شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ تری زومی 13- سندروم پاتو......Patau برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سندرم پاتو تريزومي 13 ناهنجاري مادرزادي است که در هنگام تولد وجود دارد. ناشی از وجود يك كپي اضافه از كروموزوم سیزده است. اين كپي اضافه سبب ناهنجاري هاي ذهني و جسمي و نقائص قلبي براي نوزاد مي شود. بروز اين سندرم نسبت به ساير تريزومي ها، سندرم داون (تريزومي 21) و سندرم ادوارد (تريزومي 18)، نادرتر است. اين سندرم بيشتر زنان را مبتلا مي كند (شاید به اين دلیل كه جنين هاي مذكر تا زمان تولد زنده نمي مانند). سندرم پاتو Patau همانند سندرم داون مرتبط با افزايش سن مادر است و اين بدان معناست كه ريسك داشتن فرزندي مبتلا به اين سندرم در زنان، با افزايش سن، بیشتر می شود. تمامي نژاد ها را درگير مي كند. اين سندرم تقريبا یک نفر از هر ده هزار تولد زنده را مبتلا مي كند. علت بطور نرمال دو كپي از هر 23 عدد كروموزوم وجود دارد كه هر يك از آنها از يكي از والدين به ارث مي رسد. در تريزومي سه كپي از يك كروموزوم وجود دارد و اين كپي اضافي از يك كروموزوم خاص مي تواند از اسپرم و يا تخمك و يا حتي يك جهشي كه پس لقاح رخ داده است، صورت گيرد علائم بر حسب نوع آنومالي كروموزومي علائم نيز متغير خواهد بود. علائم شامل طيفي از شرايط وخيم تا ظاهر نرمال و عملكرد عادي متغير خواهد بود. در تريزومي سیزده، ناهنجاري هاي داخلي و خارجي (ظاهر فرد) رخ مي دهد. ميكروسفالي در اين كودكان ديده مي شود. ممكن است طناب نخاعي، به علت نقص در مهره هاي كمري بيرون زده (مننگوميلوسل) باشد. كودكاني كه پس از دوران نوزادي زنده مي مانند دچار درجاتي از عقب ماندگي ذهني و تشنج می شوند. اغلب چشم ها كوچك است (ميكروفتالمي) و يا حتي ممكن است چشم وجود نداشته باشد (آنوفتالمي). چشم ها ممكن است خيلي به هم نزديك باشند (هيپوتلوريسم) و يا حتي چسبيده به هم باشند و تشكيل يك ساختار واحدي را با هم بدهند. گوش ها معمولا بدفرم بوده و در پايين تر از حد معمول خود قرار دارند. در كودكان مبتلا شكاف كام و شكاف لب نيز مشاهده مي گردد. ساير مشخصات فيزيكي شامل انگشت اضافي (پلي داكتيل)، انگشتان خميده (حالت مشت بسته)، پاشنه پاي برجسته و فقدان دنده ها می باشد. ناهنجاري ها و بدفرمي هاي دستگاه ژنيتال نيز در افراد مبتلا معمول است. اين ناهنجاريها شامل عدم نزول بيضه ها (كريپتوكيديسم) و ناهنجاري تكاملی كيسه بيضه و دستگاه ژنيتال مبهم در مردان و ناهنجاري هاي در شكل رحم زنان است . تقريبا در تمام مبتلايان مشكلات تنفسي و نقائص قلبي از قبيل نقص ديواره بطن، سوراخ بين حفرات قلبي و تمايل قلب به سمت راست وجود دارد. سيستم كليوي و گوارشی نيز ممكن است تحت تاثير كيست ها قرار گيرد و حالتي مشابه با شرايط كليه پلي كيستيك روي دهد. تشخيص سندرم پاتو در هنگام حاملگي با استفاده از تصاوير سونوگرافي، آمينيوسنتز و نمونه گيري از پرزهاي كوريوني قابل تشخيص است. در هنگام تولد نيز ناهنجاري هاي فيزيكي مشهود، احتمال وجود ناهنجاري كروموزومي را مطرح مي سازد . اثبات سندرم در نوزاد با بررسي الگوي كروموزومي نوزاد بواسطه كاريوتيپ ميسر مي گردد. اين فرآيند شامل جداسازي و ايزولاسيون كروموزوم هاي موجود در سلولهايی است كه از فرد گرفته مي شود. اين سلول ها از سلول هاي نمونه خون فرد استخراج مي گردند. 22 جفت كروموزوم غير جنسي بواسطه اندازه شان از بلندترين تا كوتاهترين، از كروموزوم یک تا كروموزوم 22 مشخص مي گردند و پس از آن كروموزوم هاي جنسي تعيين مي گردد . اثبات سندرم پاتو بواسطه وجود سه عدد كروموزوم 13 كاملا مسجل مي گردد. درمان برخي از متولدين مبتلا داراي ناهنجاري ها و نقائص بسيار شديد هستند و در طي هفته هاي اول تولد به علت مشكلات عصبي شديد و نقص قلبي فوت كنند. با اين حال كودكان با پيش آگهي بهتر، نيازمند درمان هاي پزشكي به منظور اصلاح برخي از ناهنجاريهاي ساختاري و عوارض مرتبط با آن می باشند. براي رفع مشكلات تغذيه اي استفاده از گاستروستومي ممكن است ضرورت یابد. ناهنجاري هاي ساختاري از قبيل شكاف كام و شكاف لب ممكن است با جراحي اصلاح گردند. فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتار درماني در افراد مبتلا به آنان كمك مي كند تا به توانايي هاي بالقوه تكاملي خود برسند. پيش آگهي تقريبا 45 درصد از نوزادان مبتلا طي يك ماه اول زندگي فوت می شوند. قريب به هفتاد درصد طي شش ماه اول و بالاي هفتاد درصد طي يك سال اول زندگي از بین می روند. ميزان بقا تا دوران كودكي بسیار نادر است. بسياري از افرادي كه زنده مانده اند مبتلا به ناهنجاري هاي فيزيكي و ذهني شده اند. با اين حال ظرفيت يادگيري در كودكان مبتلا به سندرم پاتو از كودكي به كودك ديگر متفاوت است. كودكان بزرگتر ممكن است نياز به راه رفتن با كمك واكر داشته باشند. همچنين ممكن است توانايي درك كلمات و عبارات را نيز داشته باشند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ تری زومی 18- سندروم ادوارد در این تریزومی عقب ماندگی های ذهنی : عدم توانایی رشد- مالفورماسیونهای شدید قلبی - استخوان پس سری برجسته - فک عقب رفته - استخوان استرنوم (جناغ سینه) کوتاه - گوشها پایین تر از حد - مشت ها بسته به طوریکه انگشت دوم و پنجم روی سوم و چهارم است . فرم پا در این افراد ظاهر منحنی شکلی شبیه پایه گهواره است که به ان rocker-botton گویند. استخوان پاشنه (کالکانئوس) به صورت برجسته و ناخن ها هیپوپلازی (رشد کافی ندارند) و اصولا ادامه حیات بیش از چند ماه در این افراد نادر است. این سندرم ۸۰ درصد در دخترها دیده میشود. 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ [h=2]تریزومی 21(سندروم دان)[/h] سندرم داون معمولا به علت وجود یک نسخه اضافی از کروموزوم ۲۱ ( تری زومی ۲۱ ) به وجود می آید . از نظر بالینی کودکان دچار سندرم داون دارای عقب ماندگی رشد ؛ درجات متفاوتی از عقب ماندگی عقلی ؛ ناهنجاری های جمجمه ای صورتی از جمله چشم های مورب به طرف بالا ٬ چین های اپی کانتی ( چین های پوستی اضافی در گوشه داخلی چشم ها ) ٬ صورت پهن شده و گوش های کوچک ؛ نقائص قلبی و هیپوتونی می باشند . این افراد هم چنین بروز بالائی از ابتلا به لوسمی ٬ عفونت ها ٬اختلال عملکرد تیروئید و نارسی سنی را دارا می باشند . بعلاوه تقریبا تمام آن ها علائم بیماری آلزایمر را پس از ۳۵ سالگی نشان می دهند . در ۹۵ ٪ موارد سندروم بر اثر تری زومی ۲۱ ناشی از عدم جدایی میتویک به وجود می آید و در ۷۵ ٪ این موارد عدم جدایی در هنگام تشکیل اووسیت می باشد . شیوع سندرم داون حدودا یک در هر ۲۰۰۰ بارداری برای زنان زیر ۲۵ سال اتفاق می افتد . این افزایش خطر برای مادران با سن ۳۵ سال به یک در هر ۳۰۰ بارداری و برای زنان ۴۰ سال یک در هر ۱۰۰ بارداری وجود دارد . تقریبا در ۴ ٪ از موارد سندروم داون یک عدم تعادل جابجایی بین کروموزوم ۲۱ با یکی از کروموزوم های ۱۳ و ۱۴ یا ۱۵ وجود دارد . ۱ ٪ آخری به علت موزائیسم است که ناشی از عدم جدایی میتوزی می باشد . این افراد دارای بعضی سلول های با تعداد کروموزوم طبیعی و بعضی سلول های انوپلوئید می باشند . آن ها ممکن است تعدادی اندک یا زیاد از ویژگی های سندرم داون را بروز دهند . 2 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ سندرم ترنر (x،۴۴) سندرم ترنر نوعی مونوزومی است که دارای ۴۴کروموزوم اتوزوم ویک کروموزوم جنسی x می باشند. فنوتیپ این ناهنجاری کروموزومی اولین بار توسط ترنر (H.H.Turner) کشف شد افراد مبتلا دختر های غیز طبیعی هستند که فراوانی آنها ۲۵۰۰/۱ در بین متولدین دختر است .بیش از ۹۰% آنها خود به خود سقط می گردند . این گونه زنها فاقد تخمدان هستند و صفات ثانویه جنسی آنها محدود است . از دیگر عوارض اینگونه افراد قد کوتاه، پایین بودن موضع گوشها ، پایین بودن خط مو در پشت سر ، وجود پرده و چین در گردن ، و سینه های سپر مانند می باشند .افراد مبتلا با مقایسه با برادران وخواهران خود دارای هوش یکسان یاکمی کمتر هستند . مونوزومی x احتمالا” از تخمک یا اسپرمهای استثنایی بدون کروموزم جنسی یا در اثر حذف کروموزوم جنسی x در اولین تقسیم میتوز بعد از اینکه تخم xxیا xyایجاد شده اند بوجود می آیند . بعضی از افراد مبتلا دارای یک کروموزوم x وقطعه ای از کروموزوم x دوم می باشند .مطالعه ی این گونه افراد نشان داده است که هر دو بازوی کروموزوم x دوم جهت رشد طبیعی تخمدان لازم است . افرادی که فقط بازوی بزرگ x دوم را دارا می باشند قدکوتاه بوده وبقیه عوارض سندرم ترنر را نشان می دهند .افرادی که دارای بازوی کوچک x دوم می باشند دارای قد طبیعی بوده وتمام عوارض را نشان نمی دهند، این موضوع نشان می دهد که فنوتیپ ترنر اکثرا” توسط ژنهای واقع بر روی بازوی کوچک x کنترل می شود. 2 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ سندرم کلا ین فلتر ( xxy، ۴۴) اضافه شدن یک کروموزوم xبه ترکیب کروموزومی مرد باعث ایجاد سندرم کلاین فلتر می گردد که اولین بار توسط کلاین فلتر تو ضیح داده شده است. این افراد مذکر بوده و فراوانی آنها ۱۰۰۰/۱ در بین متولدین پسر می باشد. این افراد از نظر فنوتیپی نر ولی در بعضی خصوصیات بخصوص صفات ثانویه جنسی شبیه زنها هستند. برای مثال سینه ها رشد کرده ولی موی بدن رشد نمی کند ، بیضه ها کوچک و غده پروستات کوچک است . علت ایجاد آنها احتمالا” لقاح یک تخمک غیر طبیعی xxبا اسپرم y ، یک تخمک x با اسپرم غیر طبیعی xy است. حدود سه چهارم افراد بیمار دارای کاریوتیپ ( xxy ، ۴۴) می باشند . ولی در صورتیکه تعداد x ها ویا y ها اضافه شود همین فنوتیپ با اندکی تغیر مشاهده می گردد. برای مثال کاریوتیپهای xxyy , xxxyy ,xxxy, xxxxy , ، نیز سندرم کلاین فلتر نامیده می شود. یکی از عوارض این بیماری عقب افتادگی ذهنی است که بستگی به تعداد x ها دارد، به این صورت که هر چه تعداد x ها زیاد باشد عقب افتادگی نیز زیادتر می گردد. پسر ها از حد معمول بلند تر بوده ، نسبت قد به وزن آنها طوری است که قد بلند و باریک به نظر میرسند، قطر سر آنها به طور معنی داری از حد معمول کمتر است، حالت تعرضی و فعالیت آنها کمتر و حساسیت آنها نسبت به مسائل اجتماعی بیشتر است. 2 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ هرمافرودیتی در انسان هرمافرودیت های حقیقی ، افرادی هستند که دارای بافت های تخمدان وبیضه می باشند اعضاء دستگاه تناسلی خارجی مبهم ،ولی اغلب حالت مردانگی کمتری داشته ،خواص ثانویه جنسی از مردانگی تا زنانگی متغیر است . به طور معمول هرمافرودیت حقیقی به علت ناقص بودن اعضا ء تناسلی عقیم اند .هرمافرودیت ناقص ممکن است دارای بافتهای تخمدان یا بیضه باشند . بر مبنای ساختار کروموزومی دو گروه عمده از آنها قابل تشخیص اند که هرمافرودیت کاذب مردانه یا زنانه نامیده می شوند . دستگاه تناسلی خارجی آنها مبهم بوده از نظر ظاهری و صفات ثانویه جنسی با افراد عادی تا حد زیادی دارای فنوتیپ متفاوتی هستند مطلبي در مورد افراد دو جنسي سرگشتگي در ميان دو جنس مخالف، نه پسر و نه دختر بودن، تنها در برزخ ميان دو جنس مخالف نيست، بلكه زندگي اندوهبار در دنياي خاكستري است كه افراد نادان، گرفتاران اين وادي برزخي را با همه بيگناهي، سزاوار عقوبتهاي دوزخي ميدانند. برخي از آنان از خانوادهها رانده ميشوند، عدهيي از تيغ زهرآگين نگاه ديگران ميگريزند و در سرگرداني و بيسروساماني به راههاي ناصواب كشانده ميشوند. عمل جراحي براي رسيدن به يك هويت جديد و مستقل هزينه فراوان دارد و دو جنسيهايي هم كه تن به جراحي ميدهند، بيآنكه تحت مراقبتها و راهنماييهاي روانشناسي قرار گيرند، در سازگاري با هويت تازه، دچار مشكلات رواني ميشوند. دختران و پسراني كه سالياني با هويت كاذب زندگي كردهاند، در كنار آمدن با جنس حقيقي خود، كمتر از دو جنسيها دچار مشكلات و عوارض رواني و شخصيتي نميشوند. جواني تك پسر خانواده بود و پدرش عقيده داشت اين جوان بايد ادامه دهنده نسل او باشد و نام و نشان خانوادگي را زنده نگهدارد. براي اين تك پسر زني گرفت تا پسري به دنيا بياورد و اين نوه ادامه دهنده نسل او باشد. عروسش باردار شد و برخلاف تصور او، دختري به دنيا آورد. به دستور پدربزرگ، براي اين كودك، در شناسنامه نامي پسرانه انتخاب كردند و لباس پسرانه برتنش پوشاندند. پدربزرگ، او را در نوجواني با شكل و قيافه پسرانه به كلاس كاراته فرستاد و حالا اين دختر از پوشيدن لباس دخترانه و معاشرت با هم جنسهاي خود گريزان است و از رفتن به مدرسه دخترانه وحشت دارد. اكنون اين دختر كه شخصيتي پسرانه يافته، تحت معالجه روانپزشكان قرار گرفته تا از اين برزخ رواني و سردرگمي ميان دو جنس مخالف نجات پيدا كند. هويت جنسي هويت جنسي، محصول سرمشقهاي بيشماري است كه از اعضاي خانواده، معلمان، دوستان و پديدههاي فرهنگي كسب ميشود. در شكلگيري هويت جنس نگرشهاي والدين و فرهنگ جامعه، اندامهاي بدن كودك و عوامل ژنتيكي نقش دارند كه از لحاظ فيزيولوژيكي تا هفته ششم زندگي جنيني فعالند. اگر در دوران كودكي برخوردي درست با كودك نشود قطعاص اختلالات هويت جنسي در او به وجود ميآيد و او را تبديل به فردي سردرگم ميكند. در موارد شديد اختلال هويت جنسي در كودكان، پسرها از هر دختري دخترانهتر و دخترها از هر پسري مردانهترند، اما بطور كلي در طيف اختلال هويت جنسي نميتوان مرز مشخصي بين كودكان دچار اين اختلال و ديگر كودكان قايل شد. اما نوجوانان و بزرگسالان دچار اين اختلال ميل دارند از جنس مقابل باشند و اين ميل خود را ابراز ميكنند. اختلال هويت جنسي در بين مردان شايعتر از زنان است. شيوع آن در مردان يك در سيهزار و در زنان يك در صدهزار نفر است. بزرگسالان دچار اين اختلال شكايت دارند كه پوشيدن لباسهاي جنسيت تعيين شده آنها را ناراحت ميكند. بنابراين، شبيه جنس مقابل لباس ميپوشند و در فعاليتهاي مرتبط با آن جنس شركت ميكنند. اين اختلال در پسربچهها پيش از سن چهارسالگي آغاز ميشود. مبدل پوشي هم جزيي از اين اختلال است، 75 درصد پسران مبدل پوش اين كار را پيش از چهارسالگي آغاز ميكنند. سن شروع اين كار در دختران هم پايين است، اما بيشتر آنها تا سن بلوغ رفتار پسرانه را ترك ميكنند. تعدادي نيز براي از بين بردن اين رنج دست به عمل تغيير جنسيت ميزنند. پوريا 20 سال است كه با روحيه زنانه در بدن يك مرد زندگي ميكند. زماني كه او كودكي كم سن و سال بود دوست داشت لباسهاي دخترانه بپوشد و از لوازم آرايش استفاده كند، اما زماني كه بزرگ شد شرايط برايش سختتر شد. او ميگويد: من دوست داشتم آرايش كنم، ولي مجبور بودم اين كار را در خفا و دور از چشم ديگران انجام دهم. او اكنون ميخواهد جنسيتش را تغيير دهد، البته اگر بتواند هزينه عمل 10 ميليون تومانياش را بپردازد. اگر خانوا دهاش از لحاظ مالي او را كمك نكند، قصد دارد يكي از كليههايش را بفروشد. پوريا ميگويد: من با يك كليه هم ميتوانم زندگي كنم، اما در اين شرايط زندگي برايم امكانپذير نيست. دكتر ميرجلالي يكي از جراحان متخصا تغيير جنسيت در اين باره ميگويد: ظرف 12 سال گذشته 320 دوجنسي را در ايران عمل كردهام، مشكل اصلي اين افراد بيماريشان نيست، بلكه اغلب مردم آنها را درك نميكنند. اسم دوجنسي اغلب براي مردم اينطور تلقي ميشود كه هركس انحراف اخلاقي دارد دو جنسي است، اما اينطور نيست. درست است كه شرايط اجتماع باعث شده برخي از دو جنسي ها براي تامين پول داروها و ويزيت گران دكترهاي متخصا، مجبور به كارهاي خلاف شوند اما بيشتر آنها از اين وضعيت راضي نيستند. دوجنسيها در واقع 2 نوع هستندأ افرادي كه بخاطر مسائل اجتماعي و رواني به جنس مخالف تمايل پيدا كردهاند و دسته دوم افرادي هستند كه به لحاظ فيزيكي هم زن هستند و هم مرد. يعني هم ژن مردانه در بدنشان وجود دارد، هم زنانه. اگر اين بيماري در سنين پايين و كودكي تشخيا داده شود براحتي قابل درمان است. شايد با يك عمل ساده! اما وقتي افراد بزرگتر ميشوند و مثل من در 18 يا 19 سالگي ميفهمند كه چه مشكلي دارند، براي درمان بيماري گاهي مجبورند 3 يا 4 عمل در 2 سال انجام دهند و با خوردن قرصهاي هورمون به حالت عادي برگردند. اين بخشي از مشكلاتي است كه دوجنسيها دارند. دكتر عليرضا كاهاني متخصا پزشكي قانوني و رييس روانپزشكان سازمان پزشكي قانوني تهران ميگويد: اولين كلماتي كه بعد از تولد نوزاد گفته ميشود اين است كه دختر است يا پسر و پاسخي كه داده ميشود براساس اندامهاي خاص بدن است كه به چشم ميآيد بعد از آن سرنوشت نوزاد تقريباص روشن ميشود. جالب است كه اجتماع نه فقط آموزشهايي خاص براي پسر يا دختر دارد بلكه حتي مشخا ميكند هركدام به هنگام تولد چه رنگي بايد بپوشند. اين تفاوت در تمام مراحل رشد دختر و پسر گذاشته ميشود تا اينكه به سن بزرگسالي مي رسد و چنانچه نتواند خودش را با چنين خصوصياتي كه براي مرد يا زن بودن در فرهنگ تعريف شده تطبيق بدهد به او ميگويند مبتلا به اختلال هويت جنسي شده است. احساس هويت جنسي يعني احساس متعلق بودن به يك جنسيت خاص. او ميگويد: بايد ميان كساني كه اختلال هويت جنسي دارند با افرادي كه دو جنسي هستند تمايز قايل شد. دوجنسيها اعضاي غيرطبيعي جنسي دارند و در نتيجه تمايز بين دو جنس و تعيين مرد يا زن بودنشان مشكل است. در پزشكي قانوني اينها را به صورت اختلال و رشد غدد شناسايي ميكنند. در واقع اينها اختلال ناشي از كروموزم دارند، اما در اختلال هويت جنسي افراد تمايل يا اصرار به تعلق داشتن به جنس مخالف دارند كه به دو صورت خود را نشان ميدهد يكي كلامي است يعني فرد ابراز ميكند كه ميخواهد به جنس مخالفت متعلق باشد و غيركلامي به اين معني كه رفتاري انجام ميدهد كه شبيه به رفتار جنس مخالف است. در كشور ما از سال 66 تا 83، تعداد 470 نفر به سازمان پزشكي قانوني مراجعه كردهاند تا با عمل جراحي تغيير جنسيت بدهند كه البته از اين تعداد 200 نفر خواهان تغيير جنسيت از مرد به زن بودهاند و 70 نفر زن هم ميخواستند مرد شوند كه با عمل جراحي 214 نفر آنها موافقت و با جراحي 11 نفر مخالفت شده است و بقيه هم پيگيري نكردهاند. در مراكز استانها هم تعداد كل افرادي كه براي تغيير جنسيت مراجعه كردهاند 57 نفر بودند كه 39 نفرشان خواهان تغيير جنسيت از مرد به زن بودند و 22 نفر زن هم ميخواستند مرد شوند. بطور كلي شيوع اين اختلال يك در 30 هزار نفر در بين مردان و يك در 100 هزار نفر در بين زنان است. ايران يكي از معدود كشورهايي است كه تغيير جنسيت را با توجه به شرايط فرد مجاز دانسته است و دستورالعملهاي لازم نيز درخصوص آن توسط مسوولان صادر شده است. مطابق آخرين اطلاعيه ثبت احوال، از اين پس افراد دو جنسيتي كه تغيير جنسيت ميدهند، شناسنامه جديد دريافت ميكنند. يكي از كارشناسان ؤبت احوال در اين باره ميگويد: با توجه به تحقيقات انجام شده در اين خصوص مشخص شده بزرگترين مشكل افرادي كه تغيير جنسيت ميدهند اين است كه شناسنامه قبليشان، نشان دهنده هويت قبلي آنها است. يعني فردي كه جنسيت خود را از مرد به زن تغيير داده در همه جا با نام مرد او را صدا ميزنند، بنابراين تصميم گرفته شد، افرادي كه تغيير جنسيت ميدهند، با ارايه مدارك پزشكي لازم و شناسنامه قبلي خود شناسنامه جديد براي هويت جديد خود داشته باشند. هرچند مشكلات قانوني افراد خواهان تغيير جنسيت به لحاظ قانوني و شرعي حل شده است، اما هنوز جامعه ظرفيت پذيرش آنها را ندارد و بعضي به چشم يك گناهكار به آنها نگاه ميكنند. يكي از مبتلايان اختلال هويت جنسي كه با عمل جراحي از عالم مردان وارد دنياي زنان شده است ميگويد: «ما كار خطايي نكردهايم. فقط مشكلي داريم كه بايد براي آن كاري شود. بايد هزينه عمل جراحي كم شود تا خانوادهها بتوانند فرزندان دوجنسي خود را از اين مصيبت نجات بدهند. بعضي از ما از شدت فشار جامعه و برخورد مردم به بزهكاري و مصرف مواد مخدر روي ميآورند يا خودكشي ميكنند. آيا ما يك انسان نيستيم? چقدر خوب است همديگر را به جاي طرد، درك كنيم. او اقدام ؤبت احوال را مثبت ارزيابي ميكند و ميگويد: من در شناسنامه قبليام اسم و عكس مردانه داشتم و مرا با همان اسم صدا ميكردند اما حالا در شناسنامه جديدم عكسي با چهره دخترانهام چسبانده شده و اسم دخترانهيي هم در آن نوشتهاند، سعي ميكنم با دنياي دخترانه كنار بيايم. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده