azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۱ در این قسمت دستگاههای مورد استفاده در تشخیص عناصر موجود در ترکیبات شیمیایی و شناسایی ترکیبات در شیمی معرفی میگردد. که با طیف سنج جرمی شروع میکنم اصول طیف سنجی جرمی ، جلوتر از هر یک از تکنیک های دستگاهی دیگر ، بنا نهاده شده است. تاریخ پایه گذاری اصول اساسی آن به سال 1898 بر میگردد. در سال 1911 ، "تامسون" برای تشریح وجود نئون-22 در نمونهای از نئون-20 از طیف جرمی استفاده نمود و ثابت کرد که عناصر میتوانند ایزوتوپ داشته باشند. تا جایی که میدانیم، قدیمی ترین طیف سنج جرمی در سال 1918 ساخته شد. اصول طیف سنجی جرمی به بیان ساده ، طیف سنج جرمی سه عمل اساسی را انجام میدهد: 1) مولکول ها توسط جریاناتی از الکترون های پرانرژی بمباران شده و بعضی از مولکول ها به یون های مربوطه تبدیل میگردند. سپس یون ها در یک میدان الکتریکی شتاب داده میشوند. ٢) یون های شتاب داده شده بسته به نسبت بار/جرم آن ها در یک میدان مغناطیسی یا الکتریکی جدا میگردند. ٣) یون های دارای نسبت بار/جرم مشخص و معین توسط بخشی از دستگاه که در اثر برخورد یون ها به آن ، قادر به شمارش آن ها است، آشکار میگردند. نتایج داده شده خروجی توسط آشکار کننده، بزرگ می شوند. علامت یا نقشی که از ثبات حاصل میگردد یک طیف جرمی است، نموداری از تعداد ذرات آشکار شده بر حسب تابعی از نسبت بار/جرم. چند روش یونیزاسیون در طیفسنجی جرمی عمده روش های مورد استفاده در طیف سنجیجرمی برپایه یونیزاسیون عبارتند از: 1. یونیزاسیون الکترونی 2. یونیزاسیون شیمیایی 3. electrospray 4. یونیزاسیون سریع در بمبارانهای اتمی 5. یونیزاسیون لیزری به کمک ماتریس همچنین طیفسنجی جرمی با روش تجزیهکننده جرمی نیز طبقهبندی میشود: بخش مغناطیسی، تجزیهکننده جرمی چهارقطبی، تله یون چهارقطبی، زمان پرواز، تبدیل فوریه، تشدید سیکلوترون یون و ... تعیین وزن مولکولی هنگامی که پروتونی از الکترون های پُر انرژی به جریانی از مولکول های نمونه برخورد کند، یونیزاسیون مولکول ها رخ میدهد. یون های حاصله که یون های مولکولی خوانده میشوند، شتاب پیدا کرده و از میان یک میدان مغناطیسی عبور کرده و آشکار میگردند. اگر حداقل طول عمر این یون های مولکولی 10-5 ثانیه باشد، آن ها بدون شکست و تبدیل شدن به قطعات کوچک تر به آشکار کننده میرسند. حال چیزی که باقی میماند، مشاهده نسبت m/e یون مولکولی بوده که از روی آن ، بتوان وزن مولکولی نمونه را تعیین کرد. اول باید دانست که مقدار جرم هر یون شتاب داده شده در یک طیف سنج جرمی ، جرم حقیقی آن است و نه وزن مولکولی آن که اوزان اتمی شیمیایی را به کار میبرد. مقیاس شیمیایی اوزان اتمی بر پایه میانگین اوزان تمامی ایزتوپ های یک عنصر است. طیف سنج جرمی ، توانایی تشخیص جرم ذرات حامل معمول ترین ایزوتوپ های عناصر و ذرات حاصل ایزوتوپ های سنگینتر را دارد. در نتیجه، اجرامی که برای یون های مولکولی مشاهده میشوند، اجرام مولکول هایی هستند که در آن ها هر اتم بهصورت معمول ترین (فراوانترین) ایزوتوپ خود وجود دارد. دوم اینکه ممکن است مولکول هایی که توسط الکترون ها بمباران میشوند، شکسته شده و به قطعات یونی تبدیل گردند. در اثر این جزء به جزء شدن ، طیف های جرمی پیچیده شده و قله های موجود در نسبت های m/e گوناگونی ظاهر میشوند. باید کاملا دقیق و مطمئن بود که قله مشکوک واقعا قله یون مولکولی است و نه مربوط به قطعه یونی. این مساله ، به خصوص هنگامی بحرانی می شود که درصد فراوانی یون مولکولی کم باشد، همان گونه که در یون های مولکولی نسبتا ناپایدار که به سادگی جزء به جزء میشوند، اتفاق میافتد. مهم ترین مساله که باید بررسی کرد، بررسی دقیق اجرام یون های آشکار شده در طیف جرمی می باشد. این مقدار آن قدر اهمیت دارد مه خطای یک واحد جرمی، تعیین ساختمان جسم را غیر ممکن میسازد. 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ طیف سنجی جذب اتمی (AAS) یک روش اسپکتروسکوپی برای اندازه گیری کمی عناصر شیمیایی با استفاده از جذب اشعه نوری (نور) توسط اتم در حالت گازی است. در شیمی تجزیه این تکنیک برای تعیین غلظت یک عنصر خاص در یک نمونه مورد استفاده قرار می گیرد. AAS می تواند برای تعیین مقدار کمی بیش از ۷۰ نوع از عناصر مختلف مورد استفاده قرار گیرد. البته حد تشخیص برای همه ان ۷۰ عنصر مناسب نیست مثلا اگرچه اندازه گیری اورانیم در نرم افزار دستگاه جذب اتمی وارد شدهاست اما کمترین غلظتی که میتوان اندازه گیری کرد در حدود ۵oo ppm است که مقدار بزرگی است. لذااین روش دستگاهی را میتوان برای اندازه گیری حدود ۳۰عنصر با حد تشخیص مناسب (زیر ۱ ppm) بکار برد. اساس روش : اساس این تکنیک ، استفاده از دستگاه جذب برای ارزیابی غلظت آنالیت در نمونه است.لذا نیازمند رابطه ای بین میزان نور جذب شده توسط نمونه و غلضت نمونه هستیم که همان قانون بیر لامبرت است . به طور خلاصه الکترون های اتم ها با جذب طول موج مشخصی (انرژی) می توانند به سطوح بالاتر انرژی بروند و برای مدت کوتاهی به حالت برانگیخته در بایند.میدانیم که این مقدار انرژی جذب شده برای هر اتم با اتم دیگر متفاوت است . به زبان دیگر هر عنصری فقط به یک طول موج مشخص پاسخ میدهد.باریک بودن پرتو نور در این روش موجب می شود تا انرژی خاصی تولید شود و این روش بسیار دقیق و انتخاب پذیر باشد . هنگامی که اتم برانگیخته به حالت پایه برمیگردد طول موج مشخصی از خود ساطع می کند با اندازه گیری میزان جذب نمونه و رسم منحنی کالیبراسیون و قانون بیر لامبرت پی به میزان مجهول در نمونه می بریم . آشنایی با دستگاه این دستگاه دارای ۵ قسمت اساسی است: ۱.منبع تابش ۲.اتم ساز ۳.مونوکروماتور ۴.دتکتور ۵.ثبات منبع تابش از مهمترین خصوصیاتش توانایی تولید باریکه ای از تابش با توان کافی و پایدار است . منابع در این روش باید خطی باشند مثل هالو کاتد لامپ ها hollow cathode lamps [h=2]موارد کاربرد[/h] آنالیز ناخالصیهای ناچیز در آلیاژها و معرفهای مورد استفاده در پروسه تولید. آنالیزهای مربوط به آب آنالیز نمونههای تهیه شده در تماس مستقیم با هوا. آنالیز مستقیم جامداتی چون سنگ معدنها و فلزات. [h=2]نمونهها[/h] دستگاه جذب اتمی برای اندازه گیری فلزات استفاده میشود و نمونههای که به دستگاه خورانده میشود باید به حالت محلول وجود داشته باشد (مگر برای کارهای تحقیقاتی خاصی که نمونه را میتوان بصورت جامد نیز آنالیز کرد که البته تجهزات مورد نیار تجاری نشدهاست). لذا قبل از اندازه گیری فلزات در هر نمونهای، باید آن نمونه را بصورت محلول در آورد. لذا با انجام مرحله انحلال و هضم نمونهها، محدودیتی در نوع نمونه وجود ندارد: آب، خاک، مواد غذایی، آلیاژها، سنگ معدن، پلاستیک و.... [h=2]محدودیتها[/h] حوزه تشخیص از حدود قسمت در بیلیون تا قسمت در میلیون میباشد. توانائی آنالیز مستقیم (بدون واسطه) گازهای نجیب، هالوژنها ، گوگرد، کربن یا نیتروژن را ندارد. حساسیت آن در حد مورد اکسیدهای دیرگداز یا عناصر موجود در کربیدها نسبت به روشطیف سنجی از طریق نشر پلاسمایی اتمی ضعیف میباشد. اساساً یک روش تک جزئی (تک منظوره) میباشد. [h=2]زمان پیشبینی شده برای آنالیز[/h] این زمان بسیار متغیر بوده و به نوع تکنیک و اتمایزر مورد استفاده بستگی دارد. برای تجزیه (جدایش) نمونه ممکن است حدود ۴-۸ ساعت یا زمان کمتری در حدود ۵ دقیقه صرف شود. زمان اصلی آنالیز از حدود ۱ دقیقه (در نوع شعلهای) تا حدود چندین دقیقه (در نوع کورهای) متغیراست. 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ طیف سنجی رامان مطالعه نوعی از برهمکنش بین نور و ماده است که در آن نور دچار پراکندگی غیرالاستیک می شود. در آزمایشهای طیف سنجی رامان، فوتونهای تک طول موج ( در ناحیه ی مرئی، نور تکفام گفته می شود) روی نمونه متمرکز می شود و عموما لیزر به عنوان چشمه تکفام شدت بالا بکار می رود. فوتونها با مولکول ها برهمکنش می کنند و بازتابیده، جذب یا پراکنده می شوند. طیف سنجی رامان فوتونهای پراکنده شده را مطالعه می کند. غالبا فوتونهایی که با مولکولها برهمکنش می کنند، به طور الاستیک پراکنده می شوند. این نوع پراکندگی، پراکندگی ریلی گفته می شود و فوتونهای پراکنده شده همان طول موج نور فرودی را دارند. اما تقریبا از هر یک میلیون فوتون، یک فوتون به طور غیرالاستیک پراکنده می شود. در پراکندگی رامان، فوتون فرودی با ماده برهمکنش می کند و طول موج آن به سمت طول موج های بیشتر یا کمتر شیفت می یابد. شیفت به طول موجهای بیشتر غالب است و این پراکندگی را رامان استوکس می گویند. اتفاقی که در اینجا می افتد آن است که فوتون با ابر الکترونی پیوندهای گروههای عاملی برهمکنش می کند و الکترون را به یک حالت مجازی برانگیخته می کند. سپس الکترون از حالت مجازی به یک حالت ارتعاشی یا چرخشی برانگیخته واهلش می یابد. این باعث می شود که فوتون مقداری از انرژی خود را از دست بدهد و به صورت پراکندگی رامان استوکس آشکارسازی شود. انرژی از دست داده شده ارتباط مستقیمی با گروه عاملی، ساختار مولکولی متصل به آن، نوع اتمهای مولکول و محیط آن دارد. طیفهای رامان هر مولکول، منحصر به فرد است. از این رو می توان از آن مانند "اثر انگشت" در تشخیص ترکیبات مولکولی روی یک سطح، درون یک مایع یا در هوا استفاده کرد. [h=2]تئوری طیف سنجی رامان[/h]یکی از روش ها متداول بیناب نگاری، طیف سنجی رامان است که مدهای چرخشی، ارتعاشی، ودیگر مدهای فرکانسی کوتاه در یک سیستم را مطالعه می کند. در جریان این طیف سنجی نور تکفام دچار پراکندگی غیرالاستیک یا همان پراکندگی رامان می شود و غالبا از لیزر های مرئی، فروسرخ و فرابنفش برای تحریک استفاده می شود. نور لیزر با جنبش های مولکولی، فونون ها و دیگر تحریک پذیرها برهمکنش کرده و در اثر این برهمکنش فوتون های بازتابیده دارای تغییر فرکانس به طول موج های بالاتر و پایین تر هستند. البته باید توجه داشت کسر قابل توجهی از فوتون ها بدون تغییر طول موج از سطح نمونه بازتابیده می شوند. تغییر فرکانس در این پدیده حاوی اطلاعات بسیار مهمی از جنبش های مولکولی در سیستم است. می توان عنوان نمود که در طیف سنجی رامان، شدت و طول موج نور پراکنده شده نور ليزری که با يک نمونه در وضعيت گاز، مايع، جامد و يا پلاسما تعامل می نمايد را اندازه گيری می نمايد. به بيانی ديگر سيگنال رامان از تعامل نور (فوتون ها) با نوسانات فونون ها در يک نمونه مورد مطالعه، سرچشمه می گيرند. بررسی و تجزيه وتحليل اطلاعات بدست آمده در طیف سنجی رامان منجر به تعيين ساختار، اندازه گيری کيفی و در مواردی کمی و همچنين مطالعه اثرات بسياری از پارامترهای مختلف فيزيکی از قبيل دما، فشار، تنش، کرنش و ... بر نوسانات بين اتمی و بين مولکولی (فونون ها) می گردد. برای مثال طيف های رامان بلورها شامل نوارهای طيفی می باشد که مرتبط به ارتعاشات داخل ياخته واحد (مدهای داخلی) و ارتعاشات شبکه (مدهای شبکه) می باشد. ممکن است تعداد معينی اتم زمانيکه کنار يکديگر قرار می گيرند منجر به يک ساختار خاص گردند که دارای تقارن معينی می باشند. همان مجموعه اتمی می توانند در شرايط مختلف فيزيکی دارای تقارن متفاوتی باشند. در دو وضعيت فوق بلور منجر به طيف های رامان متفاوت می گردد. لذا هر گونه تغييری در فاصله بين اتمی و يا بين مولکولی و همچنين محيط بين آنها از قبيل تغيير و جايگزينی اتمها منجر به جابجایی در فرکانس های رامان می گردد. غالبا نور لیزر به نمونه برخورد می کند و نور بازتابیده از سطح نمونه بوسیله یک لنز جمع شده و بوسیله فیبری به آشکارساز مربوطه منتقل می شود. طول موج های نزدیک به طول موج لیزر که ناشی از برهمکنش الاستیک ( پراکندگی ریلی ) از سطح نمونه هستند بوسیله یک ***** جذب می شوند و پرتوهای بازتابیده شده ای که دارای تغییر فرکانسی هستند، عبور می کنند و به آشکارساز می رسند. طول موج هایی که دارای تغییر فرکانسی(طول موجی) هستند برای ما حائز اهمیتند که همان سیگنال های رامان محسوب می شوند. سطح مقطع پراکندگی رامان بسیار کوچک است و سخت ترین مرحله در این روش جدا کردن پرتوهای الاستیک ریلی از پرتوهای تغییر یافته فرکانسی رامان است. در گذشته از توری های هولوگرافیک برای جدا کردن این دو سیگنال استفاده می شد اما امروزه فوتومولتی پلایر ها بعد از نسل توری ها مورد استفاده قرار می گیرند. همچنیینCCD ها و اسپکترومترهای زرنی ترنر نیز به همراه یک ***** متناسب ترکیب مناسبی برای چیدمان رامان هستند. [h=2]تاریخچه[/h]پراکندگی ناکشسان نور توسط آدولف اسمکال در سال 1921 پیش بینی شده بودولی این پدیده در سال 1928 مشاهده شد.یکی از کاشفان این پدیده را اثر رامان به نام دانشمند هندی سر رامان که این اثر را با استفاده از نور خورشید مشاهده کرده بود به نام او نامیدند که در سال 1930 برای این کشف وی توانست نوبل فیزیک را دریافت کند. جمع بندی و چارچوب بندی این اثر فیزیکی توسط فیزیکدان جورج پلاکزیک چکوسلوواک بیسن سال های 1930 تا 1934 توسعه و کامل نمود.در حال حاضر به عنوان منبع از لیزر استفاده می شود. رنگ آبی آسمان سیاره ما ناشی از پراکندگی نور خورشید از مولکول های گازی موجود در جو می باشد. در این موقعیت پرسیدن این سوال که چه کسی برای اولین بار این پراکندگی را مشاهده کرد، امری بیهوده است. افرادی مانند لئوناردو داوینچی در قرن 15 میلادی و نیوتن درقرن 17 میلادی و کلوزیوس در قرن 19 میلادی سعی کردند که چرایی آبی بودن رنگ آسمان را توجیه کنند، گرچه غالب تئوری های آنان اشتباه بود . برای اولین بار در آزمایشگاه تیندال تاسیس 1986، توسط آقای ریلی در سال 1899 میلادی تئوری بیان شد که توانست پراکندگی نور را توجیه کند. این تئوری پراکندگی پاسخی بود به چرایی آبی بودن رنگ آسمان سیاره ما. پدیده رنگین کمان نیز گواه بزرگتری برای رنگی بودن نورهای بازتابیده و پراکنده شده در آسمان بود که پیدا کردن راه حل منطقی این سوال که چرا رنگ آسمان آبی است را پیچیده تر و دشوارتر می کرد. بسیاری از دانشمندان تلاش های زیادی برای پاسخگویی این سوال کردند تا اینکه مولوکوفسکی توانست در سال 1908 میلادی بهترین توجیه را به جامعه علمی ارائه دهد. این دانشمند مبنای توجه خود را بر افزایش قابل ملاحظه چگالی شدت در هنگام پراکندگی نور و تغییر فاز نور در هنگام شکست آن قرار داد. در سال بعد انیشتین ، در سال 1980 میلادی نشان داد که چگونه می توان این تغیرات را در متغیر های ترمودینامیکی و همچنین شدت نور در زمان شکست را می توان دقیقا اندازه گیری کرد. آقایان زرنیک و ارنشتاین برای پراکندگی نور رابطه ی بدست آمده توسط انیشتین را در نقطه شکست تایید کردند و به بیان دیگری تئوری پراکندگی نور حاصل از تغیرات شدت در نقطه شکست در اوایل قرن 20 میلادی به خوبی منسجم شد. بسیاری از اطلاعات خام تئوری مشاهده شده در آن زمان به کار گرفته شد تا با موفقیت این پدیده فیزیکی را توجیه کنند ، همچنین دراین میان، این اطلاعات توانست مقدار عدد آواگادرو را در نور پراکنده شده در گازها بادقت مشخص کند.مطالعات پراکندگی نور در کشور هایی مانند روسیه ، فرانسه ،هند و ایالات متحده آمریکا و آلمان به طور جدی دنبال می شد. در آوایل قرن 20 میلادی افرادی مانند رامان و کریشنان در هند و آقایان لندزبرگ و مندل در روسیه و کابانز و دائور در فرانسه پیشرو این زمینه بودند. این سه گروه در حال بررسی تغیر فرکانس نور پراکنده شده در شرایط مختلف فیزیکی بودند که دو گروه هندی و روسی مطالبی را مشاهده کردند که برنامه یا هدفی برای مشاهده آن نداشتند این یافته ها توسط این دو گروه مبنای تئوری مورد نظر ما می باشد. آقایان لندربرگ و مندل اشتام پراکندگی نور را در کوارتز و چند کریستال دیگر مورد بررسی قرار دادند تا نور های بازتابیده که دچار تغییر فرکانس شده اند را بیابند. در همان زمان آقای رامان و کریشنان در کلکته هند هزاران کیلومتر دور تر از دانشمندان روسی در حال بررسی تغیرات نور در اثر کامپتون بودند. آنها با چاپ سه مقاله در سال 1928 میلادی در این زمینه این اثر را به نام خود ثبت و شامل دریافت جایزه نوبل بخاطر کشفشان شدند این در حالی بود که گزارش آقایان رامان و کریشنان اندکی زودتر از گزارش دانشمندان روسی بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام امروزه مطالعات بر روی پراکندگی نور در زمینه تجربی و تئوری به هزاران شاخه منتهی می شود و چند هزار دانشمند و محقق به طور جدی بر روی این مساله در حال تحقیق و کاوش هستند. نمودار هایی موجودند که بیان کننده حجم بالای مطالعات و تعداد کثیر مقالات چاپ شده در مورد این کشف درباره نور می باشند. [h=2]کاربردها[/h]تکنیک رامان در حوزه های متنوعی کاربرد دارد و استفاده از آن در پزشکی، داروسازی،علوم تغذیه، علوم دفاعی و صنعت رشدی چشمگیر پیدا کرده است. با توجه به رویدادهای جهانی اخیر به ایجاد تکنیکهای آشکارسازی سریع خطرات بیولوژیکی برای ارتش و امنیت ملی توجه عمده ای می شود و در این میان طیف سنجی رامان به دلیل اینکه اطلاعات دقیق و سریعی از ترکیب مولکولی مواد زیستی را به روشی غیر مخرب فراهم می کند، مورد توجه است. در حال حاضر تکنیک رامان جهت تشخیص مواد منفجره، عوامل جنگهای شیمیایی و باکتریایی و مواد شیمیایی خطرناک به کار می رود.تکنیک رامان همچنین می تواند نمونه ها را به روش غیرتماسی و غیر مخرب از میان مواد بسته بندی شفاف یا نیمه شفاف بررسی کند. بنابرین موادی مانند داروها و مواد مخدر را می توان از میان کیسه پلاستیکی حاوی آن تحلیل کرد و به این ترتیب امکان آسیب مدارک و شواهد جنایی یا آلوده شدن آنها اجتناب می شود. می توان پروب طیف سنجی رامان مجهز به فیبر نوری را به گونه ای طراحی کرد که نیترات، نیتریت و هیدروکسید در مخازن حاوی پسماندهای رادیواکتیو را اندازه گیری کرد. این سه ماده شیمیایی برای نمایش و کنترل خوردگی مخزن بکار می روند. به این ترتیب نیازی به برداشت فیزیکی نمونه مواد درون مخزن و خطرات حمل آن به یک آزمایشگاه ثابت جهت تحلیل مواد نمی باشد. دقت آشکارسازی رامان به عوامل مختلفی از جمله طول موج لیزری به کار رفته و ماده خاص بستگی دارد. دقت آشکارسازی این تکنیک از چند ppm تا ppb می تواند باشد. یک بحث کلیدی در حوزه با تحول سریع میکروالکترونیک، کنترل کیفیت در زمان فرآیندهای آماده سازی است. مشکل اساسی که باید برطرف کرد، گسیختگی در اثر کرنش است که به دلیل عدم تطابق شبکه مواد مختلف، اختلاف در ضرایب انبساط گرمایی و ... به وجود می آید. قابلیت رامان در نمایش تنش و پارامترهای دیگر مانند دمای سطح/قطعه آن را به عنوان ابزاری موثر در ساخت قطعات نیمرسانا مطرح می کند.همچنین توانایی این تکنیک در فراهم آوردن تصاویری دقیق از سلولها، امکان تحلیل و مقایسه بین بافتهای سالم و بیمار را ممکن می سازد که به ویژه در مطالعه سرطان مهم است. [h=3]کاربرد رامان در آشکارسازی DNA با اسپکتروسکوپی رامان[/h]محققان دانشگاه Strathclyd انگلیس توانستند با اسپکتروسکوپی رامان رشتههای DNA جفت شده و جدا شده را با اتصال آنها به نانوذرات نقره مشاهده کنند.SERRS (تفرق رزونانسی سطحی تقویت شدة رامان) با اندازهگیری اختلاف انرژی نور متفرق شده از نور تابیده شده، نوعی طیف لرزشی از یک ملکول بهدست میدهد. شدت تفرق با جذب ملکولهای هدف به درون سطح فلزی ناهموار -مانند نانوذرات نقره و یا طلا- افزایش مییابد. اگرنانوذرات متراکم شده و مولکول جذب شده دارای یک کروموفور با گذار الکترونیکی منطبق با طول موج برانگیختگی باشد، نتایج بهتری بدست خواهد آمد. تامسون عضو این تیم تحقیقاتی میگوید:«ما میخواستیم بدانیم آیا DNA نشاندار شدة رنگی میتواند برای جمع کردن انتخابی نانوذرات نقره بهکار رود و آیا عکسالعملی در برابر SERRS میدهد؟». تیم تحقیقاتی فوق، دو گروه نانوذرات نقره را با یک نوع رنگ پوشش دادند و سپس یک رشته کوتاه DNA را به هر گروه متصل کردند. رشتههای DNA در هر دو گروه نانوذرات نقره با یکدیگر مکمل نشدند. سپس رشتهای از DNA نشاندار را که مکمل یکی از رشتههای DNA موجود در دو گروه نانوذرات بود وارد کردند DNA نشاندار به رشته DNA در هر دو گروه از نانوذرات چسبید. آنالیز SERRS، افزایشی چشمگیر را در تراکم و شدت طیف رنگی نشان داد. گرم کردن محلول موجب جدا شدن رشتههای DNA از خوشههای نانوذرات میشود و سیگنالهای SERRS را محو میکند. این نتایج نشان می دهد که SERRS میتواند برای مطالعه برهمکنش مولکولی استفاده شود. دکتر گراهام رهبر این تیم تحقیقاتی میگوید: «گرچه ما فقط از هیبریدسازی DNA استفاده کردیم ولی این روش کاربردهای دیگری در سایر مولکولهای زیستی مانند برهمکنشهای پروتئین-پروتئین نیز دارد». البته گودایسر از دانشگاه منچستر انگلیس که از تکنیکهای اسپکتروسکوپی برای آنالیز ملکولهای زیستی استفاده میکند، در این زمینه احتیاط بیشتری دارد و میگوید اساسا SERRS برای تصویربرداری از سلولها بهتازگی به واقعیت پیوسته است. او معتقد است در میکرواسپکتروسکوپی رامان اخیر، زمان مورد نیاز برای بدست آوردن هر طیف، محدودیت ایجاد میکند. هرچند توانایی افزایش سیگنال موجب میشود تا تصاویر، سریعتر دریافت شود. البته آنچه که لازم است، تولید ابزاری قوی و تجدیدپذیر، برای پوشش دادن سلولها و بافتها با نانوذرات نقره و یا طلاست. 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ [h=1]دید کلیطیف سنجی رزونانس مغناطیسی هستهای به نسبت سایر روشهای طیف سنجی روش نوینی است که برای شناسایی مواد ، تشخیص نوع مولکولها ، تعیین جرم مولکولی و همینطور فرمول مولکولی به کار میرود. با دستگاههای مورد استفاده این روش آشنا میشویم. دستگاه موج پیوسته (CW)[/h][h=1][/h][h=1]نمونه را در حلالی که فاقد پروتون باشد (معمولا CCl4) حل کرده و مقدار کمی TMS بهعنوان شاهد داخلی به آن اضافه مینماییم. سلول نمونه ، یک لوله شیشهای استوانه ای شکل است که در فضای ما بین دو قطب مغناطیس قرار میگیرد. نشانه اطمینان از این که تمام قسمتهای محلول میدان مغناطیسی نسبتا یکنواختی را احساس میکنند، چرخش نمونه حول محور خود است. در فضای میانی مغناطیس ، یک سیمپیچ قرار دارد که به مولد فرکانس رادیو MHz(RF)60 متصل است. این سیمپیچ ، انرژی مورد لزوم برای تغییر جهت اسپین پروتونها را فراهم میسازد. سیمپیچ آشکار کننده عمود بر سیمپیچ RF است. اگر جذب انرژی صورت نگیرد، سیمپیچ آشکار کننده هیچ گونه انرژی خروجی از سیم پیچ RF را دریافت نخواهد کرد. هنگامی که نمونه ، انرژی جذب نماید، جهتگیری مجدد اسپینها تولید یک سیگنال فرکانس رادیو در صفحه سیمپیچ آشکار کرده و دستگاه آن را بهصورت یک سیگنال رزونانس یا قله نمایش میدهد. در قدرت میدان ثابت ، انواع گوناگون پروتونها در یک مولکول با سرعتهای متفاوتی حرکت تقدیمی میکنند. برای به رزونانس در آوردن پروتونهای گوناگون یک مولکول ، طیف سنج NMR به جای تغییر فرکانس RF ، سیگنال آن را ثابت نگاهداشته و قدرت میدان مغناطیسی را تغییر میدهد. با افزایش قدرت میدان مغناطیسی ، فرکانس حرکت تقدیمی تمامی پروتونها نیز فزونی مییابد. هنگامی که فرکانس حرکت تقدیمی یک نوع پروتون MHZ60 برسد، آن دارای رزونانس خواهد بود. مغناطیس دستگاه در واقع یک وسیله دو قسمتی است. یک مغناطیس اصلی با قدرت 1,14 تسلا وجود دارد که بوسیله قطبین الکترومغناطیسی پوشانده شده است و با تغییر جریان از طریق قطبین میتوان قدرت میدان اصلی را تا میزان ppm20 افزایش داد. با تغییر میدان بدین طریق میتوان پروتونهای گوناگون نمونه را به رزونانس در آورد. در حالیکه قلم بر روی کاغذ حرکت میکند، قدرت میدان نیز مرتبا افزایش می یابد. وقتی که قلم از چپ به راست به حرکت در میآید، قدرت میدان افزایش مییابد. هر گاه پروتونی که محیط شیمیایی آن فرق میکند، به رزونانس در آید، آن پروتون بهصورت یک قله بر روی کاغذ ثبت میگردد. قله ای که در 0=δ ظاهر میگردد، مربوط به ترکیب شاهد داخلی (TMS) است. چون پروتونهایی که شدیدا پوشیده شدهاند، با سرعت کمتری نسبت به پروتونهایی ناپوشیده میچرخند، بنابراین ضروری است که میدان را افزایش داده تا آنها را در MHz 60 به چرخش محوری واداشت. پس پروتونهای شدیدا پوشیده ( شدیدا محافظت شده از طرف الکترونها ) در طرف راست کاغذ و پروتونهای کمپوشیده یا ناپوشیده در طرف چپ کاغذ ظاهر میشوند. ناحیه چپ کاغذ را گاهی میدان پایین (یا میدان ضعیف) و ناحیه راست آن را میدان بالا (یا میدان قوی) مینامند. تغییر میدان مغناطیسی در طیف سنج به مثابه تغییر فرکانس RF بوده و افزایش قدرت میدان مغناطیسی به میزان ppm1 کاهشی به میزان ppm1 را در فرکانس RF در برخواهد داشت. بنابراین ، فقط مساله طرح دستگاه است که قدرت میدان به جای فرکانس RF تغییر کند. دستگاههایی که میدان مغناطیسی را به شیوه ای پیوسته تغییر میدهند (یعنی از انتهای میدان پایین تا انتهای میدان بالا را پیمایش میکنند)، دستگاههای موج پیوسته (CW) خوانده میشوند. چون تغییر مکانهای قلل در این طیف از اختلاف فرکانسی با TMS محاسبه میگردند، لذا این نوع طیف ، طیف قلمرو فرکانس گفته میشود. [h=2]ویژگی طیف CW[/h]یک ویژگی بارز باعث تشخیص یک طیف CW میگردد و آن ، این است که قلل حاصل از یک دستگاه CW دارای زنگ زدن هستند، یعنی ، یک سری از نوسانات در حال کاهش که پس از پیمایش دستگاه از روی قله پدید میآید. پدیده زنگ زدن بدیل دلیل اتفاق میافتد که هستههای برانگیخته شده فرصت آسایش و بازگشت به حالت تعادلی خود را پیش از آنکه میدان (و قلم) دستگاه به موقعیت جدید برود، ندارند. دستههای برانگیخته شده دارای سرعت آسایش آهستهتری از سرعت پویش هستند. در نتیجه آنها در حال نشر یک سیگنال نوسان کننده سریعا در حال زوال بوده که بهصورت الگوی زنگ زدن در حال ثبت هستند. الگوی زنگ زدن پدیده مطلوبی در دستگاه CW است و برای نشان دادن تنظیم خوب همگنی میدان از آن استفاده میشود. هنگامی که قله به صورت یک تک شاخه باشد، این الگو به خوبی قابل مشاهده است. دستگاه تبدیل فوریه تپشیدستگاه NMR نوع CW ، بر اساس تهییج گونه به گونه هستههای ایزوتوپ مورد مطالعه کار میکند. در موردهسته های 1H ، هر نوع از پروتون ( فنیل ، وینیل ، متیل و... ) بطور مجزا تهییج گشته و قله رزونانسی آن به گونه ای مستقل از دیگران مشاهده و ثبت میگردد. همین طور در حال پیمایش (روبش) ، ما ابتدا به اولین نوع از هیدروژن و سپس به دیگری نگاه میکنیم و آنقدر روبش را ادامه میدهیم تا تمامی انواع هیدروژنها به رزونانس در آیند. راه دیگر که در دستگاههای جدیدتر و پیشرفتهتر معمول است، استفاده از یک انفجار انرژی قدرتمند ولی کوتاه به نام تپ است که کلیه هستههای مغناطیسی در مولکول را بطور همزمان تهییج میکند. برای نمونه ، در یک مولکول آلیتمامی هستههای 1H در یک زمان به رزونانس در میآیند. دستگاهی با میدان مغناطیسی T1/2 از انفجار کوتاهی (μsec10-1) از انرژی MHZ90 برای دستیابی به چنین عملی بهره میبرد. منبع مولد انرژی بسیار سریع روشن و خاموش میشود و تپی را تولید میکند. بر طبق اصل عدم قطعیت هایزنبرگ ، با اینکه فرکانس نوسان کننده مولد این تپ MHZ90 است، ولی اگر درازای زمان تپ بسیار کوتاه باشد، آنگاه محتوای فرکانسی تپ غیرقطعی خواهد بود، چرا که نوسان کننده به اندازه کافی روشن نیست تا یک فرکانس اصلی را بنا نهد. در نتیجه ، این تپ در بردارنده محدوده ای از فرکانسهاست که مرکز آن ، حدود فرکانس اصلی است. این محدوده از فرکانسها به اندازه کافی بزرگ خواهد بود تا تمامی انواه هیدروژنها در مولکول را با این تک انفجار انرژی یکجا برانگیخته کند. وقتی تپ متوقف گردد، در آن صورت هستههای تهییج شده شروع به از دست دادن انرژی تهییجی خود میکنند و به حالت اسپینی اولیه خود باز میگردند (آسایش میکنند). آنگاه که هسته برانگیخته شده آسایش میکند، شروع به تابش اشعه الکترومغناطیس مینماید. چون مولکول حاوی هستههای مختلف بسیاری است، لذا فرکانسهای گوناگون بسیاری از اشعه الکترومغناطیسی بطور همزمان تابش خواهند نمود. این تابش را سیگنال زوال القای آزاد (FID) مینامند. به یاد آورید همان گونه که در نهایت تمامی هستهها انرژی تهییجی خود را از دست میدهند، شدت FID نیز با گذشت زمان اضمحلال مییابد. FID ، ترکیبی انطباق یافته از تمامی فرکانسهای تابش شده است و میتوان بسیار پیچیده باشد. ما عموما فرکانسهای منفرد مربوط به هستههای گوناگون را با استفاده از یک رایانه و یک روش ریاضی به نام آنالیز تبدیل فوریه (FT) بدست میآوریم. [/h] 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ كروماتوگرافی روشي است براي تشخیص و جدا سازی و اندازه گيري مواد HPLC يعني كروماتوگرافي مايع با فشار زياد يا كروماتوگرافی مايع با كاركرد عالي است. HPLC از دو فاز ثابت و متحرك تشكيل شده است. كه فاز ثابت جامد و فاز متحرك مايع است. اجزاء و قسمتهاي مختلف دستگاه HPLC 1- مخازن محلول : كه در آنها فاز متحرك و يا محلول هاي شستشو دهنده ستون ريخته شده است. 2- موتور يا پمپ: چون ستونها نسبتا طويل و اندازه ذرات كم است. به اين جهت قابليت نفوذ كم مي شود و براي اين كه محلول جريان داشته باشد بايد فشار وجود داشته باشد. براي ايجاد فشار از پمپ ها استفاده مي كنيم. پمپ فشاري حدود psi 4500 مي تواند ايجاد كند و بايد فشار آن ثابت باشد. محلول توسط پمپ با جریان ثابتي بر روي فاز ثابت حركت داده مي شود. حداكثر جریانی كه فاز متحرك مي تواند داشته باشد ۲،۵ملی لیتر در یک دقیقه است. و نظر به نوع كاري كه مي خواهيم انجام دهيم فلو یا جریان فرق مي كند. هر چه جریان كمتر باشد، فاصله پيك ها بيشتر است. ميزان فشار بستگي به جریان دارد وقتي جریان ml/min 0.8 است ميزان فشار حدود psi 1500 مي شود. ميزان فشار بستگي به نوع ستون دارد حداكثر فشار مجاز Psi 3500 است. حداكثر تغييرات فشار Psi 100 است. حداكثر فلوريت Flow rate ، ml/min 2.5 است. پس پمپ، محلول را از مخزن مي گيرد و با سرعت معین آن را بداخل دستگاه وارد مي كند. به دو روش مي توانيم كار كنيم: الف: روش ايزوكراتيك isocratic اگر نسبت هاي مختلفی از فاز متحرك را در يك مخزن بريزيم و از همان مخزن فاز متحرك را برداشت كنيم از روش ايزوكراتيك استفاده كرده ايم. ب: روش گراديانت gradient : اجزاء فاز متحرك در مخازن مختلف قرار دارند. دستگاه قابليت اين را دارد كه خودش نسبت هاي مختلف را از مخازن برداشت كند، مثلا می خواهيم ازمخزن اول ۸۰ فیصد از مخزن دوم ۸ فیصد و از مخزن سوم ۱۲ فیصدبكشد و بعد نسبت ها را مخلوط مي كند. از اين روش وقتي استفاده مي كنيم كه نسبت هاي موردنظر را نمی دانيم و بخواهيم روش کارپيدا كنيم. ولي وقتي درصد فاز متحرك براي ما روشن شد مي توانيم از روش ايزوكراتيك استفاده كنيم. فاز متحرك با جریان ثابتي بر روي ستون حركت داده مي شود. حداكثر فلو یا جریان در این تجربه ml/min0.8 يا 1 است. بعد از فعال كردن هر پمپ flow rate را از كم به زياد كم كم بالا مي بريم تا حدود ml/min 0.8 يا 1 و مي گذاريم حدود پانزده دقیقه يا نيم ساعت با فلوريت بالا كار كند و بعد فلوريت را به تدريج پايين مي آوريم تا صفر و بعد پمپ را عوض مي كنيم. يا دستگاه را خاموش مي كنيم، فلوريت كه بالا برود فشار هم بالا مي رود. بعد از اتمام كار ستون را با محلول هاي شستشو دهنده مي شوئيم. محلول هاي شستشو را در مخازن ريخته و پمپ ها را به ترتيب فعال مي كنيم اول دستگاه را با آب و متیانول شسته و سپس با متیانول خالص مي شوئيم. هر پمپ را كه فعال كرديم بايد ابتدا هوا گیری کنیم. 3- انجکتر injector: از سوزن های مختلف با ظرفيت هاي مختلف استفاده مي كنيم. حجم تزريق ۳- ميكروليتر است. نمونه ابتدا وارد قسمتي بنام گارد كالوم يا پري كالوم مي شود كه محافظ ستون است، طول كاردكالوم حدو يك سانتي متر است. و جنس آن از فولاد ضد زنگ است، و ماده پركننده آن از جنس ماده پركننده ستون است. اگر ماده مورد تشخیص ناخالصي داشته باشد يا با ماده داخل ستون عملیه کیمیاوی ايجاد كند درگاردكالوم انجام مي شود و به ستون آسيبي نمي رسد. 4- ستون: طول ستونهاي دستگاه حدود 30-10 سانتي متر است. و جنس آن از فولاد ضدزنگ است. پرمصرف ترين ستون C18 ، ODS آکتا دسيل سيلان است، ستونها را پس از اتمام كار بايد با محلولهاي شستشو دهنده شست. اگر از بافرفسفات استفاده كرديم ستون را با آب و متیانول و بعد با متیانول خالص شستشو مي دهيم. فاز ثابت بصورت ذرات ريزي در داخل ستون قرار گرفته است كه بر اثر چسبيدن و پخش شدن اجزاء نمونه و عبور فاز متحرك جداسازي انجام مي شود. نمونه ابتدا وارد گاردكالوم و بعد وارد ستون مي شود. ODS اكتا دسيل سيلان گروههاي الكيل غيرقطبي زيادي دارد، فاز متحركي كه استفاده مي كنيم اکثرا قطبي است. فاز متحرك و ماده پركننده ستون از نظر قطبيت بايد عكس هم باشند. در HPLC امکان استفاده از فاز نرمال و معكوس هست. اگر فاز ثابت قطبي و فاز متحرك غيرقطبي باشد سيستم را فاز نرمال و در صورتي كه ستون غيرقطبي و محلول قطبي باشد درین صورت سيستم را فاز معكوس مي گويند. مشتقات آلكيل سيلان و فنيل سيلان ايجاد ستونهاي غير قطبي مي كنند و معمولا ستون غير قطبي و فاز متحرك قطبي است بنابراين از فاز معكوس استفاده می شود. جنس ستونها از فولاد ضدزنگ يا Stainless steel است. 5- دتکتور ها: دتکتور ها بايد حساس باشند و اثر مخرب بر روي اجسام نداشته باشند. پاسخ آنها تا حدود وسيعي براي غلظت بايد خطي باشد. انواع دتکتور ها: (a)- مهمترين آنها دتکتور ماورا بنفش است که براي اجسامي كه در ناحيه UV-VIS جذب داشته باشند مورد استفاده قرار می گیرد. در اين دتكتور جذب انجام مي شود و باعث كاسته شدن انرژي مي شود كه اين كاسته شدن قابل اندازه گيري است. ميزان كاسته شدن انرژي متناسب است با غلظت، بايد طول موج را مشخص كنيم كه در اينجاnm λ=225 است. محلول نبايد در طول موج انتخابي جذب داشته باشد.. (b)- دتکتور ضريب شكست، اين دتکتور خيلي حساس به حرارت است. از تغييرات يا تفاوتي كه بين ضريب شكست سيستم محلول به تنهايي و سيستم محلول همراه نمونه ايجاد مي شود استفاده مي كنيم. ©- دتكتور فلورسانس حساس تر از UV است ولي كم استفاده مي باشد چون موادي كه خاصيت فلورسانس داشته باشند كم هستند. (d)- دتکتور الكتروشيميايي كه عملکرد آن بر مبنای عملیه های اکسید و احیا می باشد. 6- ثبت کننده (ریكاردر): در اثر حركات قلم پيك هائي رسم مي شود كه به مجموعه آنها كروماتوگرام مي گويند. به طريق كيفي پيك ها را براساس زمان اقامت يا نگهداري يا Retention time مي شناسند. زمان اقامتت فاصله زماني از لحظه تزريق تا رسيدن به نقطه اوج يك پيك است. براي محاسبه كمي سطح هر نوار جذبي را حساب مي كنيم، سطح هر نوار جذبي متناسب با مقدار جسم است كه بوسيله انتگراتور يا سطح سنج با دستگاه ثبات بدست مي آيد سطح هر نوار جذبي يعني حاصلضرب قاعده و نصف ارتفاع است. روش بريدن نوار و وزن كردن آنها روش قديمي است ولي امروزه توسط سطح سنج يا انتگراتور بدست مي آيد خود دستگاه AUC را مشخص مي كند. مي توان از ارتفاع هم استفاده كرد و نسبت ارتفاع ها را مشخص كنيم AUC و ارتفاع با يك دستور ساده قابل تبديل بهم هستند. طریقه عمل ستون HPLC کار این ستون نیز به اندازه ذرات داخل ستون بستگی دارد. هرچه اندازه ذرات کوچکتر باشد، کیفیت HPLC پیشتر میشود. فاز ساکن و فاز متحرک در مورد فازهای ساکن و متحرک یک قاعده کلی وجود دارد و آن ، این است که باید خاصیت قطبی بودن حلشونده و فاز متحرک ، نزدیک به هم باشد، ولی با فاز ساکن اختلاف داشته باشد. ترتیب قطبیت گروههای عاملی در ترکیبات به صورت زیر است: هایدروکاربن به عنوان مثال ، فاز ساکن با قطبیت بالا مثل سیلیکات یا آلومین یا مایعات قطبی مثل تریاتیلن گلیگول که روی ذرات سیلیکات قرار گرفتهاند و فاز متحرک ، محلول نسبتا غیر قطبی مثل هگزان یا ایزو پروپیل اتر را میتوان نام برد. خصوصیات فاز متحرک ( HPLC ) خالص بودن نقطه جوش حدود 20 تا 50 بالاتر از درجه حرارت ستون چسپناکی کم تعامل پذیری کم قابلیت تطابق با آشکارساز سمیت و اشتعال پذیری کم مزایای HPLC کاربرد HPLC برای مواد غیر فرار به قرار زیر میباشد: از ستونهای طولانی که سرعت محلول در تمام طول آنها نزدیک به مطلوبترین سرعت باشد، میتوان استفاده کرد و امکان تغییر دادن ماهیت فاز متحرک برای انجام شستشوی تدریجی و شستشوی مرحلهای یا هر دو وجود دارد. آشکارساز آشکارسازهای مورد استفاده در کروماتوگرافی مایع - مایع تمام خصوصیات آشکارسازهای کروماتوگرافی گازی را دارند، بجز اینکه در آشکارساز کروماتوگرافی مایع نیازی به محدوده حرارت بالا نیست. این شناساگرها کلا دو دستهاند: یک نوع کلی که به فاز متحرک عکسالعمل نشان میدهند. نوع خاصی که به حل شونده حساس هستند. استفاده از اچ پی ال سی: ۱- جداسازی، خالص سازی و شناسائی پروتئین ها و ترکیبات آلی بویژه ترکیبات دوائی. همچنین در برخی از آزمایش های مربوط به تعیین غلظت دواها مورد استفاده قرار می گیرد . ۲- در تحقیقات پروتومیک (تحقیقاتی که برروی پروتئین ها انجام می شود)، آنالیز و هضم پروتئین ۳- تعیین ساختار پلیمرها ۴- مقایسه ساختارهای پروتئین های مختلف مهمترين قسمتهاي يك دستگاه HPLC عبارتست از: ۱- سيستم انتقال محلول (پمپ) ۲ – محل تزريق (Injector) ۳- ستون ۴- آشكار ساز ۵- كامپيوتر براي ارزيابي ديتا ها محلول ها در HPLC : مهمترين محلول هايي كه در HPLC استفاده ميشوند عبارتند از : میتانول – استونيتريل – آب مقطر – بافرها آب مقطر مورد استفاده بايد آب مقطر 2 بار تقطير باشد و قبل از استفاده حتما با ***** هاي آبي 45/0 ميكرون ***** شود. بقيه محلول ها بايد كيفيت مناسب از نظر خالصیت را داشته باشند يا به عبارت ديگر گريد HPLCباشند. بهتر است كه جهت اطمينان اين محلول ها هم قبل از استفاده با *****هاي آلي 45/0 ميكرون ***** شوند. يك نكته مهم اينست كه در HPLC محلول هاي ما بايد عاري از گاز هايي مثل اكسيژن باشند كه براي اين كار از گاز هليوم با خالصیت بسيار بالا استفاده ميشود. ستون: انتخاب نوع ستون بستگي به ماده مورد آزمون دارد و در واقع بر اساس آن انتخاب ميشود.ستونها با مواد مختلفي پر ميشوند. مثلا ستون C18 از سيليكاژل اصلاح شده پر شده است. آشكارساز(Detector): اكثرا از آشكارسازهاي UV استفاده ميشود. ارزيابي ديتاها: براي ارزيابي ديتاها نياز به يك دستگاه كامپيوتر داريم كه بايد پروگرام مربوط به آن دستگاه HPLC روي كامپيوتر نصب شده باشد. براي ارزيابي ديتاها اغلب از سطح زير پيكها استفاده ميشود نه ارتفاع پيك. نكات مهم: * ترتيب روشن كردن قسمتهاي مختلف دستگاه: كامپيوتر(اگر تنظيمات پمپ با آن انجام ميشود) – پمپ- تزريق كننده و سپس آشكارساز. * بعد از روشن كردن پمپ مطمئن شويد كه محلولي كه مسير و ستون را شستشو ميدهد پس از انجام وظيفه خود توسط شلنگ مربوطه از سيستم خارج شده و به درون ظرف دور ريز ميريزد. اگر چنين نبود به احتمال زياد در پمپ هوا وجود دارد كه به كمك يك سرنگ آنرا خالي كنيد. * هرگز مستقيما فاز متحرك را از بافر به استونيتريل 100% و بالعكس تغيير ندهيد چون باعث رسوب نمك بافر در دستگاه ميشود. تاریخچه اچ پی ال سی: پیش از دهه 1970 روشهای بسیار کم و غیر قابل اعتمادی جهت کروماتوگرافی در لابراتوارهای دانشمندان وجود داشت. در طول دهه 1970 بیشتر جداسازی مواد کیمیاوی توسط روشهای متعددی انجام می شده که شامل کروماتوگرافی ستونی ، کروماتوگرافی کاغذی و کروماتوگرافی قشر نازک بوده است. بهر حال این تکنیکهای کروماتوگرافی جهت شناسایی و تعین غلظت بین مواد مشابه و یکسان کافی نبود. در این حین استفاده از روش کروماتوگرافی مایع تحت فشار برای کاهش زمان جداسازی رواج پیدا کرد و کاهش زمان خالص سازی ترکیبات بروش کروماتوگرافی ستونی انجام شد. به هر حال شدت جریان مایع درون این ستون ثابت و پایدار نبود و مدتها این سوال مطرح بوده که بهتر نیست این شدت جریان یا فشار ثابت باشد ؟ ( از کتاب شیمی تجزیه ، جلد 62 ، شماره 19 ، یکم اکتبر 1990 ). توسعه کروماتوگرافی مایع با فشار بالا در اواسط دهه 1970 انجام شد و پیشرفت و تکامل آن مقارن شد با تکامل مواد پک شده درون ستون کروماتوگرافی و همچنین دتکتورهای اتوماتیکی که می توانستند بصورت آنلاین مقدار عبور مایع را محاسبه نمایند. در اواخر دهه 1970 ، روشهای جدیدی شامل کروماتوگرافی مایع با فاز معکوس این امکان را فراهم کرد تا جداسازی ترکیبات بسیار مشابه ، عملی گردد. در دهه 1980 ، بطور رایجتری از HPLC برای جداسازی ترکیبات کیمیاوی استفاده می شده است. تکنیکهای جدید روشهای جداسازی ، شناسایی ، خالص سازی و محاسبه مقدار را متفاوت از گذشته توسعه داد. همچنین برای تسهیل در کار HPLC ، کامپیوتر و اتوماسیون به سایر روشها اضافه گردید. به مرور تکامل انواع ستونها ، تولید ستونهای بسیار باریک ، ستونهای پیوسته باعث سرعت در کار HPLC گردید. در دهه گذشته شاهد ظهور میکرو ستونها و ستونهای تخصصی شده برای HPLC بوده ایم. قطر معمول میکروستونها یا ستونهای مویی شکل ، حدود µm 3 تا µm 200 دارد. طول ستونهای HPLC سریع ، کمتر از ستونهای HPLC معمولی و برابر mm 3 است و در بخشهای بسیار کوچک در دستگاه HPLC جاسازی می گردند. هر چند که امروزه HPLC مورد توجه تحقیقات بیوتکنولوژیکی ، کیمیاوی و بیوکیمیاوی و همچنین صنایع دواسازی است اما این موارد فقط 50 درصد استفاده کنندگان HPLC را نشان میدهد. ( از کتاب شیمی تجزیه ، جلد 62 ، شماره 19 ، یکم اکتبر 1990 ). در حال حاضر از HPLC در صنایع آرایشی ، غذایی ، تولید انرژی و صنایع زیست محیطی استفاده می شود. تسوت، گياه شناس روسي به عنوان کاشف پديده کروماتوگرافي شناخته شده است. او در اواخر قرن نوزدهم براي جداسازي رنگدانههاي برگ سبز از يک ستون پرشده با کلسيم کربنات استفاده نمود. پس از او، دانشمندان زيادي در توسعه تئوري و روش کروماتوگرافي نقش داشتهاند. از جمله مارتين و سينج که به علت توصيف کروماتوگرافي تقسيمي موفق به اخذ جايزه نوبل در سال 1952 شدند. در همان سال مارتين به همراه جيمز روش کروماتوگرافي گاز- مايع را معرفي نمود. تلاشها و کوششهاي اين دانشمندان باعث گرديد تا امروزه اين روش به عنوان يکي از مهمترين روشهاي کروماتوگرافي در تمامي شاخههاي شيمي و علوم زيستي مطرح شود. واژه کروماتوگرافي امروزه به دستهاي از روشها اطلاق ميشود که در آنها جداسازي اجزاء موجود در يک نمونه مخلوط، بر اساس تمايل نسبي هر جزء به فاز ساکن هنگام عبور فاز متحرک از روي و يا درون فاز ساکن است. گونهاي که تمايل بيشتري به فاز متحرک دارد با سرعت بيشتري حرکت ميکند و بالعکس گونهاي که به فاز ساکن تمايل بيشتري دارد، با سرعت کمتري در طول ستون حرکت ميکند. به علت آن که مواد با درجات گوناگون به فازهاي ساکن تمايل دارند، ميتوان از اين خاصيت جهت جداسازي آنها از يکديگر استفاده نمود. زمان مورد نياز براي حرکت هر جزء در فاصله مشخص را ميتوان براي تجزيههاي کيفي به کار برد. همچنين مقدار اندازهگيري شده براي هر جزء جدا شده نيز جهت تجزيه کمي سودمند است. کروماتوگرافي با توجه به طبيعت فازهاي ساکن و متحرک به دستههاي مختلفي تقسيم ميشود. برخي از روشهاي متداول کروماتوگرافي در جدول 1 ذکر شده است. جدول 1- روشهاي متداول کروماتوگرافي [1]. نوع فاز متحرک فاز ساکن گاز- مايع گاز مايع جذب شده روي جامد گاز- جامد گاز جامد زوج يون مايع مايع تبادل يون مايع رزين تبادل يون مايع- مايع مايع مايع جذب شده روي جامد مايع – جامد مايع جامد لايه نازک مايع جامد کاغذ مايع مايع روي کاغذ جامد دفع بر اساس اندازه مايع ژل کروماتوگرافي فوق بحران مايع فوق بحراني گونههاي آلي متصل به سطح جامد کروماتوگرافي مايع يکي از انواع کروماتوگرافي است که فاز متحرک در آن مايع است. کروماتوگرافي گازي نيز روش ديگري است که در آن فاز متحرک گاز است. اگر فاز متحرک گاز و فاز ساکن مايع باشد، روش را کروماتوگرافي گاز- مايع مينامند. روشهاي کروماتوگرافي گاز- جامد، مايع- مايع و مايع- جامد نيز وجود دارند. کروماتوگرام ، نموداري از پاسخ آشکارساز بر حسب زمان، حجم فاز متحرک يا فاصله است. اطلاعات مفيدي نظير ميزان پيچيدگي نمونه، تعداد اجزاء موجود در نمونه، مشخصات کيفي اجزاي نمونه، درک کمي از درصد گونهها موجود در نمونه و مشخصههاي کارايي ستون، به سادگي از کروماتوگرام قابل حصول هستند. در HPLC اغلب از ستونهاي پر شده با ذرات ريز فاز ساکن استفاده ميشود. به همين علت سطح بيشتري از فاز ساکن در ستون در معرض اجزاء نمونه قرار ميگيرد و در نتيجه راندمان جداسازي در اين روش بيشتر از ساير روشهاي کروماتوگرافي است. در سيستم HPLC با استفاده از يک سوزن مخصوص وارد پيش ستون مربوطه ميشود. هم زمان از يک محلول مخصوص جهت ترکيب شدن با نمونه استفاده ميشود. سپس نمونه با محلول مورد نظر ترکيب شده و وارد ستون مربوطه می شود و بر اساس ميزان قطبيت محلول و ترکيب از يکديگر جدا ميشوند. همچنین نمونه بر اساس زمان بازداري از يکديگر تفکيک ميشوند. 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ طیف سنجی مادون قرمز ، روشی برای شناسایی مولکولهاو بخصوص گروه عاملی مولکولهاست. هر مادهای ، طیف مادون قرمز مخصوص به خود دارد و همانند اثر انگشت ، مختص خود مولکول میباشد. دستگاهی که طیف جذبی یک ترکیب را حاصل میکند، یک دستگاه طیف سنج مادون قرمز یا به عبارت دقیقتر یک اسکپتروفتومتر خوانده میشود. دو نوع دستگاه طیف سنج مادون قرمز در آزمایشگاههای شیمی آلیبطور معمول مورد استفاده قرار میگیرد؛ دستگاههای تفکیکی (پراکندگی) و تبدیل فوریه (FT) .هر دو دستگاه ، طیفهای ترکیبات را در محدوده4000cm تا400cm فراهم میکنند. گرچه هر دو دستگاه ، طیفهای تقریبا یکسانی را برای یک ترکیب مشخص ارائه میدهند، ولی طیف سنج مادون قرمز FT ، طیف مادون قرمز را به مراتب سریعتر از دستگاههای تفکیکی تولید میکنند. نور مادون قرمز اسپکتروفوتومتر مادون قرمز در شناسایی مولکولی و ارتعاشات وابسته به ساختار آن استفاده می شود. ساختارهای شیمیایی متفاوت، به دلیل تفاوت در انرژی های مربوط به هر طول موج، راههای مختلفی در پاسخ به طول موج های مختلف دارند. به عنوان مثال مادون قرمزهای برد متوسط، تمایل به لرزش دورانی دارد، درحالیکه مادون قرمز نزدیک (با انرژی بالاتر) تمایل به لرزش هارمونیک مولکولی مانند جنبش دارد. در اسپکتروفوتومترهایIR متداول، یک پرتو مادون قرمز مستقیما به نمونه می تابد و تمام طول موجهای طیف نسبت به پرتو مرجع اندازهگیری میشود. به منظور تولید طیفی با کیفیت بالا، باید پهنای طیف ورودی به آرامی اسکن شوداسپکتروسکوپیIR با روش بسط تبدیل فوریه اصلاح می شود. قلب اسپکتروفوتومترهایIR تداخل سنج میشلسون است . نور تابش شده از منبعIR به سمت سلولهای نمونه هدایت می شود. نیمی از پرتو تابشی از آینه ثابت باز تابیده شده و نیم دیگر آن از آینه ای که مرتبا در فاصله ای حدود دو و نیم میکرومتر حرکت می کند منعکس میشود. هنگامی که دوباره دو پرتو در آشکارساز با هم ترکیب می شوند و تداخل به وجود می آید، حدود دو ثانیه یک اسکن از فاصله ورودی گرفته شده و در کامپیوتر ذخیره می شود. به همین ترتیب چندین اسکن دیگر نیز به طور همزمان به آن اضافه می شود. با توجه به نوسانات و ارتعاشات حرارتی در آزمایشگاه بدیهی است که این امر نا ممکن است. پس به منظور حل این مشکل از لیزر هلیم – نئون برای تاباندن به تداخل سنج میشلسون استفاده می شود و تداخل لیزر بهعنوان فرکانس مرجع به کار گرفته می شود. استفاده از اسپکتروفوتومتر اسپکتروفوتومترها مستقیما برای اندازهگیری شدت نور در طول موج های مختلف استفاده می شود و میتواند نماینده درصد نور تابشی مخابره شده یا جذب شده باشد. با استفاده از این اطلاعات و مقایسه آن با دانسیتهها و دادههای به دست آمده میتوان اسپکتروسکوپی را به عنوان یک ابزار استفاده کرد. مقایسه طیفها برای تعیین غلظت جسم حل شده موجود در حلال مثال خوبی است. بدین ترتیب که با ثبت نور ارسال و دریافت شده در طول موجی خاص و بررسی طول موج جذب شده توسط حلال میتوان به غلظت آن پی برد. سپس آنالیز محلول با غلظت ناشناخته، با داده های معلوم مقایسه شده و به کمک تناسب ،غلظت محاسبه میشود. این عمل برای محلولهایی که در آنها چندین نوع حلال وجود دارد نیز قابل استفاده است والبته به دقت بیشتری در آنالیز طول موج ها احتیاج دارد. با توجه به حساسیت اسپکتروفوتومترFTIR مناسب ترین و رضایت بخش ترین روش آماده سازی نمونه، تبخیر ساده محلول نمونه در صفحه ای از نمک KBr و دست یافتن به طیفهای فیلم نازک باقی مانده است. این روش طیفی بسیار خوب با خط مبداء مسطح به وجود میآورد اسپکتروفوتومترهایی که منبع نور ندارند اما طیفهای مبنی بر نور وارده را تولید می کنند میتوانند با روشی مشابه برای تعیین منبع نور استفاده شوند. میتوان منحنی طیفهای به دست آمده از منبع نوری نامعلوم (یا ترکیبی از منابع) را با اطلاعات منحنی های منبع نور مشخصی مقایسه کرد و منبع نور ناشناخته را شناسایی کرد. از دیگر کاربردهای اسپکتروفوتومتر میتوان به تعیین ثابت موازنه واکنش های یونی که در محلولهای آبی انجام می شود اشاره کرد. در ابتدا طیفهای محلولی که تنها شامل یک واکنش دهنده است اندازهگیری می شود. سپس دیگر واکنش دهندهها به آن اضافه می شود و پس از هر بار افزایش، طیف سنجی صورت می گیرد. این روش در صورتی به صورت مطلوب کار می کند که طول موج جذب شده توسط محصول مقداری مشخص باشد. از آنجاکه بیشتر محصولات از اضافه کردن چندین واکنشگر به دست میآیند، زمانی که محلول اشباع شده و واکنش موازنه می شود نورهای بیشتری جذب شده و افزایش نور جذب شده برابر ثابت موازنه است دستگاههای طیف سنج مادون قرمز تفکیکی ساختمان و چگونگی ترسیم طیف یک طیف سنج مادون قرمز تفکیکی ساده از یک سیم داغ ، تولید اشعه مادون قرمز میکند که توسط دو آینه به دو اشعه موازی با شدت تابش یکسان تقسیم میگردد. نمونه در سر راه یکی از تابشها قرار گرفته و تابش دیگر بهعنوان شاهد بکار میرود. این تابشها سپس به تکفام ساز میرسند که هر تابش را بطور متناوب به یک شبکه پراش میفرستد.شبکه پراش به آهستگی میچرخد و فرکانسیا طول موجتابشی را که به آشکار کننده ترموکوپلمیرسد، تغییر میدهد. آشکار کننده نسبت شدت بین تابش شاهد و تابش نمونه را تشخیص میدهد. بدین طریق ، آشکار کننده تعیین میکند که چه فرکانسهایی توسط نمونه جذب شده ، چه فرکانسهایی بوسیله نور عبوری از میان نمونه ، بدون تاثیر گذر کردهاند. پس از اینکه سیگنال حاصل از آشکار کننده تقویت گردید، ثبات طیف حاصل از نمونه را بر روی کاغذ ترسیم میکند.باید توجه داشت که طیف به گونهای که فرکانس تابش مادون قرمز با چرخش شبکه پراش تغییر مییابد، ثبت میگردد. گفته میشود که دستگاه های تفکیکی طیف را در قلمرو فرکانس ثبت میکنند. توجه داشته باشید که معمول است فرکانس (عدد موجی ،( cm-1 نسبت به نور عبوری (و نه نور جذب شده) ترسیم میگردد که دومی برحسب درصد عبور (T%)است. این بدین دلیل است که آشکار کننده نسبت شدت دو تابش را رسم میکند و: =IsIr *100درصد عبور که Isشدت تابش نمونه و Irشدت تابش شاهد است. در بعضی از نواحی طیف ، عبور ، تقریبا %100 است که نشان میدهد نمونه مورد آزمایش در آن قسمت از فرکانس اشعه ، شفاف است، یعنی جذبی صورت نمیگیرد. ماکزیمم جذب روی کاغذ با مینیمم عبور نشان داده میشود که حتی آن نیز قله خوانده میشود. نقش حلال طیف یک ماده ، اغلب با حل کردن آن در یک حلالبدست میآید که بعد ، آن را در مقابل تابش نمونه در دستگاه قرار میدهند، در حالی که حلال خالصی در یک سلول معادل و در مقابل تابش شاهد قرار میگیرد. دستگاه بطور خودکار ، طیف آن حلال را از طیف نمونه مورد آزمایش کم میکند. همچنین ، این دستگاه اثرات گازهای جوی همچون انیدرید کربونیک و بخار آب را که در ناحیه مادون قرمز فعا ل بوده ، از طیف نمونه حذف مینماید (این گازها در معرض هر دو تابش وجود دارند).به همین دلیل است که بیشتر طیف سنجهای مادون قرمز ، دو تابشی (نمونه + شاهد)هستند و نسبت شدتها را اندازه میگیرند. چون حلال در هر دو تابش جذب میکند، لذا آن را در هر دو عبارت از نسبت IsIrوجود داشته و حذف میگردد. اگر یک مایع خالص (بدون حلال) ، مورد بررسی قرار گیرد، آن ترکیب فقط در محل تابش نمونه مستقر شده ، چیزی در محل تابش شاهد قرار نمیگیرد. هنگامی که طیف مایع بدست میآید، اثرات گازهای جوی بطور خودکار حذف میگردند، چون آنها در معرض هر دو تابش هستند. طیف سنجهای تبدیل فوریه ساختمان جدیدترین دستگاه های طیف سنج مادون قرمز با اصول متفاوتی کار میکنند. مسیر حرکت نوری به گونهای طراحی شده است که تولید طرحی میکند که تداخل نما نامیده میشود. تداخل نما یک سیگنال پیچیده است. ولی ، طرح موجی شکل آن ، شامل تمامی فرکانس هایی است که طیف مادون قرمز را میسازد. یک تداخل نما ، اساس نموداری از شدت نسبت به زمان (طیف قلمرو زمان) است. اما یک شیمیدان ، بیشتر به طیفی که نموداری از شدت نسبت به فرکانس (طیف قلمرو فرکانس) خواهد بود، علاقمند است. یک عمل ریاضی که تبدیل فوریه (FT) خوانده میشود، قادر است فرکانسهای جذبی منفرد را از تداخل نما جدا نماید و در نتیجه طیفی معادل آنچه با طیف سنج تفکیکی بدست می آید، حاصل خواهد شد. این نوع دستگاه ، طیف سنج مادون قرمز تبدیل فوریه یا FT- IR خوانده میشود. چگونگی ترسیم طیف دستگاههای FT- IR مرتبط به کامپیوتر ، با شیوه تک تابش کار میکنند. برای بدست آوردن طیف یک ترکیب ، شیمیدان ابتدا یک تداخل نمای "زمینه" را که شامل گازهای جوی فعال مادون قرمز همچون ایندرید کربونیک (CO2) و بخارآب (اکسیژن و نیتروژن غیر فعال مادون قرمز هستند) هستند، بدست میآورد. سپس تداخل نما تحت تبدیل فوریه قرار میگیرد که تولید طیف زمینه مینماید. سپس شیمیدان ، ترکیب (نمونه) را در مقابل تابش اشعه قرار داده ، طیف حاصل از تبدیل تداخل نما را بدست میآورد. این طیف ، شامل نوارهایی برای ترکیب و زمینه است. نرم افزار کامپیوتر بطور خودکار ، طیف زمینه را از طیف نمونه کسر نموده ، طیف ترکیب مورد نظر را تولید مینماید. طیف کسر شده ، اساسا معادل با طیف بدست آمده از یک دستگاه تفکیکی دو تابشی قدیمی است. مزیت دستگاه تبدیل فوریه به طیف سنج تفکیکی مزیت یک دستگاه FT- IR این است که آن تداخل نما را در کمتر از یک ثانیه حاصل میکند. پس ، میتوان تعداد زیادی از تداخل نماهای یک نمونه را جمع آوری کرده و در حافظه کامپیوتر ذخیره نمود. هنگام اجرای تبدیل فوریه بر روی مجموع تداخل نماهای جمع شده ، طیفی با نسبت سیگنال به نویز بهتر ترسیم میگردد. بنابراین یک دستگاهFT- IR سرعت و حساسیت بیشتری نسبت به دستگاه تفکیکی دارد. چگونگی آماده سازی نمونه ها نمونه جامد : معمولا حدود 5 تا 15 میلی گرم نمونه را با حدود 400 میلی گرم برمور پتاسیم خالص و خشک مخلوط کرده ، بصورت پودر نرم و یکنواخت در آورده و با فشار زیاد بصورت یک قرص نازک و شفاف در می آوریم . KBr در طول موج 2.5 تا 25 میکرون جذب ندارد و این امکان میدهد که از نمونه طیف کاملی به دست آوریم. می توان از نمونه جامد به صورت سوسپانسیون ذرات بسیار ریز طیف گرفت . در این صورت حدود 5میلی گرم جسم را با یک قطره از Nujol ( یک هیدرو کربور اشباع شده پارافینی با وزن مولکولی بالا ) به صورت سوسپانسیون یکنواخت تهیه می کنیم .نوژول در نواحی 3030 – 2860 cm-1( بخاطر ارتعاشات کششی پیوند C-H) و همچنین در نواحی 1460 و 1374 cm-1(ارتعاشات خمشی پیوند C-H ) جذب دارد .وجود جذب در نوژول باعث می شود که اگر جسم در این نواحی جذب داشت ، تداخل ایجاد شود ، که در این صورت میتوان از هگزا کلرو بوتا دی ان استفاده کرد که فاقد پیوند C-H می باشد و در نتیجه میتوان جذب مربوط به C-H نمونه را مشاهده کرد. نمونه مایع : میتوان 2 قطره از مایع را بین دو سل کلرور سدیم قرار داد .اگر نمونه محلول حاوی حلال باشد ، چون همه حلالها در نواحی مختلف IR کم وبیش جذب دارند ، باید از حلال تنها به عنوان شاهد استفاده کرد .اگر نمونه با ويسکوزيته کم يا فرار باشد، از سلهای با ضخامت 0.1 میلی متر استفاده می شود . نمونه گاز : اگر نمونه به صورت گاز باشد از سل هایی که 10 سانتی متر طول دارد ،استفاده کرده و نمونه را به فضای آن تزریق می کنیم . در هنگام نصب دستگاه اسپکتروفوتومتر باید به نکات زیر توجه داشت: ۱- اسپکتروفوتومتر باید روی سطحی سفت و در محیطی خشک و تمیز نصب شود. ۲- به جهت امکان جریان هوا در اطراف اسپکتروفوتومتر ، باید بین دستگاه و دیوارهای اطراف ۵۰ میلیمتر فاصله باشد. ۳- کابل برق دستگاه به پریز گراند شده با ولتاژ مناسب وصل شود. ۴- پس از اتصال آداپتورAC به برق، خروجی آن باید به گونه ای به دستگاه وصل شود که منبع ذخیرهDCدر مسیر آن قرار گیرد. ۵- در صورتی که خود دستگاه فاقد پرینتر است، باید از طریق پورت مخصوص آنرا به پرینتر وصل کرد. ۶- پس از روشن کردن دستگاه مدتی صبر کرده تا دستگاه گرم شده و به پایداری حرارتی و الکترونیکی برسد. کاليبراسيون برای کاليبره کردن دستگاه از فيلمهای پلی اتيلن يا پلی استيرن استفاده می کنيم که در نواحی خاصی پيک شارپ(تیز) دارند. بعنوان مثال اگر پيکی در 907 کاليبره است ودستگاه پيک رسم شده را در 905 داد. اختلاف را محاسبه کرده در مورد نمونه اعمال می کنيم. نکته قابل توجه اين است که در هر محدوده پيکها را بطور جداگانه بايد بررسی کرد. 1 لینک به دیدگاه
فاطمه طاهری مقدم 10 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۴ سلام ممنون از مطلب جامع و خوبتون عذر خواهی میکنم این مطالب از چه منبعی برداشت شده؟ ممنون میشم به ایمیلم ارسال کنید خیلییییییییییییییییییییییییی ضروریه متشکرم لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده