رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

مقدمهکمتر کسی است که با جدول تناوبی مندلیف در دروس شیمی آشنایی نداشته باشد و حداقل نام این جدول را شنیده و دیده است. این جدول به شیمیدانان تا کنون کمک های شایایانی کرده است ، زیرا همه عناصر موجود و کشف شده ، وزن و نوع خاصشان توسط دانشمند مشهور روسی ، دیمیتری ایوانویچ مندلیف طبقه بندی شده است. این دانشمند برجسته توانست با تبحر کافی در شیمی به خواص عناصر مختلف دست یابد و آن ها را به همگان معرفی کند. در این مقاله به زندگی پر فراز و نشیب این شیمیدان اشاره می کنیم تا اطلاع کامل در زمینه نحوه زندگی و تلاش های مستمر او به دست آورید. کودکی یک یتیمدیمیتری ایوانویچ در هفت فوریه سال 1834 در شهر تویولسک سیبیری در یک خانواده متوسط و پرجمعیت چشم به جهان گشود. او چهاردهمین فرزند خانواده مندلیف به شمار می رود. پدرش ایوان مدیر یکی از مدارس محلی بود و مادرش ماریا در کارگاه شیشه گری که از پدرش به ارث برده بود کار می کرد تا بتوند کمک خرج شوهرش باشد. پدربزرگ ایوانویچ نیر مسئول اولین روزنامه محلی در سیبری بود. دیمیتری ایوانویچ زندگی خوب و آرامی داشت تا این که پدرش را بر اثر یک بیماری قلبی از دست داد و یتیم شد. از آن به بعد اندوه و ناامیدی فضای خانه را پر کرده و ایوانویچ که پنج سال بیشتر نداشت در غم از دست دادن پدر افسرده شد. مادر بیشتر کار کرد تا هزینه خانواده پر جمعیتش را درآورد . او شبانه روز در کارگاه شیشه گری مشغول ساخت انواع ظروف بلوری بود تا بچه هایش در آسایش زندگی کنند و به تحصیل بپردازند. دیمیتری ایوانویچ به مدرسه توپولسک رفت و استعداد درخشان خود را در زمینه ریاضی و فیزیک به معلمان خود نشان داد. عصر ها بعد از اتمام مدرسه به کارگاه نزد مادرش می رفت و او را در شیشه گری کمک می کرد. دایی اش بسارگین راهنما و دوست خوبی برای دیمیتری بود. وقتی دیمیتری پا به 14 سالگی گذاشت مادرش به او قول داد که وی را به مدرسه سن پترزبورگ برای ادمه تصیل بفرستد اما بخت با آنان یار نبود و کارگاه شیشه گری آتش گرفت و همه سرمایه شان از دست رفت.¤ ¤ ¤دیمیتری برای یافتن شغل پز درآمد به سن پترزبورگ رفت و در آن جا به تدریس در یک مدرسه پرداخت. او در سال 1850 توانست بورس تحصیلی بگیرد و و به تحصیل در رشته ریاضی ، فیزیک و شیمی بپردازد. او خانواده خود را هم به سن پترزبورگ آورد اما متاسفانه مادر و خواهرش به بیماری سل دچار شدند و او را به با یک دنیا غم و اندوه تنها گذاشتند. درخشش در دانشگاهعلی رغم مشکلات و فشار روحی بر دیمیتری ، او از درس غافل نشد و با نمرات عالی دروس دانشگاهی را می گذراند.دیمیتری بر اثر فقر و و اندوه بیمار شد تا حدی که پزشکان تصور کردند او نیز به سل میتلا شده است. لذا به او توصیه کردند که به یک جای خوش آب و هوا برود و کمی استراحت کند.دیمیتری به جزایر کریمه سفر کرد و کمکم سلامت خود را به دست آورد و بعد به سنت پترزبورگ بازگشت. او زیر نظر آ. وسکرسنکا شیمیدان بزرگ روسی به آموختن علم شیمی پرداخت و در سال 1855 با دریافت یک مدال طلا فارغ التحصیل و به تدریس در دبیرستان مشغول شد و کتاب شیمی آلی را منتشر کرد که اولین کتاب درسی شیمی آلی روسی بود. او به فرانسه و آلمان دعوت شد تا در کنفرانس ها شرکت کند. سپس با ارائه کتابی تحت عنوان اتحاد آب و الکل در زمینه شیمی صنعتی درجه دکتری گرفت و استاد شیمی در دانشگاه سن پترزبورگ شد. او چند کتاب با عنوان شیمی معدنی و اصول شیمی منتشر کرد که مرد توجه اساتید شیمی قرار گرفت.در سال 1864 با دختری به نام فزووز لشوا در دانشگاه آشنا شد و ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو فرزند بود یک پسر به نام ولودیا و یک دختر به نام الگا. اما این ازدواج فرجام خوبی نداشت و به طلاق و جدایی منجر شد. خلق جدول مندلیف در سال 1869 جدول عجیبی را تنظیم کرد که عناصر بر اساس خواص مواد در خانه های عمودی و افقی قرار گرفته شده بود . به یان ترتیب این جدول از سبک ترین عنصر ینی هیدروژن آغاز و به سنگین ترین آنها یعنی اورانیوم خاتمه پیدا می کرد . دیمتری عاشق خواهر دوستش پوپوف شد لذا با او ازدواج کرد که ثمره یان ازدواج چهار فرزند بود . دیمتری برای خلق عجیب و غریبش مورد تمسخر اعضای انجمن و شیمیدانان روسیه قرار گرفت ، ولی فقط لوتادمیر دانشمند بزرگ شیمی بود که او را تشویق به ادامه کارش می کرد . در سال های بعد اسکاندیوم و ژورمانیم را کشف کردند که مندلیف این عناصر را هم در جدولش قرار داد . مهاجرت دیمتری مردی آزادی خواه و خستگی ناپذیر و علاقه مند به مسائل اجتماعی بود لذا مورد انتقاد از سوی دولت تزار قرار گرفت . وقتی حکومت تزار او را سد راه خود دیدند وی را به کشورهای خارجی فرستادند تا از روسیه دور باشد . مندلیف به پاریس رفت و در آزمایشگاه ورتس شیمیدان فرانسوی مشغول به کار شد . وپمدتی را هم به همکاری با بونزن شیمیدان و فیزیکدان آلمانی پرداخت . سپس به آمریکا سفر کرد و از چاه نفتی پنسسیلوانیا بازدید به عمل آورد . مندلیف هنگام کسوف سال 1906 به فرانسه رفت و برای تحقیق فضایی با بالون به هوا پرواز کرد . او در همان سال در لیست نامزدهای جایزه نوبل قرار گرفت ولی به دلیل این که « مواسان » شیمیدان فرانسوی یک رای بیش از او آورد این جایزه به مندلیف نرسید . مندلیف یکی از چهره ها و شخصیت های دوست داشتنی نزد مردم روسیه بود . لذا به هنگام جنگ روس و ژاپن آنان از مندلیف خواستند که به کشورش باز گردد و قوت قلب مردم کشورش باشد . از این رو سالهای آخر زندگی مندلیف در غم و نگرانی جنگ و خونریزی گذشت . مدلیف به کتاب های غپعلمی و تخیلی ژول ورن علاقه زیادی داشت و در اوقات فراغت به مطالعه این کتب می پرداخت . در سال 1907 هنگام مطالعه یکی از کتاب های ژول ورن بود که به آنفلوآنزا دچار شد . بسیاری از پزشکان سن پترزبورگ برای معالجه او تلاش زیادی کردند اما او بر اثر تب و عفونت گلو و سینه دوام نیاورد و در سن 73 سالگی چشم از جهان فروبست . از آن زمان به بعد همه خانه های جدول وی پر شد و آخرین خانه خالی در سال 1938 با کشف اکتینیم در پاریس پر شد و به این ترتیب جدول عجیب و غریب این شیمیدان پرکار به بار نشست . در سال 1955 عنصر شماره 101 این جدول نیز کشف شد و افتخار وی مندلیفیم نام گذاری شد . منبع :مقاله .نتديميتري اوانوويچ مندليف زير و رو كننده علم شيمي و فرزند يكي از مديران مدرسه محلي در 7 فوريه 1834 در شهر توبولسك واقع در روسيه متولد شد وي در سال 1869 دكتر علوم و استاد شيمي دانشگاه شد و در همين سال ازدواج كرد در اين هنگام فقط 63 عنصر از نظر شيمي دانها شناخته شده بود مندليف در اين فكر بود كه خواص فيزيكي و شيميايي عناصر تابعي از جرم اتمي آنهاست. بدون قانون تناوبي نه پيش بيني خواص عناصر ناشناخته ميسر بود و نه به فقدان يا غيبت برخي از عناصر مي شد پي برد. ...ديميتري اوانوويچ مندليف زير و رو كننده علم شيمي و فرزند يكي از مديران مدرسه محلي در 7 فوريه 1834 در شهر توبولسك واقع در روسيه متولد شد وي در سال 1869 دكتر علوم و استاد شيمي دانشگاه شد و در همين سال ازدواج كرد در اين هنگام فقط 63 عنصر از نظر شيمي دانها شناخته شده بود مندليف در اين فكر بود كه خواص فيزيكي و شيميايي عناصر تابعي از جرم اتمي آنهاست. بدون قانون تناوبي نه پيش بيني خواص عناصر ناشناخته ميسر بود و نه به فقدان يا غيبت برخي از عناصر مي شد پي برد.كشف عناصر منوط به مشاهده و بررسي بود بنابراين تنها ياري بخت، مداومت و يا پيش داوري منجر به كشف عناصر جديد مي شد قانون تناوبي راه جديدي در اين زمينه گشود منظور مندليف از اين جمله ها آن بود كه در سير تاريخي شيميايي، زمان حدس زدن وجود عناصر و پيشگويي خواص مهمشان فرا رسيده است. جدول تناوبي پايه اي براي اين كار شد حتي ساخت اين جدول نشان مي داد كه در چه جاهايي مكان خالي باقي مي ماند كه بايد بعداٌ اشغال شود. با آگاهي از خواص عناصر موجود در جوار اين مكانهاي خالي مي شد خواص مهم عناصر ناشناس را تخمين زد و چند مشخصه مقداري آنها را(جرمهاي اتمي، چگالي، )نقطه ذوب ، و نقطه جوش و مانند آنها را) به كمك نتيجه گيري هاي منطقي و چند محاسبه رياضي ساده، تعيين كرد. pecup_553_a4.jpg

جدول تناوبی مندلیف

اين مطالب نياز به تبحر كافي در شيمي داشت مندليف از اين تبحر برخوردار بود كه با تركيب آن با تلاش علمي و اعتقاد به قانون تناوبي توانست پيشگوهاي درخشاني در باره وجود و خواص چندين عنصر جديد را ارائه دهد بنابراين مطابق با اين فكر جدولي درست كرد و 63 عنصر شناخته شده را به ترتيب جرم اتميشان در جدول قرار داد تعداد عناصر در سطرهاي جدول يكي نبود مثلاٌ سطر پنجم 32 عنصر داشت در حالي كه سطر ششم فقط شامل 6 عنصر بود ولي عناصري كه خواص آنها شبيه هم بود در اين جدول نزديك هم قرار داشتند و بدين علت مقداري از خانه هاي خالي متعلق به عناصري است كه تاكنون شاخته نشده وي اين نتيجه را در سال 1869 به جامعه شيمي روسيه تقديم كرد جدول مندليف كه پيش بيني وجود 92 عنصر را مي نمود جز لوتر مايز كه يك سال بعد از مندليف جدولي مشابه با جدول مندليف انتشار داده بود طرفداري نداشت پيش بيني هاي عجيب مندليف زمان درازي به صورت مثلهاي موجود در همه كتابهاي شيمي در آمده بود و كمتر كتاب شيمي وجود دارد كه در آن از اكاآلومينيوم و اكابود و اكاسيليسيم ياد نشده باشد كه بعدها پس از كشف به نامهاي گاليوم، سكانديوم و ژرمانيوم ناميده شدند در يمان سه عنصري كه مندليف پيش بيني كرده بود اكاسيليسيوم بعد از سايرين كشف شد(1887) و كشف آن بيش از كشف دو عنصر ديگر مرهون ياري بخت و تصادف مساعد بود.در واقع كشف گاليوم توسط بوابودران (1875) مستقيماٌ توسط روشهاي طيف سنجي اش بود و جداكردن سكانديوم توسط نيلسون و كلو(1879) مربوط به بررسي دقيق خاكهاي نادر بود كه در آن زمان اوج گرفته بود اندك اندك همه پيشگوييهاي مندليف تحقق يافتند آخرين تائيد در مورد وزن محصوص سكانديوم فلزي بود در سال 1937 فيشر شيميدان آلماني موق به تهيه سكانديوم با درجه خلوص 98% شد وزن مخصوص آن 3 گرم بر سانتي متر مكعب بود اين دقيقاٌ مان رقمي است كه مندليف پيش بيني كرده بود در پاييز سال 1879 انگلس كتاب جامعي به دست آورد كه نويسندگانش روسكو و شورلمر بودند در آن كتاب براي نخستين بار به پيشگويي آلومينيوم توسط مندليف وكشفش تحت تاثير نام گاليوم اشاره شده بود در مقاله اي كه بعدها انگلس در كتابي هم نقل كرده است، اشاره به مطلب آن كتاب شيمي شده است و نتيجه گرفته است كه: ندليف يا به كار بردن ناخودآگاه قانون تبديل كميت به كيفيت هگل، واقيعت علمي را تحقق بخشيد كه از نظر تهور فقط قابل قياس با كار لوريه در محاسبه مدار سياره ناشناخته نپتون بوده است.علاوه بر اين با اكتشاف آرگون در سال 1894 و هليوم و اينكه رامزي نظريه جدول مندليف وجود نئون و كريپتون و گزنون را پيش بيني نمود جدول مندليف شهرت عجيب و فوق العاده اي كسب نمود. در يان سالها بود كه تمامي آكادمي هاي كشورهاي جهان(غير از مملكت خويش) او را به عضويت دعوت نمودند زيرا مندليف دو دوم فوريه 1907 در 73 سالگي در گذشت به طوري كه مي دانيم از هنگامي كه جدول مندليف بوجود آمد خانه هاي خالي آن يكي پس از ديگري با كشف عناصر پر مي شد و آخرين خانه خالي جدول در سال 1938 با كشف(آكتينوم)در پاريس پر شد

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

آلفرد در ۲۱ اکتبر سال ۱۸۳۳ در کشور سوئد به دنیا آمد. او توانست در سن پطرزبورگ تحصیل کند. وی بسیار با استعداد بود.پدرش امانوئل نوبل از جمله مخترعانی بود که توانست یک مین زیردریایی بسازد. به همین دلیل به درخواست دولت روسیه که مین ها را خریداری کرده بود، به سن پطرزبورگ نقل مکان کرد. آلفرد نوبل در سال ۱۸۵۰ به آمریکا رفت و در آنجا نزد اریکسن مشغول به تحصیل شد.

وی در مدت اقامتش در آمریکا دائم به این مسئله فکر می کرد که آیا می شود با اختراع یک ماده منفجر کننده می توان از زحمت و رنج هزاران کارگر کاست یا نه. این موضوع همیشه فکر او را به خود مشغول می کرد. این شیمیدان بزرگ و ارزشمند سوئدی که در نهایت در سال ۱۸۶۶ توانست دینامیت را کشف کند، نتواست به مردم بگوید که نباید از این ماده برای کشتن و مقاصد جنگی استفاده کرد. با این اختراع آقای نوبل در زمان بسیار کمی و اندکی، میله های دینامیت جای ترکیبات بسیار خطرناک نیتروگلسیرین را گرفت. او اختراع خود را به ثبت رسانید و البته با فروش آنها نوانست ثروت بزرگ و هنگفتی بدست بیاورد.دینامیت سیما و چهره غرب را دگرگون کرد. از این ماده منفجره هم در موارد صلح جویانه و هم در ضمینه ویران و تخریب تمدن بشری می شد استفاده نمود. به خاطر کاربرد ناصحیح و غلط این ماده توسط بعضی کشورها او در بین مردم به عنوان یک مخترع بدشگون و بدخیم شناخته می شد. آنها می گفتند که او معلومات و دانش خود را درجهت کشف وسایل ویرانگر و نابودکننده مورد استفاده قرار داده است. شناخته شدن این وسیله (دینامیت) و کاربرد نادرست آن در جنگ ها و ویرانگریها و کشتن انسانها توسط بعضی کشورها نوبل بشیمان شد و برای آنکه بتواند آن را جبران کند، به هنگام مرگ وصیت نمود که تمامی ثروت و دارایی خود را که شامل ۳۱ میلیون کرون سوئدی می شد، به عنوان جایزه سالیانه به بهترین و برگزیده ترین شاعر ، نویسنده و به تمامی کسانی که در یکی از رشته های شیمی، فیزیک، زیست شناسی، پزشکی و یا در ضمینه صلح جهانی خدمتی کرده باشند و یا کشفی ارائه داده باشند، به ط.ور مساوی تقسیم گردد. این جایزه شامل دیپلم اقتخار و مدال طلا و چکی است که مبلغ آن ،بستگی به سود بنیاد نوبل در آن سال دارد. در سال ۱۹۶۸ بانک دولتی سوئد جایزه نوبل در رشته اقتصاد را نیز به آن اضافه نمود. از آن سال به بعد همه ساله این کار انجام می شود و در سال های اخیر اعتبار بیشتری پیدا کرده است و برگزیدگان بیشتر به جنبه علمی و تخصصی آن افتخار می کنند. آلفرد نوبل در سال ۱۸۹۶ در سان یو ایتالیا چشم از جهان فروبست

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

آنتوان لاوازیه

 

 

Lavoisier01.jpg

 

 

تولد

 

"آنتوان لوران لاووازیه" در 26 اوت 1743 در پاریس از پدر و مادری ثروتمند و مرفه زاده شد.

 

فراگیری علوم

 

او زیر نظر استادانی قابل ، نجوم ، گیاه شناسی ، شیمی و زمین شناسی را بخوبی فرا گرفت. پس از اتمام دوره حقوق ، بار دیگر به علوم گرایید و 3 سال بعد در آن هنگام که جوانی 25 ساله بود، به عضویت فرهنگستان سلطنتی علوم برگزیده شد.

 

بنیانگذار شیمی جدید

 

لاووازیه که در حقیقت بنیانگذار شیمی جدید محسوب میشود. تجربه و سنجش توام با نتیجهگیری صحیح را پایه و اساس این علم قرار داد. وی نخستین کسی بود که ترازو را جهت سنجش و تحقیق در فعل و انفعالات شیمیایی در آزمایشگاه وارد عمل کرد.

 

نظریه فلوژیستون

 

قبل از او دانشمندان شیمی در مورد سوختن ، عقیده عجیبی داشتند و آن را این طور تعریف میکردند که هر جسم سوختنی دارای ماده ای است نامرئی به نام فلوژیستون و چون جسم مشتعل شود، این ماده از آن خارج میشود. هر چه جسم بیشتر قابل اشتعال باشد مقدار بیشتری از این ماده را در بردارد و شعله همان فلوژیستیک است که از جسم متصاعد میگردد.

 

به موجب این نظریه ، قدما معتقد بودند که وقتی جسمی در هوا میسوزد، سبکتر میشود. زیرا ماده فلوژیستون آن خارج میگردد. این نظریه نادرست ، سراسر قرن 18 را به کلی مسموم ساخته بود و حتی دانشمندان بزرگ نیز بدان اعتقاد داشتند. چنانکه "پریستلی" هنگامی که گاز اکسیژن را برای نخستین بار تهیه نمود، آن را هوای بدون فلوژیستون نام نهاد.

 

تلاش لاووازیه برای رد نظریه فلوژیستون

 

لاووازیه که شیمیدان برجستهای برای همیشه است، امکان درک و شناخت عناصر گازی شکل را فراهم کرد. در دوران سلطه نظریه آتشزایی (نظریه ای که در بالا ذکر شد)، وسایل تجربی زیادی فراهم آمده بود که سبب دگرگونیهای انقلابی در شیمی شدند. بیشترین اعتبار این تحولات مدیون زحمات لاووازیه است که درک درستی از اکسیژن را میسر کرد. "انگلس" نوشت: "لاووازیه میتوانست نقطه مقابل و ضد فلوژیستون افسانهای را در اکسیژنی که "پریستلی" بدست آورده بود، بیابد و در نتیجه قادر بود کل نظریه آتشزایی را از پا دراورد.

 

اما این کار نمیتوانست نتایج تجربی حاصل از پذیرفتن آتشزاها را از بین ببرد. برعکس آن نظریات پا برجا بودند و فقط ترتیب بیانشان وارونه شده بود و از کلمه فلوژیستیک به عباراتی که اکنون در زبان شیمی اعتبار دارند، برگردانده شده بود و بنابراین اعتبارشان حفظ شده بود.

 

راه لاووازیه برای کشف اکسیژن خیلی مستقیم تر از راه دیگر هم عصرانش بود. در آغاز این دانشمند فرانسوی نیز گرایش به نظریه آتشزایی داشت. ولی هر چه بیشتر به نتایج میرسید، بیشتر از آن نظریه کناره میگرفت. در اول نوامبر سال 1772 شرح تجربیاتش در زمینه احتراق ترکیبات مختلف در هوا را به این ترتیب پایان بخشید که گفت: "وزن همه مواد و از جمله فلزات بر اثر احتراق و سوختن افزایش مییابد."

 

نظر به اینکه چنین واکنشها نیاز به مقدار زیادی هوا داشتند، لاووازیه نتیجهگیری دیگری هم کرد و گفت: هوا مخلوطی از گازهای با خواص گوناگون است که در حین سوختن مواد ، قسمتی از آن با ماده سوزنده ترکیب میشود. در آغاز لاووازیه این جزء از هوا را مشابه هوای ثابت "بلاک" تلقی کرد. ولی بزودی متوجه شد که آن قسمت از هوا که با مواد در هنگام سوختن ترکیب میشود، مناسبترین جزء هوا برای تنفس است.

 

به این ترتیب لاووازیه رو در روی اکسیژن قرار گرفت. ولی از اعلام کشف گاز جدید خودداری کرد چون میخواست چند تجربه تکمیلی انجام دهد.

 

معرفی اکسیژن

 

در اکتبر سال 1774 "پریستلی" کشف خود را به لاووازیه گزارش کرد و این گزارش مفهوم واقعی کشف لاووازیه را برای خودش روشن کرد. وی بلافاصله به تجربه با اکسید قرمز جیوه(که مناسبترین مولد اکسیژن) بود، پرداخت. در آوریل 1775 لاووازیه گزارشی تحت عنوان یادداشتی در باره طبیعت ماده ای که هنگام سوختن فلزات با آنها ترکیب میشود و سبب افزایش وزن تولید شده میشود، به آکادمی علوم فرانسه داد.

 

در واقع این کشف اکسیژن بود. لاووازیه نوشت که این نوع هوا را "پریستلی" و "شیل" و خودش تقریباٌ بطور همزمان کشف کردهاند. ابتدا وی آن را مناسبترین هوا برای تنفس نامید. ولی بعد نامش را هوای زندگی بخش یا توانبخش گذاشت. به این ترتیب ملاحظه میشود که لاووازیه با درکی که از طبیعت اکسیژن کرده بود، تا چه اندازه بر همزمانانش پیشی گرفت.

 

علت نامگذاری اکسیژن

 

در مرحله بعدی دانشمند مزبور به این نتیجه رسید که مناسبترین هوا برای تنفس یکی از مواد بنیانی در ساخت اسیدهاست، یعنی مهمترین قسمت همه اسیدهاست. بعدها معلوم شد که این اعتقاد اشتباه بوده است(وقتی اسیدهای بدون اکسیژن هالوژنه تهیه شدند). ولی در سال 1779 لاووازیه اندیشید که این خاصیت را در نام گاز کشف شده بگنجاند و از آن پس ، این عنصر را اکسیژن نامید که از کلمه یونانی اسید ساز گرفته شده است.

 

حق اکتشاف اکسیژن با کسیت؟

 

"انگلس" نوشته است: "پریستلی" و "شیل" بدون اینکه بدانند دست روی اکسیژن گذاشتهاند، آن را تهیه کردند و گر چه لاووازیه همان گونه که بعدها اعتراف کرده است اکسیژن را همزمان و مستقل از آن دو نفر تهیه نکرده بود، با توجه به این که آن دو نفر نمیدانستند چه چیزی را تهیه کرده اند لاووزایه را باید کاشف اکسیژن شناخت.

 

فعالیتهای سیاسی لاووازیه

 

از جمله خطراتی که که جان لاووازیه را به مخاطره انداخته بود و بیشتر جنبه سیاسی داشت، هنگام انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 یعنی در آن هنگام که انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد. لاووازیه رساله معروفی در باب اقتصاد سیاسی موسوم به "ثروتهای زیرزمینی فرانسه" به رشته تحریر درآورد. این کتاب یکی از مهمترین کتبی است که در مبحث اقتصاد نوشته شده است.

 

مرگ لاووازیه

 

سرانجام آنتوان لاووازیه در سال 1794 در دادگاه انقلابی به ریاست "ژان باتیست کوفن هال" به جرم خیانت به ملت همراه چند تن دیگر تسلیم تیغه گیوتین شد، در حالیکه 51 سال داشت. پس از مرگ لاووازیه ، "لاگرانژ" گفت:

 

"تنها یک لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یکصد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش بوجود آورد."

 

منبع: دانشنامه رشد

 

 

 

 

 

لینک به دیدگاه

7268073_126641867048.jpg

 

 

نام: اروین رودولف یورف آلکزاندر

 

نام فاميل: شرودینگر

 

 

زاد روز:12 اوت 1887

 

 

زادگاه: وین اتریش

 

 

افتخارات: جایزه نوبل فیزیک ، کشف مکانیک فیزیک و...

 

 

 

نام پدر: رودلف شرودینگر

 

 

درگذشت: 4 ژانویه 1961

 

 

آرامگاه: وین اتریش

 

 

شرح:

 

اروین رودولف یورف آلکزاندر شرودینگر در سال 1887به دنیا آمد فیزیک دان اتریشی و تنها پسر

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ودولف شرودینگر بود.او از جمله کسانی بود که در تئوری موج مشارکت داشت. او درسال 1906 وارد
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
انشگاه وین شد و در سال ۱۹۱۰ دکترایش را گرفت و پس از آن در جنگ جهانی اول حضور یافت. در سال۱۹۲۰ (میلادی) نظریه‌ای موسوم به مکانیک کوانتمی پای به عرصه نهاد و به‌وسیله اروین شرودینگر به مفیدترین شکلش به شیمی‎دانان عرضه شد. در سال ۱۹۲۱ به دانشگاه زوریخ رفت و در سال ۱۹۲۶ او اساسی‌ترین معادله غیر نسبیتی در مکانیک کوانتمی که برای توصیف تحول حالت یک ذره است با نام معادله شرودینگر به ثبت رساند و با کمک از اصل عدم قطعیت ها بزنبرگ مدل جدید اتمی را به نامابر الکترونی ارائه داد. او در سال 1933به همراه یل دیراک فیزیک دان انگلیسی به دلیل ایدهمکانیک موج برندهجایزه نوبل در فیزیک شد. در سال 1935 به همراه آلبرت انیشتین نظریه گربه شرودینگررا ارائه داد. در سال ۱۹۳۶ او به سمت رییس دانشگاه گراتس اتریش درآمد.در سال ۱۹۳۸ به دلیل ورود نازی ها به اتریش او اتریش را ترک کرد. او در سال۱۹۶۱ و پس از بازگشت به وین درگذشت.

 

 

دوران کودکی

اروین شروینگر تنها پسر رودولف شرودینگر و جئورجینا امیلا برندا بود.پدر او صاحب یک کارخانه پارچه در وین و پدربزرگ او یک پروفسور شیمی بود.

دوران جوانی و میانسالی

اروین در سال ۱۹۰۶ وارد دانشگاه وین شد و زیر دست استادش فردریچ هاسنوهری فیزیک آموخت و در سال ۱۹۱۰ با مدرک دکترا فارغ التحصیل شد. پس از آن او در جنگ جهانی اول به عنوان سرباز حضور داشت و پس از اتمام جنگ به وین بازگشت. در سال ۱۹۲۰ او به دانشگاه بنا دعوت شد و وینرا ترک کرد و در آنجا با دختری به نام آنمری برتال، دختر یک شیمیدان ازدواج کرد. در کریسمسسال ۱۹۲۱ او به وروتسلاو و سپس برای تدریس به دانشگاه زوریخ رفت.

 

فعالیت های علمی

در سال ۱۹۲۶ میلادی، شرودینگر بر مبنای رفتار دو گانه‌ی الکترون (موجی و ذره‌ای) و با تاکید بر رفتار موجی الکترون، محدود کردن الکترون به یک مدار دایره شکل را درست ندانست و از حضور الکترون در یک محیط سه بعدی سخن گفت. شرودینگر پس از انجام محاسبات پیچیده‌ی ریاضی، به این نتیجه رسید که همانطور که برای پیدا کردن یک جسم در فضا به سه عدد (طول، عرض و ارتفاع) نیاز داریم، برای پیدا کردن اوربیتال یک اتم هم به ۳ عدد کوانتمی نیاز داریم. در واقع شرودینگر با معرفی یک تابع موج (معادله دیفرانسیل) و حل انتگرال سه گانه آن به نتایجی دست یافت که پایه و اساس مدل کوانتومی شد. شرودینگر سه عدد کوانتومی را از روی معادلات دیفرانسیل و حساب انتگرال پیچیده‌ای به دست آورد. البته عدد کوانتومی چهارم (عدد کوانتومی مغناطیسی اسپینی)، بعداً توسط دیگران به دست آمد.

 

 

پ.ن : روحش شاد :icon_gol:

معادلات شرودینگر از جمله زیباترین و جذابترین معادلات شیمی کوانتومی هست من به شخصه با معادلات شرودینگر بیشتر از قبل عاشق شیمی شدم . معادلات و مسائل شرودینگر نگاهی بنیادین داره به مولکول و اتم .

امید است سرمایه گذاری بیشتری روی شیمی کوانتومی بشه :icon_gol:

لینک به دیدگاه

جابربين حيان معروف به صوفي يا کوفي ، کيمياگر ايراني بوده و در قرن نهم ميلادي ميزيسته و بنا به نظريه اکثريت قريب به اتفاق کيمياگران اسلامي ، وي سرآمد کيمياگران اسلامي قلمداد ميشود. شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نميشود و غربيها او را تحت عنوان «گبر» ميشناسند.ابن خلدون درباره جابر گفته است: جابربن حيان پيشواي تدوين کنندگان فن کيمياگري است.

جابربن حيان ، کتابي مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله ، تاليف کرده است. «برتلو» شيميدان فرانسوي که به «پدر شيمي سنتز» مشهور است، سخت تحت تاثير جابر واقع شده و ميگويد: «جابر در علم شيمي همان مقام و پايه را داشت که ارسطو در منطق.» جورج سارتون ميگويد: «جابر را بايد بزرگترين دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطي دانست.» اريک جان هوليمارد ، خاورشناس انگليسي که تخصص وافري در پژوهشهاي تاريخي درباره جابر دارد، چنين مينويسد:

جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصي والا و مهربان يافت؛ بطوري که نميتوانست از او جدا ولي بي نياز بماند. جابر ميکوشيد تا با راهنمايي استادش ، علم شيمي را از بند افسانه‌هاي کهن مکاتب اسکندريه برهاند و در اين کار تا اندازه‌اي به هدف خود رسيد. برخي از کتابهايي که جابر در زمينه شيمي نوشته عبارتند از : الزيبق ، کتاب نارالحجر ، خواص اکسيرالذهب ، الخواص ، الرياض و....

وي به آزمايش بسيار علاقمند بود. از اين رو ، مي توان گفت نخستين دانشمند اسلامي است که علم شيمي را بر پايه آزمايش بنا نهاد. جابر نخستين کسي است که اسيد سولفوريک يا گوگرد را از تکليس زاج سبز و حل گازهاي حاصل در آب بدست آورد و آن را زينت الزاح ناميد. جابر اسيد نيتريک يا جوهر شوره را نيز نخستين بار از تقطير آميزه‌اي از زاج سبز ، نيترات پتاسيم و زاج سفيد بدست آورد.

لینک به دیدگاه

زکرياي رازي به عنوان يکي از بزرگترين حکيمان مسلمان شناخته شده و غربيها او را به نام «رازس» ميشناسند. رازي در علم کيميا ، روش علمي محض را انتخاب کرده و بر خلاف روشهاي تمثيلي و متافيزيک ، به روشهاي علمي ارزش زيادي قائل شده. رازي موسس علم شيمي جديد و نخستين کسي است که «زيست شيمي» را پايه‌گذاري نموده است. دکتر «روسکا» شيميدان آلماني گفته است: «رازي براي اولين بار مکتب جديدي در علم کيميا بوجود آورده است که آن را مکتب علم شيمي تجربي و علمي مي توان ناميد.

مطلبي که قابل انکار نيست اينست که زکرياي رازي پدر علم شيمي بوده است.» کتابهاي او در زمينه کيميا در واقع اولين کتابهاي شيمي است. مهمترين اثر رازي در زمينه کيميا کتاب «سرالاسرار» است. ظاهرا رازي 24 کتاب يا رساله در علم کيميا نوشته که متاسفانه فقط معدودي از آنها بدست آمده و در کتابخانه‌هاي مشهور دنيا نگهداري ميشود. وي نخستين بار از تقطير شراب در قرع و انبيق ماده‌اي بدست آورد که آن را الکحل ناميد که بعدها به هر نوع ماده پودري شکل حتي به جوهر هم داده شد، از اين رو آن جوهر را جوهر شراب نيز ناميدند. گفته ميشود که رازي کربنات آمونيوم را از نشادر و همچنين کربنات سديم را تهيه کرده است.

لینک به دیدگاه

ابن سينا ملقب به شيخ الرئيس ، بزرگترين فيلسوف و دانشمند اسلامي و چهره‌اي بسيار موثر در ميدان علوم و فنون است. غربيها وي را به نام «اوسينيا» ميشناسند. ابن سينا ، رنجي براي کيمياگري و ساختن طلا نکشيد؛ زيرا او به استحاله باور نداشت و صريحا تبديل فلزات به يکديگر را ناممکن و غير عملي ميدانست.

ابو علي سينا از ادويه منفرد ، 785 قلم دارو را به ترتيب حروف ابجد نام برده و به ذکر ماهيت آنها پرداخته و خواص تاثير آن داروها را شرح داد. وي ضمن توصيف اين مواد ، آگاهيهاي جالبي در زمينه «شيمي کاني» به خوانندگان ميدهد و ميگويد از ترکيب گوگرد و جيوه مي توان شنگرف تهيه کرد. وي نخستين کسي است که خواص شيميايي الکل و اسيد سولفوريک را از نظر دارويي شرح داد.

لینک به دیدگاه

کاني شناس و دارو شناس جهان اسلام و يکي از بزرگترين دانشمندان اسلام است که با رياضيات ، نجوم ، فيزيک ، کاني شناسي ، دارو سازي و اغلب زبانهاي زنده زمان خود آشنايي داشته است. يکي از آثار مهم بيروني در شيمي کتاب الجواهر وي است که در بخشي از آن ، نتايج تجربي مربوطه به تعيين جرم حجمي امروزي آنها تفاوت خيلي کم دارد و يکي از کاربردهاي مهم وي به شمار ميرود که در علوم تجربي ، انقلابي بزرگ به وجود آورد. براي تعيين جرم اجسام ، ترازويي ابداع کرد.

بيروني همچنين در کتاب الجماهير (در شناسايي جوهرها) به معرفي مواد کاني به ويژه جواهرات گوناگون پرداخت. بيروني ، چگالي سنج را براي تعيين جرم حجمي کانيها به ويژه جوهرها و فلزها نوآوري کرد که در آزمايشگاه امروزي کاربرد دارد.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...