sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اردیبهشت، ۱۳۹۱ هدا گابلر در برادوی حمیده وطنی نیویورک، مدتی است شاهد اجرایی جدید و مدرن از نمایشنامه مشهور "هنریك یوهان ایبسن" نروژی با عنوان "هداگابلر" است. این نمایشنامه از برجستهترین آثار ایبسن به شمار میرود و طبق آمار كمبریج، آثار ایبسن بعد از”ویلیام شكسپیر” در مقام دوم اجرایی در تمام نقاط دنیا قرار دارند. نمایشنامه”هداگابلر” در سال 1890 نوشته شد و در تمامی دنیا مورد توجه قرار گرفت. چنانچه هر ساله اجراهای متعددی از این اثر اجرا میشود و در چند سال اخیر، پنج بار در نیویورک به روی صحنه رفته است. هنریك ایبسن خالق ۲۶نمایشنامه ماندگار از جمله "دشمن مردم"، "استاد معمار"، "خانه عروسک"، "مرغابی وحشی"، و.... می باشد. ایبسن در عین حالی که از قوانین کلاسک روایت داستان استفاده می کند، اما نوعی سمبولییسم و نمادگرایی نیز در داستان های او دیده می شود. قواعدی که قهرمانان داستان او زیر پا میگذارند؛ در واقع دغدغههای ذهنی خود اوست که سعی میکند آنها را در موقعیتهای مختلف بسنجد و به معرض آزمون بگذارد. در"دشمن مردم"- مشهورترین اثرش- نشان میدهد که چگونه شرایط و نسبیت میتواند انسان ها را از یکدیگر جدا نماید. تمامی اتفاقات درون داستانهای ایبسن برای خوانندگان طبیعی و قابل پذیرش است. او بیشتر زاویههای دید مختلف را نشان میدهد و مخاطبین خود را وادار به محک درونی مینماید . غافلگیری در پایان داستان هایش ، تلنگر و ضربه نهاییای است که به خوانندگان وارد می کند تا حرف و مقصد نهایی خود را با تاثیرگذاری بیش تر بیان کند. نمايشنامه "هدا گابلر" شاخصترين اثر ايبسن به شمارميرود. اين تراژدي در چهار پرده نوشته شده است. ايبسن درباره اين نمايشنامه ميگويد: "در اين نمايشنامه ديگر به آن مسائل كذايي كاري نداشتهام. مراد من فقط اين بود كه انسانها را به تصوير كشم، حالات انساني و تقديرهاي انساني را، كه در حصار شرايط و تلقيهاي اجتماعي محصورند. هدا گابلر مطالعه خصوصيات يك زن از ديدگاه روانشناسي است، زني كه فضايل بالقوه وي به انحراف كشيده شده است.هدا، از آن دسته شخصیتهای مخلوق ایبسن است كه مطلقاً مثبت و یا مطلقاً منفی نیستند و در مورد او نمیتوان موضعگیری دقیق داشت. نامشخص بودن روابط اطرافیان و رفتار متناقضش به او وجهههای گوناگونی میدهد. او از نظر عدهای حسود و قدرت طلب است و از نظر عدهای آرمان خواه و سنت ستیز. ایبسن از طریق هدا، چنان بنیادی به ارزشها و سنتها میتازد كه عده معدودی در جامعه آن زمان جرأت انجام این عمل را داشتند. ایبسن همیشه این انسانها را قابل احترام و ارزش میداند. قهرمانهای او میدان را خالی میكنند آنها ترجیح میدهند بمیرند، اما حاضر نیستند دنیای بدون آرمان را تحمل كنند. بعضی ایبسن را به این امر متهم میكنند كه راهی نشان نمیدهد و كارش به بیراهه میكشد و او را آنارشیست میدانند. هدا، دختری 29 ساله است. او تمام عمر را با پدری پیر و با شیوه تربیتی نظامی بزرگ شده است. سرگرمیهای او از كودكی سواركاری و تیراندازی بوده و محدودیتهای موجود در زندگی دیگر دختران را در زندگی نداشته است. مسئله بیمادر بودن هدا و حتی تمامی زنان آثار ایبسن، از تمام زنانِ آثار او به ویژه هدا، تصویر دختری مستقل را به نمایش میگذارد. او از دنیای زنانه به دور بوده و این یك فرصت است، برای رهایی از محدودیتهایی كه زنان یك جامع خودشان برای خود به وجود میآورند. هدا به گونهای زندگی میكند كه شاید حق تمامی زنان و دختران باشد. او از سویی تحت تاثیر تربیت پدر بوده و از سویی اخلاقیات او را به ارث برده. هدا آزادی و زندگی خود را مدیون پدر است. نام این نمایشنامه خود نشانگر اهمیت شخصیت هداست، ”هدا گابلر”. هدا، در تمامی طول نمایش خود را هدا گابلر میداند و هیچ گاه به تسمان بودن، یعنی پذیرفتن نام خانوادگی شوهرش نمیاندیشد. هدا گابلر خود یك شخصیت مستقل است. مانند هر انسانی كه حق استقلال شخصی دارد. اما این مسئله برای زن اروپایی آن زمان چندان رایج و معمول نبود. هدا خود را هداگابلر به عنوان یك شخصیت مستقل میشناسد و علاقهای به یدك كشیدن نام دوم همسر ندارد. ازدواج هدا با جرج تسمان تنها جنبهای ظاهری داشته. هدا روح خود را پیش از این به آیلرت لاوبرگ، بخشیده و جسم خود را اكنون به جرج. این دو پارگی است كه موقعیت روحی او را متزلزل میكند. ایبسن، همیشه با سنتها سر ستیز داشت و هدا گابلر برجستهترین اثر او در این زمینه است. او به آزادگی زنان بسیار اندیشید و نوشت و شاید این تلاشهای او بود كه در سال 1913 در نروژ حق رأی عمومی در انتخابات برقرار شد و اولین زنهایی كه در انتخابات عمومی رأی دادند و در پارلمان یك كشور پادشاهی نشستند، زنان نروژی بودند. لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ایان ریکسن، کارگردانی انگلیسی که مدتی قبل اجرای مرغ دریائی چخوف او در برادوی با استقبال بسیاری روبهرو شده بود اینک در بازخوانی جدیدی از "هداگابلر" برداشت مدرن و جسورانه ای از این نمایشنامه ارائه میدهد. اگرچه متن جدید و موسیقی وهم انگیز این نمایشنامه به مذاق جمعی از منتقدان نیویورکی خوش نیامده اما همه این انتقادها صرفا به متن و موسیقی برنمیگردد و بازی هنرپیشه اول آن را نیز دربرگرفته است. شاید به همین دلیل است که عدهای با خواندن نقدهای منفی کنجکاو شدند این نمایش را ببینند! حضور ستارگان هالیوودی در برادوی اغلب با واکنش منفی منتقدان مواجه شده و داغ تجربه تئاتر را همواره بر دل آنها گذاشته است! در این میان استثنایی وجود ندارد و همه به یک چشم نگریسته میشوند. در اجرای جدید از نمایش هدا گابلر نقش شخصیت اصلی را ستاره سینما و تلویزیون، مری لوئیس پارکر ایفا میکند که پیش از این در مجموعه تلویزیونی "علف" خوش درخشیده بود. در سه سال گذشته، الیزابت مارول، کیت برتن و کیت بلانشت هریک با برداشتی کاملا متفاوت نقش هدا گابلر را بازی کردهاند. اما نقدهای تند و گزنده مطبوعات نیویورک نشان میدهد مری لوئیس پارکر در اجرای نقش خود موفق نبوده است. او دلیل حضورش در این نمایش را مناسب بودن وقت و گروه همکاران این نمایش میداند و میگوید نقش هدا گابلر بارها به وی پیشنهاد شده بود اما او که خیلی علاقمند بود با گروه تئاتری "راندابات" همکاری داشته باشد و از سوی دیگر ایدههایی هم به ذهنش خطور کرده بود پذیرفت در این اثر با آنها کار کند. شخصیت هدا گابلر را بعضی از هنرپیشهها مجنون و خودبین بازی کردهاند، بعضی بازیگوش، و برخی توطئهگر ومکار، مانند لیدی مکبث... اما به نوشته منتقد نیویورک تایمز، مری لوئیس با بازی خود هدا گابلر را یک مرده متحرک، تصویر کرده است. مری لوئیس پارکر هم با این موضوع مخالفت کرده و میگوید یافتن توازن بین تعبیرها و یافتن گذرگاهی برای رسیدن به لحظه آخر، چالش ایفای این نقش است، ولی همین دشواری، آن را برای زنان بازیگر جذاب میکند. مایکل کوچ وارا، خبرنگارآسوشیتدپرس معتقد است مشکل اصلی نمایش بازی عصبی مری لوئیس پارکر است که از ابتدا به طرز ملالآوری ناراحت است، به قدری که دیگر اجازه نمیدهد در طول نمایش، بر میزان دلزدگی و بیزاری اش از زندگی و اطرافیانش، چیزی اضافه کند. الیسا گاردنر، منتقد یواستودی ضمن تایید این موضوع نوشته بازی پارکر بیشتر به یک دختربچه لوس و بهانه جو شبیه است تا زنی خودباخته و اسیر ازدواجی که آن را قاتل روحش میداند. این منتقد در عین حال مقصر اصلی را کریستوفر شین، نویسنده و ایان ریکسن، کارگردان دانسته که سعی کردهاند از نگاه خود، جنبههای روانشناختی کار ایبسن را بزرگ نموده و این نمایش کلاسیک را برای تماشاگر امروزی قابل فهمتر سازند. منتقد ورایتی، دیوید رونی هم بازنویسی نمایش را مایوس کننده و بی رمق توصیف کرده و اجرا را غرق در اطوار غریب، ملول و ملالت آور. به هرحال نوشته های نشریات نشان میدهد بازی لوئیس پارکربا انتقاد شدید منتقدان از جمله روزنامه نیویورک تایمز مواجه شده به گونهای که آن را بدترین اجرای هدا گابلر دانستهاند. وی در این باره میگوید خواندن این نقدها البته آدم را از مسیر خود دور میکند و باعث میشود در خودش شک کند اما این راهی است که باید با استقامت و بردباری طی نمود. اما صرفنظر از بازی لوئیس پارکر، برخورد منتقدان دیگر با این نمایش متفاوت بوده است. دیوید ادلستاین در نشریه هفتگی نیویورک مینویسد "هدا گابلر با این که از عصر خودش جلو بود، ولی همچنان اسیر دورهی "نمایشهای خوش ساخت" است، و مشکل اصلی کارگردان امروزی این اثر این است که هم باید در خدمت ایبسن، به عنوان معمار هوشمند نمایش ناتورالیستی باشد و هم در خدمت ایبسن شاعر آینده نگر نمایشهای اسطورهای. زیرا این اثر که در مرحله گذار از قرن نوزده به انقلاب صنعتی قرن بیستم نوشته شده، شعر و اسطوره رمانتیک را با واقعی گرایی نمایش اجتماعی قرن بیستم، ترکیب کرده و همه اینها در یک اطاق نشیمن میگذرد". به نوشته این منتقد بسیاری از کارگردانهای این دوره علاقهمندند به منظور بیشتر جلوه دادن به جنبه های اسطورهای و شاعرانه نمایشنامه ساختار واقعگرایانه متن را به هم ریخته و آن را از چاردیواری اطاق نشیمن خلاص کنند. ظاهرا اختلاف نظر منتقدان، برای تماشاگران کمی مبهوت کننده شده است. در حالی که بن برنتلی در نیویورک تایمز اجرای جدید "هدا گابلر" را بسیار غیرحرفهای و افتضاح خوانده، بازخوانی سال گذشته این کارگردان از مرغ دریایی چخوف و کارهنرپیشه های آن را ستوده است. اما برخلاف او جان سایمون منتقد سختگیر و سازش ناپذیرش هفته نامه آبزرور معتقد است ایان ریکسن، نه تنها نمایش مرغ دریایی چخوف را نابود ساخته بلکه هدا گابلر، شاهکار ایبسن را هم از بین برده است. سایمون مینویسد "چرا باید نویسندهای جوان و کم تجربه مانند کریستوفر شین به خود اجازه دهد شاهکارهای تئاتر معاصر را به بهانه امروزی کردن، بازنویسی کند. شاهکارهای بزرگان تئاتر، به خاطر بیزمانی و جهان شمولی به این موقعیت رسیده اند، حالا چه اشکالی دارد که زبان نمایش کمی قدیمی جلوه کند، اصلا خوب هم هست که به زبان اوائل قرن بیستم صحبت کنند که کمک کند به تماشاگر برای مقایسه گذشته و حال. اطلاعات بيش تر در باره اين نمايش را در ا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بخوانيد. هداگابلر نویسنده: هنریک ایبسن. بازنویسی متن: کریستوفر شین کارگردان: ایان ریکسن موسیقی: پی جی هاروی بازیگران: مری لوئیس پارکر Hedda Gabler By Henrik Ibsen Adaptation by Christopher Shinn Directed by Ian Rickson لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده