رفتن به مطلب

 حکایت اصفهانی زبل


Ali 21

ارسال های توصیه شده

*اتفاق جالبی که در اتوبان اصفهان رخ داده: همشهری اصفهانی ما توی اتوبان با سرعت 180 کیلو متر در ساعت می رفته که پلیس با دوربینش شکارش می کند و ماشینش رو متوقف می کند. پلیس میاد کنار ماشین و میگه گواهینامه و کارت ماشین !

اصفهانی با لهجه ی غلیظی میگه :من گواهینامه ندارم.این ماشینم مالی من نیست کارتا ایناشم پیشی من نیست *من صاحب ماشینا کشتم ا جنازاشم انداختم تو صندوق عقب.چاقوشم صندلی عقب گذاشتم.حالاوم داشتم میرفتم از مرز فرار کونم که شوما منو گیریفتین *مامور پلیس که حسابی گیج شده بود بی سیم می زنه به فرماندش و عین قضیه رو گزارش میدهد و در خواست کمک فوری می کنه فرمانده اش هم به او می گه که کاری نکند تا او خودشو برسونه *فرمانده در اسرع وقت خودشو به محل می رسوند و به راننده اصفهانی می گوید *اقا گواهینامه؟ *اصفهانی گواهینامه اش رو از تو جیبش در میاره و به فرمانده می دهد. *فرمانده می گه اقا کارت ماشین؟ *اصفهانی کارت ماشین که به نام خودش بوده در میاره و می دهد به فرمانده *فرمانده که روی صندوق عقب چاقویی پیدا نکرده عصبانی دستور می دهد تا راننده در صندوق عقب را باز کند. *اصفهانی در صندوق رو باز می کند و فرمانده می بینه که صندوق هم خالیست *فرمانده که حسابی گیج شده بود به اصفهانی میگه "پس این مامور ما چی میگه؟ *اصفهانی می گوید:چی میدونم والا جناب سرهنگ.لابد الانم می خواد بگه من 180 تا سرعت می رفتم*

 

beytoote.com

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...