رفتن به مطلب

چرخه زندگي آرتميا


Hodaa37

ارسال های توصیه شده

چرخه زندگي آرتميا

 

 

در ماههاي معيني از سال مقادير عظيمي از ذرات قهوهاي رنگ و ريز (300 - 200 ميكرومتر)در سطح درياچهها شناور شده و سرانجام توسط باد و امواج بطرف ساحل رانده ميشوند. اين ذرات بظاهر غير زنده، در واقع سيستهاي خشك و غير فعال آرتميا هستند. و تا زمانيكه خشك و يا تحت شرايط بيهوازي نگه داشته شوند در مرحله غيرفعال diapause باقي ميمانند. سيستها با فرورفتن در آب دريا، هيدراته شده و كروي ميگردند و متابوليسم جنين داخل پوسته دوباره فعال ميگردد. چند ساعت بعد، غشاي خارجي سيست تركيده و جنين محصور در غشاي تفريخ ظاهر ميگردد (مرحله E-1). زمانيكه جنين از زير پوسته خالي آويزان است (مرحله چتري Umberella stage)، تكوين ناپلئوس كامل شده و در طي دوره زماني كوتاهي غشاي تفريخ تركيده و ناپليوسهاي شناگر آزاد ميگردند.

 

اولين مرحله لاروي (اينستارI با طول 400 تا 500 ميكرومتر) رنگ نارنجيمايل به قهوهاي، يك چشم ناپليوسي قرمز در ناحيه سر و سه جفت زايده يعني اولين شاخك (وظيفه حسي)، دومين شاخك(وظيفه حركتي + تغذيه *****ي) و آروارهها Mandibles (وظيفه گرفتن غذا) دارد. چشم ساده Ocellus غيرجفت در ناحيه سر مابين شاخكهاي اول ديده ميشوند. طرف شكمي جانور توسط لب (گرفتن غذا: انتقال ذرات از موهاي *****كننده به دهان) پوشيده شده است. لارو اينستار I به دليل كامل نبودن سيستم گوارشي، غذا نخورده و در طي اين مدت از كيسه زردهاي خود استفاده ميكند (Sorgeloos, 1980).

 

بعد از حدود هشت ساعت جانور پوست اندازي كرده و به مرحله دوم لاروي )اينستار (IIوارد ميگردد. ذرات ريز غذايي (مثل سلولهاي جلبكي، باكتريها، بقاياي مواد و غيره) كه اندازهآنها يك تا 50 ميكرومتر است، بوسيله دومين شاخك ***** شده بطرف روزنههاي دهان هدايت ميشوند. لاروها رشد كرده و در طي 15 بار پوست اندازي متمايز ميگردند، زوايد لوبولار Labularدرناحيه سينهاي ظاهر شده و به پاهاي سينهاي Thoracopods متمايز ميگردند، در دو طرف سر ناپليوس چشمهاي مركب جانبي بوجود ميآيند.

از مرحله اينستار دهم به بعد تغييرات مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي مهمي رخ ميدهد يعني:

آنتنها عمل حركتي خود را از دست داده، متحمل تمايزات جنسي ميشوند و در جنس نر به چنگكهاي قلاب مانند Hooked graspers تبديل ميشوند در حاليكه در مادهها تحليل رفته و به زوايد حسي تبديل ميگردند. اكنون توراكوپودها به سه قسمت عملي يعني تلوپوديتها Telopodites، درون پارهها Endopodites حركتي و تغذيه *****ي) و برونپارههاي غشايي Exopodites (آبششها) تقسيم ميشوند. آرتمياي بالغ (باطول يك سانتيمتر) بدني كشيده، با دو چشم مركب پايكدار Stalked eyes، يك مجراي گوارشي مستقيم،آنتنولاي حسي و يازده جفت پاي سينهاي دارد.

 

جنس نر يك جفت پنيس در قسمت خلفي ناحيه تنه دارد، همچنين شاخكهاي جنس نر به قلابهاي عضلاني كه يك برآمدگي قدامي در طرف داخلي خود دارند تبديل ميشوند. آرتمياي ماده را ميتوان براحتي از كيسه جنين Brood pouch يا رحمها كه درست در عقب يازدهمين جفت پاهاي سينهاي قرار دارد تشخيص داد. تخمها داخل يك جفت تخمدان واقع در ناحيه شكمي تكوين يافته و از طريق دو لوله تخمكبر (اويداكت) بداخل رحم غير جفت وارد ميشوند. عمل پيش جفتگيري در آرتميا بوسيله جانور نر كه ماده را توسط شاخكهاي خود از ناحيه ما بين رحم و آخرين جفت پاي سينهاي بطور محكم ميگيرد شروع ميشود.

 

جفت گيري عملي بسيار سريع است كه در طي آن شكم جانور نر بطرف جلو خم شده ويك پنيس بداخل دستگاه رحمي جنس ماده وارد ميگردد. تخمهاي لقاح يافته بطور طبيعي به ناپليوسهاي شناگر كه توسط مادر آزاد ميگردند تبديل ميشوند(توليد مثل بروش تخمگذاري-زندهزايي ovoviviparous reproduction). ولي در شرايط دشوار (مثل شوري بالا، سطح اكسيژن پائين و...) جنينها فقط تا مرحله گاسترولا پيش ميروند در اين هنگام آنها بوسيله پوستهاي ضخيم كه از غدد پوستهاي قهوهاي واقع در رحم ترشح ميگردد محصور گشته و وارد مرحلهاي از وقفه يا خواب (دياپوز) ميشوند و سپس توسط مادر در آب رها ميگردند (توليدمثل بروش تخمگذاريOviparous reproduction). دو نوع توليد مثل "تخمگذاری" و "تخمگذاري زندهزايي" در تمام سويههاي آرتميا ديده ميشود و مادهها ميتوانند در فاصله بين دو توليدمثل از يك روش توليدمثلي به روش توليدمثلي ديگر نوسان داشته باشند.

 

سيستها معمولا در آبهاي با شوري بالا شناور شده و بطرف سواحل رانده ميشوند. در آنجا اين سيستها بصورت تودهاي درآمده و خشك ميگردند. اغلب درنتيجه اين فرايند دهيدراتاسيون، مكانيسم دياپوز غيرفعال ميگردد. اكنون سيستها در مرحلهاي از وقفه هستند و هرگاه در اپتيمم شرايط تفريخ، هيدراته گردند تكوين جنيني خود را از سرخواهند گرفت. آرتميا در شرايط اپتيمم ميتواند بمدت چند ماه زنده بماند و در مدت هشت روز از حالت ناپليوس به حالت بالغ درآيد(Sorgeloos, 1980 & Vanstappen, 1996).

 

در آرتمياي بكرزا توليد مثل بروش بكرزايي Parthenogenesis صورت ميگيرد. در روش بكرزايي، رشد و نمو تخم بدون ورود اسپرم به درون آن انجام ميگيرد. در اين نوع توليد مثل نيز، تخمها ميتوانند به لاروهاي شناگر آزاد تبديل شده يا بصورت سيست مقاوم درآيند (Anthony, 1980 & Clegg and Conte, 1980).

 

bhkban0k26fwt5n10ey.jpg

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...