saba mn 20993 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام یه سلام عاشقونه *با یه بغض بی بهونه *می نویسم تا بدونی *یاد تو، تو دل می مونه یادته وقتی می رفتی*دم به دم نگات می کردم*بغض سنگین توی چشمام گفتی: صبر کن برمی گردم یادته قسم می خوردیم*عزیزم بی تو میمیرم*اما حالا که تو نیستی من با دلتنگی اسیرم*یادمه وقتی می گفتم*به خدا نمیری از یاد آه سردی می کشیدی! توی قلبم مثل فریاد*اما حالا که تو نیستی*حال و روز من خرابه آخر قصه ی عاشق*اشک و ماتم و سرابه*اما حالا که می بینم بی تو دل رنگی نداره*توی آسمون چشمام*غروبا بارون می باره می دونی طاقت ندارم*با غم و غصه اسیرم*زود بیا که خیلی تنهام به خدا بی تو میمیرم 2 لینک به دیدگاه
afra68 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ سراغ تو را این شبها از ماه میگیرم.... ...و روزها سرگردان آنچنان به دنبالت میگردم که گویی دیوانه ای باشم که.... مردم این شهر مرا سنگ میزنند و سرم را میشکنند اما تنها چیزی که مرا شکنجه میکند این است که نمیدانم تا کی در پی ات پرسه گذار این خیابان های به بن بست منتهی باشم 2 لینک به دیدگاه
afra68 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۱ کاشکی سنگ دلت رحم به جانم میکرد... نشکن این آینه را...ساحت ویرانی من! 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده