FrnzT 18194 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ سیستم سازگار با یک طراح گرافیک طراحي گرافيك با كامپيوتر امروزه آنقدر فراگير شده است كه يكي از مهمترين ابزارهاي كار هر طراح گرافیک ميباشد. اين مساله كه هر چقدر بيشتر هزينه كنيد كارايي بالاتري را نيز به دست خواهيد آورد كاملا درست است اما در بسياري از مواقع ميتوانيد با پرداخت هزينهاي مناسب كارايي قابل قبولي را نيز به دست آوريد تا نيازمنديهاي شما را به صورت كامل برطرف كند. با توجه به بودجههاي متفاوتي كه كاربران مختلف براي سيستمهاي خود در نظر ميگيرند تصميم به معرفي دو سيستم كه يكي داراي كارايي بالا و ديگري داراي كارايي و قيمت مناسب است گرفتيم. پردازنده: سيستمي كه براي انجام كارهاي سنگين و پردازش فايلهاي حجيم گرافيكهاي پيكسلي يا برداري مورد استفاده قرار ميگيرد، به ناچار بايد از پردازنده قدرتمندي استفاده كند. قيمت پردازندههاي دوهستهاي كه از دو واحد پردازشي مجزا درون خود بهره ميبرند امروزه به قدري كاهش يافته است كه ديگر خريد پردازندههاي تك هستهاي منطقي به نظر نميرسد. از سويي با توجه به اين موضوع كه تمامي نرمافزارها وسيستم عاملهاي جديد نيز از آن پشتيباني ميكنند، در صورت استفاده از اين پردازندهها شاهد افزايش كارايي چشمگيري خواهيد بود. ما براي سيستم با كارايي مناسب خود مدل AMD Athlon ۶۴ ۳۶۰۰+ را انتخاب كرديم كه يكي از پايينترين قيمتها را در ميان پردازندههاي دوهستهاي داراست و علاوهبراين از كارايي مناسبي نيز برخوردار است. در مقابل براي سيستم با كارايي بالا پردازندهگران قيمتتر AMD Athlon ۶۴ X۲ ۶۰۰۰+ را انتخاب كرديم كه داراي كارايي بسيار بالاتري از ۳۶۰۰+ است اما قيمت آن نيز بيش از دوبرابر بيشتر از مدل ۳۶۰۰+ ميباشد. مادر برد: از آنجاييكه ما دو پردازنده از AMD را براي سيستمهاي خود انتخاب كردهايم بايد از مادربردهايي كه توانايي پشتيباني از آنها را داشته باشند هم استفاده كنيم. ما براي اين منظور دو مادربرد را كه از چيپستهاي قدرتمند سري nForce ۵ از Nvidia استفاده ميكنند انتخاب كرديم. اين مادربردهاي علاوهبر اينكه داراي كارايي بالايي ميباشند قادر هستند تا امكانات زياد ديگري را نيز به شما ارايه كنند. براي مثال هردوي اين مادربردها سري كاملي از درگاهها، مانند درگاههاي سريال، LPT، USB و حتي IEEE۱۳۹۴ را ارايه ميكنند كه امكان اتصال آنها را به تمامي ابزارهاي جانبي فراهم ميآورد. براي سيستم با كارايي مناسب ما مادربرد GA-M۵۵S-S۳ GIGABYTE را توصيه ميكنيم كه از چيپستهايnForce ۵۵۰ بهره ميبرد. براي سيستم با كارايي بالا نيز مادربرد GIGABYTE GA-M۵۹SLI-S۵ را انتخاب كرديم كه به دليل استفاده از چيپستهاي nForce ۵۹۰ SLI داراي كارايي بسيار بالايي بوده و علاوهبراين از حالت SLI براي استفاده از دو كارت گرافيك به صورت همزمان نيز پشتيباني ميكند. كارتگرافیک: تقريبا تمامي كارتهاي گرافيكي جديد توانايي ايجاد تصاويري با بالاترين وضوح و بيشترين ميزان رنگ را كه نمايشگرها قادر به پشتيباني از آنها هستند دارا ميباشند. به همين دليل انتخاب هر يك از كارتهاي گرافيكي موجود در بازار ميتواند نيازهاي كاربران را براي ايجاد تصاوير گرافيكي دو بعدي برطرف كند. اما با توجه به عرضه ويندوز ويستا و پشتيباني اين سيستم عامل از DriectX ۱۰ و علاوهبراين، فضاي دسكتاپ سهبعدي كه اين سيستم عامل ارايه ميكند تصميم گرفتيم تا از از كارتهاي با پشتيباني از DrirectX ۱۰ استفاده كنيم. كارت گرافيك GIGABYTE GV-NX۸۵T۲۵۶H يك كارت گرافيك با كارايي و قيمت مناسب است كه از ۲۵۶ مگابايت حافظه استفاده كرده و توانايي ايحاد تصاوير دوبعدي در بالاترين وضوح و با بيشترين تعداد رنگ را دارا ميباشد. علاوهبر اين كارت گرافيكي فوق ميتواند تصاوير سهبعدي را نيز با كارايي قابل قبولي به نمايش درآورد. در سوي ديگر براي سيستم با كارايي بالا كارت گرافيكي GIGABYTE GV-NX۸۶S۲۵۶H را در نظر گرفتيم. اين كارت گرافيك علاوهبراينكه مانند مدل قبل داراي كارايي دوبعدي بالايي است، كارايي سهبعدي بسيار خوبي هم دارد و براي كاربراني كه قصد دارند علاوه بر كار با نرمافزارهاي دوبعدي از نرمافزارهاي سهبعدي نيز استفاده كرده و احيانا به بازي هم بپردازند بسيار مناسب است. اين كارت گرافيك از پردازنده گرافيكي Nvidia Geforce ۸۶۰۰ GTS استفاده كرده و به ۲۵۶ مگابايت حافظه نيز مجهز است. بعلاوه اين كارت گرافيك با استفاده از تكنولوژي Silent-Pipe ۳ بدون نياز به فن و در نتيجه بدون ايجاد هيچگونه سرو صدايي پردازنده و حافظه گرافيك را خنك ميكند. حافظه: به دليل حجم بسيار بالاي فايلهاي گرافيكي كه معمولا داراي وضوح بالايي هستند، ميزان حافظه سيستم و پهناي باند آن ميتواند تاثير بسيار زيادي بر روي كارايي كلي سيستم داشته باشد. براي سيستم با قيمت متوسط ما حداقل ۲ گيگابايت حافظه را توصيه ميكنيم، با توجه به اين موضوع كه هردو مادربرد ما از پيكره بندي دو كاناله پشتيباني كرده و در نتيجه ميتوانند پهناي باند حافظه را افزايش دهد بهتر است از ۲ ماژول يك گيگابايت استفاده شود. براي ايجاد تعادل بين قيمت و عملكرد نيز از حافظههاي با فركانس ۶۶۷ مگاهرتز استفاده شده است. براي سيستم با كارايي بالا نيز بهتر ديديم كه از ۴ گيگابايت حافظه با سرعت ۸۰۰ مگاهرتز استفاده كنيم تا قادر باشيم كارايي بالاتري را بدست آوريم. درايو نوري: در حال حاضر درايوهاي نوري كه قادر به خواندن و نوشتن بر روي CD ها و DVD هستند بسيار ارزان و فراوان شدهاند. براي جابهجايي فايلهاي حجيم گرافيكي، نياز به ابزارهاي ذخيره سازي حجيم و ارزان قيمت وجود دارد و ديسكهاي CD و DVD ميتوانند اين فضا را در اختيار شما قرار دهند. درايو نوري GIGABYTE GO-۱۶۲۳A-RH قادر است تا حتي بر روي ديسكهاي DVD دو لايه با ضرفيت ۵/۸ گيگابايت نيز دادهها را بنويسد. سرعت ضبط دادهها بر روي ديسكها توسط اين درايو بسيار بالا است و به ۱۶X براي DVD هاي يك لايه و ۸X براي DVD هاي دولايه ميرسد. ديسك سخت: به طور كلي هرچه ظرفيت ديسك سخت بيشتر باشد بهتر است. ديسكهاي سخت با ظرفيت بالا نيز امروزه با افت قيمتهاي شديدي مواجه شدهاند به همين دليل ما براي سيستم با قيمت مناسب حداقل يك ديسك سخت ۳۲۰ گيگابايتي و ترجيحا با ۱۶ مگابايت بافر را پيشنهاد ميكنيم. براي سيستم با كارايي بالا ميتوانيد از ديسك سختهاي ۵۰۰ گبگابايتي يا بيشتر و يا چندين ديسك سخت استفاده كنيد تا فضاي ذخيره سازي در دسترس خود را تا حد زيادي افزايش دهيد. با توجه به پشتيباني هردو مادربرد از پيكرهبندي RAID در صورتي كه از بيش از دو ديسك سخت استفاده ميكنيد، ميتوانيد با استفاده از اين پيكره بندي سرعت ذخيرهسازي دادهها و يا امنيت آنها را افزايش دهيد. كيس و منبع تغذيه: با توجه به اين موضوع كه سيستمهايي كه براي كار با نرمافزارهاي گرافيكي مورد استفاده قرار ميگيرند معمولا مدت زمان زيادي در روز روشن هستند، بايد كيسي را براي آنها تهيه نمود كه داراي تهويه مناسبي بوده و حرارت را به نحو موثري به خارج از كيس منتقل كنند. علاوه بر اين منبع تغذيه مناسب نيز يكي از مهمترين ملزومات چنين سيستمهايي است، توصيه ميكنيم براي سيستم با كارايي بالا حداقل از يك منبع تغذيه ۵۰۰ واتي و براي سيستم با قيمت مناسب از يك منبع تغذيه حداقل ۴۰۰ واتي استفاده كنيد. منبع :مجله رنگ 1 لینک به دیدگاه
FrnzT 18194 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ موس يا دست ديجيتالي شما شما يك گرافيست حرفه اي هستيد؟ پس موس مهمترين ابزار شماست. درست است كه است حرف ممكن است در نگاه اول خنده دار به نظر برسد، اما اگر درست دقت كنيد متوجه مي شويد كه گوينده چندان هم بيراه نگفته است. پيش از اين مداد، قلم، خودكار، قلم مو و... ابزارهاي گرافيك بودند اما حالا كه همه، البته تقريبا همه، به سوي ديجيتالي شدن پيش مي روند و دنياي گرافيك هم به نوي از سردمداران ديجيتالي شدن است، همه آن ابزارهاي قديمي، خاطره انگيز و دوست داشتني، جاي خود را به يك موس، صفحه كليد و مانيتور داده اند! البته در اين ميان مهمترين وسيله موس است. موس يا به اصطلاح فرهنگستاني ها موشواره، دست شما در دنياي ديجيتال است. دستي كه با آن قلم را بر مي داريد، رنگ ها را انتخاب مي كنيد، طرح ها را ورق مي زنيد و يا حتي وقت استراحت سوزن گرامافون ديجيتال را با آن بر روي صفحه موسيقي مورد علاقه خود مي گذاريد! همانطور كه مي بينيد، موس همه كاره دنياي كامپيوتر است. ابزاري كه بخش زيادي از افكار شما را به حركت در مي آورد. عجيب است، اين ابزارهاي به ظاهر ساده چه كارهاي بزرگي كه نمي توانند انجام دهند! يك دست خوب انتخاب كنيد! اين نه يك پيشنهاد دوستانه، بلكه يك توصيه جدي است. روزي چند ساعت با كامپيوتر كار مي كنيد؟ اگر يك گرافيست تمام وقت باشيد، شايد پاسخ شما "تمام روز" باشد. البته هنوز هم برخي از قديمي تر ها هستند كه دوست دارند گاهي، و بيشتر براي تفنن، دوباره مداد را به دست بگيرند، اما راستش را بخواهيد، بقيه آنقدر به اين دنياي ديجيتال عادت كرده اند كه حتي فكر رها كردن آن براي مدتي كوتاه نيز آزارشان مي دهد. پس مي بينيد؟ چاره اي نداريد، بايد يك موس خوب انتخاب كنيد! اما موس خوب چيست؟ ابزاري كه بيش از هرچيزي دست خود را روي آن مي گذاريد و شايد براي ساعت ها از آن به عنوان بازوي خود استفاده مي كنيد، بايد بيش از اينها براي شما اهميت داشته باشد. دست شما نبايد بلغزد، نبايد زود خسته شود، نبايد كم دقت باشد، نبايد بيش از اندازه بزرگ و يا كوچك باشد، خلاصه وقتي مي خواهيد موس بخريد فكر كنيد داريد براي خود دست مي خريد! چگونه يك موس بخرم؟ انتخاب يك دست مناسب (منظورم همان موس است!) در ميان انبوهي از محصولات موجود در بازار كار دشواري است. بخصوص براي هنرمندان كه معمولا علاقه اي براي وارد شدن به مباحث فني تر ندارند. اما چند نكته مهم در رابطه با انتخاب موس وجود دارد كه در صورت رعايت آن ها مي توانيد به راحتي محصول مناسب خود را پيدا كنيد. چه قدر آش مي خواهي؟ از اولين و ساده ترين اصل شروع مي كنيم. سوالي كه مطمئن هستم بارها در طول روز و نه فقط براي خريدن موس، بلكه براي انجام هركار ديگري از خود پرسيده ايد را با خود تكرار كنيد: چقدر پول دارم؟ اين اصل مهم ترين و دردناك ترين اصل در زندگي است. با وجود اينكه براي برداشتن هر قدمي بايد اول به جيبتان نگاه كنيد، نمي دانم چرا خيلي ها اين سوال را در انتها از خود مي پرسند. يك ضرب المثل خارجي (راستش يادم نيست مال كدام كشور بود!) مي گويد: وقتي به رستوران مي روي به جيبت نگاه كن نه به شكمت! مطمئن هستم كه شما هم مثل من حتما اين كار را مي كنيد. اين ضرب المثل درست مثل ضرب المثل: "هرچقدر پول بدهي آش مي خوري" خودمان است. پس اول به جيبتان نگاه كنيد. خوشبختانه موس ها ابزارهاي زياد گران قيمتي نيستند. به همين خاطر زياد نگران نباشيد، چون مي توانيد به راحتي با اندكي پس انداز كردن محصولات بسيار خوبي را تهيه كنيد. قيمت موس هاي موجود در بازار از حدود دو هزار تومان شروع شده و تا حدود ۱۵۰ هزار تومان مي رسد. شما گزينه هاي بسيار متعددي را در پيش روي خود خواهيد داشت، به نظر من مي توان با حدود ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان محصولي را تهيه كرد كه حتي پاسخ گوي نيازهاي حرفه اي ترين گرافيست هاي دنيا هم باشد! حالا كه مي دانيد چقدر پول داريد و اينكه مي دانيد چقدر مي خواهيد براي خريد يك موس هزينه كنيد، بسياري از گزينه ها از ليست موارد قابل انتخاب شما حذف مي شوند. توصيه مي كنم سراغ موس هاس بسيار ارزان قيمت نرويد، چون به هيچ وجه پاسخ گوي نياز شما نخواهند بود. حتي در ابتدا هم سعي كنيد حداقل از موس هاس متوسط استفاده كنيد. دومين نكته مهم شكل ظاهري موس است. بالاخره شما گرافيست هستيد و فرم برايتان بسيار مهم است، هيچ كس دوست ندارد از يك ابزار زشت استفاده كند، مخصوصا شما گرافيست ها! شكل ظاهري خوب جدا از اينكه حس بهتري را در هنگام كار ايجاد خواهد كرد از جهات ديگر هم حائز اهميت است. حتما مي دانيد ارگونومي چيست؟ راستش را بخواهيد من نتوانستم واژه بهتري را هنگام ترجمه براي آن پيدا كنم. ارگونومي به زباني ساده، به معني هماهنگي با بدن انسان است. نتيجه استفاده از محصولاتي كه داراي ارگونومي خوبي هستند، راحتي بيشتر هنگام كار و خستگي كمتر است. اگر مي خواهيد براي مدت طولاني با يك ابزار كار كنيد، حتما به اين ويژگي در موس ها دقت كنيد. وقتي مي گوييم يك موس داراي طراحي ارگونوميك است، منظورمان اين است كه به گونه اي طراحي شده است كه با حالت طبيعي دست ما هماهنگ تر است. بسياري از كاربران را ديده ام كه از درد انگشتان و مچ ها پس از مدت طولاني كار شكايت داشته اند. شما هم كه حتما مدت طولاني در طول روز دست خود را بر روي موس مي گذاريد در معرض چنين خطراتي هستيد. پس ارگونومي را به عنوان دومين اصل مهم همواره در نظر داشته باشيد! بهترين راه براي فهميدن اينكه يك موس داراي هماهنگي خوبي با دست هاي شماست، استفاده طولاني مدت از آن است. اگر بتوانيد محصول مورد نظر خود را براي آزمايش و بررسي بگيريد بسيار عالي خواهد بود اما فروشندگان نازنين اين مرز و بوم حتي حاظر نيستند كالاهي عزيز تر از جان خود را از توي بسته بندي در بياورند چه برسد به اينكه آن را براي مدتي تست به شما بدهند! مي توانيد از دوستان خود استفاده كنيد و آن ها را در رودربايسي بگذاريد. يكي از دوستانتان را موس مورد نظر شما را در زير دستش دارد پيدا كرده و به بهانه اي موس را براي چند روزي و يا حتي چند ساعتي از او بگيريد. اگر اين راه هم جواب نداد مجبور هستيد به راه هاي ساده تري چون جستجو در اينترنت و خواندن نظرات كاربران ديگر در باره آن موس خاص بپردازيد. البته در اين حالت نتايج چندان دقيق نيستند اما وقتي چاره نباشد، اين امكان هم غنيمت است. به غير از ارگونومي، استفاده از مواد مختلف در موس ها هم مي تواند به راحتي بيشتر شما كمك كند. براي مثال يكي از مشكلاتي كه خودم با آن بسيار برخود داشته ام، مشكل عرق كردن دست در هنگام كار و يا ليز خوردن موس از دست هاست. برخي از شركت ها، از موادي استفاده مي كنند كه اين مشكلات را كمتر مي كند. بسياري از موس هاي با كيفيت بالا تر را ديده ام كه از روكش هاي خاصي استفاده كرده اند. البته اينكه اين روكش هاي خاص دقيقا چگونه جلوي عرق كردن دست را مي گيرند نمي دانم. اما واقعا كار مي كنند. برخي ديگر هم از نوارهاي لاستيكي در گرداگرد موس استفاده مي كنند كه اين امر باعث مي شود موس كمتر در دستان شما ليز بخورد. البته همه اين عوامل بستگي به اينكه چگونه موس را در دست مي گيريد هم دارد. كاربراني را ديده ام كه دست خود را بر روي موس ولو مي كنند. يعني كف دست خود را كاملا بر روي قسمت پشتي موس مي گذارند. اما برخي ديگر هم هستند كه با دو انگشت دو سمت موس را مي گيرند. نحوه كار با موس و ميزان خستگي ارتباط تنگاتنگي با نحوه در دست گرفتن موس هم دارد. دقت موس از ديگر موارد بسيار مهم در خريد موس است. در حال حاظر دو تكنولوژي عمده در ساخت موس ها مورد استفاده قرار مي گيرد. تكنولوژي LED كه ارزان قيمت تر و رايج تر است و تكنولوژي ليزر كه گران قيمت تر است اما اندك اندك دارد فراگير مي شود. البته قبلا موس هاي با گوي هم وجود داشتند كه ديگر توليد نمي شوند و از بازار محو شده اند. اما اگر نگاهي به ساختمان موس داشته باشيم، شايد بهتر بتوانيد تفاوت دو تكنولوژي LED و ليزر را متوجه شويم. موس هاي نوري داراي يك حسگر تصويري هستند كه از سطحي كه موس بر روي آن قرار گرفته عكس مي گيرند. البته اين حسگر تصويري با آنچه در دوربين هاي ديجيتال مي بينيد متفاوت است. اين حسگر از آن ها بسيار كوچكتر است و معمولا تصاويري كه توليد مي كند حداكثر از چند ده پيكسل تشكيل شده اند. حركت نشانگر با استفاده از تصاوير متعددي كه توسط اين حسگر تهيه مي شود، محاسبه مي گردند. اما چگونه، با توجه به اين موضوع كه حسگر در هر ثانيه چند صد عكس تهيه مي كند، مي توان با محاسبه تفاوت موجود بين اين تصاوير جهت و سرعت حركت موس را تشخيص داد. اين تكنولوژي تشخيص حركت اصلا چيز جديدي نيست و سال هاست كه مورد استفاده قرار مي گيرد. اما تفاوت بين موس هاس ليزري و موس هاس نوري LED درست از همينجا شروع مي شود. حسگر تصويري مورد استفاده در موس براي تهيه تصاوير مورد نياز خود نياز به استفاده از يك منبع نوري دارد. اين منبع نوري سطح را روشن كرده و به حسگر اجازه مي دهد در نور مناسب تصاوير مورد نياز خود را تهيه كند. اما نور LED به هيچ وجه يك نور متمركز نيست و از پراكندگي زياد رنج مي برد. به همين دليل ممكن است نتواند سطح را به صورت يك نواخت روشن كند. حتي در برخي از سطوح كه داراي بازتاب مناسبي نيستند (مانند شيشه يا آينه) نور LED به هيچ وجه قابل استفاده نيست. اما موس هايي كه از تكنولوژي ليزر استفاده مي كنند داراي اين مشكلات نيستند. به دليل خصوصيت ذاتي ليزر كه باريكه اي نور متمركز با پراكندگي بسيار ناچيز است، مي توان سطح را به شكلي كاملا دقيق روشن كرده و بازتاب هايي كامل را پديد آورد. به دليل استفاده از يك باريكه فوق العاده كوچك مي توان منبع تابنده نور ليزر و حسگر را در يك زاويه بهينه (معمولا زاويه ۹۰ درجه) نسبت به هم قرار داده و فقط مساحت بسيار كوچكي از سطح را كه مورد نياز است روشن كرد. اگر از موس هاس ليزري استفاده كرده باشيد، ديده ايد كه نمي توان نوري را زير آن ها تشخيص داد. اين مساله به اين دليل است كه براي ديدن اين نور چشم شما حتما بايد در زاويه اي خاص نسبت به تابنده باريكه ليزر قرار داشته باشد. موس هاي ليزري در مقايسه با موس هاي نوري معمولي داراي دقت بسيار بالاتري هستند و بر روي سطوح بسيار متنوعي نيز به درستي كار مي كنند. از آنجايي كه شما يك گرافيست هستيد و دقت در كار شما حرف اول را ميزند توصيه مي كنم فقط و فقط به موس هاي ليزري فكر كنيد. ممكن است تبليغات وسوسه كننده متعددي را ببينيد كه از موس هاي نوري با دقت بسيار بالا سخن مي گويند اما دقت داشته باشيد، با توجه به عدم لرزش نشانگر هنگام استفاده از موس هاي ليزري و ثبات بسيار بالاي آن ها، حتي يك موس ليزري ارزان قيمت با دقت ۸۰۰ نقطه در اينچ (DPI) هم داراي ارجعيت نسبت به موس هاي نوري با دقت بيش از ۲۰۰۰ نقطه در اينچ هستند. بي سيم يا باسيم؟ اين يك حقيقت است كه دنياي ما به سوي بي سيم شدن پيش مي رود. پس چرا از يك موس بي سيم استفاده نكنيم؟ موس هاي بي سيم هر روز بيش از پيش محبوبيت پيدا مي كنند. وقتي سيم دست و پا گير حذف مي شود، احساس آزادي اولين چيزي است كه به آن دست پيدا مي كنيد. مي توانيد موس را در هر فاصله اي و هر جايي كه دوست داريد استفاده كنيد. حتي مي توانيد از آن به عنوان يك ابزار كنترل از راه دور هم بهره ببريد. اگر يك بار از موس هاي بي سيم استفاده كرده باشيد، آن وقت متوجه تفاوت هاي اين ابزارها با برادران سيم دارشان مي شويد. اما موس هاي بدون سيم هم مشكلات خودشان را دارند. اولين مشكل به چگونگي ارتباط آن ها با گيرنده مربوط مي شوند. بسياري از انواع موس ها امروز از استاندارد RF (يا فركانس هاي راديويي) و با فركانس ۲.۴ گيگاهرتز استفاده مي كند. اين فركانس يك فركانس ايده آل براي ارتباط بي سيم در فواصل كوتاه با پهناي باند اندك است. يه همين دليل بسياري از ابزارها از اين محدوده فركانسي استفاده مي كنند. همين مساله مي تواند يك مشكل بزرگ محسوب شود. در بسياري از موارد تداخل هاي ناخواسته باعث خواهد شد كه برخي از ابزارهاي شما به درستي كار نكنند. اما اين مشكل معمولا به ندرت اتفاق مي افتد. موس هايي هم هستند كه از اتصال بلوتوث استفاده مي كنند، اتصال بلوتوث اتصالي پيشرفته تر است و ممكن است امكانات متعددي را در اختيار شما قرار دهد. اما پيكره بندي آن مشكل تر است و استفاده از آن زياد گسترده نيست! يكي ديگر از مشكلات موس هاي بدون سيم، مساله باطري آن هاست. از آن جايي كه اين موس ها به هيچ كجا وصل نيستد، بايد توانشان را از يك جايي تامين كنند. برخي از موس هاي بدون سيم گران قيمت تر داراي باطري ليتيوم يوني داخلي هستند. باطري هاي ليتيوم يوني داراي ساختماني شبيه باطري هاي موبايل مي باشند. اين باطري ها بسيار پرتوان بوده و سبك وزن هستند. علاوه بر اين مي توان آن ها را در اندازه هاي كوچكتر توليد كرد همين مساله سبب مي شود تا اندازه و وزن موس هايي كه از اين باطري ها استفاده مي كنند كوچكتر شود. شارژر اين موس ها معمولا در بسته بندي آن ها موجود است. هنگام استفاده از آن ها بايد سعي كنيد از خالي شدن كامل باطري آن ها جلوگيري كنيد چون باطري هاي ليتيوم يوني اگر تا انتها خالي شوند آسيب مي بينند. باطري اينگونه موس ها را نمي توان عوض كرد و طول عمر آن ها محدود به طول عمر باطري هاي آن است كه معمولا بين ۵ تا ۷ سال خواهد بود. البته بعيد مي دانم بعد از ۵ سال كار مداوم چيزي از موس سالم مانده باشد كه خرابي باطري آن باعث تعويض موس شود! اما بسياري از موس ها هم هستند كه داراي باطري داخلي نيستند. اين موس ها بيشتر از باطري هاي قلمي، باطري هاي نيم قلمي و يا باطري هاي كتابي استفاده مي كنند. توصيه مي كنم در صورت استفاده از چنين موس هايي حتما از باطري هاي الكلاين به همراه آن ها استفاده كنيد. باطري هاي الكلاين داراي توان بيشتري بوده و مدت بيشتري عمر مي كنند. البته گران قيمت تر و سنگين تر هستند اما مزايايشان به معايبشان مي چربد. اكثر موس ها بين ۳ تا ۶ ماه را مي توانند با استفاده از يك باطري الكلاين كار كنندو البته بعضي از مدل هاي آن ها هم هستند كه با استفاده از ۲ باطري تا يك سال شما را از خريد باطري هاي اضافه بي نياز مي كنند. با اين حساب در طول عمر متوسط ۵ ساله موس بين ۵ تا ۱۰ بار نياز به تعويض باطري خواهيد داشت كه كاملا قابل قبول است. اما اصلي ترين مشكل موس هاي بدون سيم سرعت پاسخ آن هاست. سرعت پاسخ اين موس ها از موس هاي سيمي پايين تر است. به اين دليل كه اطلاعات بايد به صورت بيسيم ارسال شوند و همين مساله نياز به تبديل اطلاعات به داده هاي قابل انتقال را مطرح مي كند. البته بعيد مي دانم تفاوت سرعت پاسخ يك يا دو ميلي ثانيه اي زياد براي يك گرافيس مهم باشد. فقط اگر يك گيمر حرفه اي باشيد، مي توانيد اين تفاوت را احساس كنيد. به همين دليل است كه اكثر موس هاي حرفه اي مخصوص بازي موس هاي با سيم هستند و علاقه مندان به بازي ها زياد از موس هاي بي سيم استفاده نمي كنند. و اما ديگر موارد به غير از مطالب ذكر شده كه دقت در آن ها اصلي ترين موارد براي انتخاب و خريد يك موس مناسب مي باشد، موارد ديگري نيز هستند كه گرچه در عملكرد كلي موس تاثير چنداني ندارند اما توجه به آن ها مي تواند برخي از كارهاي شما را راحت كند. يكي از اين موارد لغزنده هاي زير موس هستند. اين لغزنده ها كه جنس آن ها عمدتا از پلايستيك است كمك مي كنند تا موس راحت تر بر روي سطوح مختلف سر بخورد. موس هايي كه داراي كيفيت بالاتري هستند از لغزنده هاي تفلوني استفاده مي كنند. لغزنده هاي تفلوني، راحتي فوق العاده اي را در هنگام حركت دادن موس ايجاد مي كنند. به غير از جنس، محل قرار گيري و تعداد و همچنين اندازه اين لغزنده ها نيز بسيار مهم است. به طور كلي هرچقدر مساحت اين لغزنده ها بيشتر باشد، بهتر است. همچنين اين لغزنده ها بايد در محل هايي قرار بگيرند كه فشار بيشتري بر روي آن ها قرار دارد. مثلا بر روي تكيه گاه هاي موس و يا نقاطي كه فشار دست بيشتر بر روي آن ها قرار دارد. دكمه هاي اضافي بر روي موس نيز از ديگر نكاتي هستند كه بايد به آن ها توجه كرد. معمولا تمامي موس ها تعدادي كليد اضافي دارند كه مي توان عملكردهاي مختلفي را به آن ها تخصيص داد. مثلا مي توان باز كردن يا بستن يك پنجره و يا حركت بين پنجره ها را با استفاده از اين كليدها به راحتي انجام داد. برخي از موس ها (بيشتر موس هاي مخصوص بازي) داراي دكمه هايي هستند كه با استفاده از آن ها مي توان دقت موس را افزايش و كاهش داد. افزايش و كاهش دقت موس سبب افزايش و كاهش سرعت آن مي شود و اين مساله مي تواند در برخي از اوقات كمك بسيار زيادي به گرافيست هايي كه مي خواهند سرعت حركت قلم خود را كم و زياد كنند نمايد. در نهايت، موس ابزار پر استفاده اي است، اگر از قلم هاي موسوم به قلم نوري استفاده نمي كنيد، بايد براي خريد موس بيشترين ميزان اهميت را قائل باشيد. استفاده از يك ابزار خوب، علاوه بر افزايش دفت شما مي تواند سرعت كار را نيز افزايش داده و از خستگي شما جلوگيري كند. توصيه من اين است كه از موس هايي كه توسط سازندگان معتبر توليد شده اند استفاده كنيد. هميشه گفته ام و يكبار ديگر مي گويم كه سازندگان بزرگ ممكن است ورشكست شوند اما هرگز با آبروي خود بازي نمي كنند. مطمئن باشيد خيلي از اوقات پول بيشتري كه مي پردازيد ارزشش را خواهد داشت. پس دست ديجيتال خود را جدي بگيريد. منبع:مجله رنگ 1 لینک به دیدگاه
FrnzT 18194 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ اسکنرها در چند سال اخیر اسكنرها به سرعت به یكی از مهمترین اجزا دفاتر و خانه تبدیل شده اند. امروزه تكنولوژی اسكنرها در همه جا حضور دارد و برای کارهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد. اسکنر ها داری انواع مختلفی هستند و برای انجام وظایف مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. معمول ترین اسکنرها عبارتند از: اسكنرهای تخت كه اسكنرهای رو میزی نیز نامیده میشوند، عمومی ترین و متنوع ترین اسكنرها هستندكه در همه جا مورد استفاده قرار میگیرند. در ادامه بیشتر به بررسی اینگونه اسكنرها خواهیم پرداخت. اسكنرهای Sheet-fed بسیار شیبه اسكنرهای تخت هستند با این تفاوت كه می توانند دسته ای از كاغذ ها را به ترتیب اسكن كنند. این گونه اسكنرها، مخصوص اسكن اسناد در تعداد بالا هستند. اسكنرهای قابل حمل دارای تكنولوژی مانند اسكنرهای تخت هستند با این تفاوت كه به جای یك موتور الكتریكی كوچك، مصرف كننده باید آنها را بر روی اسناد حركت دهد. این گونه اسكنرها معمولن" دارای كفیت بالایی نیستند اما به راحتی و سرعت می توان آنها را مورد استفاده قرار داد. اسكنرهای استوانه ای بیشتر در شركتهای بزرگ چاپ و نشر مورد استفاده قرار میگیرند و دارای كیفیت باور نكردنی هستند. آنها از تكنولوژی به نام Photo Multiplier Tube یا به اختصار PMT استفاده می كنند. در این تكنولوژی، اسناد و تصاویری كه باید اسكن شوند، بر روی یك استوانه شیشه ای پیچیده میشوند. در مركز این سیلندر یك شعاع شكن وجود دارد كه نور منعكس شده را به سه قسمت مساوی تقسیم میكند. هر شعاع نور از یك ***** رنگی (سبز، قرمز و یا آبی) عبور كرده و در PMT به یك سیكنال الكتریكی تبدیل میشود. یك حسگر CCD به كار رفته در اسكنرها تمامی اسكنرها از یك تكنولوژی مشابه برای اسكن كردن و ثبت تصاویر استفاده میكنند. تكنولوژی هایی مانند تكنولوژی Optical Character Recognition یا به اختصار OCR (تكنولوژی تشخیص كاراكتر) به شما اجازه می دهند تا تصاویر اسكن شده اسناد را به فایلهای متنی كامپیوتری (مانند DOC یا TXT) تبدیل کنید. همچنین می توانید تصاویر اسكن شده را دستكاری كنید، آنها را بزرگ و كوچك نمایید و یا بر روی اینترنت قرار دهید. هرچند در ادامه بیشتر بر روی اسكنرهای تخت تمركز خواهیم نمود، اما با توجه به اینكه تكنولوژی پایه به كار رفته در انواع اسكنرها یكسان است، بیشتر مطالب ذكر شده برای همه انواع اسكنرها صادق خواهد بود. البته مطالبی نیز در باره انواع دیگر اسكنر ذکر خواهد شد. همچنین خواهیم گفت كه یك اسكنر چگونه كار می كند و TWAIN به چه معنی است. و همینطور مطالبی را نیز درباره وضوح، Interpolation و عمق رنگ خواهیم آورد. ساختمان اسكنر یك اسكنر تخت معمولی از قسمت های زیر تسكیل شده است: یك حسگر CCD یا Charge Coupled Device آیینه ها هد اسكن صفحه شیشه ای لامپ لنزها پوشش یا كاور موتورهای پله ای (Stepper) میله تثبیت كننده تسمه ها منبع تغذیه درگاه خروجی مدارهای كنترل اصلی ترین قسمت یك اسكنر، حسگر CCD است (درست همانند دوربینهای عكاسی دیجیتال و دوربینهای فیلم برداری ویدیویی). همانند تمامی تكنولوژی های ثبت تصاویر دیجیال، CCD مهمترین بخش برای ثبت تصاویر در یك اسكنر است. ساختمان حسگرهای CCD به كار رفته در اسكنر ها شباهت زیادی با ساختمان این حسگر در دیگر ابزارهای ثبت تصاویر دیجیتال دارد. مهمترین تفاوت بین حسگرهای به کار رفته در اسکنر ها و سایر حسگرهای CCD شكل ظاهری آنها باز میگردد. بر خلاف حسگر های به كار رفته در انواع دوربینهای دیجیتال كه به صورت یك صفحه چهار گوش مسطح هستند، در اسكنر ها ،CCD مانند یك مستطیل بسیار باریك و دراز است. در یك اسكنر تصویر پس از عبور از میان یك سری از آیینه ها، لنزها و ***** ها به CCD میرسد. هر چند ترتیب قرار گیری این تجهیزات تا حدود زیادی به مدل دستگاه بستگی دارد، اما در انواع مدلها تا حد زیادی شبیه هم است. در تصوير بالا ميتوانيد يك لامپ فلوروسنت (مهمتابی) معمولی را بر روی هد اسكن مشاهده كنيد ميله تثبيت كننده هد كه به بدنه اسكنر متصل شده است مراحل اسكن كردن یک اسکنر برای اسکن کردن یک تصویر باید کارهای مختلفی را انجام دهد: تصویر یا متنی كه قصد اسكن كردن آن را دارید در روی صفحه شیشه ای قرار می گیرد و پوشش بالایی اسكنر بسته میشود. رنگ داخل پوششی كه در بسیاری از اسكنرها مود استفاده قرار می گیرد سفید است، ام در برخی از مدلها نیز از رنگ سیاه استفاده می شود. سطح داخلی پوشش یك زمینه یكنواخت را ایجاد می نماید كه نرم افزار اسكنر می تواند به عنوان وسیله ای برای تشخیص اندازه دقیق سند و یا تشخیص محل شروع از آن استفاده کند. تقریبا" تمامی اسكنر اجازه برداشته شدن روكش را به کاربر می دهند تا بتوان اشیاء بزرگ و حجیمی مانند یك صفحه از یك کتاب كلفت را نیز اسكن کرد. یك لامپ نیز برای روشن كردن سند مورد استفاده قرار می گیرد. در اسكنرهای جدید تر و پیشرفته تر از یك لامپ Cold Cathod Fluorescent Lamp یا به اختصار CCFL و یا لامپ زنون استفاده می شود. اما در اسكنرهای قدیمی تر معمولن" از لامپ فلورسنت (مهتابی) معمولی استفاده می کنند. تصویر منعكس شده از سند، توسط یك آیینه به آیینه دیگر منعكس می گردد. در برخی از انواع اسكنرها، تنها از دو آیینه استفاده می شود در حالی كه در برخی از انواع آنها ۳ آیینه نیز مورد استفاده قرار می گیرد. هر آیینه علاوه بر انعکاس تصویر اندكی خمیدگی نیز دارد تا تصویر را در یك سطح كوچكتر متمركز نماید. آخرین آیینه تصویر را بر روی یك لنز منعكس می کند، سپس این لنز تصویر را از میان یك ***** رنگی عبور داده و آن را بر روی حسگر CCD متمركز می گرداند. ترتیب قرار گیری ***** ها و لنز ها در اسكنر های مختلف، متفاوت است. برخی از اسكنرها تصویر را در سه مرحله (Pass) اسكن می كنند. آنها در هر مرحله از یك ***** رنگ خاص (قرمز، سبز و یا آبی) بین لنز و CCD بهره می برند. پس از اتمام این سه مرحله، اطلاعات بدست آمده از هر مرحله با مراحل دیگر تركیب شده و یك تصویر كاملن رنگی را تشكیل میدهد. بیشتر اسكنرها از شیوه ای استفاده میكنند كه به آنها اجازه میدهد تا هر تصویر را در یك مرحله اسكن كنند. در این شیوه لنز تصوی را به یك نسخه كوچكتر از تصویر اصلی تبدیل می كند. این تصویر كوچكتر به سه تصویر یكسان تقسیم می شود. سپس هر قسمت از یك ***** رنگی سبز، آبی و یا قرمز عبور كرده و بر روی یك بخش جداگانه از حسگر CCD منعكس می گردند. در انتها CCD اطلاعات بدست آمده از هر قسمت را تركیب نموده و یك تصویر كاملن رنگی را ایجاد می کند. تكنولوژی دیگری كه معمولن" در اسكنرهای ارزان قیمت مورد استفاده قرار می گیرد Contact Image Sensor یا به اختصار CIS نامیده می شود. در حسگر های CIS ، حسگر CCD، آیینه ها، *****ها و لامپ با ردیفی از LED ها تعویض شده اند. مكانیزم حسگر مركب از ۳۰۰ تا ۶۰۰ حسگر حساس به نور است كه در طول ناحیه اسكن قرار گرفته اند. این حسگرها به سطح مسطح شیشه ای كه سند بر روی آن قرار می گیرد بسیار نزدیك هستند. هنگام اسكن تصاویر، نور LED ها با یكدیگر تركیب میشود تا یك نور سفید یكنواخت تولید گردد. سپس نور منعكس شده توسط حسگرها ثبت میگردد. اسكنرهایی كه از تكنولوژی CIS استفاده میكنند، بسیار كوچك، سبك و ارزان قیمت اند، اما نسبت به اسكنرهای CCD دارای وضوح كمتر و كیفیت تصویر پایین تری نیز هستند. ترتيب قرار گيري فيلتر ها و لنز ها در اسكنر هاي مختلف، متفاوت است اگر به دقت به تصوير بالا توجه كنيد، ميتوانيد آيينه ها و لنز قرار گرفته بر روي هد اسكن را مشاهده كنيد اسكنرها مختلف دارای وضوح و شفافیت تصویر متفاوتی هستند. بیشتر اسكنرهای تخت دارای حداقل وضوح سخت افزاری dpi ۳۰۰×۳۰۰ (Dot Per Inch) یا نقطه در اینچ هستند. این وضوح در جهت عرضی با توجه به تعداد حسگر های موجود بر روی CCD یا CIS مشخص می شود. در جهت طولی، وضوح با توجه به دقت موتورهای پله ای (Stepper) كه وظیفه حركت دادن هد را بر عهده دارند، مشخص می گردد. برای مثال اگر یك اسكنر دارای وضوح ۳۰۰نقطه در اینچ باشد و بتواند صفحه ای را با اندازه یك كاغذ نامه (۵/۸ در ۱۱ اینچ) اسكن کند، حسگر CCD آن دارای ۲۵۵۰ نقطه حساس به نور خواهد بود (۵/۸*۳۰۰) است كه به صورت عرضی قرار گرفته اند. CCD اسكنری كه تصاویر رنگی را تنها در یك مرحله اسكن میكند، باید دارای ۷۶۵۰ عدد (۳*۲۵۵۰) از این نقاط حساس به نور می باشد. در مثال ما، موتورهای پله ای محرك هد میتوانند در هر بار هد را حداقل به اندازه یك ۳۰۰/۱ یا حدودا" ۰۰۳/۰ اینچ حركت دهند. حال اگر اسكنر دارای وضوح برابر ۳۰۰*۶۰۰ نقطه در اینچ باشد، دارای یك حسگر CCD با ۵۱۰۰ نقطه حساس به نور در جهت عرضی برای هر رنگ خواهد بود. دقت حركتي موتورهاي پله اي وضوح طولي اسكنر را مشخص مينمايد شفافیت تصویر در اسكنرها وابستگی مستقیمی به كیفیت قطعات توری به كا رفته در آنها، مانند لنزها ، آیینه ها و منبع نوری، دارد. اسكنرهایی که از لامپ های زنون روشن و تابناك و لنزهایی با كیفیت بالا استفاده می کنند، تصویری واضح تر و شفاف تر را نسبت به اسكنری كه از یك لامپ فلوروسنت (مهتابی) معمولی و لنزهایی با كیفیت متوسط استفاده می كند ، ایجاد خواهد کرد. البته برخی از اسكنرها وضوحی برابر با ۴۸۰۰*۴۸۰۰ یا بالاتر، مثلا" ۹۶۰۰*۹۶۰۰ را اعلام می كنند. برای بدست آورن این وضوح به صورت سخت افزاری تنها در جهت عرضی، ما نیاز به یك CCD با وضوح ۸۱۶۰۰ پیكسل برای هر رنگ خواهیم داشت. اگر شما دقیقن به مشخصات توجه كنید، خواهید دید كه این وضوح معمولن" یك وضوح نرم افزاری است و وضوح Interplated یا چیزی شبیه به این نامیده می شود. تكنیك Interpolation یك تكنیك نرم افزاری است كه از آن برای افزایش وضوح تصاویر استفاده می گردد. این تكنیك با افزودن پیكسل های اضافه در میان پیكسلهای بدست آمده از طریق اسكن سخت افزاری، وضوح را افزایش می دهد. مشخصات رنگ پیكسلهای اضافه شده میانگینی است از مشخصات رنگی پیكسلهای مجاور. برای مثال اگر وضوح سخت افزاری یك اسكنر ۳۰۰×۳۰۰ پیكسل در اینچ باشد و یك وضوح Interpolated برابر با ۶۰۰×۳۰۰ پیكسل در اینچ نیز برای آن اعلام شده باشد، نرم افزار یك پیكسل به میان هر دو پیكسل ثبت شده و به صورت یكی در میان، اضافه خواهد کرد. خصوصیت دیگری نیز كه هنگام اعلام مشخصات اسكنر به آن اشاره میشود، عمق رنگ است. این خصوصیت مشخص می كند كه اسكنر میتواند حداكثر تا چند رنگ را از روی تصویر اصلی بر روی تصویر ثبت شده بازتولید کند. برای تولید یك رنگ واقعی، هر پیكسل نیاز به ۲۴ بیت داده دارد. به صورت مجازی تمامی اسكنر های موجود در بازار توانایی تولید چنین رنگی را دارند. اما اكثر آنها برای افزایش تعداد رنگها تا این سطح به صورت نرم افزاری عمل كرده و از یك پالت رنگی افزایشی استفاده می نمایند. اسكنرها ممكن است بيش از يك راه را براي انتقال اطلاعات به كامپيوتر در اختيارتان قرار دهند انتقال تصاویر اسكن كردن تصاویر تنها یك بخش از عملیات است. برای اینكه تصویر اسكن شده قابل استفاده باشد باید به درون كامپیوتر منتقل شود. در اینجا اصلی ترین درگاههای مورد استفاده در اسكنرها معرفی شده اند: درگاه موازی (Parallel Port) : این اتصال كه یك اتصال موازی قدیمی است كندترین راحل موجود برای این كار است. درگاه SCSI یا Small Computer System Interface : این درگاه نیاز به یك اتصال اختصاصی SCSI دارد كه در اكثر كامپیوترها یافت نمی شود. بیشتر اسكنرها نیاز به یك كارت الحاقی اختصاصی دارند كه این درگاه را برایشان ایجاد می كند. در اكثر موارد شما می توانید از كارتهای توسعه SCSI معمولی نیز برای این كار استفاده كنید. USB۱.۱ و USB۲.۰ (Universal Serial Bus) : اسكنرهایی كه از این درگاهها استفاده می كنند دارای سرعت خوبی هستند. بعلاوه به سرعت و سادگی نیز پیكره بندی می شوند. Fire Wire یا IEEE۱۳۹۴ : اسكنرهای قدرتمند و سطح بالا از این درگاه استفاده می کنند. این درگاه از اتصالهای USB۱.۱ سریعتر است اما اندكی از USB۲.۰ كندتر می باشد. این درگاه بهترین گزینه برای انتقال تصاویر با وضوح بالا است. برای استفاده از اسكنرها شما نیاز به یك برنامه راه انداز دارید كه باید بر روی سیستم عامل نصب شود. بیشتر اسكنرها از پروتكل مشتركی به نام TWAIN برای ارتباط با كامپیوتر استفاده می كنند. این پروتكل به عنوان یك مترجم میان اسكنر و هر برنامه كاربردی كه از آن پشتیبانی می كند قرار می گیرد. با استفاده از این پروتكل برنامه های كاربردی نیازی به شناخت مشخصات و خصوصیات اسكنر نخواهند داشت و به راحتی میتوانند با آن ارتباط برقرار كنند. برای مثال برنامه Adobe Photoshop از این پروتكل پشتیبانی می کند. علاوه بر درایورها، بیشتر اسكنرها با نرم افزارهای اضافی عرضه می گردند. معمولن" یك برنامه برای اسكن كردن و تعدادی از برنامه های ساده ویرایش عكس نیز به همراه اسكنر عرضه می شوند. بسیاری از اسكنرها نیز به همراه نرم افزارهای OCR ارائه می شوند. با استفاده از این برنامه ها می توانید اسناد مختلف ( از اسناد دست نویس تا انواع تایپ شده) را اسكن كرده و آنها را به فایلهای متنی (مانند txt و یا doc) تبدیل کنید. این نرم افزارها از یك فرآیند مقایسه ای برای تشخیص اعداد و كاراكترها استفاده می کنند. یكی از مهمترین مساله در باره اسكنرها این است كه شما می توانید واقعا" آن چیزی را كه نیاز دارید خریداری کنید. شما می توانید یك اسكنر متوسط با برنامه های خوب را با قیمتی متوسط تهیه كنید و یا اینكه میتوانید یك اسكنر عالی با مجموعه ای از نرم افزارهای باور نكردنی را با قیمتی بالا بخرید. البته همه چیز به بودجه و نیازتان بستگی دارد. منبع:مجله رنگ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده