azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۱ از دید مسئولین بالا مقام دانشگاه ::167: - مهمترین رکن یک دانشجوی نمونه ، پرداخت به موقع شهریه است . - در مرحله اول ثبت نام دو چیز کافیست اول پذیرفته شدن و دوم فیش واریزی شهریه ، بقیه مدارک باشه برای بعد ( پول مهمه ) - دانشجو فردی است که باید به موقع و قبل از استاد سر کلاس حضور داشته باشد - نگاه او قبل از کلاس به کفشهایش و در کلاس به جزوه هایش باشد . - فاقد هر گونه آرایش ظاهری ، باطنی ، داخلی و خارجی باشد . - از خونه مستقیم بره داخل کلاس و بعد از کلاس مستقیم بره خونه . - هر چی استاد و مسئولین دانشگاه گفتن بگوید چشـــــــــــم . - کاری به کار کسی نداشته باشه و کلا" چیکار داره که کی به کی یا با کی تا کی چیکار داره !!! از دید اساتید محترم و زحمتکش ::wht: - سر کلاس سکوت رعایت شود . - سوالات سخت مطرح نشود . - هر کس بیش از 4 جلسه غیبت کند بی تربیت میباشد در نتیجه حذف . - کسی تیکه نیندازد . - افراد آخر کلاس ، ندید حذف - تقلب = مرگ - پروژه شما کپی است ، نمره بی نمره - نمره باقالی نیست که آخر ترم بین دانشجویان پخش شود بنابراین درس بخونین . از دید دانشجویان پسر ( بیکاراشون )::w127: ( درتمامی موارد مثبت اندیشی فراموش نشود لطفا" ) - عشق است دوران دانشجویی مخصوصا" اگه یک شهر دیگه باشی - شهریه رو که بابا جونی میده خرجمونم که خدا میرسونه - شب با بر و بچس بریزیم دور هم و تا صبح بگیم و بخندیم - کلاسهای صبح برای خالی نبودن عریضه است ، روم به دیفال سگ میره کلاس . ( ندید بگیرین این اصطلاحی عامیانه در عین حال نا درست میباشد ) - ساعتهای سرو وعده های غذایی >>>> شام : ساعت 3 صبح به بعد – صبحانه : اگه بیدار بودیم ساعت 12 یک تیکه نون به خاطر رفع بوی نامطبوع دهان میلنبانیم . – نهار : خدا خیر بده دانشگاه که حداقل یک سلف داره و هر چند غذاش به رستورانهای شهرمون نمیرسه !! ولی شکمتو برای چند ساعتی پر میکنه مواد غذایی زمان دانشجویی : قلیون هلو نعناع ، تخمه ، مرغ همسایه ، تخم مرغ ( همسایه ) ، سیب زمینی ، سوسیس ، قلیون اینسری با طعم لیب سیمو ( سیب لیمو غنی شده ) ، انواع کنسروجات ، نون بسته ای کپک زده و انواع ترشیجات خونگی - تفریحات سالم : قلیون - .... بازی ( فرض کنین حکما" مار و پله منظورمه !! ) - ... بازی ( دخترانه فکر کنین ، عروسک بازی منظورمه ) - کشتی ( از فرنگی و آزاد گرفته تا کشتی چوخه و کشتی کج ) ، اس ام اس بازی ( معمولا" طرف اس ام اس داخل خوابگاه دختران یافت میشود ) - خدا خیر بده ایرانسل که وقت خالی دانشجویان پر کرده و برای رفع خستگی و فراقت از بار سنگین درسها با طرح بنفشش میتونی از بوق ساعت 12 تا خود 6 فکتو نرمش بدی - قبل از رفتن دانشگاه حدود یک ساعت از وقتهای باطله جلو آینه میگذره و اینجا موها و ریش و سبیل تازه روییده بسیار نمایان شده و دقت و تمرکز بیشتری لازم دارن – آب بازی تفریح سالمی هست که در هر خونه ای جای خاص خودش داره و باعث تمیزی و شادابی روحیه دانشجویان شرکت کننده میشه – در زمانهای گذشته دانشجویان هفته ای یک بار برای خلاص شدن از یکنواختی و ایجاد تنوعی در برنامه هاشون مراسم جر دادن داشتن که خوب الان به خاطر تورم و خارج شدن از زندگی غار نشینی کمتر از این مراسم دیده میشه و تقریبا" به منسوخجات پیوسته . مراسم به صورت خیلی ناگهانی و پنهانی شروع میشد به این صورت که زیر پوش و یا پیراهن همخونه ای عزیز جرانده* میشد و به محض روی دادن چنین اتفاقی همگی باید خودشون آماده جریده* شدن میکردن و آروم به کمک دوست دیگر جرانده* میشدن و در اینجا دوستانی که مقاومت میکردن غیر از هدف اصلی که پیراهن و معمولا" زیرپوششون بود جاهای دیگرشون هم مورد تجرید* قرار میگرفت و منجرد* میشد ( * صرفهای مختلف جـــر بر وزنهای مختلف ) - مراسم قبل از خواب که بعضی وقتها جلو خواب گرفته و یا آسیبهای جسمی خطیری در پی دارن . ( منظورم همون بالش بازی و یا نمونه غیر انسانی اون به وجود آوردن چندین طبقه انسانی و یا لحاف تشکی بر روی اولین نگون بختی که خوابش ببره ) - ضبط و نوارها و سی دیهای مختلف خوانندگان هم که از نون شب واجب تره . - حرکات موزونی که گاها" به صورت سمبل در اومده و داخل کلاسهای درس هم نمایان میشه . عواید و دست یافتهای این گروه در طول و آخر ترم : - نمرات درخشان - سوز عاشقی - سینه ای پر آه و پردود - لباسهایی مستاجر* - لوازم منزلی که گویای وقایعی تاریخی هستند که در طول این دوران به سرشون اومده از قبیل سوراخهای فراوان و دور سوخته به خاطر زغال قلیون ، رنگهای زرد آثار چای و آبهای مخصوص مراسم ، موهای فراوان به علت ریزش شدید موها و پشمونجات - اعضا و جوارحی مصدوم به علت درگیریهای مختلف - فراگیری آشپزی مخصوصا" از نوع ماکارونی و پلوتن ( تن ماهی + برنج) - زخم معده - بی خوابی مفرط و جغد گونه - گوش گرفتگی ( طرح بنفش ) - مرض شست گرفتگی ( به علت تعدد اس ام اس ) از دید دانشجویان دختر بیکار ::w12: - مخارج شهریه و خورد و خوراک با ددی جون - چقدر زندگی بدون آقا بالا سر خوش میگذره - دختران دائما" غیبت میکنن ولی همیشه در سر کلاسها حضور دارن . - نوشتن جزوه مهمترین کار و حضور در کلاسها مهمترین وظیفه در داخل دانشگاهه ( خدا داند چرا ؟! ) - فراگیری پیشرفته مهمی به نام آمار گیری که در این زمینه مطلب فراوان است و چندین روز اندر مزایای آمار و آمارگیری در دختران به شخصه میتونم مطلب بدم . فقط همین بگم که سرعت پخش آمار از سرعت نور بالاتر هست و کافیه یکی از پسران کلاس پاچه شلوارش پشت کفشش گیر کرده باشه ، تا مستخدم خوابگاه متوجه این امر مهم میشه و دلایل پیدایش و رخداد چنین اتفاقی در میزگردهای شبانه مطرح میشه و نتیجه آخر اینه که پسرک عاشق یکی از دختران اون جمع هست . - تفریحات سالم : میزگردهای شبانه پیرامون پسرهای دانشگاه - گذراندن کلاسهای آرایشگری و گریم – طراحی لباس و ابداع مد – آشنا شدن با قلیون و طریقه چاغ نمودن و کا دود کردن آن – سر کار گذاشتن پسرها – نقاشی کردن در جزوات و تزئین آنها جهت اهدا به نیازمندان !! – جستجو و تحقیق در علل کنشهای متفاوت پسران – آموزش رذالت و شیطنتهای پسر کش – تمام تفریحاتی که پسران انجام میدن در میان دختران هم رایج شده و کافیه یک دور تفریحات پسران مرور کنین ، با این تفاوت که در دختران آخرش همیشه به گیس و گیس کشی منجر میشه - آشنا شدن با انواع خوراکهای سرد ( فست فود ) و کافی شاپهای شهر – هفته ای هفت شب شرکت در تولد هم اتاقیها – جمع آوری شماره پسرها و ملغب شدن به 118 – تک زنگ زدن بی موقع و شبانه به گوشی پسران – اونهایی هم که خیرخواه هستن برای اینکه دوستشون صبح برای کلاس بیدار کنن تا صبح پلک رو هم نمیذارن – شرکت در تمامی تورهای سیاحتی ، زیارتی ، علمی و تخیلی دانشگاه . عواید و دست یافتهای این گروه در طول و آخر ترم : - فراگیری هر نوع آرایش و مد لباس - تغییر قابل توجه از لحاظ ظاهری نسبت به بدو ورود به دانشگاه - کم آوردن حافظه گوشی جهت درج اس ام اس و شماره دوستان - تغییر ماهیت از یک دختر آروم به دختری شیطون و بازیگوش - یادگیری انواع مهارتهای شوهرداری و شوهر فراری - آشنایی با موارد برخوردهای اجتماعی و معضلات رفتاری - شکست در عشق - خیلی وقتها هم متاهل شدن یعنی رسیدن به هدف اصلی و والای دانشگاه - گوش گرفتگی و شست گرفتگی - زخم معده و پاشنه پا و ماهیچه های دوگانه فک دانشجویان شاغل ( دختر و پسر فرقی نمیکنه ):w74: - این جیب اون جیب کردن و دویدن برای جور کردن هزینه بالای شهریه - دنبال رفع تداخل کلاسها و ساعات کار - گرفتن پاچه اساتید جهت منعطف کردن آنها ( به خاطر اینکه اگه غیبتها زیاد شد حذف نکنن ) - واکس زدن کفش کارفرما به خاطر دادن مرخصی تحصیلی - انجام دادن هر گونه کارهای محیر العقول برای مشتری و ارباب رجوع ( به خاطر اینکه نپره) - گرفتن جزوه از هر کس و ناکسی و کپی کردن آن - برو سر کار ، بیا کلاس ، وسط کلاس زنگ میزنن بیا سر کار ، اگه شد برو خونه ، کلاست دیر شد ، کلاس ، کلاس ، بسه برو خونه بخواب ( با این اوضاع بنزین ... ) - سرو وعده های غذایی یا ممکن نمیباشد و یا در بین کلاسها یا در بین راه به صورت ضربتی صورت میگیرد . - خوابیدن در سر کلاس - فکر پاس کردن چک ، جواب دادن به مسئول ، راه انداختن مشتری و ... به جای تمرکز روی درس !! - فکر درس ، تمرین ، پروژه ، میانترم ، پایانترم و .... به جای تمرکز در کار!! عواید و دست یافتهای این گروه در طول و آخر ترم : - سر گیجه و موج گرفتگی - کارت سوخت خالی - پس انداز منفی و هجوم اقساط - مدرک - یک مشت جزوات درهم و برهم که چیزی از توش در نمیاد - افت شغلی - زخم معده و لاغری مفرط و چشمانی گود و چهره ای زرد - کلکسیونی از پاچه اساتید و مسئولین محترم - کوهی از دیون که تا سالیان دراز باید حملشون کرد - فراموش کردن هرگونه تمایلات و هنرهای قدیمی و بی میل شدن جهت ادامه آنها - کم شدن روابط دوستانه و خانوادگی در حد طرد از اون جمع جیگر آدم خون میشه برای این قبیل دانشجویان . کیه که به دادمون برسه ... ( عضوی از دانشجویان شاغل ) در مجموع دانشجویی مثل پس گردنی و یا تو گوشی میمونه که هم میتونه از خواب بیدارت کنه و هم میتونه بهت آسیب برسونه این خود ما هستیم که انتخاب میکنیم . به امید موفقیت تمامی دانشجویان ایرانی در هر کجای دنیا که هستن.. 3 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۱ ترم اول: لباسهایتان اتو کشیده است! میخواهید شاگرد اولشوید تا هم شهریهتان نصف شود و هم برای بر و بچهها، کلاس بگذارید! چون هنوز کسی شما رانمیشناسه و شما هم متقابلا" کسی را نمیشناسید. شاگرد دوم میشوید!! شهریهتان هرگزنصف نمیشود.حتی ربع هم نمیشود. هنوز کلاس نذاشته، از سوی دانشجویان دیگر به عناوینمهمی چون : بچه مثبت، سوسول، بچه مرغوب، درازگوشخوان! گاگول و قشنگ، مفتخر میشوید. ترم دوم: چون شاگرد ممتاز نشدید حسابی خورده توی برجکتان! تازه فهمیدهاید اول شدنراهکارهای مخصوصی را میطلبد! میخواهید خیلی چیزها را به خیلیها ثابتکنید و به بعضیها مشت محکمی بزنید! خط اتوی لباسهایتان هنوز باقی مانده تلاش میکنید همه واحدهایتان را با نمرات متوسط پاس کنید. ترم سوم: بیخیال معدل و نمره میشوید. میگوئید همینکه یاد بگیرم کافیست. اصلاً خر مااز کرگی دم نداشت! تلاش میکنید هر طور شده واحدهای باقیمانده را حتی بانمرات متوسط پاس کنید.!!! تصمیم راسخ میگیرید در طول ترم درس بخوانید ولی عمراًهمچین اتفاقی نمیافتد و نخواهد افتاد! شب است و سکوت است و ماه است و تو و جزوههای تکمیل نشده و تکالیف کُپ نزده! حداقل 3 واحد میافتید. ترم چهارم: به آب و آتش میزنید تا 3 واحد عقب مانده را جبران کنید. دوباره فقط شبامتحان درس میخوانید مشروط میشوید!! مبارک است! بالاخره این شتری است که در خانههمه میخوابد. ترم پنجم: به خودتان قول شرف میدهید حتماً درس بخوانید!! صرفاً بخاطروجدانتان و پاسخ به زحمات خانواده! به پیشنهاد یکی از نارفیقان میروید یک سایتاینترنتی را طراحی میکنید چون کار فرهنگی را دوست دارید! ولی خیلی زود میفهمید خیلیها دوست ندارند. خیلیها هم مدام شبیخون میزنند. حالتان را میگیرند. سایتتان را***** میکنند. شب امتحان علاوه بر جزوه های تکمیل نشده، گزارشهای تکمیل نشده، سایت هماضافه میشود، قوز بالا قوز! دوباره مشروط میشوید. ترم ششم: هنوز آدم نشدهاید!! کار فرهنگی خفن انجام میدهید! قاط میزنید! از مسئولین انتقاد میکنید! بهفرهنگسازان گیر میدهید!!! بالاخره دغدغههای فرهنگی در اولویت امورند! عمراًآدم نشدید. حقتان است! برای با سوم با اجازه بزرگترها بله!! هت تریک میکنید! آبروی شما جلوی بر و بچهها و در و همسایه میرود، چون به دلیل سه بار مشروطی متوالی اخراجشده و اسم شما را توی تمام بوردها میزنند!! بیانصافها!! از بن لادن و براد پیتهم مشهورتر میشوید! اسم شما توی کوچه و محله هم ورد زبان شاباجی خانم و باقربزاز میشود!! تلافی میکنید! برای استاد مربوطه و مسئولین محترم در دستشوییهایمربوطه شعرهای نامربوط مینویسید!! بعد میروید تعهد میدهید! یک تعهد به آموزشکل و یک تعهد به خودتان که بروید درس بخوانید و آدم شوید و بی خیال کار فرهنگی شویدواین امر خطیر را به فرهنگسازان بیبدیل دفتر فرهنگ واگذارید تا تداخل قوا صورتنگیرد. ترم هفتم: عمراً کار فرهنگی کنید! دیگر کار بیفرهنگی هم نمیکنید!! خدا میزند پس سرتان و عاشق میشوید!! بابا تریپ لاو، تریپ تایتانیک، فال حافظ و دل برای ازمن و ... و خیابان طالقانی و سینما عصر جدید و پیتزا آنگولا و حرفهایاولترا مدرن، سانتیمنتالیسم و قلبهای صورتی تیر خورده و موی تن تن! شعارهایاولترافمینیستی میدهید! حرفهای شبه روشنفکری میزنید! سعی میکنید بچه مثبت وخوب باشید و خوبیتان را به همه ثابت کنید! تیپهای دوم خردادی میگیرید به همهلبخند میزنید اما قیافهتان مانند منگلها میشود چون ابزار شادی ندارید!! لاف درغربت و ...! دلباخته میشوید!! تابلو میشوید!! بدبخت میشوید! مشروط میشوید! اخراج قطعی میشوید! فرم شماره 5 میگیرید. میروید خیابان پاسداران، اتاق شماره 20 سازمان مرکزی یک جای کار بیست! التماس میکنید، لابه میکنید! لابی میکنید، حتیکپی حلقه نامزدیتان را هم ضمیمیه میکنید! بعضیها را خوشحال میکنید!! پس از یکقرن مجوز ادامه تحصیل شما به واحد مربوطه میرسد!! چون برخی آئیننامهها در برخیشرایط زمانی دچار قبض و بسط تئوریک و عملیک میشوند و با توجه به اینکه تا خرداد سال...زمان زیادی نمانده یهو یه بخشنامه جدید میآید و با استناد به آن شما به دوره پارهوقت منتقل میشوید!! یعنی تا آخرالزمان مشکل اتمام سنوات ندارید! مشروط بر اینکهمعدل کلتان از 10 کمتر نشود و مشروط بر اینکه قول بدهید سال ... خوش بگذرد!! تصمیممیگیرید روی قلبتان بنویسید: من عشق مشق بیلمیرم و دیگر جنگولکبازی فرهنگی دراینترنت رو بیخیال!! چون تصمیم گرفتهاید فارغالتحصیل شوید. به بعضیها یهقولهایی میدهید. ترم هشتم: ..... برای عبرت دیگران طنز مینویسید. 9 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۱ دانشجویان در کشورهای مختلف... ژاپن : به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد! عراق : مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست ها جاخالی می دهد ودر صورت زنده ماندن درس می خواند! هند : او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختر خوشگلی می شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشنی(ACTION) پیش می آید و سرانجام آندو با هم عروسی می کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود! مصر : درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند! گینه بی صاحاب! : او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله ای درس بخواند! اسرائیل : بیشتر واحدهایی که او پاس کرده، عملی است او دوره کامل آموزشهای رزمی و کماندویی را گذرانده! مادرزادی اقتصاد دان به دنیا می آید! چین : درس می خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می فروشد! کوبا : او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع روسای جمهوری امریکا دعا کند! اوگاندا : درس می خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس؛ چند نفر از قبیله توتسی را می کشد! پاکستان : او بشدت درس می خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید! انگلیس : نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری!! منقرض می شود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می خوانند! ایـــران : عاشق تخم مرغ است ! سرکلاس عمومی چرت می زند و سر کلاس اختصاصی جزوه می نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می کند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را می خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه می گوید! او سه سوته عاشق می شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد و الا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده که چرا صاحبخانه ها جان به عزرائیل می دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی دهند! (فهمیدین به منم بگین) او چت می کند! خیابان متر می کند و در یک کلام عشق و حال می کند! همه کار می کند جز اینکه درس بخواند 4 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۱ نقل از پدر دانشجو: دانشجو؟ همان روزی که فرزندم بشد وارد به دانشگاه // برآمد از درون سینه ام از غصّه وغم آه بشد دانشجوی آزاد ومن دربند وبیچاره // چرا که نیک می دانم هزینه ساز و سرباره ازاین پس الوداعی بایدم با خنده و شادی // وبا هرچه پس انداز وحقوق و پول وآزادی شروع گردید دوران ریاضت ، سختی و حرمان // هرآن چیزی بنا کردم بشد درلحظه ای ویران زدم چوب حراج بر فرش و تخت و تی وی رنگی // همه چیزم بشد قربانی این کار فرهنگی به خون دل نمودم جور، پول ثبت نام او // حدیث و داستان و قصّه بود، موضوع وام او از آن ترسم که تا پایان تحصیلات فرزندم // وتاگیرد لیسانس خویش این دردانه دلبندم نه سقفی روی سر باشد نه فرشی زیر پای من // به جای خانه گردد محبس و زندان سرای من شود او فارغ التحصیل و ساقط گردد از من حال // شود« جاوید» دراو حسرت شغل و زمن هم مال 5 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۱ [h=1]رفتار پسران دانشجو از ترم اول تا ترم آخر: • ترم اول (ترم جو گیریدگی): الو سلام مامانی. منم هوشنگ. وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو. وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه… راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه. دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس! لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان! • ترم دوم (ترم عاشق شدگی): آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من. می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی. می خواهمت با تمام وجود عزیزم. همه پول و سرمایه من متعلق به توست. بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم … امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم… • ترم سوم (ترم افسردگی): الو مامان سلام. مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه. ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن. مامان من این زندگی رو نمی خوام … دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام • ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی): الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟ منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟ دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم … مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم … الو به به سلام چطوری ندا جون؟ آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم! پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟ به خدا منم دلم یه ذره شده واست. باشه عزیزم فردا ساعت ۱۱ پارک پشت دانشکده دارو… • ترم پنجم (ترم مشروطه گی): الو سلام استاد! قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، ۲ نمره بهم بده. به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد. مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه. منم ضربه روحی خوردم شدید، دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد … اگه این مورد مشروط پشروطه ما اوکی بشه قول میدم جبران کنم … • ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) : الو مامان من خونه می خوام! راستی اون ۵۰ تومنی که ۳ روز پیش فرستادی تموم شد. دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!! • ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی): خودتون دیگه سیر تا پیازشو حدس بزنین دیگه … • ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی): الو سلام خانم. واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم. فرموده بودید آبدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا … ای وای بر من؛ کی میره اینهمه راهــــو … [/h] 4 لینک به دیدگاه
pesare baba 2250 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۱ طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند. جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری… رییس دانشگاه 1)مردی فرهیخته و خوشتیپ 2)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم یک وعده غذای سلف 1)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک 2)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز کارت دانشجویی 1)کارت شناسایی و هویت دانشجو 2)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است خوابگاه 1)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط 2)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش شب امتحان 1)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است 2)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند جزوه خوش خط دخترها 1)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم 2)طلای کاغذی تقلب 1)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان 2)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان مشروط شدن 1)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم 2)نمک تحصیل در دانشگاه وام دانشجویی 1)کمک هزینه برای دانشجو 2)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته ازدواج دانشجویی 1)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم 2)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟ حراست 1)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات 2) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان دانشجو 1)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است 2)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟!!!! 5 لینک به دیدگاه
pesare baba 2250 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۱ [h=1]حالت چشمهای دانشجویان در زمانهای مختلف[/h] [h=1] هنگام درس دادن استاد سر کلاس : (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) وقتی استاد خبر امتحان رو میده : (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) موقع امتحان: (←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→) وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری: (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) وقتی که نمره ها رو میزنن : (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) [/h] 6 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۱ دوران بی نظیره تکرار ناشدنی. مخصوصاً دانشجوی شهرستان باشی اونم شهری مثل شیراز. اونم با چند تا رفیق پایه تر از پایه اگه دانشجو هستید واقعاً قدرشو بدونید. باورتون میشه یکی از دلایلی که من ادامه تحصیل برای کارشناسی ارشد ندادم اینه که میخوام یه لذت دوران دانشجویی رو هنوز واسه خودم نگه دارم! گرچه مثل دوران کارشناسی نمیشه ولی بازم به نظرم خوبه. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده