پسری از بابلسر 1800 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۱ مقاله حاضر به بررسی و واکاوی سـه مورد از مسائل و آسیب های اجتماعی شایع در جامعه ما شامل قتل، طلاق و حضانت اطفال اختصاص یافته که برگرفته از یافته های 5 پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته های جامعه شناسی و حقوق است. همچنین راهکارهای پیشـنهادی محققان به منظور اصلاح، رفـع و پیشگیری از این مسائل نیز ارائه میگردد. قتل: ] نتایج بررسی علل و عوامل مؤثر بر ارتکاب قتل عمد نشان میدهد که : ــ درصد ارتکاب قتل در زمان صـلح، در مناطق روسـتایی، در طول روز، در طی فصول بهار و تابستان، به وسـیله سـلاح گرم، توسـط افراد مذکـر، در میان افراد جوان، در میان افراد میانسـال و کسـانی که سـابقه محکومیت نداشـتهاند، بالا بوده است. ــ بیشـتر مقتولین افراد متأهل، مذکر، افراد زیر 40 سال و بیسواد یا کم سـواد بودهاند. ــ در درصـد بالایی از قتل ها، قاتل و مقتول از سـابقه آشـنایی قبلی برخوردار بودهاند. ــ بیـن ارتکاب یا عدم ارتکاب به قتل عمـد با متغیرهای میزان سـواد ، میزان درآمد ماهیانه خانوار فـرد، سـابقـه بزهکاری، سـابقه تنبیه بدنی، میزان قدرگرایی، میزان رضایت از زندگی، میزان بی هنجاری، میزان افسـردگی، میزان پرخاشـگری، میزان رضایت از دسـتگاه قضایی و شـیوه حل مسائل، رابطه معناداری مشـاهده گردید. نتایج بررسی تطبیقی دگرکشی جنایی در اسـتانهای ایران نشان میدهد که : ــ محرومیت اقتصادی به صورت مستقیم بیشترین تأثیر را بر میزان دگرکشی جنایی دارد و بی سازمانی اجتماعی نه به صورت مستقیم و نه غیر مستقیم تأثیر قابل ملاحظهای بر دگرکشی ندارد. ــ خرده فرهنگ خشـونت کـه بنا بر ملاحظات روشـی به صـورت خرده فرهنگ قومی اندازه گیـری شـده است، از طریق تعارضات بین فردی بر دگرکشی تأثیر دارد. ــ میزان دگرکشی با احتمال بیشتری در استانهایی روی میدهد که درآنها میزان محرومیت اقتصادی و تعارضات بین فردی با درصد بالایی وجود داشته است. راهکارها : ــ یکی از شـیوه های مهم کنترل پرخاشـگری، آماده کردن جامعه برای عدم تأیید آن است. بدین منظور تهیـه و تدارک برنامه های در زمینـه بهداشت روانی خانواده و تأمین شـرایط مسـاعد رشـد شخصیت کودک و آگاهی دادن به خانواده در چگونگی برخورد با کودکان خود از طریق رسـانه های گروهی و مراکز آموزشی، بهداشـتی و درمانی و منابر و مساجد و ...، می تواند راهگشا باشـد. ــ خارج شـدن مردم اسـتانهای محروم از انزوای اجتماعی و فرهنگی و افزایـش ارتباطات و تماس فـرهنگی آنها موجب آشـنایی آنان با اجتماع عام و فرهنگها و ارزشـهای دیگر و نهایتاً توسـعه هویت جمعی میگردد. ــ لازم است تا برنامه ریزان با اتخاذ سیاستهای اصولی، تسهیلاتی دراختیار روستاییان مهاجر گذارده وآنها را برای بازگشت به موطن خود تشویق کنند. این امر علاوه بر اینکه مهاجران را از زندگی فلاکت بار و حاشـیه نشینی نجات میدهد، از مسائل و مشکلات شـهری به میزان زیادی میکاهد. ــ حضـور نیروی انتظامی به لحاظ کمیت در سـطح شـهر و دخالت سـریع و فعال آنها در درگیری ها و اختلافات به عنوان یک راه حل موقت و کوتاه مدت و وجود یک دسـتگاه قضایی کارآمد، عادل و سریع العمل به عنوان یک راه حل بلند مدت پیشـنهاد میگردد. ــ از آنجا که اسلحه گرم یکی از معمولترین آلات قتاله مـورد اسـتفاده بوده است، خلع سـلاح عمومی به عنوان یک راه حـل کـوتاه مدت و موقت و تغییر نگـرش نسبت به کاربرد اسـلحه به عنوان یک راه حـل بلند مدت پیشـنهاد میگردد. _________________________________________________________________________ شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر، شخصیت من چیزیه که من هستم، اما برخورد من بستگی داره به اینکه : " تو " کی باشی ... 1 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۱ طلاق: نتایج بررسی عوامل اجتماعی و فردی مؤثر بر درخواست طلاق نشان میدهد که : ــ در مجموع بین عوامل اجتماعی طلاق و درخواست طلاق رابطه معناداری وجود دارد، ولی عوامل فردی طلاق چندان تعیین کننده نیستند. ــ هر چه میزان عشق و علاقه و محبت به همسر، میزان دلتنگی از همسر، میزان توافق زوجین از مسائل جنسی و میزان حل مشکلات خانوادگی در درون خانواده کمتر باشد، درخواست طلاق بیشـتر میشود. ــ هر چه اختلاف سلیقه که به اختلاف خانوادگی منجر شـود، خشونت موجود در خانواده و دخالت خانواده طرفین بیشـتر باشد، درخواست طلاق نیز افزایش مییابد. علل طلاق و شـیوه های مواجه زنان با آثار و پیامدهای طلاق در شـهر تهران عبارتند از : ــ تفـاوت در انتظارات ( شـامل انتظارات نقشـی ، انتظارات اخلاقـی و انتظارات فـرهنگی )، خـشـونت خانـگی، خوانش های متفاوت از دیـن و احسـاس گناه، تقصیـر و پشـیمانی به خاطـر فرزندان، از عوامل عمـده طلاق بوده است. ــ پیامد های طلاق برای زنان شامل افسرگی بعد ازطلاق، داغ ، ترس و اضطراب آنها از فشارهای هنجاری یعنی واکنشهای اجتماعی و فامیلی، وضعیت و تکلیف فـرزندان بعـد از طلاق و نقش مادری کردن بر دوش آنها، همباشی ( برقراری رابطهای رمانتیک، عاطفی و جنسی برای جبران خلاء عاطفی )، ازدواج مجـدد و بازسـازی هویت شـخصی، بوده است. راهکارها : ــ مـردان در تصمیم گیری های خـود در امور خانواده، جـو صمیمی و دموکراتیک را رعایت کنند و از بکار بردن روش های مرد سـالاری مطلق خودداری کنند. ــ زوجیـن در انتخاب همسر حتماً به زمینـه فرهنـگی ( شـهری، روستایی، پایگاه اجتماعی ) و فاصله سنی توجه نموده و در انتخاب خود با افراد با تجربه و صاحب نظر مشـورت کرده و انتخاب خود را در چارچوب تمایلات و نیازهای روحی و اخلاقی بدون اجبار پدر و مادر، قـرار دهند. ــ آموزشـهای لازم خانوادگی در مـورد نقشـهای مربوط به زن و شـوهری، هم از طریـق والدین و هم از طریـق رسانه ها فراهم گردد. ــ خانواده ها در مواقعی که با مشکل مواجه میشـوند چنانچه خود نتوانستند حلکنند، حتماً با یک روان شناس و یا کارشناس مسائل خانواده مشورت نماید. ــ رسانه ملی برای اسطوره زدایی از خانواده و دفاع از بقای آن، برنامه ریزی کند و هویت زن را بدون حضور مرد نیز به رسمیت بشناسـد. ــ پس از اطمینان از نبـود امکان ادامـه زندگی مشـترک، شـرایط و امکانات حقوقی و اقتصادی حمایت کنندهای فراهم شـود که زن و مرد بتوانند با حداقل تنش و درگیری از یکدیگر جدا شـوند. _________________________________________________________________________ شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر، شخصیت من چیزیه که من هستم، اما برخورد من بستگی داره به اینکه : " تو " کی باشی ... 1 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۱ حضانت اطفال نتایج بررسی قوانین مدنی موجود در رابطه با بچه های طلاق نشان میدهد که : ــ قوانین لحاظ شـده در مورد بچه های طلاق هر چند دارای نکات مثبت و مزایایی میباشـد، ولی دارای معایبی بوده و در اجرا نیز با مشکلاتی مواجه است. ــ در رابطه با ماده 1169 قانون مدنی، واگذاری حضانت فرزندان پسر تا دو سالگی و دختر تا هفت سالگی به مادر بدون توجه به قدرت و توان او در نگهداری فرزندان از جنبههای مختلف صورت میگیرد. به طوری که گرفتن هـزینههای زندگی فـرزندان از پدر نیز با مشـکلاتی مـواجه است و اکثـر پدران از این امر بـه عنوان اهـرم فشاری برای اخذ امتیازاتی از مادران اسـتفاده میکنند. ــ کـودکان در زمان جدایی از مادر بعـد از اتمام دوران سـرپرسـتی، به علت وابسـتگی به مادر معمـولاً با اثرات و ضربه های روحی و روانی مواجه می شوند. ــ بعد از گذشـتن مدت زمان تعییـن شـده، معمـولاً مادر حاضر به برگرداندن فرزند به پدر نمیشـود و یا اینکـه فرزندان بعد از گذشت این مدت حاضر به رفتن نزد پدرشان نیستند . و یا برعکس مواردی پیش میآید که پدر به تعهدات خود در قبال باز پسگیری فرزندان عمل نمیکند. ــ در رابطه با ماده 1174 قانون مدنی، نتایج بررسی نشـان میدهد که ممانعت والد سرپرست طفل به بهانه های مختلف از داشـتن ملاقات فرزند با والد غیر سـرپرست، مشـکلاتی را در پی دارد. به طوری که الزام طرفی که طفل دست اوست به منظور رعایت شـرایط فیمابین مشکل میباشد. همچنین اجرای احکام به صورت قهری نیز با ماهیت مسائل خانوادگی مبانیت دارد. ــ در این ماده قانونی به خواسته ها و تمایلات خود فرزندان توجهی نشده است. به طوری که در برخی موارد این فرزندان هستند که تمایلی به ملاقات با والد غیر سـرپرست خود ندارند. ــ همچنیـن این مـاده قانونی پیش بینی های لازم در زمینـه ملاقات سـایر اقوام و خویشـان با طفل را، در نظـر نگرفته است. ــ در رابطه با ماده 1170 قانون مدنی، در قسـمتی که جنون مادر را باعث سـلب صلاحیت از او میدانند ، نتایـج بررسی نشـان میدهد که در برخی مـواقع که مادر مبتلا به جنون است، واگذاری حضانت به پدر بدون در نظر گرفتن صلاحیت و یا عدم صلاحیت او صـورت میگیرد. ــ اطاله دادرسی یکی از مشکلاتی است که به علت احراز موضـوع از طریق پزشکی قانونی در مورد حالت جنون مادر به وجود میآید و کودک در این مدت در بلاتکلیفی و یا در شـرایط احتمالاً ناگوار به سر میبرد. ــ در برخی از مـوارد مادر مبتلا به جنـون و یا سـایر اقـربای طفل از واگذاری حضـانت فرزنـد بـه پدر خودداری میکنند که در این زمینه اجرای ماده قانونی از ضمانت اجرایی برخوردار نیست. ــ در رابطـه با ماده 1170 قانون مدنی کـه در مـورد ازدواج مجدد مادر و در پـی آن سـلب حضانت فـرزند از او میباشـد، نتایـج بررسی نشـان میدهد که اجـرای این ماده نشـان از نوعی بی عدالتی است . چـرا کـه برخی امتیازات را از مادران میگیرد. برخی از مادران به علت عدم اجرای این ماده و به خاطـر عدم واگذاری فرزند و سلب حضانت از آنها، معمولاً تن به ازدواج مجدد که حق طبیعی آنهاست نمیدهند. ــ در برخی مـوارد طفل علی رغم میل باطنی خود مجبور میشود بعد از ازدواج مجدد مادر، حضانت پدر را بپذیرد که این امر میتواند عواقبی را برای طفل در پی داشـته باشد. ــ ازدواج های موقت و ثبت نشـده یکی از معضلاتی است کـه در ایـن ماده قانونی در مـورد وقـوع آنها و تعیین تکلیف برای حضانت کودکان بعد از این پیشـامد، تدابیری اندیشیده نشده است. ــ در رابطه با ماده 1173 قانون مدنی در مـورد انحطاط اخلاقی پدر و مادر، نتایج بررسی نشـان میدهد که اطاله دادرسی و مدت زمان طولانی که جهت رسـیدگی به پرونده بـه منظور روشن شدن صحت و سقم ادعا صرف میشـود، می تواند برای کودکان به علت قرار گرفتن در بلا تکلیفی و شـرایطی که احتمالاً زیاد مناسب نباشد، زیان هایی را در پی داشـته باشد. ــ کودک ممکن است تحت سـرپرستی افـرادی غیـر از پدر و مادر باشـد که انحطاط اخلاقـی آنها موجب بـروز آسیب هایی برای کودک شود، ولی این ماده قانونی تک بعدی به قضیه نگریسته و فقط به کودک یا طفلی که تحت حضانت یا سـرپرستی مادر یا پدر خود میباشـد، توجه کرده است. راهکارها : ــ در مورد ماده 1169 قانون مدنی در مـورد مدت زمان حضانت اطفال ذکـور و اناث توسـط مادر ، اعتقـاد بر این است که این مدت در هر دو مـورد چه پسـر و چه دختـر افزایـش یابد، چرا که طفل حداقل تا رسـیدن به سن نوجوانی، نیازمند دریافت حمایت های عاطفی و تربیتی و تغذیهای از طرف مادر میباشـد تا به حد اعلاء رشـد جسمی و تربیتی خود دست یابد. ــ در رابطه با ماده 1174 قانون مدنی در مـورد مشکلات ملاقات فرزند با والد غیر سـرپرست، پیشـنهاد میگردد از طریق آموزشهای ویژه به والدین، آنها را در زمینه اهمیت موضوع ملاقات و ارتباط فرزندان با هر دو والد و نیاز آنها به این امر، توجیه ساخت. ــ همچنیـن برای اجرای این ماده قانونی بهتر است دست دادگاه ها باز گذاشـته شـود تا با توجـه به تفاوت های فردی و خانوادگی و متفاوت بودن شـرایط پرونده های طلاق نسبت به یکدیگـر، بهترین حکم که متناسب با موقعیت بوده و بیشـترین منفعت را به حال کودکان خواهد داشت، صادر گردد. ــ در رابطه با ماده 1170 قانون مدنی در مـورد ازدواج مجدد مادر و در پی آن سلب حضانت فرزند از او، پیشـنهاد میگردد در این ماده قانونی افراد یا مؤسساتی به عنوان جایگزین پدر جهت حضانت فرزند بعد از ازدواج مجدد مادر در نظر گرفته شـود، چرا که در برخی مـوارد که پدر زنده نیست و ازدواج مجدد مادر نیـز تهدیداتی بـرای فرزند در پی خواهد داشت، چه کسی باید حضانت فرزند را بر عهده بگیرد. ــ در رابطه با ماده 1173 قانون مدنی، با توجه به گستردگی دامنه شمول موارد مربوط به عدم مواظبت و انحطاط اخلاقی سرپرست طفل، علاوه بر آنچه در زیر مجموعه موانع اعمال حق حضانت به آنها اشاره شده است، بهتر است فاکتـورهای مهـم و اصلی مربوط بـه انحطاط اخلاقی و عدم مواظبت به طـور عینی و روشنی مشـخص گـردد. همچنین جریان رسـیدگی به پرونده ها را تسـریع بخشـند که از اطالـه دادرسـی جلوگیـری شـود و از برخورد های سـلیقهای با موضوع پیشگیری به عمل آید که نتیجه این اقدامات در نهایت به نفع کودکان تمام خواهد شـد. ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ _________________________________________________________________________ شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر، شخصیت من چیزیه که من هستم، اما برخورد من بستگی داره به اینکه : " تو " کی باشی ... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده