meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۱ افسردگی، یک بیماری روانی ناشی از اختلالات مغزی و سیستم عصبی نیست، افسردگی، یک انحراف عاطفی است. به عبارت دیگر، افکار منحرف و فریبآلود، مجموعهای از احساسات: غم و اندوه، عدم اعتماد به نفس، بیتفاوتی و بیحوصلگی، خستگی و ضعف، ناامیدی و... را تحت عنوان افسردگی به دنبال میکشند و قربانی خود را به طرف خودکشی سوق میدهند.(1) افکار غیرمنطقی، غیرواقعی و فریبآلود، میکروب و علت افسردگی هستند و چنانچه این افکار، تصحیح و اصلاح شوند، افسردگی نیز درمان خواهد شد.(2) احساس طبیعی غم و اندوه غم و اندوه ، یک عکسالعمل سالم و طبیعی در مقابل ضایعات، حوادث، ناامیدیها و تغییرات بد زندگی است که ما اغلب، آن را سرکوب میکنیم. ما برای حوادث اسفناک زندگی، برای بیماریها یا برای هر سختی و مشقتی که در زندگی با آن رو به رو میشویم دچار غم و اندوه میگردیم. ممکن است برای کاری که زمانی بر اثر ناپختگی و جوانی انجام دادهایم اکنون غصهدار شویم.در حالی که در آموزههای دین اسلام به ما آموخته شده است که اگر توبه کردی و دست از آن خطا برداشتی به خدای خود اطمینان کن و دیگر به گذشته خود و ملامت کردن خود برنگرد متأسفانه بسیاری از ما نمیدانیم حالت صحیح و سالم غصه خوردن چگونه است و چهطور باید با آن برخورد کرد و چهطور آن را ارضا کرد ، و از دل بیرون راند؟ ما به خود ، اجازه گریه کردن نمیدهیم و غم و غصّه ی خود را انکار میکنیم. ما میترسیم اشکمان جاری شود و دردها را بیرون بریزیم. در نتیجه، این عواطف را در سینه حفظ کرده ، هیچ وقت از آنها فارغ نمیشویم. آنها با فشاری که روی فکر و قلب ما وارد میسازند، رفتار و اعمال روزمره ی ما را از مسیر طبیعی منحرف میسازند، بهگونهای که به عوارضی چون «افسردگی» دچار میشویم. روانشناسان معتقدند که راه سالم برخورد با غم و اندوه، این است که: «هیچ وقت، فرصت گریه کردن را از دست ندهید».(3) نسخه قطعی درمان: خداباوری بینش خداباورانه و توحیدی میگوید که اگر تنها شَوم، باز هم خدا هست. او جانشین همه نداشتنهاست. شخص خداباور میگوید: من دوستی شنوا، بینا، دانا و مهربان دارم که «بر هر چیز تواناست»(4) و آن دوست و یاور خوب، «برای ما کافی است».(5) شناختدرمانی میگوید: «با پیش آمدن حادثهای ناگوار، آن را تعمیم ندهید و همیشه منتظر حادثه بدی نباشید. دلیلی ندارد که اتفاق گذشته، باز تکرار شود». اما بینش توحیدی میگوید: «خداباوری ، حصار امنی است که هر که در پناه آن قرار گیرد، هیچ گزندی را توانای غلبه بر او نیست».(6) شناخت درمانی میگوید: «کاملگرایی و همه چیز را در حد بهترین خواستن، مایه رنج است». و بینش توحیدی میگوید: «هر پدیده و شیء در جهان، نابودشدنی است مگر آن که رو بهسوی او دارد. هیچکس و هیچچیز جز او بهترین نیست و او تنها ربّ اعلی و سزاوار دوست داشتن و پرستیدن است».(7) شناخت درمانی ممکن است نگرانی ما را از پارهای مسائل برطرف کند، ولی نمیتواند اضطراب و افسردگی را ریشهکن کند. تنها خدا، صاحب و ناخدای این کشتی توفانزده است که میتواند انسان، این مسافر بیقرار را ـ که گرفتار کشمکشهای درونی و بیرونی است ـ ، آرام کند. تنها برداشتن بینشهای غلط (نفی خدایان دروغین)، موجب رستگاری نیست، بلکه باید بینش خداباورانه به دنبال آن، مطرح و جایگزین شود ، یعنی ارزشهای فطری و خدایی، جانشین الههها و ارزشهای دروغین شود. آنچه امروزه با عنوان برنامهریزی عصبی ـ کلامی تحت عنوان اداره مغز مطرح میشود، در اسلام، با فلسفه و مفهومی بسیار عمیقتر، عنوان شده است. اسلام میخواهد ما ادارهکننده ی احساسات، عواطف، افکار و تمایلات خود باشیم، نه آنها مدیر ما.(8) مذهب و خود ملامتگری کلیه مذاهب میخواهند که ما انسانهایی شاد و سرشار از نشاط باشیم و یکدیگر را دوست بداریم. به هنگام خطاکاری، ایمان و اعتقادمان به ما میگوید ، چون انسانیم مرتکب اشتباه میشویم. ما باید خود و حتی کسانی را که علیه ما کارشکنی میکنند ، ببخشیم.در انجیل آمده: «همسایهتان را چون خود دوست بدارید». این عبارت در آنِ واحد به دو نکته اشاره میکند: دیگران را دوست بدارید : اما خودتان را نیز دوست بدارید. به تعبیری « نه دیگران را سرزنش کنید و نه خود را». تمام مذاهب به این حقیقت پی بردهاند که آدمی، موجودی ضعیف است و با وجود تلاشهای فراوان، باز هم گاهی مرتکب گناه میشود. البته ممکن است بتواند رفتارهای اعتراض برانگیزش را به مقدار قابل توجهی کاهش دهد ، اما هرگز قادر نیست آن را کاملاً متوقّف کند. وقتی خداوند ، رفتار نادرست را بر ما میبخشد، آیا ما نباید با خویشتن مهربان و سخی باشیم؟ شما با پیروی از تعلیمات مذهبی خود هیچ گاه دچار افسردگی ناشی از خود ملامتگری نخواهید شد. این، الگوی کاملی از همسویی مذهب و روانشناسی است، زمانی که در کنار یکدیگر قرار میگیرند.(9) 4 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۱ میگم شما یه لطفی کن منبعی که ازش کپی پیست میکنی رو تغییر بده و از یه منبع معتبر علمی استفاده کن 1 لینک به دیدگاه
آرسو 42 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۲ استادمون میگفتن که اولین چیزی که از مراجع میپرسم اینه که آیا به خدا اعتقاد داری؟ جواب مثبت به این سوال روند درمان رو آسونتر میکنه اغلب روانشناسای بزرگ بهش اعتقاد دارن 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده