است. «برده ای که امپراتور را به مبارزه می طلبد». ماکسیموس افسانه ای واقعی است. نمادی از پیروز بالفطره. برنده همیشگی حتی وقتی همسر و فرزندانش قتل عام می شوند، خودش برده و گلادیاتور می شود و در پایان می میرد. 2 لینک به دیدگاه
Mandela. 339 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۱ اسطوره مقاومت و پایداری و عشق. خشونت و محبت را با هم داراست و در بحرانی ترین شرایط توانایی کنترل هر دو را دارد. احساساتی نمی شود اما غیور است و هم عاشق. وفادار است هم به رهبری که او را پدر خود می داند هم به همسری که بودن در کنار او بالاترین پاداشی است که از امپراتور تقاضایش را دارد. ماکسیموس یک قهرمان واقعی است. قهرمان در صحنه مبارزه جسمی و قهرمان در روحیات والای انسانی. به معنای واقعی مرد است. اما احساساتی به لطافت و زیبایی احساسات زنانه دارد. نمونه بارز ایمان است. ایمان به خدا و جهان پس از مرگ، به پیر و مراد و ارباب، به عشق، به وفاداری و به مقاومت و پیروزی. ماکسیموس شاید تنها شخصیت تاریخی تاریخ سینما باشد که به این درجه از محبوبیت عام دست یافته است. نام او که می آید مجموعی از صفات متضاد به ذهن متبادر می شود. او نمونه انسان کامل است. انسانی که میان تناقض ها، تضادها و دشمنی ها پیوندی مثال زدنی بوجود آورد. جمع اضداد را ممکن ساخت چون سراسر ایمان بود و معرفت و عشق. ماکسیموس آینده را ساخت. آینده ای که مردانش کودکان زمانه او بودند. کودکان سرنوشت سازی همچون لوسیوس تنها بازمانده همخون ارلیوس. شاهزاده ای که به صراحت در برابر امپراتور روم خود را گلادیاتور نامید. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده