رفتن به مطلب

ناظم حکمت


ارسال های توصیه شده

ناظم حکمت ران (به

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
: Nazım Hikmet Ran) (زاده
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
درگذشته ۳
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
) از برجسته‌ترین شاعران و نمایشنامه‌نویسان کمونیست
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بود. وی در شهر
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
دومین شهر بزرگ
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
امروزی که در آن زمان جزو
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بود، به دنیا آمد. ناظم بر اثر
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
جان باخت و در
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به خاک سپرده شد. او از سن ۱۴ سالگی به سرودن شعر پرداخت. او در سن ۱۹ سالگی در سفری که به شوروی داشت از نزدیک با نسل جدید هنرمندان انقلابی آشنا شد و جسارتی بیشتر را درایجاد تحول در شکل و محتوای شعر ترکیه یافت.

ناظم همواره از شاعرانی بود که فعالیت هنری اش را محدود نمی کرد. او با انتشار اشعار و مقاله‌های خود در میان جوانان محبوبیت ویژه ای داشت

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 7
لینک به دیدگاه

ابر دلباخته، برادر زندگی زیباست، خون سخن نمی‌گوید، شمشیر داموکلس، طغیان زنان، رمان رمانتیک‌ها، فریاد وطن، شهری که صدایش را از کف داده‌است، جمجمه، خانه آن مرحوم، خون خاموشی می‌گیرد، نام گم کرده، حماسه شیخ بدرالدین، چشم اندازهای انسانی کشور من، تبعید چه حرفه دشواری است، از یاد رفته، تصویرها، شیخ بدرالدین پسر قاضی، سیماونا، چشم اندازهای آدمی، شیرین و فرهاد صباحت، مهمنه بانو و آب سرچشمه کوه بیستون، یوسف و زلیخا، حیله، آیا ایوانوویچ وجود داشته‌است، گاو، ایستگاه، تارتوف، چرا بنرچی خودکشی کرد، چهره‌ها تلگرافی که در شب رسید، نامه‌ها به تارانتا بابو، شهر بی نام، پاریس گل من، آدم فراموش شده، فرهاد و شیرین و عوضی...

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

ناظم حكمت (1902-1963) يكي از شاعران، روزنامه نگاران، نمايشنامه نويسان و فعالان اجتماعي تركيه مي باشد كه اگرمرگ در غربت و تبعيد ، او را در قرن بيستم از ادبيات دنيا نيزگرفت ولي هنوز هم آواهاي او جاريست و حتي سال 2002 از طرف يونسكو، سال جهاني ناظم حكمت نامگذاري گرديد و ياد او گرامي داشته شد . او كه برنده ي جايزه ي صلح جهاني بود و هنوز هم پيكر او اجازه ي سفر به تركيه از مسكو را نيافته است ، همچنان جزو پر خواننده ترين شاعران جهان محسوب شده و ترجمه ي آثاراو به زبانهاي مختلف دنيا با استقبال بي نظيري مواجه مي شود .

 

نوبت

 

فرا مي رسد نوبتم

 

به يك باره به تهيگاهي پرت خواهم شد ،

 

نه خبري از گوشت پوسيده ي تنم خواهم داشت

 

و نه خبري از حشراتي كه در حفره ي چشمم جولان مي دهند

 

بي آن كه برخيزم و بشنوم

 

مرگ را حس مي كنم

 

گويي نوبتم نزديك است ...

 

1961

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...