رفتن به مطلب

قوانین زندگی


ارسال های توصیه شده

قانون اول _ بدنتون رو گرامي بداريد. تا خودتون رو دوست نداشته باشيد كائنات چيزي به شما نمي دهند.

قانون دوم _ اگر خود شما ذهنتون رو كنترل نكنيد، ديگري اون رو كنترل خواهد كرد! مثلا" وقتي كه شما نمي تونين ذهنتون رو كنترل كنيد و وجودتون از نفرت انباشته ميشه ، در اين زمان ديگري داره ذهن شما رو كنترل مي كنه.پس هر وقت كنترل ذهنت دست خودت نباشه حتما" دست كس ديگريست.

قانون سوم _ به خودتون بگيد در زندگي گذشته ي من ، چيزي به نام اشتباه وجود نداره! پس خودتون رو براي هر كاري كه كردين ببخشين و حالا فقط به چشم يك تجربه بهش نگاه كنين.

قانون چهارم _ درسهاي زندگي ما اونقدر تكرار ميشن تا اونها رو بياموزيم. پس تا نيمه ي تاريك رو نشناسيم نمي تونيم جلوي تكرار شدن اونها رو بگيريم. اگه روي نيمه ي تاريك كار كردين اما هنوز حوادثي دارن تكرار ميشن پس هنوز چيزهايي در نيمه ي تاريك هست كه كشفش نكردين.

قانون پنجم _همه چيز از درون خود ما شروع ميشه و به بيرون مي ره ( عشق، نفرت و ...) پس وقتي چيزي در محيط بيرون آزارتون مي ده بايد درون خودتون رو بررسي كنين و دست از قضاوت كردن دائمي ديگران برداريد.

قانون ششم ـ هر چيزي كه بر ما واقع ميشه و براي ما رخ مي ده، بازتاب مستقيم انديشه هاي ماست. تو هماني كه مي انديشي. هر چيزي كه امروز هستين بازتاب انديشه هاي ديروزتونه و هر چيزي كه فردا مي شين بازتاب انديشه هاي امروزتونه.

قانون هفتم _ كنترل زندگي خودتون رو با كنترل باورهاي خودتون در دست بگيريد. يعني چون باور ما قدرت خلق كنندگي داره پس اگر باورهامون رو ببينيم و كنترل كنيم، زندگيمون رو كنترل و هدايت كرده ايم. وقتي از سر صبح به اين فكر مي كنين كه امروز حتما" روز بديه انتظار نداشته باشين كه همه چيز خوب پيش بره!

قانون هشتم _ قوانين زندگي از بدو تولد در وجود ماست. ما فقط با اين درسها داريم اونها رو دوباره به ياد مي آريم. پس اون دوستاني كه دچار انواع و اقسام مشكلات و بيماريها هستند به ياد بيارن كه سلامت دنيا اومده اند و در بدو تولد هيچ مشكلي نداشته اند و بايد به سراغ فكرهاشون برن . مخصوصا" اونها كه بيماري جسمي دارن به اين فكر كنند كه هيچ آدمي بيمار نميشه مگه اينكه اول فكرش بيمار ميشه و هيچ آدمي درمان نميشه مگر اينكه اول فكرش درمان بشه.

قانون نهم _انتخاب چگونه زندگي كردن صد در صد با خود ماست! يادتون نره! نه حتي نود و نه درصد! دقيقا" صد در صد! )

قانون دهم _ جايي بهتر از اين جا و زماني بهتر از اكنون وجود نداره! تو در نهايت كمالي در همين لحظه و هم اكنون! چون تو در هر زمان به بهترين كاري كه در اون موقع از دستت بر مي اومده مشغول بودي و در اين زمان هم همين طور! پس حالا در لحظه ي ابدي زندگي كن! تا ياد نگيريم در لحظه ي ابدي زندگي كنيم در هيچ كدوم از تمرينات ذهني كاملا" موفق نميشيم چون خيلي چيزها مثل شهود زماني دريافت ميشن كه ما در لحظه ي ابدي اكنون هستيم. و خوشبختي واقعي در اثر رضايت از لحظه ي ابدي اكنون به دست مي آد نه فقط انجام شدن آرزوها! و اين قانوني عجيب اما واقعيست كه بايد خيلي بهش فكر كنين.

قانون يازدهم _ آنچه كه در دنيا با اون روبرو ميشيم، نتيجه ي تغييرات دروني ماست. انساني كه زيبا فكر مي كنه دنيايي از زيبايي به او داده ميشه و انساني كه زشت فكر مي كنه دنيايي از زشتي مي سازه. نبايد مدام از زشتكاريهاي ديگران حرف بزنيد چون عين اون در زندگي شما انجام مي گيره و همه ي دنيا طوري مي چرخه كه شما هم وسوسه بشين همون كار زشت رو مرتكب بشين!

قانون دوازدهم _ كسي كه به خدا توكل ميكنه آروم بر جا مي مونه. كسي كه طرح الهيش رو مي طلبه مضطرب اين طرف و اون طرف نمي دوه و نمي خواد خودش همه چيز رو حل كنه! فراموش نكنيد! جنگ از آن خداست نه از آن ما! پس آروم بگيرين. دو دستي به يه آرزو نچسبين و نگين اگه اين شد كه خوشبختم والا بدبختم! چون چسبيدن به چيزي باعث دفع اون ميشه. قانون عدم مقاومت يادمون نره.

قانون سيزدهم _ فن شناوري در آب! يعني در رودخانه ي زندگي فن شناگري در آب رو بايد ياد بگيري تا غرق نشيد و راحت به سر منزل مقصود برسيد. اين كار از طريق تطبيق دادن خودمون با محيط انجام ميشه. مثلا" نگيد من عادت دارم هميشه غذاي خونگي بخورم و حالا كه وسط جاده گير كردم واويلاست چون نمي تونم غذاي رستوران بخورم! خودتون رو عادت بديد كه در شرايط خاص بتونيد خودتون رو با محيط وفق بديد. اين راز پيروزيه. هميشه قبل از هر " نه‌"ي قاطعانه فكر كنين واقعا" شايد بشه آره گفت!

لینک به دیدگاه

يادمه استاد خوبي در زمان تدريس اين درس از ما پرسيد به نظر شما سوسك قويتربوده يا دايناسور؟ بيشتر ما گفتيم معلومه دايناسورها قوي تر بوده اند.اما اون گفت سوسكها قويتر بوده اند! چون دايناسورها زود نابود شدند اما سوسكها هنوز باقي هستند. مي دونين چرا؟ چون اونها يه خصوصيت خاص دارند و اون هم توانايي تطبيق دادن خودشون با محيطه!من خودم در جايي ديدم كه وقتي منطقه اي رو براي نابودي سوسكها با سم خيلي قوي اي سمپاشي كردند بعد از مدتي چند سوسك پيدا شدند كه بدنهاشون كاملا" سفيد و براق بود! و متخصصي گفت اين چند تا دونه موفق شدند .بدنشون رو حتي با اون سوسك كش قوي تطبيق بدن و زنده بمونن و اگه ولشون كنيم حالا واسه خودشون دوباره خانواده درست مي كنن!

 

هر چقدر ما در تطبيق دادن خودمون با محيط ( و صبر و حفظ آرامش در مشكلات) قويتر باشيم يعني بيشتر فن شناوري در آب رو به كار بسته ايم.زندگي مثل يك رودخونه است و ما بايد اين مسير رو طي كنيم. اونهم با شنا. اين مائيم كه تصميم مي گيريم در جهت جريان آب شنا كنيم يا خلاف اون. و اين مسير رو با عشق بريم يا با نفرت.

 

 

شنا كردن همراه جريان آب ( نه خلاف جهت اون) چند مزيت داره :

 

1 _ باعث ميشه بتونيم از مناظر اطراف لذت ببريم.2 _ چون به در و ديوار برخورد نمي كنيم پس پرت انرژي هم نخواهيم داشت.3 _ چون در مسير هستيم به دليل نداشتن پرت انرژي سبك شنا مي كنيم.

 

 

 

نكته ي مهم _ اگر ما در طي شنا كردن تو رودخونه ي زندگي مدام نگران رسيدن به هدفمون كه اونطرف رودخونه است باشيم و هي ذهنا" با خودمون بجنگيم كه " آخه بالاخره من مي تونم به هدفم برسم يا نه؟ نكنه من بهش نرسم؟ اگه به هدف و آرزوم نرسم چي كار كنم؟ " چيزي از شنا كردنمون در رودخونه نمي فهميم و نمي تونيم از مسير و خود شنا كردن لذت ببريم. پس معلومه قاعده ي شناكردن همراه جريان آب رو رعايت نكرديم!

 

 

نكته ي مهم _ تا باد مخالف وزيد كه ما نبايد به سروكله مون بكوبيم كه همه چي از دست رفت! چون با اين كارها ما شروع به مبارزه هاي عجولانه مي كنيم ، درگير ميشيم، و درگير كه مي شيم از نظر روحي خسته ميشيم يعني دچار پرت انرژي ميشيم! پس در اين صورت هم فن شناوري در آب رو رعايت نكرديم.

نكته ي مهم _ قانون عدم مقاومت ميگه اگه براي به دست آوردن چيزي شروع به جنگيدن كني اون از تو دور ميشه و از تو فرار ميكنه!

 

نكته ي مهم _ بايد از شناوري در آب لذت ببري. يعني اگه مي خواي بهترينها رو دريافت كني بايد براش گودال بكني. بزرگترين گودال اينه كه شاد باشي و لذت ببري و در هر كاري كه انجام مي دي از اون انرژي بگيري حتي اگه كاري باشه كه دوستش نداري.براي اين منظور بايد تمرين كني كه بتوني در لحظه ي ابدي اكنون زندگي كني. چون هر چيزي كه ازش لذت ببري ازش انرژي مي گيري و از هر چيزي و كاري كه با نفرت و آزردگي و بدون حضور در لحظه ي ابدي بخواي انجامش بدي از تو انرژي مي گيره و دچار پرت انرژي ميشي. پس اگه مثلا" مجبوري آشپزي كني اما از اين كار متنفري بايد تمرين لحظه ي ابدي اكنون رو براش انجام بدي و اون رو مراقبه كني تا ازش لذت ببري تا نتونه تو رو دچار پرت انرژي بكنه. لطفا" نگيد نمي تونم هر كاري رو با عشق انجام بدم يادتون باشه اگه كاري رو با عشق انجام نديد پس با نفرت انجام خواهيد داد و اين فقط به ضرر شماست.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...