Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ بازی اینجوریه که من چندتا کلمه به آلمانی می نویسم معانی کلمه ها رو به همراه حرف تعریف و حالت جمع از تو دیگشنری پیدا کنید بعد تو دفترچه کلماتتون یادداشت کنید بعد با اون کلمه یه جمله بنویسید هر کی جمله نوشت، کلمات بعدی رو خودش معرفی کنه اگه مشکل بود بگه من کمکش می کنم سوالایی هم که پیش میاد رو همینجا وسط بازی بپرسین تو همین تاپیک تو حالت پیشرفته تر باری () کلمات رو فارسی بدین، بعد جمله آلمانی رو بخواین برو بریم. 11 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ Baum grün Frühling werden 5 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ Der Baum=درخت --------->حالت جمع Die Bäume Der Frühling= فصل بهار Das grün=سبز------> werden= فعل شدن Im Frühling sind die Bäume grün:ws38: در مورد آرتیکل ها و حالت جمع ها الان مطمئن نیستم . وقت هم ندارم چک کنم . شب میام تصحیح میکنم مسخره هم نکنین .ولی دلتون خواست یخندین بهم 7 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ عالیه، مرسی چرا فقط کلمات منو تحریف کردی ؟ همین رو با فعل werden بنویسی معنیش میشه : درختان در بهار سبز میشوند اینی که نوشتی میشه درختان در بهار سبز هستند راستی رنگ ها هم حرف تعریف ندارن بقیش همه درسته کلمه های بعدی رو بگو سعی کن یه جمله تو ذهنت بسازی، بعد کلمه هاش رو اینجا بنویسی 7 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ ععع زاست میگی . تا کلمات رو دیدم یاد این جمله افتادم اصلا دقت نکردم به فعلش.مرسی خوببببببببببببببببب. این جمله رو امروز یاد گرفتم اینجا همونو میگم فعلا : یه سری تغییرات هم یه جاش لازم داره Mücke ein einen elefant aus macken 6 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ aus einer Mücke einen Elefant machen die Mücke , n : پشه der Elefant , en : فیل machen : کردن، انجام دادن ضرب المثل آخه ! arbeiten Schreibtisch ganzen Tag ماضی نقلی بنویسید اینو ! 5 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۱ arbeiten Schreibtisch ganzen Tag ماضی نقلی بنویسید اینو ! سلامليكم نمدونم چرا به ما گفتن بيايم از اينجا رد شيم فقط من نميدونم ماضي نقلي همون Perfekt ميشه يا نه!؟ با اين فرض: arbeiten : فعل/ كار كردن (Schreibtisch (der/ -e : مير تحرير ganz : صفت/ كل، تمام (Tag (der/ -e : روز Peyman hat ganzen Tag am Schreibtisch gearbeitet. :persiana__hahaha: (am: an dem~> DAT) (gearbeitet~> partizip II) ----------------------------------------------------------------------------------- اينم دوتا جمله مخصوص سمن ?/./ich/ nicht verstehen/ Sie (2)/ Können (2)/ sprechen/ langsam/ bitte 6 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۱ سلامليكمنمدونم چرا به ما گفتن بيايم از اينجا رد شيم فقط من نميدونم ماضي نقلي همون Perfekt ميشه يا نه!؟ با اين فرض: arbeiten : فعل/ كار كردن (Schreibtisch (der/ -e : مير تحرير ganz : صفت/ كل، تمام (Tag (der/ -e : روز Peyman hat ganzen Tag am Schreibtisch gearbeitet. :persiana__hahaha: (am: an dem~> DAT) (gearbeitet~> partizip II) ----------------------------------------------------------------------------------- اينم دوتا جمله مخصوص سمن ?/./ich/ nicht verstehen/ Sie (2)/ Können (2)/ sprechen/ langsam/ bitte جمله ی اوری بانو (اصلا ازش خوشم نمیاد ) اگه اون چیزی باشه که تو ذهن من میباشد درست است Ich kann Sie nicht verstehen . konnen Sie bitte langsam sprechen ? - Nein:persiana__hahaha: möchten/samstag/gehen/kino/freundin/ich 6 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۱ ممنون اوریون ماضی نقلی آره همون Perfekt هست یه توضیح کوچیک در مورد ماضی نقلی بدم تو فارسی سه مدل گذشته داریم که بیشتر استفاده می کنیم گذشته ساده، کاری که انجام شده و تموم شد رفت پی کارش. مثلا: من دیروز رفتم سینما ماضی نقلی، کاری که در گذشته شروع شده و اثرش تا حال ادامه داره. مثل جمله بالا، من تمام روز رو پشت میز تحریرم کار کرده ام. اگر جمله سینما رو ماضی نقلی بگیم می شه، من دیروز سینما رفته ام. این جمله غلط نیست، ولی حتی به فارسی هم مرسوم نیست ماضی بعید هم یه زمان عقب تر از ماضی نقلیه، مثلا: من این مطلب رو خونده بودم، ولی نمی دونستم که تو هم خوندی ؟ جمله اول ماضی بعید بود و دومی ماضی نقلی این سه نوع ماضی در زبان آلمانی دقیقا همینطوری معنی می شه ساختار ماضی نقلی: مثله زبان انگلیسی که افعال به دو دسته با قاعده و بی قاعده تقسیم می شن، اینجا هم جدول داریم یعنی باید شکل ماضی ساده و ماضی نقلی برای افعال بی قاعده حفظ بشه. چاره ای غیر از حفظ کردن نیست، این شد قدم اول برای ماضی نقلی نیاز به استفاده از فعل کمکی haben یا sein دارید اگر اافعال با haben نوشته می شن، پس بهتره اون افعالی که با sein نوشته می شه رو حفظ کنیم، البته تعدادشون خیلی زیاد نیست یه قاعده کلی وجود داره که فعل هایی که حرکت توش داره، با sein نوشته می شه مثل gehen, fliegen, fahren اگر استثناء دیدید هم جای تعجب نیست مثل bleiben یعنی ماندن ! ساختار جمله در ماضی نقلی فاعل فعل کمکی haben - sein بقیه اجزاء حمله در آخر جمله هم شکل partizip perfekt از فعل Ich habe noch nicht deine Meinung verstanden تبدیل مصدر به partizip perfekt برای افعال با قاعده مصدر arbeiten علامت مصدر حذف arbeit ge به اول فعل اضافه می شه gearbeit et به آخر اضافه می شه gearbeitet شاید سخت به نظر بیاد، ولی یه مدت که استفاده بشه، بعد اتومات حتی برای فعلهای جدید هم تو ذهن ساخته می شه برای افعال بی قاعده هم همونطور که گفته شد باید حفظ بشه مثلا verstanden قسمت سوم یا partizip perfekt فعل verstehen هست. برای ماضی بعید هم همین ساختار برقراره، فقط فعل کمکی یه زمان می ره عقب یعنی hatten - waren جمله پست قبلی رو هم بنویسین لطفا 4 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ Ich möchte mit meiner Freundin am Samstag ins Kino gehen حرف تعریف روزهای هفته an هست. روزهای هفته همشون مذکرن، همیشه هم حرف تعریفشون معین هست. پس همیشه می شه: am Samstag, am Montag وقتی تو داری به سینما می ری باید بگی in das Kino یا ins Kino وقتی تو سینما هستی میشه داتیو: in dem Kino یا im Kino aufstehen - jeden - Uhr - Morgen 5 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ Ich möchte mit meiner Freundin am Samstag ins Kino gehen aufstehen - jeden - Uhr - Morgen چشمم روشن صلاح نميبينم، اونم در خارجه ! با برادراي واحد خارج بايد تماس بگيرم بيان وضعيتتو مشخص كنن. :167: aufstehen: فعل/ بلند شدن (از خواب/ معادل get up) jede : حرف اضافه نامعين (فك كنم ترجمه نوعش اين ميشه!). به معني "هر". (each--every) (Uhr ( die, / en : ساعت (وسيله) ( -/ ,Morgen ( der : صبح (در حالت قيد معني فردا هم ميده ولي اينجا ربطي نداره :دي) Jeden Morgen um 6 Uhr stehe ich auf! چون Morgen مذكر هست jede ميشه jeden . يا براي روز هم همينطور: jeden Tag (هر روز). ولي براي Nacht كه مونثه، ميشه jede Nacht (هر شب). قيد زماني ميتونه توي موقعيت 1 يا 3 قرار بگيره. فعل هم كه دومه. پس جمله رو ميشه اينطوريم نوشت: Ich stehe jeden Morgen um 6 Uhr auf. فعل دو قسمتي هست و توي جمله auf از stehen جدا ميشه و به آخر جمله ميره. اصل فعل هم توي جمله معمولي، توي موقعيت دوم قرار ميگيره و صرف ميشه. (توضيحم عاليه يني ) براي ساعت از حرف اضافهي Um استفاده ميشه. مگه اينكه بخوايم يه بازه رو بيان كنيم كه اونجا بايد از von --- bis استفاده كنيم. (مثلا Von neun bis zwölf Uhr: از ساعت 9 تا ساعت 12) پ.ن: قبل از تاييد و اصلاح دوستان اين توضيحات هيچ اعتباري ندارند. هدف گمراهي ملت ميباشد :persiana__hahaha: ------------------------------------------- !/schreiben/ satz جمله امري براي du . 6 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ رو نکرده بودی اوریون Schreib mal bitte jeden Tag solche Sätze Schreiben : نوشتن geschrieben / haben der Satz - die Sätze : جمله solche : چنین، اینچنین / اینو باید صرف کنین متناسب با موقعیت اسم بعدش در جمله مثلا اینجا satz تو موقعیت مفعول هست، پس می شه solchen Satz اما چون خود satz در حالت جمع هست، می شه solche Sätze mal معنی خاصی نداره، جمله رو روونتر یا خودمونی تر می کنه، گاهی اوقات هم محترمانه تر می کنه ! مثلا اینجا معنیش می شه > بنویس خب لطفا هر روز چنین جملاتی رو ! einsteigen - Auto ماضی نقلی بنویسید Heil Hitler! Heil Spow 4 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ رو نکرده بودی اوریون Schreib mal bitte jeden Tag solche Sätze Schreiben : نوشتن geschrieben / haben der Satz - die Sätze : جمله solche : چنین، اینچنین / اینو باید صرف کنین متناسب با موقعیت اسم بعدش در جمله مثلا اینجا satz تو موقعیت مفعول هست، پس می شه solchen Satz اما چون خود satz در حالت جمع هست، می شه solche Sätze mal معنی خاصی نداره، جمله رو روونتر یا خودمونی تر می کنه، گاهی اوقات هم محترمانه تر می کنه ! مثلا اینجا معنیش می شه > بنویس خب لطفا هر روز چنین جملاتی رو ! einsteigen - Auto ماضی نقلی بنویسید Heil Spow من خیلی ماضی نقلی مسلط نیستم . واسه همین مینویسم که اشتباهمو بگین . مرسی دیگه Ich habe das Auto eingesteigen اگه درست بود بگو توضیح بدم . جمله بعدی رو بنویسم اگه نه هم دست خودتت رو میبوسه 4 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ من خیلی ماضی نقلی مسلط نیستم . واسه همین مینویسم که اشتباهمو بگین . مرسی دیگه Ich habe das Auto eingesteigen اگه درست بود بگو توضیح بدم . جمله بعدی رو بنویسم اگه نه هم دست خودتت رو میبوسه همین که بنویسی خوبه یه کوچولو باید اصلاح بشه einsteigen می ره تو دسته فعل هایی که ماضی نقلیشون با فعل کمکی sein میاد یه لیست درست کن از فعل هایی که با sein میان، تو یه ستون مصدر رو بنویس و تو یه ستون حالت partizip perfekt رو هر فعل جدیدی که با sein می اومد رو دیدی زیرش اضافه کن، بقیه اش همشون با haben میان einsteigen یه فعل جداشدنیه یعنی ein + steigen قسمت سوم فعل می شه eingestiegen خونده می شه آین گِش تی گِن حرف اضافه فعل einsteigen هست in einsteigen یعنی سوار شدن + به پس می شه Ich bin ins Auto eingestiegen aussteigen می شه پیاده شدن حرف اضافه اش هست aus پیاده شدن از Ich bin aus dem Auto ausgestiegen می بینی که قسمت سوم هر دو فعل یکیه، یعنی اون بخش اول ein یا aus رو بذار کنار، قسمت دومش یکیه این تو ذهنت باشه که اگر یه فعل دیدی بر وزن steigen، برای قسمت سومش، اولین چیزی که میاد توذهنت بر وزن gestiegen باشه. کلمات بعدی رو بگو. 4 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ مرسی پیمان عالی بود . ببین این فعل های بی قاعده رو که گذشتشون فرق میکنه یه کم رو چه جوری میشه تشخیص داد؟هیچ راهی نشونه ای چیزی نداره؟ کلمات بعدی هم : legen/Tisch/Ich/Buch 3 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ مرسی پیمان عالی بود . ببین این فعل های بی قاعده رو که گذشتشون فرق میکنه یه کم رو چه جوری میشه تشخیص داد؟هیچ راهی نشونه ای چیزی نداره؟ کلمات بعدی هم : legen/Tisch/Ich/Buch نه باید حفظ کنی مثل انگلیسیه چطو واسه انگلیسی غر نمی زنین که باید حفظشون کنین ؟ اینم همونه حفظشون کن آفرین این سایت رو هم داشته باش فعل رو بنویس تو باکس سفید بالاش همه شکل های زمانی فعل رو صرف شده بهت نشون می ده فقط هر فعل جدیدی رو که دیدی یاددداشت کن تو دفترچه لغاتت که هر از گاهی روشون مرور کنی که همیشه تو ذهنت بمونه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام legen/Tisch/Ich/Buch 4 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ رو نکرده بودی اوریون هون؟ چيو؟ کلمات بعدی هم : legen/Tisch/Ich/Buch (Tisch ( der /-e : ميز (Buch (das/ Bücher : كتاب (اين خطي كه بالاش نقطه داره رو پيدا نكردم شكل جمعو كامل نوشتم :دي) legen : فعل/ قرار دادن. متعدي و با حركته يعني نياز به مفعول بي واسطه (Akk) داره. چون Buch خنثي هست، توي حالت آكوزاتيو همون das buch رو مياريم. فعلاي ديگه اي كه شبيه اين هستن: stellen (ايستاندن!) و setzen (نشاندن) هستن. (اون يكي حالتش مثل فعل liegen- قرار داشتن- هست كه لازم و بدون حركته و بعد از حرف اضافه داتيو مياد.فعل هاي مشابه: stehen (معنيش يا ايستادن ميشه يا ايستاده بودن :دي) و sitzen(نشستن شايدم نشسته بودن )) auf : حرف اضافه به معني روي. اين حرف اضافه هم ميتونه با داتيو نوشته بشه هم آكوزاتيو. براي زماني كه فعل داراي حركت باشه، و كلمه پرسشي wohin براي پرسش اون حالت استفاده شه، اسم بعدش آكوزاتيوه ولي اگه حركتي نداشته باشه، و سوالي كردن جمله با كلمه پرسشي wo باشه، بايد با داتيو به كار بره. اينجا فعل legen حركت داره پس آكوزاتيو استفاده ميكنيم و چون Tisch مذكر هست، ميشه den Tisch Ich legte das Buch auf den Tisch. (معادل همين جمله با liegen ميشه: Das Buch lag auf dem Tisch ) هدف من از شركت در اين تاپيك گمراهي جوانان مملكت است و بس! خدا جزاي سمنو بده! لطفا تا قبل از تاييد دوستان بنا را بر دوروغگويي بنده قرار دهيد. ----------------------------------------------------------------------------------- ? /wie lange/ lernen/ Sie/ Deutsch با اين يه سوال بسازين طوري كه جوابش به حرف اضافه نياز نداشته باشه. جوابشم بگين 4 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۱ هون؟چيو؟ (Tisch ( der /-e : ميز (Buch (das/ Bücher : كتاب (اين خطي كه بالاش نقطه داره رو پيدا نكردم شكل جمعو كامل نوشتم :دي) legen : فعل/ قرار دادن. متعدي و با حركته يعني نياز به مفعول بي واسطه (Akk) داره. چون Buch خنثي هست، توي حالت آكوزاتيو همون das buch رو مياريم. فعلاي ديگه اي كه شبيه اين هستن: stellen (ايستاندن!) و setzen (نشاندن) هستن. (اون يكي حالتش مثل فعل liegen- قرار داشتن- هست كه لازم و بدون حركته و بعد از حرف اضافه داتيو مياد.فعل هاي مشابه: stehen (معنيش يا ايستادن ميشه يا ايستاده بودن :دي) و sitzen(نشستن شايدم نشسته بودن )) auf : حرف اضافه به معني روي. اين حرف اضافه هم ميتونه با داتيو نوشته بشه هم آكوزاتيو. براي زماني كه فعل داراي حركت باشه، و كلمه پرسشي wohin براي پرسش اون حالت استفاده شه، اسم بعدش آكوزاتيوه ولي اگه حركتي نداشته باشه، و سوالي كردن جمله با كلمه پرسشي wo باشه، بايد با داتيو به كار بره. اينجا فعل legen حركت داره پس آكوزاتيو استفاده ميكنيم و چون Tisch مذكر هست، ميشه den Tisch Ich legte das Buch auf den Tisch. (معادل همين جمله با liegen ميشه: Das Buch lag auf dem Tisch ) هدف من از شركت در اين تاپيك گمراهي جوانان مملكت است و بس! خدا جزاي سمنو بده! -------> لطفا تا قبل از تاييد دوستان بنا را بر دوروغگويي بنده قرار دهيد. ----------------------------------------------------------------------------------- ? /wie lange/ lernen/ Sie/ Deutsch با اين يه سوال بسازين طوري كه جوابش به حرف اضافه نياز نداشته باشه. جوابشم بگين اها گذشته نوشتی؟ برا زمان حال هم میتونیم بنویسیم : Ich lege das Buch auf den Tisch . واسه حالت داتیوش هم مثلا : Das Buch liegt auf den Tisch. wie lange lernen Sie Deutsch? Uber 3 monate/Etwa 3 monate 4 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ کلمات بعدی : fliegen + Östereich ماضی نقلی یه قید زمانی چیزی هم بهش بدید. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده