Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ تو این شعر یه عبارتی بنام حوض نقاشی هست که فک کنم کمتر بهش توجه شده. یعنی ممکنه انسان ها هم تو ذهنشون یه حوض نقاشی داشته باشن؟ اگه دارند و دارید و هست , توش چه جور نقاشی وجود داره. 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ تو حوض نقاشی من بجز یه مشت خط و نشون های بی سر و ته هیچی نیست. یه کلبه روستایی که میدونم هیچوقت به چنگم نخواهد افتاد. و ادامه داستان. 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ ینی چی؟؟؟ یعنی ذهن انسان و اون حوض نقاشی و محتویاتش. که باید هر کسی خودش تعریفش بکنه. 2 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۱ تو حوض نقاشی من یه آرامش نقاشی شده و یه سکوت بی انتها..... یه خونه با دیوارهای سفید..... که به هر کسی اجازه ورود نمیدم..... توی اون چهارخونه منم که دارم تو سکوت کتاب میخونم...... 3 لینک به دیدگاه
pesare baba 2250 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۱ منو نقاشی کن شکل یک آه بلند که میاد از ته دل می رسه تا " الوند" منو نقاشی کن وسط یک جاده که به عشق داره میگه با توام آزاده منو نقاشی کن شکل یک نیمه ی سیب که ز یک نیمه ی دل مونده عمری بی نصیب تابلوی مرا بکش با دلی پر وسواس به لبم رنگ بپاش تا بنوشم احساس منو آویزم کن روی دیوارِ دلی وقتی تاپ تاپ میکنه من بهش بگم بلی منو نقاشی کن شکل یک نیمه ی سیب که ز یک نیمه ی دل مونده عمری بی نصیب وقت انتخاب رنگ پُرم از آبی کن تو ی دریای دلش منو یک ماهی کن وقتی اورا دیدی که رسیده ساحل منو نقاشی کن بادو تا نیمه ی دل منو نقاشی کن شکل یک نیمه ی سیب که ز یک نیمه ی دل مونده عمری بی نصیب 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده