peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۱ اتفاقی که بعد از هر ازدواج می افتد این است که خانمی از یک خانواده با یک فرهنگ و آداب و عادات و طرز فکر خاص ،با آقایی در شرایط متفاوت ازدواج می کند و تصمیم می گیرند از خانواده های خود جدا شده و در کنار هم زندگی کنند. این در حالی است که هر یک از اینها اگر قرار بود مهمان ناخوانده ای داشته باشند هر چند عزیز، بعد از مدتی از حضور مداوم او خسته می شدند اما اکنون هر کدام می خواهد دیگری را مهمان تمام لحظه ها و تجربه های خود کند و با خلقیاتی که به شکل شفاف و واضح نمی شناسد کنار بیاید. لذا اگر تنها دلخوشی اینها برای ماندن کنار هم ،ارضای جنسی باشد، البته زندگی سخت خواهد شد .قطعا محسنات دیگری همچون مهربانی، فداکاری برای هم، خوش زبانی و ... نیز لازم است تا تحمل زندگی نه تنها سخت نبوده بلکه شیرین و دوست داشتنی بشود. بسیاری از مشکلات زوجین به موضوعات ناراحت کننده ی زندگیشان ربطی ندارد. بلکه مربوط به نگاهشان قبل از شروع ازدواج است. برخی جوانان _مخصوصا آنها که در زندگی خود در دوران مجردی مشکلات زیادی را هم تجربه کرده اند _ ، توقعات فوق العاده ای از ازدواج و همسر آینده خود پیدا می کنند. گمان می کنند ازدواج یک راه ورودی به مدینه ی فاضله است . منتظرند همسر عاشقی پیدا شود و ضمن درمان تمام دردهای یار و تحمل بدخلقی هایش ،یک طرفه بار سختی های زندگی را به دوش کشیده و همسرش را خوشبخت نماید .غافل از اینکه طرف مقابل هم،با همین اندیشه به ازدواج رو کرده است . از همین جاست که زندگی های نابسامان شکل می گیرد. نوعروس کم طاقت تنها با تکیه بر زیبایی اش، وارد زندگی می شود و توقع دارد بدون اعمال فداکاریهای لازم زندگی و ملاحظات اخلاقی ،همچنان در قله ی عشق همسرش جاوید بماند. نو داماد بی تجربه و خام، می خواهد همچون گذشته بی قید و رها زندگی کند و هر وقت میل داشت به مسئولیتهای زندگی مشترکش بپردازد. چنین زندگیهایی هنوز راه درازی تا رسیدن به آرامش و محبت باقی دارند. اکنون این دو جوان خام که هیچ مهارتی در برقراری ارتباط با دیگران را نیاموخته اند، باید مدتی را برای رو کم کنی و نباختن در مسابقه ی لجبازی ،با قهر و ناراحتی و اضطراب بگذرانند. مدتی طول خواهد کشید تا سرد و گرم روزگار میزان تحمل آنها را افزایش دهد . گاهی اوقات سادگی همسر و مهربانی و گذشت زیاد او یا دلایلی مثل ازدواج با اکراه با کسی که در شان خود نمی دانیم،موجب می شود رضایت و میل همسر را درنظر نگیریم و به او آن چنان که باید توجه نکنیم. این هم کار به غایت نادرستی است .اینها مولد کینه های خاموش اند. کم کم از درسهای روزگار خواهند آموخت که : ** زندگی مشترک شروع شده و کاملا هم جدی است ** مسئولیتهای این زندگی به عهده ی والدینشان نیست به عهده ی خودشان است ** برای سعادت یک عمر خود باید در جهت پسند و رضایت همسرخود تلاش کنند ** و اینکه همیشه خیلی زود دیر می شود و بی اهمیت دانستن اشتباهات خطرناک است البته شاید این چیزها و بسیار فراتر و پرمعناتر از اینها را هم هزاربار شنیده باشند اما چون با تجربه به آنها نرسیده اند درک درستی از ضرورت رعایت و ملاحظه آن ندارند.لذا همسرانی که هنوز عادت نکرده اند به خاطر ملاحظه ی خوشایند یا پرهیز از ناراحتی دیگران رفتاری را ترک کرده یا رفتار مقابل آن را تقویت کنند، یا به هر حال زحمتی را متقبل شوند، متوجه می شوند که بعضی وقتها زندگی به آنها سخت می گیرد. یک دفعه در حین غذا خوردن متوجه می شود که عجله ی او برای غذا خوردن در نگاه همسرش بسیار زشت جلوه کرده و از این به بعد باید همواره مثل وقتی که قبلا در حضور مهمان رعایت می کرد رفتارش را مراقبت کند. از این قبیل مثالها فراوان است و علی رغم آنکه بسیار هم بی اهمیت و پیش پا افتاده جلوه می کند،مهم و مشکل سازند. عادت نداشتن به مسواک، بد ادا کردن کلمات، رعایت نکردن احترام هم در شوخی ها، عدم رعایت سلیقه در پوشش، بی انضباطی و شلختگی، نداشتن حواس جمع ،بد برخورد کردن با همسر در حضور دیگران و ... همه وهمه موارد بسیار کوچک و جزئی هستند که البته در زندگی مشترک بسیار دیده می شوند. البته صمیمیت و محبت بین همسران موجب اغماضهایی در این زمینه ها می شود اما سلیقه و نگاه تیز همسر که با درک و شعور و احساساتش گره خورده است را تغییر نمی دهد لذا روی این اغماض ها نباید خیلی حساب کرد بلکه باید برای این اصلاحات جزئی هم اهمیت قائل شد. گاهی اوقات سادگی همسر و مهربانی و گذشت زیاد او یا دلایلی مثل ازدواج با اکراه با کسی که در شان خود نمی دانیم،موجب می شود رضایت و میل همسر را درنظر نگیریم و به او آن چنان که باید توجه نکنیم. این هم کار به غایت نادرستی است .اینها مولد کینه های خاموش اند. چه بسا زندگی بعدها نظر ما را تغییر دهد یا اشتباه بودن آن را نشان دهد. راه به خطا رفته را چه کنیم؟ همسر ما خواه ناخواه تنها کسی است که در تمام روزهای بالا و پایین زندگی در کنار ماست. سرمایه ی دوران کهولت سن و احیانا بیماریها و تنهاییهایمان است.پس مراقب باشیم موجودی این سرمایه را با اشتباهات سالهای اول زندگی کم نکنیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده