سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 خرداد، ۱۳۹۱ ذهن جنبه ای از عقل و آگاهی شامل ترکیبی از تفکر، ادراک، حافظه، احساسات، تجربه، اراده و تخیل و به طور کلی همه فرایندهای شناختی ناخودآگاه می باشد. ذهن بطور باطنی خود را به عنوان یک جریان فکر آشکار می سازد. متخصصین آناتومی سیستم عصبی، معمولا مغز را واحد محوری از آنچه که ما آن را به عنوان ذهن می شناسیم، در نظر می گیرند. مغز انسان هر زمان که بتواند به ما حقه و حیله می زند. در واقع شما باوجود واقعی بود شئ آنرا آنطور که باید باشد، نمی ببینید و یا حتی واقعا نمی شنوید و یا نمی بویید. حال وقت آن است که چند ترفند را با مغز انسان بازی کنیم. به دوستداران برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این طمینان را می دهم که امتحان کردن این روش ها کاملا ایمن می باشد. [h=4]۱۰- روش گنزفلد (Ganzfeld Procedure)[/h] در ابتدا ممکن است مانند یک شوخی بد عملی به نظر برسد. رادیو را روشن کنید سپس بر روی یک نیمکت دراز بکشید و یک جفت توپ پینگ پنگ که از وسط دو نیم شده بر روی چشمانتان قرار دهید. در مدت چند دقیقه شما باید شروع به تجربه، مجموعه نامانوسی از از اعوجاجات و اختلالات حسی کنید. بعضی از مردم اسبی که بر روی دوپا بلند شده و در ابرها خرامش می کند را می بینند و یا صدای یکی از بستگان مرده را می شنوند. به نظر می رسد که ذهن به احساس خو گرفته است به طوری که وقتی که چیزهای کمی برای حس وجود دارد (که این هدف از توپ پینگ پنگ و رادیو است) مغز شما از نو ساختن خود را به پایان می رساند. [h=4]۹- کاهش یافتن درد (Shrink your Pain)[/h] در صورتی که شما یک آسیب بدنی داشته باشید و به نوعی مصدوم باشید ، اگر قسمت آسیب دیده بدن را با یک دوربین دوچشمی وارونه ببینید، به نظر می رسد خیلی زود شدت درد شما کاهش می یابد. به تازگی، یک پژوهش در دانشگاه آکسفورد ، منجر به کشف یک از بین برنده درد جدید – منظوردوربین دوچشمی وارونه است- شده است. دانشمندان نشان داده اند که افرادی که به دست مجروح خود را ازطریق قسمت پشتی دوربین دوچشمی نگاه می کنند، چون دست کوچکتربه نظر می رسد، درد کمتری را تجربه می کنند و تورم آن کاهش می یابد. براساس تحقیقات انجام شده، این نشان می دهد که حتی پایه احساسات بدنی مانند درد بر اساس آنچه ما می بینیم، مدوله می شود. بنابراین دفعه بعد اگر شست پایتان زخمی شد و یا انگشتتان بریده شد، لطفی به خودتان بکنید و از دور به ناحیه آسیب دیده خودتان نگاه کنید! [h=4]۸- اثر پینوکیو[/h] این امر مستلزم دو صندلی و بستن چشم است. فردی که چشمش بسته شده باید در صندلی عقب نشسته و به پشت فردی که در صندلی جلو مقابل او نشسته خیره شود. سپس فرد چشم بسته دست خود را به پیرامون خود برده و بر روی بینی شخص دیگر قرار دهد. از سوی دیگر او باید در همین حین دست دیگر خود را بر روی بینی خود قرار دهد و به آرامی شروع به نوازش کردن هر دو بینی کند. پس از حدود ۱ دقیقه، بیش از ۵۰٪ افراد مورد مطالعه ، بینی خود را بطور باور نکردنی بلند توصیف می کنند. بنابراین “اثر پینوکیو” نامیده می شود. راه دیگر برای توضیح اثر پینوکیو، این است که یک ویبراتور به تاندون عضله دو سر بازو در حالی که یک نفر بینی دیگری را با دست همان بازو نگه داشته، بکار رود. ویبراتور تحریک عضلانی در عضله دو سر بازو را سبب می شود که به طور معمول این توسط کشش عضله تحریک می شود، و ایجاد توهم حرکتی می کند به گونه ای که بازو از صورت دور می شود و تغییر مکان می دهد. از آنجایی که انگشتانی که بینی را گرفته اند،هنوز هم اطلاعات لامسه ای از اینکه در تماس با بینی هستند،میدهند. به نظر می رسد که بینی نیز در حال دور شدن از صورت است. پدیده ای مشابه با استفاده از روش چشم بسته رخ می دهد. [h=4]۷- مغشوش شدن ذهنیت محوری (Confuse your Mindedness)[/h] پای راست خود را چند اینچ از زمین بلند کنید و سپس شروع به حرکت دادن آن در جهت عقربه های ساعت کنید. در حالی که شما در حال انجام این کار هستید، با استفاده از انگشت اشاره سمت راست خود شماره ۶ (انگلیسی) را در هوا رسم کنید. پای شما در جهت خلاف عقربه های ساعت حرکت می کند و شما نمی توانید هیچ کاری در مورد آن انجام دهید! قسمت چپ مغز شما، که کنترل سمت راست بدن شما را بر عهده دارد، مسئول ریتم و زمان بندی است. سمت چپ مغز شما نمی تواند دو حرکت مخالف بطورهمزمان را پردازش کند و بنابراین آنها را به یک حرکت واحد ترکیب می کند. [h=4]۶- مغشوش شدن شنوایی (Confuse your Hearing)[/h] این کار را می توان با سه نفر، یکی فاعل و دو نفر دیگر ناظر انجام داد همچنین نیاز به یک هدست متصل به لوله های پلاستیکی معمول در دو طرف داریم. از شخص فاعل بخواهیم بر روی صندلی درفاصله بین شما و ناظر دوم بنشیند. حال هر یک از شما لوله های هدست را در سمت متناظر در دست نگه دارید و یکی یکی داخل لوله ها صحبت کنید. شخص فاعل به درستی مسیر صدا را می گوید. در حال حاضر لوله ها را عوض کنید و صدا کردن در لوله ها را تکرار کنید. مغز شخص گیج و آشفته می شود و این بار به جهت مخالف صدا اشاره می کند و جهت صدا را بر عکس تشخیص می دهد. موضع یابی صدا، توانایی شنونده در جهت شناسایی محل و یا منشاء صدای تشخیص داده شده در جهت و فاصله یا روش های مهندسی آکوستیک برای شبیه سازی مکان شنیداری در فضای سه بعدی مجازی می باشد. سیستم شنوایی انسان دارای امکانات محدود برای تعیین فاصله از منبع صدا، عمدتا مبتنی بر تفاوت زمان بین شنیداری است. تعویض لوله ها در این آزمایش باعث ادراک توسط سلول های عصبی طرف مقابل فقط در مغز می شود بنابراین شخص فاعل قادر به تشخیص محل صدا نمی باشد. [h=4]۵- مغشوش شدن ادراک عمق (Confuse your Depth Perception)[/h] درک عمق، توانایی بصری در درک جهان در سه بعد است. نگاه کردن در یک منظره که تا بحال ندیده اید یا ورود به سینمای سه بعدی با یک چشم بسته، راهی که ذهن شما اشیاء را درک میکند، تغییر می دهد. این برای بیشتر چیزهایی که پیش از این دیده اید اتفاق نمی افتد زیرا مغز برای قضاوت در مورد زمان و مکان دقیق خود را وفق می دهد. با این حال، مغز شما قادر به پر کردن شکاف (فاصله بین نوک هدف و نشانه) نخواهد بود اگر شما از یک چشم استفاده کنید. ادراک عمق ناشی از انواع نشانه عمق است. که معمولا به نشانه های دو چشمی که نیاز به ورودی از هر دو چشم و نشانه های یک چشمی که نیاز به ورودی از یک چشم است،طبقه بندی می شود. نشانه های دو چشمی عبارتند از: دید سه بعدی برای درک عمق، ایجاد عمق از دید دو چشمی از طریق بهره برداری از اختلاف منظر است. از آنجا که ادراک عمق دو چشمی نیاز به دو چشم سالم دارد، یک شخص با تنها یک چشم کاری هیچ ادراک عمق دو چشمی ندارد. و از این رو گام بر داشتن به سینما سه بعدی یک پدیده شگفت انگیز نخواهد بود. این بیشتر در افرادی که با یک چشم کور متولد می شوند، است. [h=4]۴- احساس فانتوم (Feel a Phantom Sensation)[/h] احساسات فانتوم به عنوان مشاهدات و آگاهی های قوه ادراک بیان می شوند وشامل تجربه های فردی مربوط به یک اندام یا ارگان که از نظر فیزیکی قسمتی از بدن نیستند می باشد. احساس ها اغلب پس از قطع بازو و یا پا ثبت می شود، همچنین ممکن است پس از برداشتن پستان یا اندام داخلی نیز رخ دهد. [h=4]۳- موج سینوسی ۱۸۰۰۰ هرتز[/h] صدایی است که تنها انسانهای زیر ۳۰ سال می توانند آنرا بشنوند. این صدا از سوی برخی از نوجوانان به عنوان زنگ تلفن همراه خود استفاده می شود به طوری که فقط آنها (و البته دیگران در رده سنی خودشان) می توانند متوجه زنگ خوردن تلفنشان شوند. در کشور انگلستان نیز گهگاهی استفاده می شود با صدای خیلی بلند در مناطقی که مقامات نمی خواهند نوجوانان تجمع یابند، نواخته می شود چون این صدای بلند باعث آزار آنها می شود. این صدا در محدوده شنوایی سگ ها نیز می باشد یعنی آنها نیز قار به شنیدنش می باشند. گوش داخلی انسان طراحی کاربردی برای شنیدن صداها در طیف وسیعی از فرکانس دارد. شنیدن صرفا یک تابع از گوش نیست اما دامنه نوسان به مغز ارتباط دارد. با افزایش سن، انسان توانایی شنیدن صداهای بالاتر زیرو بم دانگی را از دست می دهد. به همین دلیل است که تنها جوانان می توانند این صدا را بشنوند – این صدا برای بسیاری از مردم بالاتر از سن ۳۰ سال بیش از حد بالا می باشد. [h=4]۲- مغشوش شدن درک نوری (Confuse your photoreception)[/h] به نقطه مرکزی تصویر سیاه و سفید (علامت +) به مدت حداقل ۳۰ ثانیه خیره شوید و سپس به یک دیوار نزدیک خود نگاه کنید. شما نقاط روشن خواهید دید، چندین بار چشمانتان را بر هم بزنید، خوب الان چه می بینید؟ در چشم طوطی قرمز در حالی که به آرامی تا ۲۰ می شمارید خیره شوید، پس از آن بلافاصله در یک نقطه در قفس پرنده خالی نگاه کنید. ، تصویر کم نور و شبح مانند از یک پرنده آبی سبز باید در قفس ظاهر شود. سعی کنید همین کار را با کاردینال سبزانجام دهید، و یک پرنده قرمز ضعف باید ظاهر شود. هنگامی که به یک تصویر در طولی از زمان (معمولا در حدود ۳۰ ثانیه) نگاه کنید و سپس با زمینه سفید جایگزین شود، یک نوع اثر به نام پس دید دیده می شود. توضیح معمول داده شده برای پس دید این است که گیرنده تصویر (میله ها و مخروط ها) در چشم “خسته”، شده و بخوبی آن گیرنده هایی که تحت تاثیر قرار نگرفته اند، کار نمی کنند (“خستگی” در واقع به سبب سفید شدن موقت رنگدانه های حساس به نور موجود در داخل گیرنده ایجاد می شود) این نتایج در اطلاعات که توسط گیرنده های نوری ارائه شده است ، در تعادل نیستند،باعث از بین رفتن پس دید (afterimages) می شود. به محض اینکه گیرنده های نوری کمتر “خسته”، شدند، که بین ده تا سی ثانیه طول می کشد، تعادل دوباره ایجاد می شود و منجربه ناپدید شدن پس دید می شود. [h=4]۱- مغشوش شدن شناخت (Confuse your Cognition)[/h] به دختر در حال چرخش نگاه کنید. آیا او در جهت عقربه های ساعت یا خلاف آن می چرخد؟ من می بینم که او در خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخد، اما من می توانم آنرا در جهت دیگر نیز تبدیل کنم. این کار برای بسیاری از مردم مشکل است. امتحان کنید. دختر در حال چرخش به صورت کلی تر توهم نیمرخ هر چیزی به رنگ سیاه یا برنگ یکدست چرخان است. این تصویر واقعا در یک جهت و یا جهت دیگر نمی چرخد. این یک تصویر دو بعدی است که به سادگی به جلو و عقب تغییر مکان می دهد. اما مغز ما برای تفسیر تمثال های دو بعدی جهان اما جهان سه بعدی واقعی تکامل نمی یابد. بنابراین پردازش بصری ما وانمود می کند به یک تصویر سه بعدی نگاه می کنیم و با استفاده از سرنخ چنین به تفسیر آن می پردازد. یا، بدون سرنخ کافی ممکن است تنها خودسرانه بهترین و متناسب ترین تصمیم را بگیرید – حالت چرخش در جهت عقربه های ساعت یا خلاف جهت عقربه باشد. و به محض این که انتخاب مناسب انجام شد، توهم کامل است – ما یک تصویر سه بعدی چرخان می بینیم. با نگاه کردن به اطراف تصویر، تمرکز بر روی سایه یا سایر قسمت ها، ممکن است شما سیستم بینایی خود را مجبور کنید تا تصویر را دوباره بسازد و این ممکن است جهت مخالف را انتخاب کند، و ناگهان تصویر در جهت مخلف می چرخد. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده