*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۱ شناخت عناصر سازه ای بنا: 1- پی: مجموعه بخش هایی از سازه و خاک در تماس با آن که انتقال بار سازه به زمین را برعهده دارد را پی گویند. پی به عنوان بستر و مکان قرارگیری ساختمان از عناصر مهم سازه به حساب می آید. در معماری کهن از ملات شفته آهک برای پی سازی استفاده می شده و گاهی نیز در بناهای با اهمیت تر از ترکیب سنگ با ملات شفته آهک به عنوان پی استفاده می شده است. در اجرای برخی از ابنیه نیز دیده شده که از بستر طبیعی و سخت زمین که دارای مقاومت مکانیکی بالایی بوده نیز به عنوان پی بنا مورد استفاده قرار گرفته است که نمونه های آنرا در بناهایی چون پل شهرستان اصفهان، سردر مسجد جامع یزد مشاهده نمود. قدیمی ترین سند در اجرای پی در ساخت ابنیه تاریخی، می توان به کتیبة داریوش اول در شوش اشاره نمود که به سه زبان میخی پارسی، عیلامی و بابلی نوشته شده است. - اجزاء باربر - دیوار باربر(جرز): از عناصر مهم و اصلی سازه بنا به شمار می رود که وزن سقف و پوشش بنا را متحمل می شود، از اینرو با ضخامت نسبتاً زیادی اجرا می شود. مصالح بکاررفته در اجرای جرزها عمدتاً خشت، آجر و سنگ بوده که ضخامت آنها معمولاً بین 25cm تا 80 cm می باشد. - دیوار غیر باربر(اسپر): این دیوار به عنوان تفکیک کننده فضاها از یکدیگر و بصورت تیغه ای اجرا می شود. این دیوار تحمل وزن پایینی دارد و ضخامت آن را معمولاً بین 20 cm تا 5cm در نظر می گیرند. - ستون: از دیگر عناصر باربر ستون ها هستند که معمولاً در فضاهایی با وسعت زیاد اجرا می شوند. اجرای ستون ها همچنین این امکان را فراهم می آورد که بتوان فضاهای گسترده تری را ایجاد نمود(مانند شبستان مساجد). در فضاهایی که عنصر باربر بکار رفته در آنها ستون ها می باشند، وسعت دید بالاتری به دلیل فضاهای خالی مابین ستون ها بوجود می آید که از دیگر مزیت های استفاده از این عنصر سازه ای می باشد. انواع پوشش فضا: پوشش تخت: این پوشش از لحاظ شکل یک سطح مستوی است و از آنجایی که در این گونه پوشش برآیند نیروهای وارد بر تاق کاملاً عمودی است، ایستایی تاق در مقابل آن مستلزم استفاده از تیرهای حمال مقاوم است. در گذشته از تیرهای باربر چوبی جهت این کار استفاده می شده است؛ اما از آنجایی که در ایران چوب قابل استفاده برای بنا کمیاب است، شکل پوشش تخت همواره با مشکلات توأم بوده است. "1" "1" - در دوران هخامنشی امپراتوری ثروتمند ایرانی نیز برای پوشش کاخهای خود، چوب مقاوم از جمله چوب درخت سدر را از لبنان و دیگر نقاط دوردست با تحمل هزینه های هنگفت بدست می آوردند. همچنین بدلیل موریانه خیز بودن اکثر مناطق ایران، بخصوص در بخش های کویری، و آسیب پذیر بودن مصالح چوبی در برابر موریانه، کم کم استفاده از مصالح چوبی و اجرای آن به عنوان تیرهای اصلی منسوخ و پوشش های منحنی که با مصالح بوم آورد اجرا می شده بجای پوشش های تخت در اجرای پوشش فضاها بکار رفته است. پوشش منحنی: پوشش منحنی در واقع پوششی است که از لحاظ شکل تابعیت از قوس منحنی دارد. انتخاب قوس مناسب برای تحمل بارهای وارد بر تاق ها و گنبد ها در معماری ایرانی بر اساس منطق ساختمانی و ایستایی بنا صورت گرفته است که حاصل سال های طولانی تجربه و تبحر عملی استاد کاران معمار این مرز و بوم بوده است. پوشش منحنی به دو بخش مازه دار(بیضی شکل)و تیزه دار(جناغی) تقسیم می شود. قوس تیزه دار به گونه ای که از نامش پیداست رأس آن داری شکستگی بوده و تیز می باشد و از تقاطع دو قوس منحنی ایجاد می شود. در قوس مازه دار رأس، هلالی شکل و بخشی از بیضی می باشد. اکثر قوس های دوران قبل از اسلام را قوس های مازه دار تشکیل می دهد و حتی تا قرون اولیه بعد از اسلام نیز اکثر پوشش ها مازه دار است؛ اما به تدریج قوس ها و پوشش های تیزه دار جای آن را می گیرد. علت عمده جایگزینی قوس جناغی را می توان چنین دانست که پوشش مازه ای، بنا را بسیار مرتفع می کرد و چون در هنر اسلامی کوشش در جهت کاستن شکوه بناها، علی الخصوص کاهش ارتفاع بود از قوس جناغی استفاده کردند که به میزان قابل توجهی به ساختمان مقیاس انسانی و مردم وار می داد. قوس های مازه دار و تیزه دار بر اساس فرم و تناسباتشان به انواع مختلف تقسیم بندی می شوند: · قوس های مازه دار: قوس مازه دار تیز (بستو) قوس مازه دار تند (بیز تند)(هلوچین تند) قوس مازه دار کند (بیز کند)(هلوچین کند) قوس مازه دار کفته · قوس های تیزه دار : قوس چمانه قوس سروک قوس پنج اوهفت قوس کلیل قوس سه بخشی قوس شاخ بزی قوس شبدری قوس پاتوپا قبل از آنکه به بررسی انواع تاق های ایرانی بپردازیم لازم است نحوة اجرای تاق ها را مورد بررسی قرار دهیم. 1- تاق ضربی(پر) : در این نوع اجرا، آجر یا خشت از روبرو در صفحه کامل از خود قرار دارد و از زیر در مقطع افقی به صورت نره دیده می شوند.(مطابق شکل) در این اجرا یک ردیف آجر می چینند و در دور بعدی آجرها را طوری قرار می دهند که بند دوم ردیف روی هم قرار نگیرد و به این ترتیب استحکام پوشش آن بیشتر می شود. 1- تاق رومی(هره): در این نوع اجرا قرارگیری آجرها یا خشت ها به گونه ای است که در مقطع عمودی و از منظر روبرو به صورت نره دیده می شود و در مقطع افقی به صورت صفحه کامل آن نمایانند. این نوع اجرا به مناسبت قابلیت استحکام و باربری در دهانه های وسیع بکار می رود. 1- تاق چپیله(تیغه ای): در این نوع اجرا، لبة آجر به صورت لایه های باریک در مقطع عمودی و دید از روبرو قرار دارد. بدیهی است که این نوع تاق به علت ضخامت فوق العاده کم مقاومت بسیار کم در مقابل بارهای وارد بر خود دارد و فقط در درگاه ها و دهانه های بسیار کوچک می تواند اجرا شود. تاق: پوششی منحنی است متشکل از لنگه قوس هایی که بر روی دیوار موازی باربر اجرا می شود. این پوشش در معماری ایران دارای پیشینه ای طولانی می باشد؛مانند تاق های زیگورات چغازنبیل، هفت تپه... در این بخش به برخی از تاق ها اشاره می شود که بیشترین کاربرد را در بناهای اسلامی دارد. تاق آهنگ: این پوشش از قدیمی ترین انواع پوشش منحنی در ایران است که در امتداد دو دیوار باربر که به صورت موازی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند اجرا می شود. در بناهای اسلامی معمولاً پوشش ایوان ها به صورت تاق آهنگ می باشد. تاق کلمبو: این پوشش بر روی چهار دیوار بنا می شود که معمولاً بر پلان مربع یا مستطیل مستقر هستند و در عمل، آجرهای چیده شده در جرز ها ادامه می یابد و به تدریج تاق را تشکیل می دهند و کل پوشش حاصل، در واقع سازه ای یکپارچه است بین دیوار و قوس (بدون مفصل) و به دلیل همین یکپارچگی، در مقابل نیروهای رانشی (مانند زلزله) مقاوم است. تاق چهار بخشی (چادری): این پوشش یکی از پوشش های خوش تناسب اکثر شبستان های مساجد است که به دلیل کمی ارتفاع، زیباتر از تاق های دیگر است و همین مزیت عمدة آن نسبت به سایر تاق ها محسوب می شود. از مشهور ترین بناهایی که از این تاق در پوشش آن استفاده شده، شبستان بیت الشتاء در مسجد جامع اصفهان می باشد. تاق و تویزه: تویزه به باریکه تاقی می گویند که در پوشش های منحنی وظیفة انتقال بار پوشش را به جرزها و ستون ها را دارد. پوشش تاق و تویزه از دو تویزه باربر و تاقی که مابین آن اجرا شده، تشکیل می شود. چهار تاقی: این پوشش از معروف ترین پوشش های قبل از اسلام است و به صورت چهار پایه و چهار تاق در چهار طرف با اجرای عرقچین مرکزی شکل می گیرد.نمونه های از آن را در آتشکده های ساسانی مانند آتشکده نیاسر مشاهده کرد. مصالحی که در ایجاد بناهای دوره اسلامی به کار رفته بسیار متنوع می باشند. آجر: مهمترین مصالح ساختمانی در ایران قبل و بعد از اسلام بوده است. آجرهای به کار رفته در معماری عموماً مربع شکل است که در کارگاههای آجرپزی در سراسر ایران ساخته می شد. آجر علاوه بر استفاده در ساختن بدنه بنا برای تزیین آن نیز نقش مهمی داشت و از اوایل اسلام تا دوره تیموری تزیین بیشتر بناها با آجرکاری است. همچنین از آجرهای تراشدار و قالبی نیز استفاده می شد. آجرهای پخته رنگهای گوناگونی چون زرد کمرنگ، قرمز و قرمز تیره داشته که بیشتر در ابعاد 3×20×20، 5×20×20 و 5×25×25 سانتیمتر ساخته می شد و در قسمتهای مختلف بنا مانند ایوان ها، تاقنما ها، گنبدها، مناره ها و اتاقها به کار می رفت(برج های خرقان، گنبد قابوس، مناره مسجد ساوه). گچ: گچ از دیگر مصالح ساختمانی است که در تمامی ادوار، در معماری استفاده شده است. از آنجایی که گچ از مصالح ارزان قیمت بوده و زود سفت می شده است، کاربردهای متعدد داشته و مورد توجه معماران بوده است. گچبری برای آراستن سطوح داخلی بناها، نوشتن کتیبه ها، تزیین محراب ها، زیر گنبدها و ایوان ها به کار می رفته است. بسیاری از بناهای عصر سلجوقی و ایلخانی با گچبری تزیین شده اند علاوه بر این، هنرمندان گچبر در قرن پنجم تا دهم هجری از شیوه های گوناگونی مانند گچبری رنگی، گچکاری وصله ای، گچکاری توپر و توخالی، گچبری مشبک و گچبری مسطح و برجسته استفاده کرده اند(مانند: محراب اولجایتو مسجد جامع اصفهان ، گنبد سلطانیه زنجان ،: گنبد علویان همدان و محراب مسجد جامع اشترجان). کاشی: استفاده از کاشی برای تزیین و همچنین استحکام بخشیدن به بناها از دوره سلجوقی آغاز شد و در طی قرون متمادی بویژه در عهد تیموری و صفوی به اوج رسید. کاشی نقش عمده ای در تزیین بناهای دوره اسلامی داشت و با شیوه های متفاوت توسط هنرمندان کاشی کار به کار می رفت. استفاده از کاشی های یک رنگ، کاشی هفت رنگ، کاشی معرق و تلفیق آجر و کاشی در دوره های سلجوقی، ایلخانی و تیموری و صفوی در تزیین بنا مرسوم بوده و تا عصر حاضر ادامه یافته است. تزیین بخشهای گوناگون بنا، از پوشش گنبد و مناره گرفته تا سطح داخلی بنا و زیر گنبد و دیوارها و محراب با کاشی های مختلف، بویژه کاشی های معرق، به بناهای مذهبی و غیر مذهبی ایران دوره اسلامی زیبایی خاصی بخشیده است(مانند: مسجد گوهر شاد مشهد ، مسجد کبود تبریز ، مسجد شیخ لطف الله و مسجد امام اصفهان). خشت: از دیگر مصالح ساختمانی معمول در معماری ایران خشت است. در دوره اسلامی یا تمامی بنا از خشت بوده یا اسکلت و سازه بنا خشتی و پوسته و نمای خارجی از آجر بوده است. از آنجایی که مقاومت خشت در برابر باد و باران و برف اندک است، بناهای خشتی زیادی از روزگاران گذشته باقی نمانده است. سنگ: در معماری اسلامی از سنگ برای کار در شالوده، بدنه، فرش کردن کف و تزیین بنا استفاده می شد. گرچه به علت موقعیت جغرافیایی و اقلیمی استفاده از سنگ در برخی نقاط همچون مناطق کوهستانی بیشتر دیده می شود، اما بهره گیری از آن تقریباً در سراسر ایران مرسوم و متداول بوده است. استفاده از سنگ در پی بنا و ازاره دیوارها اهمیت ویژه ای داشت و برای ساختن کتیبه ها سنگهای گوناگونی چون سنگ سیاه، سنگ آهک، سنگ مرمر ـ که با دقت تراشیده و گاهی حجاری می شد و به کار می رفت(مسجد جامع عتیق شیراز ، کتیبه های مسجد میدان کاشان). چوب: استفاده از چوب برای ساختن در، پنجره، صندوقهای ضریح، ستونها و تیر سقف و چهار چوب، از ویژگیهای معماری اسلامی است که در ناحیه مازندران و گیلان رواج بیشتری داشته است. درختهای تبریزی، سپیدار، چنار، کاج و گردو از جمله درخت هایی بودند که از چوب آنها برای بخشهای گوناگون بنا استفاده می شده است. شیشه: کاوشهای باستانشناسی سالهای اخیر و همچنین بناهای باقیمانده از ادوار مختلف اسلامی نشان می دهد که از شیشه های الوان به رنگهای سرخ، آبی، بنفش و سبز برای تأمین روشنایی و تزیین در و پنجره و قابهای گنبد خانه و شبستان ها استفاده می شده است. همچنین مطالعه متون تاریخی و مشاهده مینیاتور های قرن ششم تا دوازدهم هجری نشان می دهد که شیشه، کاربرد وسیعی داشته است. 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده