قاصدکــــــــ 20,154 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ دوسِت دارم به بزرگی قلبم. نه، بيشتر از اين. دوسِت دارم به بزرگی بغلم. وای، نه، خيلی بيشتر! دوسِت دارم به بزرگی زمين مثل خورشيد مثل ستارهها. نه، نه، نه، اين خيلی كمه دوسِت دارم... دوسِت دارم... دوسِت دارم اونقدر كه نمیتونم بگم و بازم يه خورده بيشتر. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20,154 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ دوسَم داری؟ بچههه میپرسه تو منو دوس داری؟ مطمئني كه دوسم داری؟ اگه كار بدي بكنم چی بازم دوسم داری؟ اگه بچهت نبودم چی هنوزم دوسم داشتی؟ اگه اصلن به دنيا نميومدم چی بازم همينطوری دوسم داشتی؟ بگو ديگه، تو منو دوس داری؟ دوسم داری؟ 3 نقل قول لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20,154 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ مادربزرگم را دوست دارم چشمان شيرينش را خندهی شيطنتبارش را و كيكهای خوشمزهاش را. چروكهای صورتش را دوست دارم كه به زيبايی رودخانههاست. بلوزهای بافتنیاش را دوست دارم كه با دستهای خودش بافته: زبردست و پر حوصله. بوسههايش را دوست دارم شب بخير گفتنهايش را دوست دارم. همه چيز مادربزرگم را دوست دارم حتی عصبانی شدنهايش را. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20,154 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ ديگه هيچ دگمهای رو شلوار قشنگش نداره. بندك شلوارش رو گم كرده. پوشال توی تنش از سرش بيرون زده. و رو صورتش چركمُرد شده. اما من با همهی اينا درست مث قبل دوسِش دارم. هميشه دوسِت دارم خرسك من. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20,154 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ گربهای با مهر به گنجشكی نگاه میكند. حس میكند كه چقدر زيباست چقدر جذاب است میخواهد پرنده را نوازش كند در دهانش بگيرد با پنجهها لمسش كند دستش را دراز میكند... اما پرنده پرواز میكند و گربه غمش را در صدايش میريزد بخاطر ناتوانی در اثبات عشقش. و پرنده آواز میخواند دور از او دور، دور، دورتر. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .