سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 خرداد، ۱۳۹۱ محتویات این مطلب جهت آشنایی افراد غیر ایرانی با کلمات و واژه های ایرانی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگریست! باید عرض کنیم که ممکن است برخی لغات دارای شکل املایی یکسان در ایران قدیم بوده اما خب ورژن جدیدش دیگه معنی سابق رو نمیده ! عذرخواهی : در ایران دمده شده و بجای آن از توجیه استفاده میشود. بیمه عمر : قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود. شناسنامه یا کارت ملی : دفترچه و کارتی که یکی بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتش لازم است. سریال : فیلمیست چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین شیوههای دزدی را به شما آموزش میدهد. تلفن همراه : وسیلهای سهکاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن و نهایتا عکس گرفتن است. ایرانسل : خط تلفنی است جهت مزاحمت و سر به سر گذاشتن دوست و آشنا. گرانی : کلمهیی است زادهی توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است! آثار باستانی : خرابههایی که هرچه زودتر باید نابود شوند چون خیلی جا گرفتهاند. خودپرداز : دستگاهیست که همیشهی خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد و اگر صفی در کار نباشد 99.99 درصد خراب است. اداره : محلی که شما بعد از تنشها و جدلهای منزل در آنجا استراحت میکنید. مجرم : فردی که هیچ فرقی با سایر افراد ندارد و تنها تفاوتش در این است که توانستهاند او را دستگیر کنند. تورم : عددی بیخود و چرت بوده که همچنان در ایران یک رقمی است! گارانتی : یک اسم زیبا و خوش تلفظ است ولی در عمل مکافاتی بیش نیست. تحقیق : کپی-پیست کردن مقالات اینترنتی. مترو : سونای بخار متحرک! شب امتحان : حکم بین دو نیمه در فوتبال ایران در زمان مربیگری مایلیکهن را دارد و فقط باید توکل کرد به خدا و دعا خواند. دانشجو : دو طیف اند، یک طیف آخرش وزیر میشن بی برو برگرد ! طیف دیگه میدوند که قاطی فرار مغزها بشن، والا زندانی میشن چون همیشه معترضن. بزرگراه : نوعی پیست رالی به همراه یادگیری آپ تو دیتترین فحشهای باناموسی و بدون آن! رئیس : فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی زود میآید و زمانی که شما زود به اداره میروید یا دیر میآید و یا مرخصی است. شهرداری : گرفتن رشوه، داشتن صدها پروژههای نیمهتمام و نصب تابلوهای روزشماری جهت افتتاح. از پذیرفتن خانمهای بد حجاب معذوریم : تابلویی که در همهجا نصب شده، جهت کرکر خنده و عوض کردن روحیهی مردم. سطل آشغال : وسیلهییست موجود در خیابانها جهت ریختن زباله در اطراف آنها. مدرک تحصیلی : کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع، قیمتش فرق میکند و بدون پارتی در هیچ کجا به درد نمیخورد "مگر هنگام ا ز د و ا ج" حراج : اصطلاحیست که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده و با ماژیک قرمز روی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج میکنند. آخر کپی پیست 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده