Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 شهریور، ۱۳۹۱ سلام این دوتا تجربه ای که مطرح کردید من حس کردم شما هیچ دخل و تصرفی توی کار نکردید و فقط یک جا واستادید اپراتور کار کرده و شما زمان گرفتید درسته؟ 4 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 شهریور، ۱۳۹۱ سلاماین دوتا تجربه ای که مطرح کردید من حس کردم شما هیچ دخل و تصرفی توی کار نکردید و فقط یک جا واستادید اپراتور کار کرده و شما زمان گرفتید درسته؟ و منظورتون از دخل و تصرف دقیقا چی هست؟ 3 لینک به دیدگاه
Hamid Mehrazin 7043 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 شهریور، ۱۳۹۱ سلاماین دوتا تجربه ای که مطرح کردید من حس کردم شما هیچ دخل و تصرفی توی کار نکردید و فقط یک جا واستادید اپراتور کار کرده و شما زمان گرفتید درسته؟ فکر کنم منظورتون بهبود وضع موجود باشه درسته؟ که یعنی زمانهاو ضرایب عملکرد و کلا وضع موجود و حالا مثلا زمانهای بیکاری را بهبود بدیم ودوباره ارزیابی کنیم طالبم که بیشتر توضیح بدید آقای وطن پرست 4 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 شهریور، ۱۳۹۱ فکر کنم منظورتون بهبود وضع موجود باشه درسته؟که یعنی زمانهاو ضرایب عملکرد و کلا وضع موجود و حالا مثلا زمانهای بیکاری را بهبود بدیم ودوباره ارزیابی کنیم طالبم که بیشتر توضیح بدید آقای وطن پرست سلام دیدگاه اشتباهی که اغلب کسانی که تازه وارد کار شدن در مبحث زمانسنجی دارن اینه که خودشون رو تابع اپراتور میکنن، در حالی که اپراتور باید تابع ما باشه در مبحث زمانسنجی و کار سنجی با کسی تعارف نداریم اینکه اپراتور ناراحت میشه یا خوشحال یا از کارش میزنه یا نمیزنه هیچ اهمیتی نداره در واقع زمانسجی باید در یک محیط استاندارد باید صورت بگیره زمانسنجی شامل سه بخش میشه زمان راه اندازی سل یعنی ابتدای شیفت زمان فعالیت سل و زمان توقف یعنی انتهای شیفت هیچ لزومی هم نداره این سه بخش به صورت پیوسته باشه حتی لزومی نداره زمان فعالیت به صورت پیوسته باشه ما میتونیم بخشی از کار رو از اپراتور بخوایم انجام بده بارها و بارها و طبق نظر ما با روش های مختلف هم باید تست کنه تا مبحث کار سنجی هم صورت بگیره پس از جمع اوری کلیه اطلاعات ما به خروجی اسمی میرسیم دقیقا مثل یک ماشین که در شرایط استاندارد یک خروجی اسمی داره پس از مرج کردن همه اطلاعات با اعمال الونس ها و شاخص اثر بخشی سل ما میتونیم خروجی واقعی رو بدست بیاریم در این حالت با توجه به میزان سفارش محصول و خروجی واقعی سل در مورد افزایش یا کاهش نفرات سل، تخصیص یا عدم تخصیص اضافه کاری و ... میشه تصمیم گرفت 5 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ برای کارهای مدیریت تولید و کیفیت و نت و نگهداری صرفا به استخدام یک مهندس صنایع(گرچه با سابقه) اکتفا نکنید. به قدرت تحلیل یک مکانیکی تمام عیار نیاز دارین 4 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ برای کارهای مدیریت تولید و کیفیت و نت و نگهداری صرفا به استخدام یک مهندس صنایع(گرچه با سابقه) اکتفا نکنید. به قدرت تحلیل یک مکانیکی تمام عیار نیاز دارین بیشتر توضیح میدین؟ اینکه برای تولید در هر زمینه ای متخصص اون رشته لازمه رو که هیچ شکی در اون نیست..... 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ بیشتر توضیح میدین؟اینکه برای تولید در هر زمینه ای متخصص اون رشته لازمه رو که هیچ شکی در اون نیست..... توضیحشو به عنوان یه تکلیف به شما میسپارم. 48 ساعت زمان دارین 4 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ توضیحشو به عنوان یه تکلیف به شما میسپارم. 48 ساعت زمان دارین من از تجربه خودم برای پاسخ به تکلیفم استفاده میکنم.... دوره کارآموزیم رو بخش تحقیق و توسعه یک کارخونه بزرگ در زمینه ساخت قطعات خودرو بودم....تقریبا حدود 20 نفر مهندس مکانیک بودن که کار طراحی قطعات رو بصورت تیمی در اختیار داشتن...به نظرم در بخش تحقیق و توسعه وجود یک مهندس صنایع لازم هست ولی کافی نیست ...یعنی خب مهندس صنایع دانش فنی کافی برای طراحی یک قطعه رو در اون حد نداره ولی خب در همین بخش هم وجود یک مهندس مکانیک به تنهایی کافی نیست....حالا این رو میتونیم به کل تولید تعمیم بدیم.... 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ من از تجربه خودم برای پاسخ به تکلیفم استفاده میکنم....دوره کارآموزیم رو بخش تحقیق و توسعه یک کارخونه بزرگ در زمینه ساخت قطعات خودرو بودم....تقریبا حدود 20 نفر مهندس مکانیک بودن که کار طراحی قطعات رو بصورت تیمی در اختیار داشتن...به نظرم در بخش تحقیق و توسعه وجود یک مهندس صنایع لازم هست ولی کافی نیست ...یعنی خب مهندس صنایع دانش فنی کافی برای طراحی یک قطعه رو در اون حد ندارهولی خب در همین بخش هم وجود یک مهندس مکانیک به تنهایی کافی نیست....حالا این رو میتونیم به کل تولید تعمیم بدیم.... این بار دیگه خلاصه.. قرمز صحیح نیست.چون نیازی به رشته های دیگه نداریم در زمینه طراحی.. مکانیک تحلیل بالا:بخاطر چارت درسی صنایع بحث های آماری و نرم افزاری(کدنویسی...) قوی: بخاطر چارت.. مکانیک رشته فضول و گسترده ای هست. لذا مکانیکی ها پر هستن. و قدرت دید از بالا رو دارن.(طبیعتا نه همشون..) طبیعتا برای شرکت های سبکتر(کاله آمل،پلی بافت بالبسر..) در این موارد، نیازی کمتری به مهندس مکانیک هست آبی منظور من بود و ذهنیتم همون خودرویی که فرمودین.. 4 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ صنایع هم رشته گسترده ای هست،این که یک مهندس صنایع میتونه از یک بانک محل کار خودش رو انتخاب کنه تا کارخونه های بسیار پیچیده میتونه گواه این مطلب باشه.... اونجا هم فقط من مهندس صنایع بودم و البته بعنوان کارآموز ولی بارها و بارها مدیر بخش ازینکه جای مهندس صنایع در اون بخش خالی هست با من صحبت کرده بودن،پس این که نیازی ندارین منتفی میشه.... ولی اینکه مکانیکی ها دوست دارن که فقط همه جا خودشون باشن بحث کاملا جداگانه ای هست.... 5 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ صنایع هم رشته گسترده ای هست،این که یک مهندس صنایع میتونه از یک بانک محل کار خودش رو انتخاب کنه تا کارخونه های بسیار پیچیده میتونه گواه این مطلب باشه....اونجا هم فقط من مهندس صنایع بودم و البته بعنوان کارآموز ولی بارها و بارها مدیر بخش ازینکه جای مهندس صنایع در اون بخش خالی هست با من صحبت کرده بودن،پس این که نیازی ندارین منتفی میشه.... ولی اینکه مکانیکی ها دوست دارن که فقط همه جا خودشون باشن بحث کاملا جداگانه ای هست.... آبی صحیح. قرمز هم صحیح. من حدودا یه ماه پیش برای کاری به چهار کارخونه ساخت قطعات خودرو سر زدم(فراصنعت/رادروش/شایق صنعت و آخری خاطرم نیست) بحث این بود که خط تولید عقب نیوفته. 3 تاشون مهندس صنایع برای این کار داشتن. منتها یکی نداشت و تصمیم گرفته شد یه مهندس صنایع بیارن.. آخه تو این موارد(کیفیت/تولید/تعمیرات...) مهندس مکانیک دست تنها هست اصلا نرم افزاری مربوطه(ام اس پروجکت؟...) رو کار نکرده شما متوجه منظور من نشدین. حقم دارین چون جزییات رو نگفتم. صاحب اون شرکتی که مهندس صنایع نداشت می گفت: یا مهندس مکانیک یا صنایع(بحث حقوق..). قانع اش کردیم که برای نت و نگهداری و تولید حتما به مهندس صنایع نیاز دارید و بخاطر نوع شرکت شما حتما هم یه مهندس مشاور(مکانیک) باید کنارش باشه.اووووووف تو این ارتباطهای مجازی بعضا ممکنه منظور خوب رسونده نشه یا حتی بعضا بعضی ها دلخور بشن. 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۱ آبی صحیح.قرمز هم صحیح. من حدودا یه ماه پیش برای کاری به چهار کارخونه ساخت قطعات خودرو سر زدم(فراصنعت/رادروش/شایق صنعت و آخری خاطرم نیست) بحث این بود که خط تولید عقب نیوفته. 3 تاشون مهندس صنایع برای این کار داشتن. منتها یکی نداشت و تصمیم گرفته شد یه مهندس صنایع بیارن.. آخه تو این موارد(کیفیت/تولید/تعمیرات...) مهندس مکانیک دست تنها هست اصلا نرم افزاری مربوطه(ام اس پروجکت؟...) رو کار نکرده شما متوجه منظور من نشدین. حقم دارین چون جزییات رو نگفتم. صاحب اون شرکتی که مهندس صنایع نداشت می گفت: یا مهندس مکانیک یا صنایع(بحث حقوق..). قانع اش کردیم که برای نت و نگهداری و تولید حتما به مهندس صنایع نیاز دارید و بخاطر نوع شرکت شما حتما هم یه مهندس مشاور(مکانیک) باید کنارش باشه.اووووووف تو این ارتباطهای مجازی بعضا ممکنه منظور خوب رسونده نشه یا حتی بعضا بعضی ها دلخور بشن. از بس که به ما مسئله دادن تا حل و تحلیل کنیم ادبیات رو فراموش کردیم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 4 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۱ آبی صحیح.قرمز هم صحیح. من حدودا یه ماه پیش برای کاری به چهار کارخونه ساخت قطعات خودرو سر زدم(فراصنعت/رادروش/شایق صنعت و آخری خاطرم نیست) بحث این بود که خط تولید عقب نیوفته. 3 تاشون مهندس صنایع برای این کار داشتن. منتها یکی نداشت و تصمیم گرفته شد یه مهندس صنایع بیارن.. آخه تو این موارد(کیفیت/تولید/تعمیرات...) مهندس مکانیک دست تنها هست اصلا نرم افزاری مربوطه(ام اس پروجکت؟...) رو کار نکرده شما متوجه منظور من نشدین. حقم دارین چون جزییات رو نگفتم. صاحب اون شرکتی که مهندس صنایع نداشت می گفت: یا مهندس مکانیک یا صنایع(بحث حقوق..). قانع اش کردیم که برای نت و نگهداری و تولید حتما به مهندس صنایع نیاز دارید و بخاطر نوع شرکت شما حتما هم یه مهندس مشاور(مکانیک) باید کنارش باشه.اووووووف تو این ارتباطهای مجازی بعضا ممکنه منظور خوب رسونده نشه یا حتی بعضا بعضی ها دلخور بشن. بله خب متاسفانه صنعت ما هنوز آنچنانی که باید جایگاه مهندس صنایع رو نشناخته ، دلیلشون هم این هست که چون فقط یه قلم و یه کاغذ لازم دارن و در محاسبات به کامپیوتر و کار فنی چندانی انجام نمیدن پس هر کسی هم میتونه اینکارو انجام بده یا اصلا وجودش نیاز نیست.... از بس که به ما مسئله دادن تا حل و تحلیل کنیم ادبیات رو فراموش کردیم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 ... 5 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۲ درود ... با توجه به زمانی که از ایجاد این تاپیک میگذره و احتمالا یکسری از دوستان مشغول به کار شدن یا دوره کارآموزیشون رو گذروندن یا تجربیات جدیدی ممکنه کسب کرده باشن ،به نظرم اومد بهتره که برای یکبار دیگه اینجا جمع بشیم ....ممنون میشم شما هم در انتقال تجاربتون به ما و دوستانتون شرکت کنید..... با آرزوی موفقیت برای همه..... 4 لینک به دیدگاه
linktaz 285 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۲ پست هاي قبلي رو خوندم برام كمي جالب بود... اينو از منظر يه صنايعي نميگم.اما واقعا وجود مهندس صنايع جزء لاينفك يه كارخونه است.چون به عينه خودم فقدان شو احساس كردم. مسائل تحليلي و هزينه يابي ها،بهبودها،بهينه يابي ها،ايزو و... واقعا دنيايي اين رشته كار داره.جالب اينجاست ،با اينكه مديريت صنعتي بساير به اين رشته نزديكه اما نميدونم چرا بچه هاي مديريت به اندازه صنايع موفق نيستند. 5 لینک به دیدگاه
زفسنجانی 7100 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۲ بحثی که خدمت دوستان مطرح میکنم خیلی با پستهای قبلی همخوانی نداره ..اما چون موضوع تجربیات کاریه ...خدمت دوستان ارائه میدم ...تو فعالیتی که ماداریم درکنار همه مدیرتهای مالی .وانبار داری .بازاریابی .و....مهمترین عمل نوآوریه ...غیر از نوآوری یعنی عقب ماندگی ...درکنار تمام خلاقیتهای فکری شخصی مهمترین عامل نو آوری بازار گردیه ...ومهمترین نوع بازار گردی حضور پیدا کردن تو نمایشگاههای مختلفه ...مخصوصا نمایشگاههای بین الملی .....اونجا بهترین منبع برا تقویت ایده وخلاقیته ... بازم میام .... 2 لینک به دیدگاه
linktaz 285 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۲ مهندسين صنايع در صورتي كه يكم بتونند قوي ظاهر بشن خيلي زود ميتونند به مديران قهاري در سازماني كه مشغول به كار هستند تبديل بشوند.واسه همين گفتم چند تا از تجربه هاي مديريتي خودم رو كه تجربه اش كردم رو بگم شايد براي دوستان و مديران آينده مفيد واقع بشه: مديريت در كشور ما با مديريت در ديگر كشورها و متن هايي كه توي كتابها ميخونيم خيلي تفاوت داره. در اينجا،مدير براي اينكه بتونه روي واحدش مديريت كنه بايد: -سعي كنه هميشه يه آدم پيش بيني نشده باشه -يه آدم ناشناس باشه -هيچوقت دودل نباشه در تصميم گيري،حتي اگر اشتباه كرد ديگه بر نگرده درستش كنه -جملاتش امري باشه -كم بخنده و به لبخند بسنده كنه -منظم باشه -قانون هاي خاص واسه خودش داشته باشه -درمحاسبات دقيق،گزارشات زير دستان رو موشكافانه بررسي و سريع عمل كنه -در مواردي كه مطمئن نيست به انجام اون كار پافشاري نكنه موارد ديگه به ذهنم اومد اضافه ميكنم.اگر كسي هم توضيحي در مورد علل بالا خواست بگه تا مطلبو واسش باز كنم. موفق باشيد 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده