mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 سانتوكا تانه دا سانتوكا تانه دا (1882-1940) يك هايكو نويس فرم شكن است كه ساختار 5-7-5 هجايي را كنار گذاشت. نام واقعي سانتوكا ، شُو ایچی بود . جواني اش پر از رنج و اندوه هايي همچون خودكشي مادر و ورشكستگي خانواده اش بود. زندگي سانتوكا ممكن ست غم انگيز به نظر آيد . پسر مرد عياشي بود كه تمام دارايي اش را در معامله اي از دست داد و ورشكسته شد .وقتي هشت ساله بود مادرش با انداختن خود در چاه خودكشي كرد . ترك تحصيل ؛ از دست دادن كار ، ميخوارگي ؛ ازدواج ناموفق و يك بار خودكشي ناموفق با قطار.و...از ناكامي هاي زندگي اوست. سانتوكا را از روي ريل برداشتند و به نزديكترين معبد ذن بردند و گی یان موچیزووکی اُشُ راهب بزرگ معبد مردي مهربان بود و بي هيچ پرسش و سرزنشي او را پذيرفت و به او اجازه داد تا هر زمان كه بخواهد آنجا بماند. سانتوكا هميشه به بوديسم علاقمند بوده و بعد از يكسال تفكر ذن (مديتيشن ) و كار در معبد در سن چهل و دو سالگي او راهب ذن شد. ذني كه او تمرين كرد گرچه سنتي اما غير معمول بود. آن ذن تنها راه رفتن بود . جاده بي انتها ، خانه و رهبانگاهش شد. پس از راهب شدن عمر را به سير و سفر در سراسر ژاپن گذراند. و فقط ده ماه قبل از مرگش خانه نشين شد. كلبه كوچكي كه در ان اقامت گزيد به نام ايسسوُ و به معني علف هرزي ست كه اين كلبه در شمال دانشگاه اِ هی مِ و كتابها يش در موزه شيكي نگهداري مي شود. گفته اند كه سانتوكا بيش از بيست و هشت هزار مايل راه رفت و هر صبح بي پول و بي غذا و حتي بي آنكه بداند به كجا مي رسد و يا كجا مي ماند به راهش ادامه ميداد. راه سختي بود اما اين راه برايش آفتاب و باران، بخشش و خصومت، غذا و گرسنگي، لبخند و اخم و سلامتي و بيماري، تشنگي و آب ، تنهايي و لحظات مصاحبت، غم و شادي داشت اما لحظه هايي كه در آن زيست به همه چيز چه خوب و چه بد روي خوش نشان داد همانطور كه گی یان مهربان او را آنگونه پذيرفته بود. ثبت افكار و احساسات ودرك و بينش و رويارويي او با خود و كشف خود در هايكوهايش نمايان ست. سادگي مطلق ؛ درستي و عدم حضور تصنع و تزوير ويژگي هايكوهاي اوست. در جهان اينگونه ما هايكوهاي سانتوكا مانند هوايي تازه، خنك و پاك ست. 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 تاریک شده اند دیگر ـ درختـها ـ *** رقص درختها درموسیقی شب *** افتاده اند درتــــور شب ـ درختها ـ 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 لالایی رودخانه آرام. ـ قایقها درخوابند ـ *** ـ درانتظار ـ اما رودخانه ای روح افـزا. 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 شمع هاي روشن دعا و اميد چشم هاي منتظر *** ـ باران ـ از قنوت نوراني شمع ها *** شمع هاي دعا مي گريند درقنوت روشن نياز 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 خسته تر از باغم ـ در پائيز ـ *** رسم زيبای هر سال - پائيز - *** خيس برگ وقتی از پائيز برگشته بودم. *** پائيز ما برگ ريزانی داشت که هيچ زمينی نديده بود. *** رفتی و تپه ها به پائيز نگريستند. *** بی تو پائيز پر از خستگی پنجره است. *** آينه ای دردستان باد پژمرد. *** برخيز پائیز از سرمان گذشت! *** پرستوی من تو واینهمه پائیز !!؟ *** وقت بادها کوچه ؛ لبريز پرستو دل من ؛ لبريز درد. *** مثل يک ياس که سخت گريسته باشد پائيز به من نگاه می کند. *** مردی در درختان پائيز سرگذاشت و گم شد. 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 ابرهای گذرا گاهی نهان می شوند چلچله هایی که برمی گردند ای دا داکوتسو شبی در بهار دمی اگر همدمی باشد حرف ها کووبوتا مان تارو رویای بهاری می دید پلک هایش خیس شد می تسو هاشی تاکاجو 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 اصولا "هايكو" چيست ؟ هایکو (به ژاپنی: 俳句) کوتاه ترین گونه شعری در جهان است که مبدع آن ژاپنیها هستند. هایکوها از ۱۷ هجا یعنی از سه واحد پنجتایی، هفتتایی، پنجتایی تشکیل شدهاند.هایکوها علاوه بر ۱۷ هجا باید دارای کیگُ(kigo) یعنی نشانهٔ فصلی و کیرهجی(kireji)(استقلال معنایی هر واحد) باشد.در هایکو یا مستقیماً به فصل اشاره میشود یا به نشانه فصلی. نشانههای فصلی شامل پنج گروه بهاری، تابستانی، پاییزی، زمستانی و نوروزی است. البته نشانههای نوروزی به دلیل قرار گرفتن سال نوی مسیحی در زمستان، جزو زمستان طبقه بندی میشوند. 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 ملافه ای سفيد ازبرف روی نعش دراز كشيده دشت زمستان به رحمت خدا پيوست! 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 زمستان دست بردار نيست صبح نخست نوروز برف می بارد شايد صلاحيت بهار رد شده است!؟ 1
ارسال های توصیه شده