master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ [TABLE=class: MsoNormalTable, width: 701] [TR] [TD=bgcolor: transparent][/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: transparent] نقل قول: حدود دو ماه پیش نیمههای شب، یکی از بستگان مشکلی براش پیش آمد و رفت اورژانس. و متخصص قلب تجویز کرد: آنژیوگرافی. نتیجه: 20 درصد گرفتگی قلبی. تجویز: درمان دارویی.چند هفته گذشت و قرعهی کار به نام پدر و مادر يكي از دوستا ن افتاد. تجویز: آنژیوگرافی. تنها شانس این بود که پسرخالهاش از آمریکا آمده بود ایران. نسخه ها رو دید و گفت «مشکل که دارد، ولی چرا آنژیوگرافی؟ توی ایران مگر سیتیآنژیو ندارید؟». این اصطلاح جدید ِنجاتبخش را پی گرفتیم و رسیدیم به بیمارستان قلب و دی و بیمارستان اما م خمینی. آمار گرفتیم از اینطرف و آنطرف که فرقاش را ببینیم با آنژیوگرافی، که پزشکهای قلب همگی گفتند «به دقت آنژیوگرافی نیست، نکند گول بخورید ها!». حالا حسن سیتیآنژیو این بود که تیغ نمیزدند رگ کشاله را پاره کنند و یک دوربین بفرستند توی رگها. یعنی خون نمیپاشید تا سقف اتاق آنژیوگرافی. بعد هم یک کیسهی شن نمیگذاشتند روی پای آدم که خون نزند بیرون. یک مادهی رادیواکتیو تزریق میشد و با یک دستگاه شبیه امآرآی همان کار انجام میشد. بدون هیچ ترس و اضطرابی. بدون ریختن یک قطره خون. فقط گیر کردهبودیم سر آن «به دقت آنژیوگرافی نیست، گول نخورید ها». حالت واضح و مشترکی که توی چشمهای همهی آن متخصصین قلب دیدم «جاخوردن بود». نمیدانستند از کجا فهمیدهایم اسم سیتیآنژیو را. به پدرم گفتم بیشتر مشورت کند، که بوی پول دارم حس میکنم!! . تحقیق انجام شد و نتیجه جالب بود. «سیتی آنژیو» نه تنها دقتاش کمتر از آنژیو نبود، که مقایسهشان شبیه بود به مقایسهی فلاپیدیسک و دیویدی. تفاوت تکنولوژیها بالای بیستسال بود.دلمان قرص شد و هردوشان جمعا با هزینهای حدود هشتصدهزار تومان سیتیآنژیو را انجام دادند و شکر خدا مجموع گرفتگی هردوشان روی هم 20 درصد هم نبود. آن شرافت گمشده کجاست؟ عرض میکنم.هزینهی آنژیوگرافی (که تیغ دارد و ترس و خون) حدود یک تا یکونیم میلیون تومان برای هر نفر است ، و هزینهی سیتیآنژیو حدود چهارصدهزار تومان. زمانی که صرف آنژیوگرافی میشود با احتساب یک تا دو شب بستری بودن بعد از آن (جدای از وقتهای پذیرش و نوبتدهی و...) حدود دو روز است، و وقتی که صرف سیتیآنژیو میشود (باز هم جدای از پذیرش و نوبتدهی و...) حدود نیمساعت. ترس و اضطرابشان را هم مقایسه نکنم که لابد میدانید. پس گیر این پزشکهای متخصص قلب کجاست؟ مشکل خیلی پیچیده نیست. آنژیوگرافی را فقط متخصص قلبی که دورهی مخصوص آنژیوگرافی را دیدهباشد میتواند انجام بدهد، ولی سیتیآنژیو را یک رادیولوژیست (که البته او هم باید دوره دیدهباشد) میتواند انجام دهد. یعنی انحصار آنژیوگرافی دست صنف خودشان است و انحصار سیتیآنژیو دست دیگران. چون طبیعتا یک مرکز پزشکی ترجیح میدهد برای انجام کاری مشابه، حقوق خیلی کمتر یک رادیولوژیست را بدهد تا حقوق بالای یک متخصص قلب را. خوب تجارت کثیف متخصصین قلب (که فرق میکند با جراح قلب) را که میبینید، اما حالا عمق فاجعه کجاست؟ عمق فاجعه اینجاست که این جماعت نخورده و ندار نیستند. هشتشان گرو نهشان نیست. خیلی راحت میتوانند ماهی شش هفت میلیون تومان دربیاورند (وخیلی هم بیشتر از اینها). اما باز گداصفتانه چشمشان دنبال درصدی است که از هر آنژیوگرافی بهجیب میزنند، بی انکه به فکر سلامتی و راحتی بیمار باشند. حتی گستاخی و دزدی (که اتفاقا حقیقت معنای دزدی همینجاست) را بهحدی میرسانند که تمام تلاششان را بهکار میگیرند برای پشیمان کردن بیمار ازدستیابی به راه تشخیص جدیدتر و کمهزینهتر و آسانتر، تازه اگر بگذریم از هماهنگیهای پلیدشان برای «ناشناخته ماندن» این تکنولوژی. بعد از پدر و مادر دایی هم رفت سراغ چکآپ. ده سال پیش آنژیوگرافی کردهبود و حالا باید دوباره تست ورزش میداد. مشکل داشت تستاش. تجویز: آنژیوگرافی. پیش چهار-پنج تا از بهترین متخصصین قلب تهران رفت و همه گفتند آنژیوگرافی. آنقدر چرب زبانی و بازاریابی کرده بودند برایش که ما هرچه میگفتیم بیا اول برو سیتیآنژیو،با اینکه میترسید از آنژیوگرافی- قبول نمیکرد و استدلال پزشک را پذیرفتهبود به این توجیه که اگر رگش گرفته بود همان جا یکباره برایش بالن میزنند یا استنت میگذارند و چه و چه. تاکید هم کردهبودند «اورژانسی»ست و حتي از سفر با ماشین یا هواپیما یا هر وسیلهی دیگری منعاش کردهبودند و نوبت اضطراری هم بهش دادهبودند «همین فردا صبح».به هر زحمتی بود راضیش کردیم برود سیتیآنژیو و رفت و نتیجه: گرفتگی جزیی.. درمان: یکی دوتا قرص فقط. این فریاد را کجا باید زد؟ به کی باید گفت پزشکهای مملکت تبدیلشدهاند به حسابهای بانکی ناطق؟ جالبی قضیه میدانید کجاست؟ کمی بیشتر تحقیق کردیم، قیمت دستگاه سیتیآنژیو کمتر از سهمیلیون دلار است. پولی که یعنی هیچ! ولی فقط سهتا توی ایران داریم. چرا؟ چرا؟ چون آنها که باید تایید کنند خودشان متخصص قلباند و بازارشان بهخطر میافتد. .«... سوگند یاد میكنم كه: از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم دارم...» [/TD] [/TR] [/TABLE] 11 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ درود چقدر سياهه! قبول دارم كه خيلي جاها كاسبي كردن به انجام وظيفه ميچربه ولي ديگه اينطوريم نميشه قضاوت كرد. از طرفي همهي ما كارشناس نيستيم. صرفا از ديد تجهيزاتش يه مقايسه كنيم: فرق اصلي سيتي آنژيو و انژيو گرافي كه با كاتتر صورت ميگيره همين تهاجمي بودن آنژيوگرافي هست. ولي اونطوري كه خون ميپاشه و اينا نيست ديگه!شاهرگو كه نميزنن! يه برش كوچيك ميدن كه از طريق وريد يا سرخرگ، بتونن به رگ مورد نظر برسن. بعد با استفاده از تصاوير X-Ray پزشك تشخيص خودش رو ميگه. مزيتش اينه كه اگه نياز به استفاده از بالون يا استنت باشه ميتونه همزمان اين كار رو انجام بده. از طرفي تصوير رگي كه مورد مطالعه هست خيلي دقيق ايجاد ميشه. اگه مراقبت درست وجود نداشته باشه خطر عفونت هست. كه البته كلي نيست و ميشه جلوشو گرفت. سيتي آنژيو نيازمند يه ماده حاجب (contrast) هست كه توي يكي از عروق محيطي تزريق ميشه. از اين جهت كه ديگه نياز به وارد كردن كاتتر نيست خيلي خوبه. ولي همين ماده حاجب خيلي حساسيتزا هست. از طرفي خطر تشعشع توي سيتي آنژيو خيلي زياده. يه روش ديگه هم هست به اسم ام آر آنژيو كه از تكنولوژي امآرآي استفاده ميكنه. مادهي حاجبي كه توي اين روش استفاده ميشه حساسيت زايي كمتري داره و خطر تشعشع هم نداره. البته تصويري كه سيتي آنژيو ميگيره براي محدودهاي كه عروق كوچيك هستن مثل كرونريها(عروقي كه مسئول تامين خون مورد نياز عضلات قلب هستن) خيلي بهتره. چون جزئيات بيشتري رو نشون ميده. ولي امآرآي بافتهاي نرم رو بهتر مشخص ميكنه. هر جايي كه قرار باشه استفاده بشه يه پروتكل مخصوص خودشو داره. نميگم هر چيزي رو بپذيريم ولي به نظرم بد نيست كه مصالحه بين اين فاكتورها و تشخيص روش بهتر رو به دست متخصصش بسپريم. 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده