رفتن به مطلب

دکتر محمد معین


ارسال های توصیه شده

دکتر محمد معین

 

معین فرهنگ ایران

 

در ساعت یک بعد از ظهر روز یکشنبه سیزدهم تیرماه ۱۳۵۰ دکتر محمد معین از میان ما رفت. زنده یاد دکتر محمد معین بسیار زود از میان ما رفت و آن هم چه غم انگیز! پنج سال در بیهوشی بودن برای مردی حساس چون او سخت دردناک بود، ۵۲ سال زیست و در ۲۵ سال، کار قلمی او از ۵۰ هزار صفحه متجاوز شد. سخن راست آن است که دکتر معین را با هر سالزادی که بپذیریم در حدود ۵۰ سال زیست! اما زیستنی گرانبار و سرفراز! و بزرگترین دریغ و تحسر در چهار سال و نیم خواب و خاموشی او بود که اگر چیرگی این فترت جانکاه نبود، چه آرزوها که تحقق نمی پذیرفت و این از تعارف و مبالغه نیست که معین مرد آرزو و تخیل نبود، او مرد عمل و کار بود و چهار سال و نیم در عیار و مبالغه معین، به نشانی آثاری که از او بازمانده، چونین عمر من و ما نبود! بشماریم و بشمریم آثار او را و بسنجیم! باری! محمد معین سال های نخستین عمر را با آموزش های ارجمند نیای خود، روحانی وارسته، محمدتقی معین العلما و آقا سیدمهدی رشت آبادی آموخت و آشنایی بنیادی او با زبان و ادب تازی از این مایه ها سرچشمه گرفته است.

 

دوران نخستین تحصیل را در رشت و نیمه دوم را در دارالفنون تهران به پایان آورد. در دانشسرای عالی، رشته های ادبیات فارسی و فلسفه و علوم تربیتی را با معدلی درخشان تمام کرد و در همین اوان به شیوه مکاتبه ای، روان شناسی عملی و دیگر رشته های آن را چون خط شناسی و قیافه شناسی و مغزشناسی از آموزشگاه عالی روان شناسی بروکسل بلژیک که زیرنظر پروفسورknowles elmer اداره می شد، فرا گرفت. به سال ۱۳۱۶ به دریافت نشان علمی از وزارت فرهنگ نایل آمد. کار دبیری را که در اهواز آغاز کرده بود و ریاست دانشسرای شبانه روزی و امور تربیت بدنی آن را اداره می کرد، با انتقال به تهران سال ۱۳۱۸ رها کرد و از سال ۱۳۱۹ به مدرسی دانشگاه تهران پرداخت.

 

محمد معین به روز سه شنبه ۱۷ شهریورماه ۱۳۲۱، نخستین رساله دکترایی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران دفاع کرد. راهنمایی ایشان با استاد وارسته بزرگوار ابراهیم پورداوود بود و هیات داوران استادان: ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر و فاضل تونی و سیدمحمد تدین. آن رساله چندان سودمند و بدیع بود که در شمار انتشارات دانشگاه تهران با عنوان "مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی" به سال ۱۳۲۶ چاپ و منتشر شد و در تجدید چاپ نام و محتوایی دیگر یافت و چندبار با عنوان "مزدیسنا و ادب پارسی" منتشر شد. آشنایی دکتر معین با استادان نامداری چون علامه محمد قزوینی و پورداوود که به گونه ای شایسته، با روش تحقیق فرنگیان آشنایی داشتند، اثری درخشان به جای نهاد.

 

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه

شیوه نقد و تحقیق و بررسی را مجدانه و عالمانه پی گرفت، زبان های باستانی ایران را آموخت و در آموزشگاه عالی ایران شناسی که به کوشش استاد شادروان پورداوود بنیان گرفته بود به تدریس پرداخت و این پایه ها، پس از آشنایی با علامه دهخدا و همکاری در تالیف لغت نامه دهخدا که از انگیزه های آن توصیه علامه فقید محمد قزوینی بود معین را در کار فرهنگ نویسی، محققی آگاه و بصیر ساخت که اهتمام در آراستن و پیراستن "برهان قاطع" از جلوه های درخشان آن است. دیگر کسی نیست که نداند تصحیح و تحشیه برهان قاطع کاری به مراتب بنیادی تر و باارزش تر از تالیف اصل و متن بوده است و "ریشه شناسی"های واژگانی و بازنمودن وجوه اشتقاق و همانندی های گویش های ایرانی از ویژگی های ستودنی آن اثر است. کرسی "تحقیق در متون فارسی" به سال ۱۳۲۹ به دکتر معین تفویض شد و این نیز از موهبت ها است که دکتر معین، وجودی استثنایی بود که گذشته از تبحر و چیرگی در تحقیق، در تدریس نیز مدرسی استاد و دلبسته و موثر بود. بوده اند و دیده ایم و شنیده ایم که محققانی ممتاز و برگزیده نیز بوده اند که در کار تدریس از توفیقی چندان برخوردار نبوده اند، تنها برخورداران از کل سهامی درس دکتر معین می توانند گواهان راستین اثرات سودمند و بی مانند تدریس دکتر معین باشند. تسلط و قدرت، چنان جاذبه و سیطره ای بدو می بخشید که دانشجویان، راهی جز پذیرش شیوه خاص آموزش استاد نداشتند. آثار این دلبستگی و شیفتگی دکتر معین را، چنانکه از بسیاری از استادان شنیده ام، در شورای دانشکده اثری فراوان بود; زیرا در کار تدریس دکتر معین را میل و محابایی نبود. جانبداری و سفارش و سهل انگاری در اندیشه او جایی نداشت.

 

واژه ای مناسب نمی یابم ولی به تعبیری می توانم بگویم غرور او به دانش خود، دانشجو و دانشکده را ملزم به انجام تکلیف ها و آموزش های سختگیرانه او می ساخت و این همه او را به ظاهر نامهربان و با رعونت وامی نمود. اما راست آن است که دکتر معین مردی به شدت عاطفی و انسانی وارسته و فروتن بود، آنچه را که پاره ای کسان تفرعن به حساب می آوردند، از ناشناختگی خصوصیات معین بود! عجب و عفاف او را در انظار به خود بسته و متکبر تلقی می کرد. دانشگاه هاروارد به سال ۱۳۳۳ از دکتر معین برای ایراد خطابه ها و بازدید از موسسات علمی و فرهنگی دعوت کرد. در بازگشت، دکتر معین از کتابخانه های لندن و پاریس نیز دیداری به عمل آورد. در ۱۳۳۶ به دعوت اتحاد جماهیر شوروی، سفری به شوروی داشت و سخنرانی های علمی ایراد کرد. دانشگاه سوربن در بهار سال ۱۳۳۷ برای شش ماه از استاد معین دعوت کرد.

 

دکتر معین آن ایام را به تدریس و تحقیق پرداخت. دکتر معین در کنگره های مستشرقان; مونیخ به سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶)، در مسکو ۱۹۶۰ (۱۳۳۹) شرکت داشت. در کنگره مونیخ استاد به عضویت انجمن تالیف "قاموس جامع لغات پهلوی" به ریاست پروفسور نیبرگ برگزیده شد و در کنگره مسکو ماموریت یافت که گردآوری کتیبه های فارسی بعد از اسلام را تصدی نماید. دکتر معین در ۲۶ آوریل ۱۹۵۹ به اتفاق آرا به عضویت انجمن ارنست رنان و در تاریخ ۱۴ مه ۱۹۵۸ به عضویت انجمن آسیایی پاریس پذیرفته شد و نیز در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۳۷ به پیشنهاد وزارت فرهنگ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب گردید. دکتر معین در نخستین کنگره جهانی ایران شناسان در تهران، ۹ شهریور ۱۳۴۵ ریاست بخش ادبیات و متون را داشت، همچنانکه استاد کم مانند مجتبی مینوی ریاست بخش تاریخ را تصدی فرمود. دکتر معین با اعتماد به نفسی وافر بر شخصیت علمی خود وقوف یافته بود و حریم آن را حفظ می کرد. پاره ای از اقران و حریفان دکتر معین با احراز شخصیت والای علمی، راه کج کردند و به مقام های حکومتی پرداختند. مرا جای گفت وگو از خوب و بد این گزینش نیست و اینک از تعبیر "راه کج" نیز خشنود نیستم. شاید به زعم بسیار کسان راه آنان کج نبوده است، ولی من از دکتر معین و خاصه های خصایل اخلاقی او گفت وگو می کنم! او پایه و مایه کار تدریس و تحقیق را چندان والا می شناخت که هیچ مقامی را برتر از این راه برگزیده خود نمی دانست، از آن بود که با وجود اصرارها، حتی از سوی علامه شادروان دهخدا، پست وزارت فرهنگ را نپذیرفت! چنان که من دکتر معین را شناخته ام و از سخنان و اشاره های او دریافته ام به پندار او، گذشته از خللی که اشتغال های حکومتی، به زعم او، در کار علمی ایجاد می کرد، تصور آنکه روزی اشتغال به آن گونه کارها، شخصیت علمی آدمی را خدشه دار سازد و تحت الشعاع قرار دهد، مایه آزار و رنجیدگی او بود! خاک بر او خوش باد که مناعتی شگرف و اندیشه ای والا داشت! احترام امروز این جامعه ، نسبت به شخصیت های علمی که روز و روزگاری سر در کارهایی جز کار علمی داشته اند، با تسامحی بزرگوارانه و نجیبانه قرین نیست؟! باری! می خواهم از شان دکتر معین در کارهای علمی او سخن بگویم که با وجود گونه گونگی صوری، اشتراکی اساسی در نفس کار هست! اهتمام عالمانه معین در کار دستور زبان فارسی، تبحر او در کار نقد و تصحیح علمی متون، فرهنگ نویسی، و تحقیق هایی تحلیلی چون "مزدیسنا و ادب فارسی" و "عدد هفت و تحلیل هفت پیکر" و "حافظ شیرین سخن" و... دکتر معین با طرحی که در تحقیقات دستوری درانداخت، کاری بنیادی را آغاز نهاد. شیوه دکتر معین در این طرح ها برمبنای نمونه برداری استوار است. شیوه نقد و بررسی علمی آرایش متون در آثار ارائه شده دکتر معین از شاخصیتی ویژه برخوردار است. متن کامل و آراسته "چهار مقاله" نظامی عروضی با تعلیقات و حواشی و فهرست ها گفتنی است که فهرست های ۱۲گانه تنظیمی آن متن، از آموزش های روزگار دانشجویی من است که به راهنمایی آن عزیز شادروان فراهم آمده بود نمونه درخشان حل نهایی یک متن کهن است! و مبسوط و متنوع حواشی، در امر تصحیح نادیده نمی توان گرفت. "دانشنامه علایی" از ابن سینا و "جوامع الحکایات عوفی"، "عبهر العاشقین" نمونه هایی درخشان در آرایش متن است. دکتر معین از پیشگامان تدوین "برگزیده"هاست. گزیده های شعر فارسی و نثر فارسی دوران نخستین زبان فارسی با وجود حجم اندک، از فایده های بسیار برخوردار است و هیچ روا نیست که آن را با گزیده های امروزین بسنجیم. گروهی از اینان که امروزه به این کار پرداخته اند "گزیده بران"اند نه گزیده گران که از نمونه های شاخص آن "گزیده تاریخ بلعمی!" است که از غلط خوانی ها و حذف ها و اسقاط های زشت پر است.

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه

بگذریم! امانت و اصالت در شخصیت دکتر معین چندان مسطور بود که از آغاز کار، وی را شایسته و مقبول بزرگانی سختگیر و مردم گریز چون دهخدا و نیما یوشیج ساخت و این به روزگار ما موهبتی است که نمونه های چندان از آن به دست نداریم! دکتر معین با ارائه "فرهنگ فارسی" به فارسی زبانان، به مرز جاودانگی رسید، بی گمان مجال گفتار گشاده نیست تا جنبه های نویافته و بدیع فرهنگ معین را بازبنمایم، اما پیش از پرداختن به بررسی فرهنگ، رواست خاطره ای از استاد والایم نقل کنم. در سفری به رشت می فرمود: یکی از فرهنگ نویسان نوشته است که شوربخت ترین گروه مولفان، فرهنگ نویسان اند که هزاران درست آنان در برابر یک نادرست، به باد نقد و تحقیر گرفته می شود; درحالی که بغض، راه بر سخن گفتن او بسته بود، افزود: آرزو می کند تا مجال آن را بیابد با دو سه چاپی که از فرهنگ می شود، کم و کاستی های آن فرهنگ را تدارک کند و نادرستی های راه یافته در آن را بپیراید! دریغ که آرزوی استاد گرامی هرگز تحقق نپذیرفت و ناشران تجدید چاپ کننده، تنها به سود خود می اندیشند و حرمت اثر را پاس نمی دارند.

 

"فرهنگ فارسی" که اینک تنها فرهنگ معتبر فارسی و متداول زبان فارسی است و این حق آن است از مزایایی چشمگیر و چندگونه برخوردار است که اهم آن ارائه وجه دستوری بیش از ۳۰۰ هزار ماده است و کسانی که در کار دستور تتبعی کرده اند به اهمیت و دشواری چنین ابتکاری جسارت آمیز آگاهی دارند. پیشنهاد تلفظ های لغت ها و کاربردهای متداول و عامیانه و فصیح آن نیز از برتری های آن است. نقد و نظرهایی که در این اوان از "فرهنگ معین" شده و پیداست که پاره ای از آنان به اقتضای عقیمی و ناتوانی تحریر شده است و پاره ای نیز از سر دلسوزی و نیت پیشبرد زبان فارسی، همه گویای ارزش و اعتبار والای فرهنگ فارسی دکتر معین است.

 

تحقق چنین کاری به سال هایی بلند، با سازمانی بزرگ نیز دشواریاب است. درود بر روان پاک دکتر معین که با این کار یگانه خود به جاودانگی رسید که خود شایسته آن بود! زیرا او معلم و مدرسی بی بدیل و سختکوش و صمیمی بود و محققی شایسته و پیگیر و با تسلط و بیرون از این همه انسانی فرهیخته و پاکدل، نجیب و بزرگوار وارسته! (۱)

 

(۱). من همه جا ترک ادب شرعی کردم و از دکتر معین به قیدهای شادروان و مرحوم یاد نکردم که بی گمان او از واصلان و پیوستگان به حق است!

لینک به دیدگاه

[h=1]

زندگي نامه دکتر محمد معين

 

33516617617246471582213736175250226237159.jpg

[/h]وارث واژه ها

سيزدهم تيرماه مصادف با سالگرد درگذشت "محمد معين" استاد دانشگاه تهران و پدر فرهنگ فارسي است. او در روز نهم ارديبهشت ماه سال 1297 هجري شمسي در محله زرجوب شهر رشت به دنيا آمد. شش ساله بود که نخست مادرش طلعت و شش روز بعد پدرش ابوالقاسم را از دست داد و تحت سرپرستي پدر بزرگش محمدتقي معين العلما که از روحانيون مورد احترام زادگاهش بود، قرار گرفت.

سيزده ساله بود که پدر بزرگش را از دست داد و تنهايي پر مشقت و غمبار او همچنان ادامه يافت. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در مدرسه شماره يک رشت به پايان رساند، سپس براي ادامه تحصيل به تهران آمد. دوره دوم متوسطه را در دارالفنون تهران گذرانيد. در دوران تحصيل هميشه شاگردي برجسته و ممتاز به شمار مي رفت زيرا علاوه بر استعدادي که در ادبيات فارسي داشت در عربي نيز داراي معلومات و اطلاعاتي بود که حتي معلمان و استادانش را به حيرت مي انداخت. در سال 1313 در شانزده سالگي ليسانس ادبيات فارسي و فلسفه و علوم تربيتي را از دانشگاه تهران گرفت و موضوع رساله او که به زبان فرانسه نوشته شد "لوكنت‌ دوليل‌ و مكتب‌ پارناس‌" بود . در سال 1314 پس از فراغت از تحصيل و انجام خدمت نظام به رياست دانشسراي مقدماتي اهواز منصوب شد در حالي که تنها 17 سال داشت ؛ سپس رياست دانشسراهاي وزارت فرهنگ(آموزش و پرورش فعلي) را به عهده گرفت و در همين زمان توانست دوره روانشناسي عملي، خط شناسي، قيافه شناسي و مغز شناسي را به صورت مکاتبه يي در آموزشگاه روانشناسي بروکسل بلژيک بگذراند و تصديق نامه آن دوره را کسب کند. در سال 1321 در سن 24 سالگي با نوشتن رساله " مزديسنا و تاثير آن در ادبيات فارسي" اولين کسي بود که در ايران به اخذ درجه دکتراي ادبيات فارسي نايل شد. در همين سال با بانو مهين اميرجاهد دختر امير جاهد(مدير سالنامه پارس) ازدواج کرد که ثمره اين ازدواج پنج فرزند است. بعد از اخذ دکترا به عنوان استاد کرسي " تحقيق در متون ادبي" دانشکده ادبيات دانشگاه تهران و استاد در دانش سراي عالي مشغول تحقيق و تدريس شد. در سال 1324 طبق تصويب مجلس شوراي ملي و توصيه علامه قزويني همکاري با علامه دهخدا را در تنظيم لغت نامه شروع کرد و معاون او در کار لغت نامه بود و پس از وي رياست سازمان لغت نامه را به عهده گرفت و با کمال دقت در انتشار اين اثر کوشيد.

دکتر محمد معين به زبانهاي اوستايي، پارسي باستان، پهلوي، عربي، فرانسوي، انگليسي، آلماني، لاتيني و سانسکريت آشنايي داشت و در مسافرتهاي متعدد از موسسات فرهنگ نويسي کشورهاي ديگر مانند لاروس در پاريس و بروکهاوس در ويسبادن ديدار کرد و از نزديک به روش کار آنان آشنا شد و در ملاقات با نويسندگان، شاعران، منتقدان و هنرمندان رشته هاي مختلف استفاده ها برد و يادداشتها برداشت و مدتي نيز در موزه هاي کشورهاي مختلف(آمريکا، انگلستان، فرانسه، سويس، آلمان، هلند، ايتاليا، سوئد، فنلاند، روسيه و کشورهاي ديگر) به مطالعه و تهيه يادداشت مشغول بود و پس از تهيه مواد اوليه که بيش از نيمي از عمر پر برکتش را صرف تحقيق و تتبع در لغت فارسي کرده بود به تدوين فرهنگ فارسي کنوني که به نام فرهنگ فارسي معين معروف است همت گماشت. قريب يک سوم جلد آخر آن رو به اتمام بود که مصادف با بيماري او شد و ادامه آن به همت دوست و همکارش مرحوم دکتر سيد جعفر شهيدي به پايان رسيد.

از آثار تاليفي معين مي توان به " ستاره ناهيد" يا "داستان خرداد و امرداد" ، " يوشت فريان مرزبان نامه( به فارسي و روسي)"،" يادنامه پورداوود"،" برگزيده شعر فارسي (دوره طاهريان، صفاريان، سامانيان، آل بويه)"،" قاعده هاي جمع در زبان فارسي"،"مزديسنا و ادب پارسي ( در دو جلد)"، " برگزيده نثر فارسي(دوره هاي سامانيان و آل بويه)"،" مفرد و جمع"،" تحليل هفت پيکر نظامي"،" اسم جنس"،" حافظ شيرين سخن (در دو جلد)"و " مجموعه مقالات (در دو جلد)" اشاره کرد و تحصيحات او شامل " برهان قاطع ( در 5 جلد)" ، " دانشنامه علايي ابن سينا"،" چهار مقاله نظامي عروضي"،" جامع الحکمتين ناصر خسرو"،" شرح قصيده فارسي خواجه ابوالهيثم"،" مجموعه اشعار دهخدا"،"جوامع اشعار دهخدا"،" جوامع الحکايات و لوامع الروايات محمد عوفي"،" عبهرالعاشقين روزبهان بقلي شيرازي" و " حواشي بر اشعار خاقاني" هستند و ترجمه هاي او نيز عبارتند از: "روانشناسي تربيتي"،" کتبيبه هاي پهلوي"،" خسرو کواتان و ريدک وي" و" ايران از آغاز تا اسلام".

معين در دوران فعاليت خود نشانها و افتخاراتي را کسب کرد که از آن جمله: نشان درجه دوم علمي در سال 1316، نشان درجه دوم علمي در سال 1321، نشان درجه دوم سپاس در سال 1327، نشان لژيون دونور، دريافت جايزه Tambour در سال 1322، دريافت نشان هنر و ادبيات از دولت فرانسه در سال 1340، دريافت نشان Order des palmes Academiques از ژنرال دوگل رئيس جمهور فرانسه هستند.

حسن انوري، فرهنگ پژوه معاصر، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسي که تاکنون کتابهاي فراواني را در زمينه زبان و ادبيات فارسي تاليفات و تدوين کرده است يادداشتي را براي بخش کتاب خبرگزاري ميراث فرهنگي به رسم يادبود به زنده ياد معين و همه جامعه ادبي و فرهنگي ايران تقديم کرده است که متن آن در ذيل آمده است:

« مرحوم معين يکي از پژوهندگان پرکار بود که در عمر نسبتا" کوتاه خود آثار بسيار ارزنده اي به جامعه فرهنگي ايران عرضه داشت که من در اين گفتار کوتاه به سه مورد اشاره مي کنم: اول، تصحيح "برهان قاطع ": "برهان قاطع" کتاب لغتي است که در قرن 11 هجري قمري در دوران پادشاهان گورکاني در هند تاليف شده است و در زمان خود يکي از مهمترين فرهنگهايي بود که براي زبان فارسي تاليف شده و در قرن يازدهم در واقع بزرگترين فرهنگ فارسي بشمار مي رفت چرا که از جهت احتوا بر واژگان فارسي، پر واژگان ترين کتاب لغت محسوب مي شد. نسخه هايي از فرهنگ " برهان قاطع" که در دست بود و چاپ ايران و هندوستان اغلب مغلوط بود.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

مرحوم دکتر معين، تصحيح بسيار جانانه اي از اين کتاب انجام داد که نه تنها اغلاط نسخه ها را تصحيح کرد بلکه اغلاط متن برهان را هم درحاشيه توضيح داد و علاوه براين، ريشه لغات را نيز از متون معتبر در حاشيه آورد به طوري که تصحيح برهان قاطع در زمان خود يکي از بهترين منابع ريشه شناسي زبان فارسي بود. جدا از اينها مرحوم معين سقطات برهان قاطع را نيز يادآور شد. بهرحال تصحيح ايشان نمونه والايي از برخورد با متون کهن بشمار مي رود.

اثر ديگري که از مرحوم معين در اينجا نام مي برم " چهار مقاله نظامي عروضي" است که از متون معتبر قرن ششم بشمار مي رود. او اين کتاب را به وجهي عالي تصحيح کرده و مشکلات آنرا در حاشيه و نيز در تعليقات مفصل يادآور شده است به طوري که حواشي و تعليقات استاد معين بر چهار مقاله چند برابر متن اصلي کتاب است.

اثر ديگري از معين که بايد نام برد " فرهنگ فارسي" در 6 مجلد است که 2مجلد از اين فرهنگ شامل واژگان زبان فارسي و 2 مجلد آخر اعلام است.

فرهنگ فارسي معين نخستين فرهنگي است در زبان فارسي که با متد جديد با عنايت به آوانگاري دقيق و هويت دستوري لغات و ريشه شناسي تدوين شده است، علاوه بر اين اصطلاحات علمي را نيز دارد و به ويژه در مورد دانش گياه شناسي، اطلاعات بسياري را در مورد گياهان در اختيار خوانندگان مي گذارد.»

عبدالرحيم جعفري، بنيانگذار موسسه انتشارات اميرکبير نيز خاطرات خود را که در طي همکاري خود با دکتر معين درزمينه چاپ فرهنگ او داشته، در کتاب " در جستجوي صبح" چنين بازگو کرده است: « من، دکتر معين را از تاليفات و آثارش مي شناختم و به دانش و علم و معلومات او واقف بودم ولي از نزديک با او آشنايي و مراوده نداشتم. دکتر معين سواي همکاري با انتشارات دانشگاه تهران و بنگاه ترجمه و نشر کتاب، در بخش خصوصي با کتابفروشي ابن سينا کار مي کرد. کتابهاي دستور زبان فارسي او را ابن سينا چاپ و منتشر کرده بود. با کتابفروشي زوار نيز همکاري داشت. کتابفروشي زوار از او چهار مقاله عروضي و يکي دو کتاب ديگر چاپ و منتشر کرده و همچنين پس از انتشار فرهنگ اميرکبير، "فرهنگ برهان قاطع" تصحيح دکتر معين را هم به نحو بسيار نفيسي چاپ و منتشر کرده و الحق براي حروفچيني آن زحمات بسياري متحمل شده بود. ولي متاسفانه دکتر معين با هر دو آنها اختلاف پيدا کرده و حتي با کتابفروشي زوار کارش به دادگستري کشيده و چاپ دوم " فرهنگ برهان قاطع" را که کتابفروشي زوار آن همه برايش زحمت کشيده بود بر اثر ناراحتي و بروز اختلافات به کتابفروشي ابن سينا واگذار کرده بود. اما بر خلاف انتظار دکتر معين، کتابفروشي ابن سينا هم براي تجديد چاپ آن کتاب نفيس به طريق افست، از زينکهاي ارزان قيمت استفاده کرده و کتاب به وضع بسيار نامطلوبي منتشر شده بود و دکتر معين هم از اين جهت و هم از جهت پرداخت حق التاليف از هردو آنها ناراضي بود.

دکتر معين تاليفات بسياري داشت. در حدود پانزده سال قبل از اين تاريخ هم کتاب " حافظ شيرين سخن" را توسط شرکت طبع کتاب منتشر کرده بود. در کار خود متبحر و علاقه مند و بر خلاف بعضي از همکارانش بي ادعا و متواضع بود، و باز بر خلاف بعضي از همکاران خود، اصلا" در سياست و بعضي از اموري که خارج از رشته تخصص و علاقه اش بود دخالت نمي کرد. کار سرپرستي " لغت نامه دهخدا" کار سنگيني بود و اين لغت نامه به همت او جزوه جزوه، هر جزوه در قطع رحلي باروکش کاغذي چاپ و منتشر مي شد. معاون او آقاي دکتر " سيد جعفر شهيدي" و عده اي از اساتيد و مدرسان دانشکده ها در رشته هاي مختلف با او همکاري مي کردند و چون به کار خود اعتماد داشت، در عين بي ادعايي به کار خود مي باليد و حق هم داشت. در ضمن اينکه خوش برخورد بود با کوچکترين ناملايمي از کوره در مي رفت. از کثرت کار عصبي و زودرنج بود. هيچ تفريح و عادت و اعتيادي نداشت. خانواده دوست بود، از محل کارش در دانشگاه يا لغت نامه يکسر به خانه مي رفت و پس از مختصر استراحتي به کار مي پرداخت و تا پاسي از نيمه شب غرق در کتاب و مطالعه و تحقيق و تاليف و نوشتن بود. آرام صحبت مي کرد. وقتي لبخند مي زد و صداي خنده اش کمي بلند مي شد، آدم خيلي خوشحال مي شد که او سرانجام لبخند به لب آورده يا خنديده است. هيچگاه دلش نمي خواست کسي از او دلگير و ناراحت شود.»

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...