رفتن به مطلب

لحظه های هیجان


spow

ارسال های توصیه شده

سلام

تو زندگیتون بوده لحظاتی که به اوج هیجان برسید؟دراثر یک اتفاق خاص یا یک ترس عمیق یا یک پیشامد متفاوت

لحظه های هیجانیتون رو برای بقیه دوستان هم شرح بدین

لحظاتی که از هیجان کن فیکون شده اید

  • Like 11
لینک به دیدگاه
سلام

تو زندگیتون بوده لحظاتی که به اوج هیجان برسید؟دراثر یک اتفاق خاص یا یک ترس عمیق یا یک پیشامد متفاوت

لحظه های هیجانیتون رو برای بقیه دوستان هم شرح بدین

لحظاتی که از هیجان کن فیکون شده اید

 

 

من هميشه از عظمت علم به هيجان ميام/ در حد كن فيكون

 

علم و دانش ............ :imoksmiley:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

بله..شده.

دچار استرس وحشتناک شدم و دنیا جلو چشمم تیره و تار شد..

2 دسته واکنش هم نشون دادم.1 دسته هیجانی و احساسی که کاملا به ضررم تموم شد و حرف و عملم درست نبود.یه دسته منطقی که براثر فکر بود که واقعا توی لحظات سخت تصمیم گیری مشکله اما تونستم عکس العمل خوبی نشون بدم.کمی هم به بهبود اوضاع کمک کرد.

اما واکنش هیجانی خیلی مضرره..بخصوص در مشکلات!!!هیجانی ها هم تاثیرشون بیشتر بود!!!!!

  • Like 9
لینک به دیدگاه

اولین بار تو سن 12 سالگی سوار ترن( همونی که یه پیچ داره و بر میگرده )پارک ارم شدم با دائیم بودم:icon_pf (34):

 

جلو هم نشسته بودیم اصلا نمیترسیدم تا اینکه رسید اون بالا و میخواست توی اون پیچه بره و من سر و ته بشم.......:icon_redface:

 

یه جوری جیغ کشیدم که کل آدما داشتن منو نگاه میکردن:icon_razz:

 

همشم تقصیر دائیم بود آخه یکی نیست بگه برا چی این بچه مظلومو سوار همچین وسیله ای کردی :vahidrk:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

من معمولا وقتی آهنگ no leaf clover متااالیکا رو میشنوم بلا استثنا به اوج هیجان میرسم و دلیلشم هنوز مشخص نیست برام:دی

یکی دو تا لحظه دیگه هم هست که شخصیه نمیشه گفتشون

عکسهای نجومی رو هم که میبینم قلبم شروع به تپیدن میکنه نجوم واقعا شگفت انگیره

  • Like 10
لینک به دیدگاه

شاید بیشتر ترس باعث اون هیجان شده!و تنها چیزی که این هیجان رو تخلیه می کنه فریاد زدنه!

مثل خبر تصادف مهمترین فرد زندگیت!هیجانی که یه لحظه فلجت کرده!

گاهی با شنیدن یه موسیقی!

 

ولی هیچی مثل عشق هیجان آورتر نیست!یه حس مثل تو ارتفاع بودن!

  • Like 9
لینک به دیدگاه

من لحضات هیجان انگیز زیاد داشتم

یکیش موقعی بود که داشتم تو یه شرکت ریخته گری کار اموزی انجام میدادم و روی خط موقع تماشای ریختگری روفتم پشت دستگاه پورینگ اتوماتیک و حواسم رفت به کار اپراتورش که یهو دیدم ماشین پورینگ داره میاد طرفم منم جایایی بودم که تگه دستگاه تا اخر میومد کتاب میشدم تو 10 سانتی من بود که پریدم از پشتش بیرون و نمردم

 

 

تا دو روز تمام بدنم انگار یه حالت خاصی داشت تا شیش هم ضربان قلبم رو انقدر بالا بود که قلبم میخواست از جا کنده بشه

  • Like 7
لینک به دیدگاه

وقتی که پی اس بازی میکم!

یا فوتبال باشگاهی آلمان رو ببینم که بلا استثنا بازیهاشون زیبا میشن

یا وقتی تو شطرنج یه حرکت خیلی باحال میام،

یا وقتی تو نردتخته جفت شیش میخوام وگرنه باختم و میده :دی

یا وقتی قلیون خیلی کام بده!

 

اینا اوج هیجانات بنده در این کشور هست به مسئولین واقعا تبریک میگم

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...