azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ در این قسمت مطالب طنز که در رابطه با علم شیمی هست گذاشته میشود . نقطه سر خط 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ هیدروژن با این که وجوه مشترکی با بعضی از گروه ها داشت نتوانست در هیچ یک از گروههای جدولی تناوبی اجازهی اقامت کسب کند. ابتدا به سراغ قلیاییها رفت و با آنها اظهار قومیّت کرد. قلیاییها چون او را مانند خود پوشیده در اوربیتال دیدند و به خصوص شنیده بودند گاه او را با عنوان کاتیون نام میبرند وی را در گروه خود پذیرفتند. حتی لیتیم اتاق فوقانی را به او اختصاص داد. امّا بعد حرکاتی از هیدروژن سر زد که باعث گفتگوها و ایجاد شک و تردیدها گردید. لیتیم به سدیم گفت: او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل میکند. کِی این رسم بین ما بود؟ سدیم: شنیدهام h کاملاً عریان است و هیچ پوششی از الکترون ندارد. واقعاً بیشرمی نیست؟ لیتیم: اگر الکترون هم پیدا کند. گاز میشود, فرار میکند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟ سدیم: اگر h در فعالیتهای الکترولیتی مانند ما به کاتد میرود یک نیرنگ است. شنیدهایم گاه در چهرهی هیدرید h- و به طور مذاب به آند میرود. لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژنها یونی است. کووالانسی نیست. امّا او پیوند کووالانسی برقرار میکند. سدیم: بلی ما در خانوادهی خود عنصری این گونه دو رو نداریم. او گاه کاتیون و گاه آنیون میشود. لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الکتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟ سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما کِی آنیون شدهایم؟ باید عذرش را خواست. هیدروژن سراغ خانوادهی هالوژنها میرود و خود را منسوب به آنها معرفی میکند و میگوید: من مانند فلوئور و کلر گازی شکل هستم. حتی با همة کوچکی و سبکی حجمی برابر آنها اشتغال میکنم (4/22 لیتر), شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیاییها دارید. من هم بیمیل نیستم. من به صورت مولکولی مانند شما دو اتمی هستم. آنها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس میکنند این یک وجبی آنها را فریب داده است, چرا که او کاهنده است و آنها اکسنده. او چه ربطی به آنها دارد. عذرش را میخواهند. هیدروژن سراغ خانوادهی کربن میرود و اظهار همبستگی میکند و میافزاید لایهی ظرفیت من مانند لایهی ظرفیت شما نیمهپر است. ما الکترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند کووالانسی برقرار میکنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبکه وسیع کووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بیاعتنا طردش کردند. بلی هیدروژن از آن به بعد گوشهی تنهایی برگزید و دانست کسی که چند چهره دارد تنها میماند. منبع: گاهنامه اکسیر بیچاره هیدروژن هیدروژن تنها هیدروژن خسته 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ یه روز یه فیزیکدان، یه زیست شناس و یه شیمی دان که شنا بلد نبودن برای اولین بار میرن به اقیانوس. فیزیک دان میگه: "من میخوام درباره فیزیک امواج تحقیق کنم." و میپره تو آب و دیگه برنمی گرده. زیست شناس میگه: " من میرم درباره گیاهان کف اقیانوس تحقیق کنم." و اونم به سرنوشت فیزیک دان دچار میشه. شیمی دان چند ساعتی منتظر میشه و بعد توی دفترچه گزارشش مینویسه: " 1- آب دریا فیزیکدان ها و زیست شناس ها را در خود حل می کند. ..." 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ -یه شیمی دان میره به یه داروخانه و میگه: ببخشید. میشه یه بسته " استیل سالیسیلیک اسید " بهم بدین؟ داروفروش میگه: منظورتون آسپیرینه؟ شیمی دان میگه: اوه، بله بله، این اسم لعنتی هیچ وقت یادم نمیمونه. 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ -کدامیک از موارد ذیل در تتراکلرید کربن حل نمی شوند؟ الف) خرس سفید ب) خرس قهوه ای ج) خرس سیاه د) همه موارد - خب معلومه، خرس سفید. چون قطبیه 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ -میدونید با عنصرهای آهن، نیکل و پتاسیم چه سلاحی می شه ساخت؟ -چاقو (KNiFe) 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ یه روز هایزنبرگ در حال رانندگی بوده که پلیس متوقفش می کنه.پلیس: هیچ می دونی سرعتت چقدره؟ هایزنبرگ: نه، ولی می دونم کجا هستم! هایزنبرگ همون اصل عدم قطعیت در شیمی کوانتوم رو مطرح کرده 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ تعریف شاخه های مختلف شیمی: شیمی فیزیک: تلاش مذبوحانه برای به کار بردن عبارت y=mx+b در مورد هر پدیده ای در جهان شیمی آلی: تلاش برای تبدیل ترکیبات بدبو به مقاله های تروتمیز در مجله ها شیمی معدنی: تلاش برای مفید نشون دادن چیزهایی که بعد از استفاده ی شیمی دانان آلی و تجزیه از جدول تناوبی باقی می مونه مهندسی شیمی: تلاش برای پول درآوردن از کارهایی که شیمی دانان آلی، معدنی و تجزیه صرفا برای تفریح انجام میدن. بیوشیمی عبارتست از مطالعه ترکیبات کربن داری که وول میخورند.) 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ جواب يك دانشجوی دانشگاه واشينگتن به يک سؤال امتحان شيمی آنچنان جامع و کامل بوده که توسط پروفسورش در شبکهء جهانی اينترنت پخش شده و دست به دست ميگرده خوندنش سرگرمکننده است . پرسش: آيا جهنم اگزوترم (دفعکنندهء گرما) است يا اندوترم (جذبکنندهء گرما)؟ اکثر دانشجويان برای ارائهء پاسخ خود به قانون بويل-ماريوت متوسل شده بودند که میگويد حجم مقدار معينی از هر گاز در دمای ثابت، به طور معکوس با فشاری که بر آن گاز وارد میشود متناسب است. يا به عبارت سادهتر در يک سيستم بسته، حجم و فشار گازها با هم رابطهء مستقيم دارند. اما يکی از آنها چنين نوشت: اول بايد بفهميم که حجم جهنم چگونه در اثر گذشت زمان تغيير میکند. برای اين کار احتياج به تعداد ارواحی داريم که به جهنم فرستاده میشوند. گمان کنم همه قبول داشته باشيم که يک روح وقتی وارد جهنم شد، آن را دوباره ترک نمیکند. پس روشن است که تعداد ارواحی که جهنم را ترک میکنند برابر است با صفر. برای مشخص کردن تعداد ارواحی که به جهنم فرستاده میشوند، نگاهی به انواع و اقسام اديان رايج در جهان میکنيم. بعضی از اين اديان میگويند اگر کسی از پيروان آنها نباشد، به جهنم میرود. از آن جايی که بيشتر از يک مذهب چنين عقيدهای را ترويج میکند، و هيچکس به بيشتر از يک مذهب باور ندارد، میتوان استنباط کرد که همهء ارواح به جهنم فرستاده میشوند. با در نظر گرفتن آمار تولد نوزادان و مرگ و مير مردم در جهان متوجه میشويم که تعداد ارواح در جهنم مرتب بيشتر میشود. حالا میتوانيم تغيير حجم در جهنم را بررسی کنيم: طبق قانون بويل-ماريوت بايد تحت فشار و دمای ثابت با ورود هر روح به جهنم حجم آن افزايش بيابد. اينجا دو موقعيت ممکن وجود دارد: ۱ ) اگر جهنم آهستهتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدريج بالا خواهند رفت تا جهنم منفجر شود. ۲ ) اگر جهنم سريعتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدريج پايين خواهند آمد تا جهنم يخ بزند. اما راهحل نهايی را میتوان در گفتهء همکلاسی من ترزا يافت که میگويد: «مگه جهنم يخ بزنه که با تو ازدواج كنم!» از آن جايی که تا امروز اين افتخار نصيب من نشده است (و احتمالاً هرگز نخواهد شد)، نظريهء شمارهء ۲ اشتباه است: جهنم هرگز يخ نخواهد زد و اگزوترم است. تنها جوابی که نمرهء کامل را دريافت کرد، همين بود. 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۱ روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم باشک بازی کنند. انیشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت. او باید تا 100 میشمرد و سپس شروع به جستجو میکرد. همه پنهان شدند الا نیوتون ... نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد، دقیقا در مقابل انیشتین. انیشتین شمرد 97, 98, 99..100… او چشماشو باز کرد ودید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده. انیشتین فریاد زد نیوتون بیرون( سک سک)، نیوتون بیرون( سک سک) نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم. او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم !!! ... تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور میخواد ثابت کنه که نیوتون نیست ... نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام ... که من رو،نیوتون بر متر مربع میکنه ......... و از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر "یک پاسکال" می باشد بنابراین من "پاسکالم" پس پاسکال باید بیرون بره (پاسکال سک سک) !!! 3 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۳۹۱ از قدیم گفته اند وقت طلاست، به عبارت دیگر: زمان = پول (معادله 1) همین طور گفته اند توانا بود هرکه دانا بود، یعنی: توان = علم (معادله 2) می دانید که: زمان / کار = توان با جایگذاری معادله 1 و 2 در معادله سوم به این معادله می رسیم: پول / کار = علم که می توانیم آن را به این صورت بازنویسی کنیم: علم/ کار = پول بنابراین: یعنی هرجه علم و سوادت کم تر باشد درآمدت بیشتر است، و این هیچ ربطی به مقدار کار انجام شده ندارد ! 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۳۹۱ می دانید که کیمیاگران سال ها به دنبال دو چیز بودند. یکی "کیمیا" یا سنگ فیلسوفان که با آن مس را به طلا تبدیل کنند و دیگری "اکسیر" که با آن جوانی همیشگی و زندگی جاودانه پیدا کنند. امروز پس از سال ها تلاش بالاخره یکی از این دو ماده کشف شده است. یک دانش آموز با استعداد موفق شده است "کیمیا" را کشف کند و به وسیله آن مس را به طلا تبدیل کند. این ماده که قرن ها کیمیا گران به دنبال آن بودند، چیزی نیست جز "آلومینیوم". در واقع با مخلوط کردن مس و آلومینیوم، طی یک "جانشینی دوگانه" با عوض شدن جای C و A مس به طلا تبدیل می شود! 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۳۹۱ دعاهای خالصانه یک معلم شیمی خدایا تمایل زنم به خرید لباس و طلا و ... را به به اندازه واکنش پذیری گازهای نجیب قراربده ! * * * بارالها حقوق ماهیانه ام را به اندازه عدد آووگادرو بگردان * * * پروردگارا قانون پایستگی جرم را بر محتویات جیبم حکمفرما کن * * * الهی سرعت مصرف شدن حقوقم را از سرعت زنگ زدن فلزات کمتر کن * * * ای خدای بزرگ مرا درمقابل تهدیدات خانم بچه ها همچون الماس مستحکم بگردان * * * ای معبود من طول عمر مادرزنم را به اندازه طول عمر کمپلکس فعال بگردان آمین یا رب العالمین 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده