ماتینا 4434 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۹۱ منابع و اسناد فارسي و غير فارسي تاريخي بازمانده از روزگاران كهن، گوياي اين نكته مهم است كه نام «جاده ابريشم» ساخته و پرداخته ذهن غربيان است، زيرا كه در هيچ يك از كتابهاي مهم تاريخي و... جاده ابریشم مانند زنجیری است که هر حلقه آن را یکی از کشورهایی تشکیل داده که این راه از آن عبور می کرده است. اگر چه این راه طولانی امروزه از رونق افتاده، اما نگرش دوباره به آن به واقع بازبینی و باززنده سازی فرهنگ و تمدن های پیشین است. واژگان (جاده ابریشم) ذهن انسان را به گذشته دور می برد و نیز این اندیشه که در این راه طولانی چه کالای ارزشمندی را حمل می کرده است، ابریشم و راز تولید آن در چین و دیگر کالاهایی که به همراه آن توسط کاروانیان از این راه حمل می شده است، تنها بعد مادی این راه تاریخی است. بانگاهی عمیقتر به این مسیر درمی یابیم که این جاده در اصل راه عبور فرهنگ ها، گویش ها و ملیت های متفاوت از یکدیگر بوده، فرهنگ هایی که پیشینه کهن خاور زمین هستند و بانگ کاروانیان در حال عبور از این راه به واقع بانگ بیداری و دیرسالی باشندگانی است که این راه از سرزمین آنها می گذشته است. منابع و اسناد فارسی و غیر فارسی تاریخی بازمانده از روزگاران کهن، گویای این نکته مهم است که نام «جاده ابریشم» ساخته و پرداخته ذهن غربیان است، زیرا که در هیچ یک از کتاب های مهم تاریخی و جغرافیایی مانند «حدود العالم من المغرب الی المشرق»، «مطلع الشمس» و ... نامی از «جاده ابریشم»، «راه بزرگ ابریشم» و یا «طریق الحریر» نیامده، پس این یک بررسی نظری است که از کنکاش این کتاب های مهم حاصل آمده است. این راه های کاروان رو در روزگاران گذشته به نام «جاده شاهی» معروف بود، روزگاری دیگر جاده «شرق و غرب» نامیده می شد و امروز «جاده ابریشم». راه بزرگ ابریشم از دروازه یشم (jade) ، نفریت (nephrit) به چینی(ju)، شروع می شد و از طریق تورفان (راه شمالی) و ختن (راه جنوبی) به کاشفر رسیده و از آنجا به سمرقند و از سمرقند به مرو و بلخ رفته و از راه شمال ایران و چین در می یابیم که اوج روابط دو کشور به زمان شهریاری دودمان ساسانیان باز می گردد. اگر چه در این دوره علاوه بر تولید چندین نوع کاغذ در داخل ایران، از کشور چین نیز واردات کاغذ و ابریشم داشته ایم، اما طبق اسناد تاریخی در دوره پیش از ساسانیان یعنی زمان فرمانروایی (پارت ها) یا (اشکانیان) در ایران، (نوغان داری) وجود داشته و پیشینه نوغان داری در شمال ایران و استان های گیلان و مازندران بسیار قدیمتر از پیشینه ارتباط ما با چین بوده است، به ویژه آن بخشی که گرگان را به شاهرود وصل می کرد و به نام «دروازه ابریشم» معروف است. به یقین در زمانی که ما رابطه گسترده ای با چین نداشته ایم یعنی دوره «پارت ها»، وارد کردن ابریشم از آن کشور امکان پذیر نبوده، در حالی که پرچم سپاهیان در دوره اشکانی از جنس ابریشم بوده و در نوشته های این فقیه همدانی و یعقوبی می خوانیم که ابریشم مرو، قابل مقایسه با تمام محصولات چین و حتی به مراتب بهتر از آن بوده است. جاده ابریشم در ایران بر اساس محور شرقی_غربی به خراسان امروز وارد شده و از مسیر شهرهای توس، نیشابور، سبزوار، شاهرود، دامغان، سمنان به ری باستان می رسیده است و از ری که شهری بزرگ بود به سوی قزوین و از آنجا به دو شاخه تقسیم می شده است. از قزوین یک راه به سوی شمال غرب یعنی به سمت سراب، تبریز، مرند و سپس خوی و از کشور خارج می شده است و راه دیگر به سمت غرب یعنی به سوی هگمتانه (همدان امروز) و بعد کرمانشاه و از کشور خارج می شده است. این اصلی ترین راهی است که براساس منابع مهم تاریخی و مراجع جهانی مانند یونسکو مورد تأیید قرار گرفته است. راههای فرعی دیگر که حتی ایران را از طریق خلیج فارس با سایر مناطق جهان پیوند می داده بسیار زیاد است که مهم ترین آنها راهی است که از طریق ری باستان به اصفهان، شیراز و بوشهر می رفته است و سپس از مسیر دریایی جاده ابریشم از ایران خارج می شده است چنانکه می بینیم ایران کشوری است که به طور کلی در مسیر راه ابریشم بوده است و مبادی ورودی و خروجی مهم مانند سرخس، خسروی، بازرگان، بندر بوشهر (لیان)، بندر عباس (گمبرون) و مرز کویته در سیستان و بلوچستان از گذشته های نسبتاً دور محورهای مهم بازرگانی و توریستی بوده اند. یکی از اصلی ترین این محورها، مسیر سرخس_بازرگان است که از دیدگاه اقتصادی و توریستی جایگاه ویژه ای دارد. امروزه احیا و باز زنده سازی جاده ابریشم «یادمان »های باستانی بازمانده در پیرامون این جاده می تواند برای جهانگردان بسیار جالب توجه باشد. نکته بسیار مهم دیگر اینکه بدانیم ایران، تنها کشوری است که راههای دریایی و زمینی ابریشم در آن با هم از طریق خلیج فارس برخورد پیدا می کرده اند. در یکی دو دهه گذشته با وجود آنکه یونسکو کوشیده است، همایش های بین المللی مهمی مانند «همایش ازبکستان» و «همایش تهران» درباره احیای جاده ابریشم داشته باشد، همچنین با ارائه مقالات علمی متعدد پژوهشگران سعی کرده راهکارهای کیفی این مهم را دریابد و حتی در کشورهای طول این مسیر، سازمان هایی را مأمور بررسی و پژوهش در این مورد کرده، به نظر می رسد در عمل موفقیت چندان زیادی به دست نیاورده است. آنچه تاکنون انجام شده در مجموع مطالعات نظری است. محورهای مطالعاتی از قبیل: راه شناسی تاریخی جاده ابریشم و باستان شناسی، مطالعات اقتصادی و سیاسی، جامعه شناسی تاریخی و مطالعات ادواری با وجود آنکه بسیار با ارزش و مهم است، اما چنانکه گفتیم در بخش مطالعات نظری جای می گیرد. چنانکه می دانیم در ایران مسیر و شاهراه های اصلی از دوران های گذشته تاکنون تغییر چندانی پیدا نکرده و راه و راهداری از کهن ترین زمان ها وجود داشته است. سازه ها ، عوامل و عناصر وابسته به راه نیز همین گونه است. بنابراین اگر بخواهیم به احیای هر یک از این عوامل و عناصر بپردازیم، کمک و همکاری چندین سازمان را می طلبد. ما در ایران چندین مسیر خطی اساسی جهانگردی داریم، خوشبختانه شاخه های اصلی (راه ابریشم) در ایران هم از مسیرهای اصلی این راه بوده اند و هم امروزه از مسیرهای اصلی جهانگردی مملکت هستند. ما در مجموع پنج مسیر اصلی جهانگردی داریم که به صورت استانی با آنها برخورد نکرده، بلکه مسیرها را خطی بررسی می کنیم. مثلاً می گوییم محور تهران_بم با شناخت دقیق محورها می توانیم در مسیرهای اصلی راه ابریشم قرار بگیریم، در این مسیرهای نسبتاً طولانی ما با عناصر و سازه های باستانی از قبیل: کاروانسراها، آب انبارها، یخچال ها، چای خانه ها و قهوه خانه ها، زیارتگاه ها، آبریزگاه ها، قلعه ها، چشمه سارها، پناهگاه ها، چاپارخانه ها، گورستان ها، گرمابه ها، بازارها، قنات ها و بقایایی از کف سازی راهها و پلها روبرو هستیم. دو مورد اصلی از این عوامل و عناصر عبارتند از: کاروانسراها و خانه های موجود دریافت قدیم شهرها که هر یک از آنها می توانند با تغییر کاربری، موجودیت بهتری نسبت به گذشته پیدا کنند. خانه های قدیمی در شهرهای تاریخی مهم از جمله در شهرهای نیشابور، سمنان، قزوین، همدان، کرمانشاه، اصفهان، کاشان، شیراز، اردستان، نایین، یزد، کرمان و بم باید تبدیل به موزه های جهانگردی شود که البته این کار نیز کمک شایان سازمان میراث فرهنگی را می طلبد. بطور کلی بخش جهانگردی در ایران بدون همکاری تنگاتنگ سازمان های میراث فرهنگی و محیط زیست، راهکارهای اصلی توسعه این صنعت را نخواهد یافت و به این ترتیب هم خانه ها رونق خواهد داشت و هم جهانگردان با پدیده های مسیر جاده ابریشم بیشتر آشنا خواهند شد. غیر از کاروانسراها و خانه های قدیمی ساخت، مهمانسراها و متل ها نیز در طول این مسیر باید براساس نیاز بررسی شود و سایر عناصر و سازه هایی که در پیش نام بردیم، براساس اولویت ها مورد بازبینی و باززنده سازی قرار گیرد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده