رفتن به مطلب

معماری مسجد و جدال قدیم و جدید


spow

ارسال های توصیه شده

معماری مسجد و جدال قدیم و جدید

 

در این روزگاری که شاهد ساخت مساجدی بسیار متفاوت از گذشته و بعضا فاقد برخی مفاهیم معنوی و هنری مساجد سنتی هستیم، شاید صحبت کردن از دقت های لازم هنری در ساخت مساجد عجیب به نظر برسد، زیرا مساجدی که به دست معماران و بر پایه القای مفاهیم باطنی بر هندسه مقدس و رنگ و نور و... ساخته شده بودند، دیگر جزو آثار باستانی به حساب می آیند. هشدارهای این سیر نزولی را باید جدی بگیریم.

 

وقتی نگاه ما عادت کند به دیدن زمین های کوچکی که با یک سقف و چند میله در کنارشان در پارک ها به عنوان نمازخانه معرفی می شوند، وقتی نگاه ما عادت کند به مساجد بسیار مدرنی که امروزه ساخته می شود؛ ولی پس از هر اذان سریع در آن را می بندند و دیگر کسی برای نماز خواندن جایی ندارد، وقتی نگاه ما عادت کند به مساجدی که آنقدر در آنها دوربین گذاشته شده است که حس ناامنی به نمازگزار القا می کند یا مساجدی که فقط یک فضای مستطیلی بزرگ است با پرده ای در میان آن که حتی دستگاه های زیاد گرمایشی یا خنک کننده آن پاسخگوی نیاز مراجعانش نیست و... دیگر انس گرفتن با محلی به نام مسجد به معنای واقعی برایمان دشوار می شود. آن وقت باید بترسیم از این که اگر گرایش به ایجاد نماد و نشانه نمایانگر حرکت عمیق درونی افراد است، پس کاهش یا حذف شدن نمادها و نشانه ها می تواند بیانگر حذف حرکت های درونی باشد و رسیدن به سطح و... و هر آنچه شما نیز در چنین فقدان هایی تاکنون تجربه یا مشاهده کرده اید.

 

● از آب و روشنی تا آسمانه

 

آب یکی از اجزای جدانشدنی در ساخت مساجد است، چه مسجد به لحاظ ساخت در حد سرپناه باشد و چه معماری دقیقی داشته باشد. آب در ساخت مساجد ایرانی، ۲ کارکرد متفاوت داشته است. مساجد معمولا وضوخانه ها و حوض های بزرگی داشته اند که نمازگزاران برای وضو گرفتن به آن مراجعه می کرده اند. این وجه ضروری وجود آب در مساجد است. از طرف دیگر، ما شاهد حوض هایی مانند حوض جلوخان مسجد هستیم که کارکرد بهداشتی و وضوخانه ای نداشته اند. چنین حوض هایی را در مسجد شاه اصفهان (مسجد جامع عباسی) می توانیم ببینیم. البته مسجد شیخ لطف الله نیز این حوض را داشته؛ ولی در بازسازی ها آن را برچیده اند.

 

برای ریشه یابی علت ساخت چنین حوض هایی می توان به بناهای آیینی و عمومی پیش از اسلام مراجعه کنیم که جلوی ایوان اصلی بناها چنین حوض هایی را می ساختند تا تصویر ساختمان در آن منعکس شود و مهم تر این که مفهوم روشنی، شفافیت، انعکاس و آیینگی برای بیننده القا شود. بنابراین بنای چنین حوض هایی، اصلی در معماری ایرانی بوده است. (سلطان زاده، ۱۳۸۴: ۹۸ـ ۱۰۰)

 

در زمان های نه چندان دور که ما نمی توانستیم از نور مصنوعی حاصل از صنعت برای روشنایی محیط استفاده کنیم، بر مفهوم ظلمت و نور یا به عبارت دیگر، بهره گیری از مضامین نور و فقدان آن، یعنی تاریکی های معنادار، تکیه می کردیم.

 

در مسجدی مثل مسجد شاه اصفهان که تمام عناصر ساخت مساجد را در خود نشان داده است، پس از گذر از جلوخان و حوض آب نمادین که همگی از نور طبیعی روز روشن می شدند، به هشتی می رسیم. هشتی مسقف، محلی تاریک است که ناگهان چشم نمازگزار از روشنایی روز به تاریکی آن می رسد. «این فضا به لحاظ شکل هندسی منتظم و مرکزی خود نمازگزار را به وقوف و مکث می خواند... تاریکی هشتی در قبال فضای روشن بیرون، موجب وقفه در قدرت بینایی و مکث ادراک ما می شود... اگر از پشت سر خویش به درگاه نظری بیندازیم، به دلیل شدت نور بیرون چیزی از آنچه بیرون مسجد می گذرد، نمی بینیم... به دنبال وقوف در هشتی و عادت کردن چشم به روشنایی کم سوی آن و از قاب روزنه ای که رو به حیاط باز شده، گنبدخانه هویدا می گردد... مشاهده فضای گنبدخانه که جلوه گاه جمال اوست، از پس روزنه هشتی که حجاب میان شاهد و مشهود است، میسر می شود. (بهشتی، ۱۳۸۹: ۱۲۵ـ ۱۲۶)

 

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه

این تاکید بر فضای بهره مند از نور و تاریکی طبیعی موجب می شود که هرکس متناسب با دارایی های ذهنی اش، معنایی را نصیب خود کند.

 

از طرف دیگر، در قسمت های مختلف مسجد مانند گنبدخانه، با استفاده از کاشی های لعاب خورده، مانع محو و انحلال نور بر سطح دیوار می شوند و از طرفی، سطح صیقلی کاشی یا آیینه همان نور را بازتاب می کند. (بلخاری،۱۳۸۴، ب: ۵۰۹ ـ۵۱۰)

 

تغییر ماهیت معمول ابزار یکی از ویژگی های ساخت معمارانه مساجد است. در اینجا نیز دیگر نگاه بیننده متوجه ماده نیست؛ بلکه از بازتاب نور برای دریافت معانی غیرمادی بهره می گیرد. البته مقرنس ها، رنگ، نقش های هندسی و... همگی راهی برای تغییر ماهیت ماده و معناگرا کردن آنها است. ساخت گنبدخانه در معماری ایران از دوران اشکانی و ساسانی نیز رواج داشته و مهم ترین نمودهای آن در مقابر ایران مانند مقبره میراسماعیل سامانی در بخارا دیده می شود. می توان گفت که از زمان سلجوقیان گنبدخانه که به آن آسمانه هم می گویند، به تکامل خود رسید.

 

«گنبدخانه از ۳ بخش اصلی تشکیل شده است؛ بخش نخست، پایه است که بر ۴ رکن مربعی به صورت مکعب برپا شده است. بخش دوم، فاصله میان مربع فراز پایه تا دایره زیرین گنبد که در این بخش به انحای گوناگون، مربع به دایره تبدیل می شود و بخش سوم گنبد است که روی این دایره بنا شده... صورت هندسی مکعب پایه گنبد، رجوع آن به کعبه را بیش از هر جهت دیگر بیان می کند.» (بهشتی، ۱۳۸۹: ۱۳۴)، گویی با طی مربعی که در ذهن یادآور کعبه است، می توان به انحنای ملکوت و جنبه های باطنی عالم رسید.

 

مربع بودن زمین و شالوده بنا و منحنی و دوار بودن گنبد، جزو قدیمی ترین آموزه ها و باورهای بشر است. مثلا بوداییان در تلاششان برای نشان دادن تصور عظیم کیهانی در معماری های مقدس توانستند اوایل قرن نهم معبد بوروبودور را در جاوه بنا کنند. نقشه این بنا مربع است که ۹ سطح آن سیر سالک را از جهان دنیوی تا رسیدن به نیروانا را از طریق تغییر شکل مربع به گنبد مدور نشان می دهد.

 

در تفکر بودایی، دایره نماد بیکرانگی، تمامیت و کمال و بقای هستی است و مربع نماد قطعیت، حتمیت، ثبات، ایستایی و استحکام. همین سیر تحویل مربع به دایره و دایره به مربع در ماندالا نیز نشان داده می شود. (بلخاری ۱۳۸۴، الف: ۴۰) از آمیزش حکمت یونانی در فلسفه اسلامی، اندیشه های حکمی یونانی بازتولید شد. «در جهان بینی حکیمی چون ابن سینا، جهان ماده متشکل از فلکیات است و عنصریات (۴ عنصر) بسیط هستند و حرکت مستقیم دارند؛ ولی فلکیات حرکتی مستدیر و دوار دارند. بنابراین نماد عناصر چهارگانه خط مستقیم است که به دلیل حصر عقلی در ۴، مربع را می سازد و نماد فلکیات که هویتی حدگریز نسبت به عناصر چهارگانه دارند، دایره را شکل می دهد.» (بلخاری ۱۳۸۴، الف: ۴۰)

 

گنبد دوار با چنین پیشینه فکری بشر است که در مساجد اسلامی، معانی خود را القا می کند.

 

● مساجد مدرن

 

امروزه صحبت از نگاه نوگرا و نگاه نوگرای تطبیقی با سنت در ساخت مساجد می شود. پیش از این که مسیر را به سمت نظریه هایی تاریک پیش ببریم، باید ابتدا جهان بینی و نوع نگاهی را که باعث ایجاد چنان مساجدی در تاریخ معماری اسلامی ایرانی شده است، بررسی کنیم.

 

در نگاه مدرنی که ساختار مسجد را به طور کامل تغییر می دهد، آیا به باطن عالم و ملکوت نیز توجه کافی می شود؟ یا این که محور ساخت فقط بر به کارگیری محصولات جدید و دلباختگی به تکنولوژی جدید به منظور ایجاد معیارهایی نو برای معماری حتی در نوع دینی اش

 

تکیه دارد؟

 

فراموش نکنیم که معنای زیبایی از گذشته تاکنون تغییراتی یافته است. در گذشته کامل ترین و موزون ترین ها زیبا بوده اند؛ ولی امروز در فقدان نگاه کمال گرا، هر آنچه غیرمعمول تر و متفاوت تر باشد، اعتبار بیشتری دارد. (یغمایی و محمدیارزاده، ۱۳۸۴: ۲۲۹)

 

غیرمعمول ترین ها گاهی متضمن هیچ معنایی نیستند و اگر در این مساله، جهت یابی قبله را از مسجد حذف کنیم، فقط شاهد نگاه انسان مدرن فاقد معنای باطنی برای عالم می شویم و چنین بنایی دیگر مسجد با آن کارکرد واقعی اش نیست.

 

منابع:

ـ بلخاری، حسن، (۱۳۸۴، الف)، «نسبت عناصر اربعه با مربع و تاثیرات آن بر هنر و معماری مقدس» در مقالات اولین هم اندیشی هنر و عناصر طبیعت (آب، خاک، هوا، آتش)، ویراستار: اسماعیل آریانی، فرهنگستان هنر، تهران، اول.

ـ بلخاری قهی، حسن (۱۳۸۴، الف)، مبانی عرفانی هنر و معماری اسلامی، سوره مهر، تهران، اول.

ـ بهشتی، سیدمحمد (۱۳۸۹)، مسجد ایرانی مکان معراج مومنین، روزنه، تهران، اول.

ـ سلطان زاده، حسین، (۱۳۸۴)، «نمادپردازی آب در معماری ایران» در مقالات اولین هم اندیشی هنر و عناصر طبیعت (آب، خاک، هوا، آتش)، ویراستار: اسماعیل آریانی، فرهنگستان هنر، تهران، اول.

ـ یغمایی، سپیده و محمدیارزاده، سجاد، (۱۳۸۴)، «بازخوانی استعاره ایجاز نور در کالبد معماری مساجد ایران» در مقالات اولین هم اندیشی هنر و عناصر طبیعت (آب، خاک، هوا، آتش)، ویراستار: اسماعیل آریانی، فرهنگستان هنر، تهران، اول.

حورا نژادصداقت

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...