Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۱ ١-مقدمه شهرها یک تاریخ طولانی و همچنین دوره های عظمت ، زوال ، رشد ، تعدیل و احیا دارند. امروزه جوامع روی توسعه پایدار شهرها مؤثرهستند. سیاست های فضایی در مادر شهرهای نیدرلندز به طور اساسی به وسیله قانون برنامه ریزی شهری سال١٩٦٨ تغییر کرده است که در این قانون ، آرایش های منطقه بندی برای قسمت های موجود و جدید شهرها قید گردید. تدوین و تصویب قانون های زیست محیطی در هفتاد سال گذشته یک پیشرفت بسیار زیادی را به دست آورده است. بنابراین از وقتی که این قوانین وضع شده است ، گام های موفقی به سمت بهبود کیفیت محیط شهری برداشته شد. سیاست های شهری تا کجا فضا و محیط زندگی و کار ما انسان ها را مورد ملاحظه قرار دهد؟ آیا سازگاری و همکاری وجود دارد؟ آیا مغایرت ها وجود دارند؟ و برنامه ریزان و سیاست گذاران برای حل آن ها چگونه عمل می کنند؟ چگونه این ها را با نتایج جهانی مقایسه کنیم؟ ٢ برنامه ریزی شهری و محیطی در پیوند زدن مفاهیم با هم سیاست های فضایی و محیط زیستی یک برنامه بزرگ مرتبط با هم هستند ، اگر چه آن ها در روش متداخل به نظر می رسند. به طوری که بر طبق قانون تفاوت های مهمی در طرز تفکر پشت سر این دو رشته وجود دارد. قانون برنامه ریزی شهری در دوره ای که رشد اقتصادی ، استفاده از فضا ، آزادی کارگران و حمایت از آن ها با مسکن عمومی تأکید می شد،این قانون روی محیطی رایج شد که به عنوان واکنشی در برابر ضایعات اقتصادی مواد خام ، آلودگی هوا ، آلودگی آب و خاک و اثراتی که روی سلامتی ما انسان ها و طبیعت داشته بوده است. شرح ذیل تفاوت هایی را مشخص می کند(انجمن برنامه ریزی فضایی / انجمن مدیریت محیطی ، ١٩٩٦). تصمیمات فضایی اصلی در سطح شهرداری ها طرح شده ، در حالی که سیاست های زیست محیطی در سطح ملی تنظیم شده است. برنامه ریزی فضایی از طریق هدف های کیفی متفاوت از یکدیگر مخالفان و موافقان را متعادل کرد؛ همیشه برای سیاست های فضایی هنجارهای مرکزی یکسانی وجود دارد ولی در آنچه انجام گرفته است ، واقعاً هیچ تعادلی وجود ندارد. در مجموع برنامه ریزی فضایی و زیست محیطی، استراتژی ها و مفاهیم متفاوتی را به کار می برند و به زحمت سخن دیگری را می گویند. عمدتاً سیاست فضایی یک موضوع کلی و عمومی است در حالی که سیاست زیست محیطی جزئی و ویژه است. در طول دهۀ ١٩٩٠ ، کوشش هایی در جهت نزدیک شدن به ادغام هرچه بیشتر مباحث زیست محیطی انجام گرفت و تمایلی برای قائل شدن مسئولیتی بیشتر برای سطوح پایین تر اداری وجود داشته است. برنامه ریزی فضایی به وسیله تفکر کمی و برنامه ریزی زیست محیطی به وسیله تفکر قانونی توصیف شده است. ترکیب کیفیت فضایی و اهداف زیست محیطی منجر به مفهوم شهر پایدار شده است. اما این راه یک واحد یکنواخت نبوده است. 3- شهر پایدار طرح سیاست ملی زیست محیطی در١٩٨٩ ، به طور آشکار نامی از سطح محلی نبوده است. ایجاد شهر فشرده نیاز به یک کیفیت زیست محیطی دارد که شامل مانع کمی برای امکان استفاده از فضا باشد. در این ارتباط ، مشکل آلودگی شامل اهمیت عمده ای است که این آلودگی شامل: آشغال ، لاقیدی ، تخریب و صدای همسایه ها که برای برنامه ریزی شهری جهت افزایش کیفیت شهرها هدفی ایجاد کرده است(طرح ملی سیاست زیست محیطی ، ١٩٨٩). مفهوم دوام و پایداری شهری برای تعریف دشوار است. در مجموع برای حفظ اکولوژی ، ما نیاز به فکر کردن در مورد اصطلاحات سرزندگی اقتصادی ، سلامتی و جنبه های اجتماعی و فرهنگی داریم. تا به حال هر چیزی در یک حالت تغییر پی در پی است ، قابلیت پایداری یک هدف نهایی برای دستیابی نیست بلکه آن یک فرآیند توسعه است. یک فرآیند تغییر ، یک تکامل تدریجی با سه جنبه مرکزی شامل: زمان، فضا و مدیریت است. زمان: جنبه زمان به رابطه نیازهای گروه های انسانی متنوع امروزه اشاره دارد اما بدون اینکه تولید آینده مورد انتظار آن ها برای آینده محدود کند. در این موقع تهی کردن منابع طبیعی مانند فضا یک اصل اساسی نیست. بنابراین هیچ راه گریزی به لحاظ انتقال مشکلات به بعدها وجود ندارد. فضا: جنبه فضا به اندازه ناحیه ، در این مورد شهر ، مربوط است. در واقع سخن گفتن از شهرهای پایدار بدون شامل شدن ساختار فضایی خود شهر غیر عملی است و منظور آن به عنوان قسمتی از منطقه بسیار بزرگ تر است. یک مثال در این زمینه: تولید آشغال در شهر به فرآیندهای بیرون از محدوده شهر مربوط است، آلوده کردن آب شهر بر مناطق واقع شده در مسیر آب تأثیر می گذارد و آمد و شدهای ایجاد شده توسط شهر از طریق یک منطقه دست نخورده عبور می کند. حتی کاربرد چوب های جنگلی گرمسیری مافوق مرزهای ملی است. بنابراین انتقال مشکل به جایی دیگر، چیز دیگری است که در تفکر پایداری غیر عملی است. مدیریت: نظر به دوره هایی که سیستم شهرداری ها محدود یا آزاد بوده اند، بارها و بارها شبکه ای با سطح مدیریتی مناسب ایجاد شده است. اولیای امور شهرداری ها، استان و کشور هر کدام یک نقشی در دستیابی به پایداری در شهرها دارند. همکاری شهروندان، بازرگانان و کارگزاران دارای اهمیت قطعی در این زمینه می باشد. انتقال مشکلات به سطح مدیریتی مشابه دیگر به لحاظ تفکر پایداری انتخابی غیر عملی است. مسئولیت شهروندی: همچنین در تفکر پایداری، تغییر در طرز عمل و تفکر مهم است. در این گونه طرز تفکر هر شهروندی موفق و ماهر است. شهروند طرفدار بازار تکامل یافته است و در آن مشارکت دارد. در این ارتباط، مشارکت فقط معنی مستقیم ندارد بلکه معنی تعهدات را نیز دارد. تعهداتی که تفکیک آشغال خانگی قبل دفع آن، شلوغ نکردن خیابان، کاربرد اتومبیل مناسب و الی آخر را معنی می دهد. دولت بخش انحصاری بزرگی نیست که تصمیم بگیرد چه برای نفع عمومی مناسب است. در این معنی، ایجاد نقشه ها مقتضی زمانی طولانی نیست. طرح ها برای جوامعی که دائم در حال تغییر است، درخور زمانی طولانی نیست. در سال های آینده دولت بیشتر به عنوان یک داور و برقراری عدالت خدمت خواهد کرد. دولت باید قید کننده شرایط و نظارت کننده بر فرآیندها باشد. آهسته اما مطمئناً ، سیاست روندی برای نقش جدید به کارفته به دست خواهد آورد. تأکید بیشتر روی سازمان فرآیندها، ارتباطات و انگیزه ها است. عمدتاً سازمان دادن مناظره و فرآیند تصمیم گیری و ممانعت از بحث هایی که از طریق مصلحت های فرعی مسلط شده اند، کار دولت است. در تعقیب روابط جدید نتایجی از پی خواهد آمد. اداره ای ها و سیاستمداران مانند هم مجبور خواهند بود به آزمایش اینکه چگونه آن ها بر مغاریرت های فضایی و زیست محیطی در کلان شهرها نظارت داشته باشند بپردازند. ٤- تجربه ای در جهت شهر پایدار توسعه های شهر پایدار باید در تمرین واقعی امتحان شده باشد. فرصت های فراوانی برای طرح توسعۀ شهر پایدار وجود دارد، که به وسیله آن حقیقتی در نیدرلندز مشخص شده است، این حقیقت اعطاء هر ساله بیش از ٣٠ بیلیون به تجدید شهری و ساختارهای جدید به تنهایی است. آزمایش گسترده ای در حال اجرا است. که عمدتاً روی ساختارهای جدید تأکید می کنند و توجه کمتری به محیطی که هم اکنون آنجا وجود دارد اختصاص داده اند. عمدتاً آزمایشات شامل ساختمان های احیا شده و جدیدی هستند که به لحاظ زمینه های سودمندی و سازماندهی هر صدمه ای به محیط شهری را در زیر حلقه نگه می دارند. این روش ها به طور کلی به دو زیر بخش ارزیابی و تولید راه حلشان تقسیم می شوند. لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۱ روش های ارزیابی: هنجارهای رایج به عنوان نقطه حرکت برای روش های ارزیابی به کار می روند که روی تفاوت بین منافع حاصل از کارکردهای متفاوت تأکید می کند. روش استفاده شده توسط انجمن شهرداری های هلند: هدف از این روش نواحی مجزایی با کارکردهایی است که می توانند به طور زیان آوری بر یکدیگر تأثیر بگذارند، به طور مثال نواحی صنعتی و مسکونی. در این روش اصولی اطلاعاتی در مورد ترکیبات زیست محیطی مثل صدا، بوها ، گرد وخاک و خطر و فاصله ای که باید بین یک ناحیه صنعتی و یک ناحیه مسکونی وجود داشته باشد را فراهم می کند. این فاصله ها فقط به عنوان یک پیشنهاد به کار رفته اند و این فاصله ها براساس میانگین کارخانه های صنعتی محاسبه شده اند. این روش تنها برای کاربری است، اما در موقعیت های پیچیده بسیار مناسب نیست. این روش به استفاده وسیع از زمین منجر شد، در حالی که برعکس(متناقض) هدف برنامه ریزی فضایی است. منطقه بندی کامل زیست محیطی به وسیله وزارت مسکن هلند، برنامه ریزی فضایی و زیست محیطی: هدف این روش دستیابی به تعادل ماندگار بین جنبه های اکولوژیکی و منافع شهر است. این روش، عمدتاً وسیله ای برای موقعیت های پیچیده است و این روش اطلاعاتی در مورد فشارهای متنوعی که روی محیط است فراهم می کند. اگر هنجارها نقض گردند، اولین منبع اقدام درحال اتفاق افتادن است. تازمانی که اقدامات برنامه ریزی شهری مثل قبل سازماندهی کارخانه ها و جابجایی آن ها می تواند اجرا شود، نیست. بخش غربی هاربور در آمستردام یک مثال از استفاده این روش است. سیستم موفقیت زیست محیطی در آمستردام: هدف این سیستم تعهد کردن حداقل کیفیت زیست محیطی به لحاظ انجام طرح منطقه بندی است.این روش در بخش های شهری که مورد ساخته شدن هستند، به منظور محدود کردن اثرات زیست محیطی منفی به کار می رود. این سیستم با یک سیستم مرکزی کار می کند. سیستم موفقیت زیست محیطی روی مجموع نتایج تأکید می کند، آنقدر که اثرات منفی زیست محیطی می تواند در بخش های یکسان جبران گردد. آن سیستم در این جنبه قابل انعطاف است. روش های تولید راه حل: روش تولید راه حل روی نواحی ویژه تأکید می کند و فشار روی اکولوژی را نسبت به آسیب پذیری محیط زیست بررسی می کند. این روش ها یک نقش استراتژیک به لحاظ تنظیم ساختار و تعیین مناطق سیاست زیست محیطی بازی می کند. مفهوم صدای زنگ (زنگ خطر) در آمستردام: ایده پشت سر روش صدای زنگ برای ایجاد انتخاب های فضایی است که نتایج خوبی برای محیط به علاوه اقتصاد دارند. این سیستم فشار روی محیط را در یک بخش در ارتباط با شماری از افراد و اثرات آن ها نشان می دهد. به وسیله ارتباط اقدامات متنوع با بودجه و با آگاهی می تواند منجر به بازده های اقدامات متنوع شود. ماتریس زیست محیطی در آ مستردام: مقصود این ابزار که به طور ویژه ای برای سطح طرح ساختاری طراحی شده است ، این است که قادر باشد شاخه های زیست محیطی را برای اندازه گیری برنامه ریزی شهری طرح شده از طریق تجزیه و تحلیل چند متغییری به طریقه ای نسبتاً فراگیر ارائه دهد. به وسیله روش ماتریس زیست محیطی، آن امکان پذیر است: که کارکردهای متنوع در یک موقعیت معین در برابر یکدیگر متعادل کرده باشد؛ نشان دادن اینکه چگونه اثرات منفی زیست محیطی اقدام برنامه ریزی شهری می تواند کم گردد؛ باید اولویت ها را برای پیشرفت های معین قید کرد. براساس رویکرد شهر و محیط وزارت مسکن ، برنامه ریزی فضایی و محیط ، استثناهای معینی وجود دارد آن هم جایی که امکان انحراف از معیارهایی که به وسیله منطقه بندی زیست محیطی کامل مشخص شده بود است. این استثناها قابلیت یکسانی برای دولت محلی به لحاظ حل مسائل ریست محیطی در قلمرو آن ها فراهم می کند.اگرچه قبل از به کاربردن این استثناها تعدادی گام اتفاق افتاده بود. اولین گام تعیین موقعیت جدی سیاستی است که باید تکمیل گردد. سپس منافع زیست محیطی در اولین مرحلۀ ممکن در برنامه ریزی ادغام گردد. استفاده هرچه بیشتراقدامات، انحرافی در قانون موجود ایجاد می کند. اگر همه این تلاش ها بیهوده باشند ، حق انتخاب انحراف از معیارهای معیین وجود دارد که نتایج مضری برای محیط زیست دارد که با اصطلاحات کیفیت زندگی جبران می گردد. یک برتری سلیقه ای اینجا برای جبران مقوله زیست محیطی یکسان وجود دارد. در نتیجه آن بیان می کند که رویکرد شهر و محیط شامل ارزیابی به خوبی عناصر تولید راه حل می تواند باشد. 5- نتایج چه هستند؟ در باب سیاست های زیست محیطی که اجرا شده اند ، در نتیجه ، علی رغم همۀ تلاش ها ، این سیاست ها می تواند موجب فشار روی محیط زیست در نیدرلندز شود که ازجمله بیشترین فشارهای زیست محیطی در اروپا است. این سیاست ها و اجرایشان با شهرنشینی پیشرفته ، اندازۀ کوچک خانه و کاربری فشرده نواحی باز به ویژه برای هدف های کشاورزی بحث شده است. در مجموع ، کنترلی در تنوع زیستی و یک افزایشی در مصرف انرژی و افزایشی در فشار روی فضای موجود وجود دارد. سرانجام بوها ، کیفیت فقیر هوا ، صدا و اندازه محدود فضا؛ شهرها کمتر قابل زندگی هستند(انجمن ملی برای سلامت عمومی و محیط ، ١٩٩٦). راجع به سیاست های فضایی که اجرا شده اند، در نتیجه این سیاست ها می تواند موجب شود که کیفیت فضایی بعضی چیزها را برای اینکه خواسته بود باقی گذاشته است. افزایش صریحی در اندازۀ فضای لازم برای هر سکنه وجود داشته است و فضا به طور افزایشی تلف شده است، کمبود فضا در نواحی شهری بالنسبه گران است و قابلیت دسترسی بیشتر از یک مشکل شده است. به طورمختصر، هنوز چشم انداز خوبی از فضای پایدار و کیفیت زیست محیطی وجود ندارد. تا اندازه ای که، این نتیجۀ ادغام نامناسب سیاست های فضایی و زیست محیطی است. شهری که کارکردش وسیع تر شده است و تراکم مورفولوژی اش افزایش یافته است، کاملاً مخالف با کیفیت محیط زیستی مورد انتظار برای دستیابی در شهر است. ٦- ادغام سیاست های فضایی و زیست محیطی باز هم توجه به شایسته بودن ادغام سیاست های فضایی و زیست محیطی دارد درک می شود. تاکنون در آن بیش از یک رویارویی نسبت به ادغام وجود داشته است ، به طوری که به وسیله روش های ارزیابی و تولید راه حل اشاره شده در بالا ، توضیح داده شده است. انجمن مدیریت زیست محیطی و انجمن برنامه ریزی شهری نظریه های مشترکی را برای وزارت مسکن ، برنامه ریزی فضایی و محیط زیست در مورد ادغام سیاست های فضایی و ریست محیطی دارد تنطیم می کند. این انجمن ها نتیجه گرفته اند که توانایی های برنامه ریزی شهری در حال حاضر با چالش هایی روبه رو بوده است و برنامه ریزی شهری توانایی توسعۀ معیارهایی دقیق برای کیفیت فضایی را خواهد داشت که محیط زیست توانایی پیدا کردن حق انتخاب های بیشتر برای پروژه های با ساختار فضایی و سازمان دهی به لحاظ زمان بند ی را خواهد داشت و توانایی های اجرای آن تأ کید بیشتری بر مقیاس است تا جایی که آن ها می توانند کنترل بیشتری بر کیفیت محیط زیست به کار ببرند. انجمن ها مداخله فضایی را پیشنهاد کرده اند که نه فقط توزیع منافع اقتصادی بلکه توزیع خود محیط زیست را نیز در بر دارد و به همان اندازه آن ها باید پایدار باشند. بنابراین باید حاصل فضایی اقدامات زیست محیطی همچنان ارزیابی شود. آزمایشات به لحاظ ادغام سیاست های فضایی و زیست محیطی به خوبی تحریک شده باشد. در دیدگاه نقش همۀ سطوح دولت در تفکر پایداری ، ولایات و شهرداری ها مانند هم نیاز به وارد شدن به روشی ادغامی دارند. اقدام علمی بزرگی وجود دارد که از مسیر سیاست های شمال حول لند سرچشمه گرفته اند. 7- طرح های سیاست محلی در ولایت شمال حول لند ، امکاناتی برای ادغام سه طرح استراتژیک محلی (طرح سیاست محلی ، طرح مدیریت آب و طرح منطقه ای) در حال جستجو به منظور تبدیل به یک طرح سیاستی است. عجالتاً ، طرح های استراتژیک به لحاظ زمینه های زیست محیطی، برنامه ریزی، اقتصاد و سیاست حمل و نقل براساس یک چهارچوب ثابت به همراه یک بخش توسعه ، یک ساختار ارزیابی و یک بخش برنامه ریزی تهیه شده است. بخش توسعه: مفهوم توسعه به عنوان چهارچوب استراتژیک بلند مدت نگریسته شده است. یک هدف مفهوم توسعه ، گسترده کردن تمرکز ساختمان و گسترده کردن شدت کاربری فضا در شهر است؛ که در جهت توسعه یافتن نواحی روستایی است. بخش ارزیابی: بخش ارزیابی مرحله ای است که ساختمان پیشنهادات و فعالیت های خصوصی شهروندان و اعمال تجاری ارزیابی می گردند. خط و مشی سیاست زیست محیطی، محلی قید شده اند. این خط و مشی در درون زیست محیط موجود و هنجارهای محلی که مربوط به سیاست های زیست محیطی هستند ، فراهم می شوند. همچنین ولایت روی پایداری اساسی کار می کند که روی سه پایه: جریان ها ، مکان ها و مشترکاتشان بنا شده است. بخش برنامه: بخش برنامه روی تکمیل و ترکیب کردن همۀ مناطق، موضوع و هدف پروژه گروه ها که به هم واسته اند، تأکید می کند. بنابراین این ها بخش های توسعه، ارزیابی و برنامه ای شمال حول لند هستند. در ادامه، آن کلی که به همه مربوط باشد یا طرح سیاست جامعی که در ایالت مورد توجه قرار گرفته است، نیست. جهت رفع کردن اختلاف ها، رقابت و تفاوت بین بخش های سیاستی متنوع بسیار زیاد اهمیت دارد. به عبارت دیگر ، شروع از اشکال ساده همکاری میان زمینه های خط و مشی است و تلاش ها برای کار در جهت توسعه ابزارهای به هم پیوسته ایجاد می شوند. ٨– پایداری در زمینۀ بین المللی در سال ١٩٩٦، اتحادیه اروپا یک گزارشی انتشار کرد که شهرهای پایدار اروپایی نامیده شد. این گزارش که نام برده شد، توضیح داده که شهرهای پایدار از مناطق کلان شهری تا شهرک های کوچک در نظر گرفته شده است. این گزارش نظریه هایی به شرح زیر را ایجاد کرده است. به علاوه ادغام سیاست های اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی در همۀ سطوح دولت تأثیر می گذارد. درمناطق کلان شهری توجه بیشتری به مبحث پایداری اخصاص داده می شود. بنا کردن ارتباط بهتر در سیاست ها و تکمیل سطوح بالاتر دولتی برای اینکه حل مسائل پایداری در سطوح پایین تر دولتی بی نتیجه بوده است. باید مبادله مناسب اطلاعات را فراهم کرد ، آنقدر که ضروری نباشد هر کس آن هم چندین بار از ابتدا شروع کند. نتیجه می توان گرفت که یافته های بین المللی تا حد زیادی با یافته های هلند مطابق است. در حقیقت ممکن است که آن برای نیدرلندز قابل توصیه باشد ، که گزارش اتحایه اروپا که حقیقتی بسیار جدی است ، اتخاذ کند. ٩– موارد مورد بحث برای مباحث شهری با توجه به مسائل پایداری نسبت به مباحث شهری امروزه ، پیشنهادات ذیل می تواند مطرح شود. برخورد متنوع با مسائل پایداری بررسی شده است. آزمایش و کسب تجربه با تکمیل پروژه ها صورت می گیرد. تأکید بر سطح تکمیل عملی نسبت به طرح های استراتژیک همه جانبه است. پایداری مساوی با انتخاب است و همچنین انتخاب اغلب ابزارهای حساب منافع و زیان ها نبست به یک جستجوی مداوم برای موقعیت های برنده بدون وجود خارجی است. بخشی گرایی خوب است ، فراهم کردن آن اولین قدم به سمت یک دسترسی صحیح است. شناخت و آگاهی از مسئولیت های اولیای امور محلی و منطقه ای در جهت حل مسائل پایداری است. به هر حال بیش از هر چیز آینده مهم است. نیاز است یک ارتباط بین طراحان شهری و مسائل کارشناسان محیطی برقرار شود. آن ها نباید فقط یکدیگر را تغییر دهند بلکه باید مشتاق پیوند نیروها در جهت منافع عمومی یعنی کیفیت پایدار شهری باشند. برای پیوند این موضوع، آن ها باید قادر به جلو بردن مرزهای خودشان باشند. شهر و محیط در یک مفهوم متقاطع نیستند، آن ها یکدیگر را تقویت می کنند تا سرانجام یک شهر متمایز ، قابل زندگی و اساسی ایجاد کنند. منبع: مرجع مدیریت شهری 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده