نظرتون در مورد دفاتر تسهیل گری نوسازی چیه؟

[Moment 15228]

نظرتون در مورد دفاتر تسهیل گری نوسازی که این روزا مد شده چیه؟

این دفاتر، دفاتر محلی شرکت های مشاور شهرسازی اند در محله هایی که بافت فرسوده دارند.وظیفه این دفاتر افزایش سرعت نوسازی بافت فرسوده است، در حقیقت این دفاتر پل ارتباطی میان مردم و شهرداری هستند.

حالا با توجه به تعریف بالا و هدف تشکیل از این دفاتر در شهر تهران به نظر شما عملکرد این دفاتر به چه صورتی هستش؟ آیا واقعا این دفاتر پل ارتباطی بین شهرداری و مردم هستن یا فقط طرح ها رو به مردم تحمیل میکنن!

آیا وجود چنین دفاتری به نوسازی بافت های فرسوده شهرهای ایران که جزء اولویت های شهرسازی کشور هستش، کمک می کنه؟ یا فقط مشکلات موجود رو دو چندان میکنه؟

آیا نمونه موفقی از عملکرد این دفاتر در کشور وجود داره که تا حدی مشارکت مردمی در اون دیده شده و طرح موفقی از آب در اومده باشه؟

آیا این طرح ها مشارکتی هستن یا نوعی عوام فریبی اند؟

لطفا همه شما در این بحث شرکت کنید! و نظر خودتون رو در مورد ای مسئله بنویسید!

[sinister89 4245]

نظرتون در مورد دفاتر تسهیل گری نوسازی که این روزا مد شده چیه؟ خیلی خوووبه فقط وقتشو زیاد کنید

این دفاتر، دفاتر محلی شرکت های مشاور شهرسازی اند در محله هایی که بافت فرسوده دارند.وظیفه این دفاتر افزایش سرعت نوسازی بافت فرسوده است، در حقیقت این دفاتر پل ارتباطی میان مردم و شهرداری هستند..........................نه بابا

حالا با توجه به تعریف بالا و هدف تشکیل از این دفاتر در شهر تهران به نظر شما عملکرد این دفاتر به چه صورتی هستش؟ آیا واقعا این دفاتر پل ارتباطی بین شهرداری و مردم هستن یا فقط طرح ها رو به مردم تحمیل میکنن!...................... راسش من روی این پلی که گفتی تا حالا راه نرفتم ببینم چه جوووریه

آیا وجود چنین دفاتری به نوسازی بافت های فرسوده شهرهای ایران که جزء اولویت های شهرسازی کشور هستش، کمک می کنه؟ یا فقط مشکلات موجود رو دو چندان میکنه؟................خیلی سوالش طولانیه آخرش میرسم اولش یادم می ره....ها وووولا

آیا نمونه موفقی از عملکرد این دفاتر در کشور وجود داره که تا حدی مشارکت مردمی در اون دیده شده و طرح موفقی از آب در اومده باشه؟من تنها دفاتر موفقی که دیدم دفاتر ازدواج طلاق بیده ....والا من تا حالا طرحی رو ندیدمم از آب در اومده باشه .....

آیا این طرح ها مشارکتی هستن یا نوعی عوام فریبی اند؟سوال بعدی لطفا

لطفا همه شما در این بحث شرکت کنید! و نظر خودتون رو در مورد ای مسئله بنویسید!

 

تا من هستم سوالاتو بپرس وگرنه برم بی جواب می مونی ها

[Mohammad Aref 120452]

به نظرم کسایی که تو این دفاتر کار کردن قطعاً نظرات بهتری رو میتونن بدن.

جای شیخ و ابراهیم خالی که تجربه خوبی تو این زمینه داشتن.

 

اما خب تا جایی که از دوستانی که تو این دفاتر کار کردن پرسیدم و تا حدی فعالیتشونو دیدم، به نظرم با هدف خوبی تشکیل میشن، ولی خب متأسفانه مثل خیلی از کارای دیگه اینکار هم به صورت ناقص انجام میشه.

یکی از نواقصش بعضی وقتا مدیریت افراد ناکارآمد تو این دفاتر هستش که اونجاها رو تبدیل به بنگاه های مسکن میکنن و به جای حل مشکلات این بافت ها بیشتر باعث بی اعتمادی ها و افزایش مشکلات میشن. بعضیا بیشتر به فکر سودجویی و منافع فردی هستن که اینو عیناً دیدم. وقتی کسی که میخواست مدیر دفتر بشه تو سازمان نوسازی هدفش رو تو مایه های کوبین و بساز بفروشی میگفت و خب هرچند با مخالفت سازمان نوسازی مواجه شد ولی قطعاً اگه پارتی یا برش بیشتر داشت و پول بیشتری خرج میکرد، الان همون فرد مدیر یکی از این دفاتر بوده و خدا میدونه به کجا میخواست بکشونتش.

اما بعضی از اونا واقعاً از کادر قوی استفاده میکنن و خوب کار میکنن، اما اونا هم گاهی اوقات تو رده های بالاتر تصمیم گیری با مشکلاتی مواجه میشن که باعث میشه اونطور که باید طرح هاشون اجرا نشه.

بعضیاشون واقعاً توشون مشارکت دیده میشه که نقش دوستان علوم اجتماعی تو این زمینه خیلی پررنگه. بعضیا هم که اون یه ذره اعتماد مردم رو هم از بین می برن.

واسه همین نمیشه به طور قطع گفت که این دفاتر خوب بودن یا بد. به نظرم نسبی هست و بستگی به کادری که اونجا هستن داره.

[CehckMate 2026]

نظرتون در مورد دفاتر تسهیل گری نوسازی که این روزا مد شده چیه؟

تازگیها مد نشده. الان وارد سال دوم شدیم. علاوه بر اینها حتماً چیز خوبیه که شما خودت رزومه ات رو برای کار در یکی از همین دفاتر ارسال کردی.

حالا با توجه به تعریف بالا و هدف تشکیل از این دفاتر در شهر تهران به نظر شما عملکرد این دفاتر به چه صورتی هستش؟ آیا واقعا این دفاتر پل ارتباطی بین شهرداری و مردم هستن یا فقط طرح ها رو به مردم تحمیل میکنن!

دفاتر تسهیلگری در واقع مرحله بعدی طرحهای منظر شهری هستند (که ربطی به منظر شهری از نگاه معمارانه اش نداره). طرحهای منظر این ویژگی که شما میگفتی رو تا حدود زیادی دارا بود. یعنی مشاور طرحی برای محله میداد که میتونست کاملاً یکجانبه گرایانه و بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی ساکنین محل باشه. این مشکل هم بیشتر برمیگشت به شرح خدماتی که برای طرحهای منظر وجود داشت. هرچند سازمان نوسازی سعی میکرد به طرحهای منظر بصورت فرآیندی نگاه کنه و هر سال با دادن گامهای جدید و شرح خدمات تازه تر، اشتباهات سالهای قبلش رو کمتر کنه ولی همیشه مشارکت مردم توی این طرحها خیلی ضعیف تر از اون حدی بود که شما بتونی طرح مشارکتی بدونیشون. نهایت همفکری و ارتباط متقابل مشاور و مردم در طرحهای منظر برمیگشت به جلسات Focus Group که اون هم معمولاً یا خیلی انجام نمیشد یا اگر انجام میشد در حد رفع تکلیف بود. مشاورهای کمی بودن که بخوان جلسات Focus Group منظمی برگزار کنن.

ولی توی دفاتر تسهیل گری اصل کار بر پایه ارتباط و مشارکت مردمی صورت گرفته. تا جایی که من توی این دفاتر کار کردم، برداشت من از وظیفه کاری دفاتر این هست که فقط مسئولیت فراهم سازی بستری رو دارن که توش فرآیند نوسازی بافت فرسوده تسهیل و از اون مهمتر یک اعتمادسازی قوی بین مردم و تشکیلات نوسازی صورت بگیره.که خب به نظر من این اعتمادسازی کلید اصلی موفقیت در نوسازی بافتهای فرسوده هست چون وقتی شما این اعتماد رو فراهم کنی، تقریباً مردم بصورت خودجوش خیلی کارها رو انجام میدن. برای همین هم هست که در دفاتر تسهیلگری بیشتر از اینکه صرفاً از نیروی شهرساز استفاده بشه، از نیروهای تسهیلگر اجتماعی استفاده میشه.

آیا وجود چنین دفاتری به نوسازی بافت های فرسوده شهرهای ایران که جزء اولویت های شهرسازی کشور هستش، کمک می کنه؟ یا فقط مشکلات موجود رو دو چندان میکنه؟

این سوالیه که دانشمندان زیادی هنوز در پاسخ به اون درمانده اند!!! اگر به این سوال جواب داده بشه که خیلی خوبه. من هم خودم رو در حدی نمیبینم که بخوام به این سوال جواب بدم ولی صرفاً از روی دیده ها و شنیده های خودم (که قطعاً خیلی هم کامل نیست) میتونم بگم که این طرح کاملاً مثل شمشیر دو لبه میمونه. بستگی داره چطوری ازش استفاده بشه. هم میتونه ویرانگر باشه و هم آبادگر. واقعاً خیلی از نتیجه کار بستگی به خلاقیت، توانمندی و صبر نیروهای دفتر داره. یکی از همکاران ما تو دفاتر تسهیلگری که از نظر من از افراد خیلی موفقی هم هستن (خانم منصوریان از دفتر تسهیلگری محله فرحزاد) میگفت: تسهیلگری مثل اورولوژی میمونه! باید عاشقش باشی تا بری سمتش. اگر عاشقش نباشی هم اون تو رو پس میزنه، هم تو اون رو...!

 

آیا نمونه موفقی از عملکرد این دفاتر در کشور وجود داره که تا حدی مشارکت مردمی در اون دیده شده و طرح موفقی از آب در اومده باشه؟

آیا این طرح ها مشارکتی هستن یا نوعی عوام فریبی اند؟

بله. نمونه موفق خوشبختانه زیاده. برعکس طرحهای منظر شهری که نمونه های موفقش اینقدر کم بود که تا یه طرح موفق به نتیجه میرسید، سازمان نوسازی کلی داد و بیداد میکرد... اینجا نمونه های موفقی وجود داره. نمونه های کاملاً شکست خورده هم وجودداره. از نمونه های شکست خورده میتونم به دفتر تسهیلگری یکی از محلات منطقه 14 (آدرس دقیقش میشه محله ای که در سمت شمال شرقی میدان خراسان قرار میگیره) اشاره کنم که توسط مهندسان مشاور کهن دژ اداره میشد. یکی از نمونه های موفقش هم مربوط میشه به یکی از محلات منطقه 17 (نزدیک میدان مقدم و نرسیده به میدان ابوذر) که توسط مهندسان مشاور نقش یاد ارائه شده.

[Moment 15228]

تازگیها مد نشده. الان وارد سال دوم شدیم. علاوه بر اینها حتماً چیز خوبیه که شما خودت رزومه ات رو برای کار در یکی از همین دفاتر ارسال کردی. بابا طرح های جامع که 40 پنجاه ساله اجرا میشه تو کشور هنوز واسه خیلی از اساتید دانشگاه تازگی داره چه برسه یه این طرح که 2 سالش نشده....

فرستادن رزومه که دلیلی برای خوب بودن این کار نیستش...گفتیم یه سفره ای پهن شده ورش بشینیم یه نون و بوقلمونی هست دور هم بزنیم

دفاتر تسهیلگری در واقع مرحله بعدی طرحهای منظر شهری هستند (که ربطی به منظر شهری از نگاه معمارانه اش نداره). طرحهای منظر این ویژگی که شما میگفتی رو تا حدود زیادی دارا بود. یعنی مشاور طرحی برای محله میداد که میتونست کاملاً یکجانبه گرایانه و بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی ساکنین محل باشه. این مشکل هم بیشتر برمیگشت به شرح خدماتی که برای طرحهای منظر وجود داشت. هرچند سازمان نوسازی سعی میکرد به طرحهای منظر بصورت فرآیندی نگاه کنه و هر سال با دادن گامهای جدید و شرح خدمات تازه تر، اشتباهات سالهای قبلش رو کمتر کنه ولی همیشه مشارکت مردم توی این طرحها خیلی ضعیف تر از اون حدی بود که شما بتونی طرح مشارکتی بدونیشون. نهایت همفکری و ارتباط متقابل مشاور و مردم در طرحهای منظر برمیگشت به جلسات Focus Group که اون هم معمولاً یا خیلی انجام نمیشد یا اگر انجام میشد در حد رفع تکلیف بود. مشاورهای کمی بودن که بخوان جلسات Focus Group منظمی برگزار کنن.

ولی توی دفاتر تسهیل گری اصل کار بر پایه ارتباط و مشارکت مردمی صورت گرفته. تا جایی که من توی این دفاتر کار کردم، برداشت من از وظیفه کاری دفاتر این هست که فقط مسئولیت فراهم سازی بستری رو دارن که توش فرآیند نوسازی بافت فرسوده تسهیل و از اون مهمتر یک اعتمادسازی قوی بین مردم و تشکیلات نوسازی صورت بگیره.که خب به نظر من این اعتمادسازی کلید اصلی موفقیت در نوسازی بافتهای فرسوده هست چون وقتی شما این اعتماد رو فراهم کنی، تقریباً مردم بصورت خودجوش خیلی کارها رو انجام میدن. برای همین هم هست که در دفاتر تسهیلگری بیشتر از اینکه صرفاً از نیروی شهرساز استفاده بشه، از نیروهای تسهیلگر اجتماعی استفاده میشه.

من خودم امسال با این طرح ها آشنا شدم و برام جالب بود در موردش بیشتر بدونم... تا جایی که من فهمیدم طرحی موفق شناخته میشه که بیشترین درصد از مزدم محله رو به اجرای طرح هایی که قبلا تهیه شده راضی کنه...اگه من جایی اشتباه میکنم لطفا بهم بگو چون شما در جریان کار این طرح ها بودی! به نظر من این طرح ها طرح های مشارکتی نیستن. فقط طرح هایی رو که از قبل چیده شده رو به نوعی به مردم تحمیل میکنن یعنی مالکین رو راضی می کنن تا طرح ها اجرا بشن و به ساکنین محل که اکثرا مستاجر هستن توجه نمیشه

اگه واقعا مشارکتی توی این طرح ها باشه باید نظرات مردم هم وارد طرح ها بشه و فقط به راضی کردن اونا به تجمیع خونه هاشون بسنده نکنیم

این سوالیه که دانشمندان زیادی هنوز در پاسخ به اون درمانده اند!!! اگر به این سوال جواب داده بشه که خیلی خوبه. من هم خودم رو در حدی نمیبینم که بخوام به این سوال جواب بدم ولی صرفاً از روی دیده ها و شنیده های خودم (که قطعاً خیلی هم کامل نیست) میتونم بگم که این طرح کاملاً مثل شمشیر دو لبه میمونه. بستگی داره چطوری ازش استفاده بشه. هم میتونه ویرانگر باشه و هم آبادگر. واقعاً خیلی از نتیجه کار بستگی به خلاقیت، توانمندی و صبر نیروهای دفتر داره. یکی از همکاران ما تو دفاتر تسهیلگری که از نظر من از افراد خیلی موفقی هم هستن (خانم منصوریان از دفتر تسهیلگری محله فرحزاد) میگفت: تسهیلگری مثل اورولوژی میمونه! باید عاشقش باشی تا بری سمتش. اگر عاشقش نباشی هم اون تو رو پس میزنه، هم تو اون رو...!

 

بله. نمونه موفق خوشبختانه زیاده. برعکس طرحهای منظر شهری که نمونه های موفقش اینقدر کم بود که تا یه طرح موفق به نتیجه میرسید، سازمان نوسازی کلی داد و بیداد میکرد... اینجا نمونه های موفقی وجود داره. نمونه های کاملاً شکست خورده هم وجودداره. از نمونه های شکست خورده میتونم به دفتر تسهیلگری یکی از محلات منطقه 14 (آدرس دقیقش میشه محله ای که در سمت شمال شرقی میدان خراسان قرار میگیره) اشاره کنم که توسط مهندسان مشاور کهن دژ اداره میشد. یکی از نمونه های موفقش هم مربوط میشه به یکی از محلات منطقه 17 (نزدیک میدان مقدم و نرسیده به میدان ابوذر) که توسط مهندسان مشاور نقش یاد ارائه شده.

میشه بیشتر در مورد این نمونه ها برامون بگی...آخه من خیلی مهمه برام بدونم که طبق چه ملاک هایی طرح این محلات موفق یا نا موفق ارزیابی شده

 

ممنون که توی این بحث شرکت کردی و بهمون اطلاعات دادی

[CehckMate 2026]

من خودم امسال با این طرح ها آشنا شدم و برام جالب بود در موردش بیشتر بدونم... تا جایی که من فهمیدم طرحی موفق شناخته میشه که بیشترین درصد از مزدم محله رو به اجرای طرح هایی که قبلا تهیه شده راضی کنه...اگه من جایی اشتباه میکنم لطفا بهم بگو چون شما در جریان کار این طرح ها بودی! به نظر من این طرح ها طرح های مشارکتی نیستن. فقط طرح هایی رو که از قبل چیده شده رو به نوعی به مردم تحمیل میکنن یعنی مالکین رو راضی می کنن تا طرح ها اجرا بشن و به ساکنین محل که اکثرا مستاجر هستن توجه نمیشه

اگه واقعا مشارکتی توی این طرح ها باشه باید نظرات مردم هم وارد طرح ها بشه و فقط به راضی کردن اونا به تجمیع خونه هاشون بسنده نکنیم

 

از منبع خاصی این اطلاعات رو کسب کردی؟ شاید من اشتباه میکنم ولی تا جایی که من دیدم خیلی کاری به طرحهای قبلی نداشتن. مشاوری رو هم ندیدم که بخواد 100% ملاک عمل قرار بده طرحهای قبلی رو. شما چیز خاصی میدونی؟

 

میشه بیشتر در مورد این نمونه ها برامون بگی...آخه من خیلی مهمه برام بدونم که طبق چه ملاک هایی طرح این محلات موفق یا نا موفق ارزیابی شده

 

خب، طرحی موفقه که اهدافش برآورده بشه دیگه! اینجا هم هدف، تسهیل فرآیند نوسازی هست که چون یک کمیت کیفی هست اگر بخوام بصورت کمی بگم، از دید سازمان نوسازی، تعداد واحدهای مسکونی که نوسازی میشن ملاک هست و اینکه مردم چقدر در فرآیند نوسازی حضور پیگیر و مستمر دارند. متاسفانه اطلاعات آماری ندارم که بخوام بدم بهت ولی میدونم که این دو نمونه از خوبها و بدها هستند.

 

پ.ن: ممنون از شما که یه بحث علمی بالاخره راه انداختی توی این تالار!

[CehckMate 2026]

بنایی که توی تهران بافت فرسوده حساب میشه توی خیلی از نقاط کشور از نظر مردمی که توی اون زندگی می کنن یه بنای خوب محسوب میشه..یعنی ذهنیت مردم هم توی فرسودگی یه بافت میتونه موثر باشه

 

اینکه ذهنیت مردم توی تعیین میزان فرسودگی یک بافت موثر باشه، به نظر شما درست هست یا نه؟

[Moment 15228]

از منبع خاصی این اطلاعات رو کسب کردی؟ شاید من اشتباه میکنم ولی تا جایی که من دیدم خیلی کاری به طرحهای قبلی نداشتن. مشاوری رو هم ندیدم که بخواد 100% ملاک عمل قرار بده طرحهای قبلی رو. شما چیز خاصی میدونی؟

 

منظورم طرح های قبلی نیستش

منظورم اینه که طرحی رو که برای نوسازی توی محله میدن از قبل تهیه میکنن...مثلا از قبل میگن این پلاک ها باید با هم تجمیع بشن..بدون اینکه مطالعه خوبی روی اونا انجام بدن و از قبل با ساکنین محله بحث کنن

یعنی در واقع اونا طرح رو میدن بعد شروع میکنن به راضی کردن مردم برای تجمیع قطعات

خیلی از واحدهای مسکونی این محلات اجاره ای هستش و به همین خاطر میگم که باید به ساکنین محله هم توجه کنیم نه فقط به مالکان این واحدها

 

خب، طرحی موفقه که اهدافش برآورده بشه دیگه! اینجا هم هدف، تسهیل فرآیند نوسازی هست که چون یک کمیت کیفی هست اگر بخوام بصورت کمی بگم، از دید سازمان نوسازی، تعداد واحدهای مسکونی که نوسازی میشن ملاک هست و اینکه مردم چقدر در فرآیند نوسازی حضور پیگیر و مستمر دارند. متاسفانه اطلاعات آماری ندارم که بخوام بدم بهت ولی میدونم که این دو نمونه از خوبها و بدها هستند.

ولی توی طرحی که ما دم از مشارکت میزنیم ولی هیچ مشارکتی توی اون دیده نمیشه حتی اگر به اهداف خودش برسه به نطر من موفق نیست

پ.ن: ممنون از شما که یه بحث علمی بالاخره راه انداختی توی این تالار!

 

 

خواهش میکنم انشاالله شما هم کمک کنید که بحث گرمتر بشه و بچه های دیگه هم بیان تا بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنیم

[Mohammad Aref 120452]

در مورد حرف جوزف درباره مشارکت: به نظرم اگه بخوایم مشارکت رو با دید علمی و دانشگاهی بهش نگاه کنیم یا نحوی که تو اروپا هستش فکر کنم اشتباه باشه. ما باید شرایط کلی کشور و کلاً ساختار سازمانی که مدیریت شهریمون داره رو هم در نظر بگیریم.

با این ساختاری که تو کشورمون هست، شاید همین شرکت کمشون هم تو طرح ها بد نباشه. بازم میگم بستگی به اون دفتر داره که حالا بخوان واسه گول زدن اینکارو بکنن یا اینکه تا جایی که دستشون بازه از این مشارکت استفاده کنن. پس نباید معیارهای ارزیابیمون از مشارکت رو اون معیارهای دانشگاهی در نظر بگیریم.

[Moment 15228]

عجیبه! چون اولین و مهمترین کاری که دفتر تسهیل گری میکنه، شناسوندن خودش به مردم هست. بعضی دفاتر حتی برای بچه های زیر دبستان هم برنامه هایی داشتن.

من شنیدم اول میرن شخصیت های مهم محله که میتونه یه شخصیت ورزشی، علمی، مذهبی و یا حتی یه بقال یا سبزی فروش که توی محله اعتبار داره رو شناسایی می کنن و از طریق اون با مردم ارتباط برقرار میکنن

[Moment 15228]

در مورد حرف جوزف درباره مشارکت: به نظرم اگه بخوایم مشارکت رو با دید علمی و دانشگاهی بهش نگاه کنیم یا نحوی که تو اروپا هستش فکر کنم اشتباه باشه. ما باید شرایط کلی کشور و کلاً ساختار سازمانی که مدیریت شهریمون داره رو هم در نظر بگیریم.

با این ساختاری که تو کشورمون هست، شاید همین شرکت کمشون هم تو طرح ها بد نباشه. بازم میگم بستگی به اون دفتر داره که حالا بخوان واسه گول زدن اینکارو بکنن یا اینکه تا جایی که دستشون بازه از این مشارکت استفاده کنن. پس نباید معیارهای ارزیابیمون از مشارکت رو اون معیارهای دانشگاهی در نظر بگیریم.

 

من نمیگم کلا بیخیال مشارکت توی طرحامون بشیم، ولی وقتی حرف از مشارکت میزنیم باید حداقل یه اصولی رو رعایت کنیم..ما باید نظرات مردم در مورد محلشون رو در طرح هامون اعمال کنیم..برای اینکه اعتمادسازی کنیم باید طرحامون و منافعی که از طرح ها عاید مردم و شهرداری میشن رو به طور شفاف به مردم توضیح بدیم...این حرف ها فقط حرف های قشنگ دانشگاهی نیست و واقعا خیلی از اونا قابلیت اجرا داره ولی متاسفانه ما به خاطر منافع خودمون نمیایم با مردم روراست باشیم

باید مردم رو در جریان مراحل پیشرفت پروژه ها قرار بدیم چون در نهایت این طرح ها برای مردم اون محله ست نه برای من مشاور یا مدیر شهری

ما نباید به مردم بگیم کاری که داریم انجام میدیم در راه رضای خداست و همه سودش عاید شما میشه...نه سود پروژه هم برای سازمان های مدیریت شهری و هم شرکت مشاور و هم مردم هستش

[CehckMate 2026]

من شنیدم اول میرن شخصیت های مهم محله که میتونه یه شخصیت ورزشی، علمی، مذهبی و یا حتی یه بقال یا سبزی فروش که توی محله اعتبار داره رو شناسایی می کنن و از طریق اون با مردم ارتباط برقرار میکنن

 

این یکی از راههاش هست. گفتم که بستگی به توانایی های فنی و خلاقیت راهبران دفاتر داره چون واقعاً کار جدیدی هست توی ایران و فعلاً در حد آزمون و خطا داره انجام میشه و چیز مدونی در ارتباط باهاش من ندیدم.

[CehckMate 2026]

.ما باید نظرات مردم در مورد محلشون رو در طرح هامون اعمال کنیم..

 

مهندس، یه سوال صفحه پیش پرسیدم هنوز بی پاسخ مونده. به همین چیزی که نقل کردم برمیگرده.

[Moment 15228]

اینکه ذهنیت مردم توی تعیین میزان فرسودگی یک بافت موثر باشه، به نظر شما درست هست یا نه؟

 

این سوال جای بحث داره و بچه های دیگه در موردش نظر بدن خیلی خوب میشه

تعاریف زیادی از بافت فرسوده وجود داره ولی اکثر تعاریف فقط به مسائل عینی در تعریفشون از بافت فرسوده توجه کردن و به عوامل ذهنی توجهی نکردن

وقتی که نقش و عملکرد یک بافت دچار مشکل بشه ذهنیت مردم هم در مورد اون بافت تغییر میکنه و حتی روی جایگاه اجتماعی اون بافت در شهر تاثیر میذاره...

مردم در اکثر موراد دوست دارن از اون بافت برن و هیچ تعلقی به اون بافت ندارن و این کم کم باعث میشه که اون بافت رونق خودش رو از دست بده و سرمایه ها از اون خارج بشه و روند فرسودگیش بیشتر و بیشتر بشه

[Moment 15228]

راستی داش مسیح میشه در مورد این جلسات Focus Group بیشتر توضیح بدی؟

[CehckMate 2026]

این سوال جای بحث داره و بچه های دیگه در موردش نظر بدن خیلی خوب میشه

تعاریف زیادی از بافت فرسوده وجود داره ولی اکثر تعاریف فقط به مسائل عینی در تعریفشون از بافت فرسوده توجه کردن و به عوامل ذهنی توجهی نکردن

وقتی که نقش و عملکرد یک بافت دچار مشکل بشه ذهنیت مردم هم در مورد اون بافت تغییر میکنه و حتی روی جایگاه اجتماعی اون بافت در شهر تاثیر میذاره...

مردم در اکثر موراد دوست دارن از اون بافت برن و هیچ تعلقی به اون بافت ندارن و این کم کم باعث میشه که اون بافت رونق خودش رو از دست بده و سرمایه ها از اون خارج بشه و روند فرسودگیش بیشتر و بیشتر بشه

 

این یکی از بحثهای خیلی مهم شهری هست که خود من هم تا حالا به جوابش نرسیدم. توی اکثر تیمهایی که بودم و کار بافت فرسوده انجام میدادن هم این مسئله یه جورایی مطرح شده و جوابها کاملاً متفاوت بوده. ایشالا فرصت بشه بصورت یه سوال کامل تو یه تاپیک جداگانه مینویسمش ببینم بچه های اینجا نظرشون چیه.

[CehckMate 2026]

راستی داش مسیح میشه در مورد این جلسات Focus Group بیشتر توضیح بدی؟

 

Focus Group یا گروه هم اندیشی، به جلساتی گفته میشه که با محوریت موضوعی خاصی (غالباً حول موارد اجتماعی) از ساکنین یک محله یا یک قومیت یا یک گروه اجتماعی خاص تشکیل میشه و هدف از تشکیل اون بررسی نقطه نظر افراد مختلف در مورد یک یا چند موضوع واحد هست. مثلاً توی Focus Group طرح منظر محله خانی آباد که ما تشکیل میدادیم از بچه هفت ساله تا پیرمرد 65 ساله حضور داشتن...

 

این هم توضیحات بیشتری در مورد این گروه البته با بعد اجتماعی بیشتر:

 

نحوه اجرای گروه‏های کانونی:

 

اجرای يک گروه کانونی در سه مرحله انجام می‏شود(کروگر , 1988) :

- مفهوم‏سازی

- مصاحبه

- تجزيه و تحليل داده‏ها, تهيه گزارش

 

مرحله مفهوم‏سازی به شرح زير می‏باشد:

 

- تعيين هدف

- بررسی علت و لزوم اجرای گروه کانونی؛ نوع اطلاعات به لحاظ اهميت ويژه آنها؛ مرجع درخواست‏کننده اطلاعات؛

- تعيين موضوع مورد مطالعه؛

- چه کسی اطلاعات مورد نياز را فراهم خواهد کرد؟ در نظر گرفتن گروههای ويژه( به عنوان مثال: هيأت مشاوره‏, کارمندان, مخاطبان) ؛ ويژگی‏های جمعيتی از قبيل سن, جنس, شغل, تحصيلات و ..... ؛ چه افرادی دعوت خواهند شد؟

- ارايه طرح تحقيق, و ارزيابی منابع مورد نياز؛

- تعيين روش کار, خط زمانی و بودجه پيشنهادی؛ ايجاد فرصت برای همکاران طرح, کارشناسان گروه کانونی و ... جهت بازبينی طرح تحقيق.

 

مرحله مصاحبه موارد زير را شامل می‏شود:

 

تهيه پرسشهای مربوطه؛ پرسشهای مورد نظر بايستی به صورت دقيق طراحی شوند؛ برای يک جلسه گروه کانونی تعداد 5 تا 6 پرسش کافی است ( بايستی تعداد سؤالات کمتر از 10 مورد باشد).

پرسشها بايستی

الف) از نوع باز بوده و از طرح سؤالات دو جوابی بلی/ خير خودداری شود.

مثال: نظر شما درباره اين برنامه چيست؟ ( پرسش مناسب)

آيا موافق اين برنامه هستيد؟ ( پرسش نامناسب)

 

ب) به ندرت از سؤلات "چرايی" استفاده شود.

ج) بايستی سؤالات به طور منظم آماده شود اما جريان طبيعی داشته باشد. بايستی از پرسشهای ديگران بازخور دريافت کنيد.

د) سؤالات را با ترتيبی منطقی آماده کنيد.

ه) از سؤالات پيش‏بينی نشده هم استفاده نماييد.

و)مصاحبه گروه کانونی را آزمون کنيد.

مذاکرات گروه از طريق صدا, فيلم, يادداشت برداری ثبت و ضبط می شود. يادداشت‏ها بايستی کامل انجام شود تا در صورت نبود دستگاه پخش صدا اطلاعات لازم را فراهم کند. مصاحبه هر عضو به صورت جداگانه ( در صورت امکان از طريق تلفن) انجام می‏شود.

 

مرحله تجزيه و تحليل داده‏ها

 

الف) در جلسه مقدماتی, پردازش داده‏ها طی گفتگوی کوتاه شروع می‏شود بطوری‏که آشنايی بين شرکت‏کنندگان مشاهده می‏شود.

ب) رئيس گروه/ مصاحبه‏گر و دستيار او, بعد از جلسه مقدماتی از سالم بودن دستگاه ضبط صوت اطمينان حاصل می‏کنند.

ج) رئيس گروه و دستيارش, خلاصه نظرات را نوشته و به طور کامل بعد از گوش دادن به نوار ضبط شده خلاصه مذاکرات را کاملتر می‏کنند. اين مطالب می‏بايستی چند ساعت بعد از جلسه و قبل از جلسه بعدی گروه کانونی آماده شوند. آنها مطالب نوشته شده و مشاهدات را مقايسه کرده و درباره پاسخ های سؤالات کليدی بحث و گفتگو می‏کنند.

د) اين فرآيند ادامه می‏يابد و کليه خلاصه مذاکرات طی يک جلسه خوانده می‏شود.

 

تهيه گزارش:

 

گزارش بايستی تشريحی باشد و مفهوم داده‏ها طی اين گزارش ارايه شود.

داده‏های موجود قابليت بررسی و گزارش در سه سطح را دارند:

1- داده‏های خام, 2- جملات تشريحی, 3- تفسير ( کروگر, 1988)

- داده‏های خام: عين جملات پاسخگويان است.

- جملات تشريحی: خلاصه نظرات پاسخگويان می‏باشد.

- تفسير: کاملترين نوع اطلاعات می‏باشد.

[Moment 15228]

این یکی از بحثهای خیلی مهم شهری هست که خود من هم تا حالا به جوابش نرسیدم. توی اکثر تیمهایی که بودم و کار بافت فرسوده انجام میدادن هم این مسئله یه جورایی مطرح شده و جوابها کاملاً متفاوت بوده. ایشالا فرصت بشه بصورت یه سوال کامل تو یه تاپیک جداگانه مینویسمش ببینم بچه های اینجا نظرشون چیه.

دمت گرم تایپیکش رو بزن من واسه بحث پایم

[Mohammad Aref 120452]

من نمیگم کلا بیخیال مشارکت توی طرحامون بشیم، ولی وقتی حرف از مشارکت میزنیم باید حداقل یه اصولی رو رعایت کنیم..ما باید نظرات مردم در مورد محلشون رو در طرح هامون اعمال کنیم..برای اینکه اعتمادسازی کنیم باید طرحامون و منافعی که از طرح ها عاید مردم و شهرداری میشن رو به طور شفاف به مردم توضیح بدیم...این حرف ها فقط حرف های قشنگ دانشگاهی نیست و واقعا خیلی از اونا قابلیت اجرا داره ولی متاسفانه ما به خاطر منافع خودمون نمیایم با مردم روراست باشیم

باید مردم رو در جریان مراحل پیشرفت پروژه ها قرار بدیم چون در نهایت این طرح ها برای مردم اون محله ست نه برای من مشاور یا مدیر شهری

ما نباید به مردم بگیم کاری که داریم انجام میدیم در راه رضای خداست و همه سودش عاید شما میشه...نه سود پروژه هم برای سازمان های مدیریت شهری و هم شرکت مشاور و هم مردم هستش

 

خیلی وقتا چارچوب اجرایی طرح یه سری محدودیت هایی داره که از بالا اعمال میشه. وقتی سیستم از بالا مشکل داشته باشه، تو حتی اگه بخوای جور دیگه و با همین مشارکت پیش ببری باز حرف یه سری کله گنده های محل یا اون کارفرماهای بالادست ارجحیت پیدا میکنه موقع اجرا. وقتی ابزار کافی رو واسه اجرا نداری، نمی تونی اونو به بهترین شکل پیش ببری. حالا بستگی به عملکرد اون کارفرمای بالادست داره، می تونه انقدر بد اجرا بشه که کاملاً نشون دهنده گول زدن و فریب دادن مردم باشه و بیشتر شدن بی اعتمادی یا اینکه تا یه حدی هرچند کم از مشارکت فکری و عملی مردم محله استفاده بشه.

 

در مورد اون سواله هم که جالب بود بهتره تو تاپیک جدا بحث کنیم. اونجا نظرمو میگم.

 

Focus Group یا گروه هم اندیشی، به جلساتی گفته میشه که با محوریت موضوعی خاصی (غالباً حول موارد اجتماعی) از ساکنین یک محله یا یک قومیت یا یک گروه اجتماعی خاص تشکیل میشه و هدف از تشکیل اون بررسی نقطه نظر افراد مختلف در مورد یک یا چند موضوع واحد هست. مثلاً توی Focus Group طرح منظر محله خانی آباد که ما تشکیل میدادیم از بچه هفت ساله تا پیرمرد 65 ساله حضور داشتن...

 

این هم توضیحات بیشتری در مورد این گروه البته با بعد اجتماعی بیشتر:

 

نحوه اجرای گروه‏های کانونی:

 

اجرای يک گروه کانونی در سه مرحله انجام می‏شود(کروگر , 1988) :

- مفهوم‏سازی

- مصاحبه

- تجزيه و تحليل داده‏ها, تهيه گزارش

 

مرحله مفهوم‏سازی به شرح زير می‏باشد:

 

- تعيين هدف

- بررسی علت و لزوم اجرای گروه کانونی؛ نوع اطلاعات به لحاظ اهميت ويژه آنها؛ مرجع درخواست‏کننده اطلاعات؛

- تعيين موضوع مورد مطالعه؛

- چه کسی اطلاعات مورد نياز را فراهم خواهد کرد؟ در نظر گرفتن گروههای ويژه( به عنوان مثال: هيأت مشاوره‏, کارمندان, مخاطبان) ؛ ويژگی‏های جمعيتی از قبيل سن, جنس, شغل, تحصيلات و ..... ؛ چه افرادی دعوت خواهند شد؟

- ارايه طرح تحقيق, و ارزيابی منابع مورد نياز؛

- تعيين روش کار, خط زمانی و بودجه پيشنهادی؛ ايجاد فرصت برای همکاران طرح, کارشناسان گروه کانونی و ... جهت بازبينی طرح تحقيق.

 

مرحله مصاحبه موارد زير را شامل می‏شود:

 

تهيه پرسشهای مربوطه؛ پرسشهای مورد نظر بايستی به صورت دقيق طراحی شوند؛ برای يک جلسه گروه کانونی تعداد 5 تا 6 پرسش کافی است ( بايستی تعداد سؤالات کمتر از 10 مورد باشد).

پرسشها بايستی

الف) از نوع باز بوده و از طرح سؤالات دو جوابی بلی/ خير خودداری شود.

مثال: نظر شما درباره اين برنامه چيست؟ ( پرسش مناسب)

آيا موافق اين برنامه هستيد؟ ( پرسش نامناسب)

 

ب) به ندرت از سؤلات "چرايی" استفاده شود.

ج) بايستی سؤالات به طور منظم آماده شود اما جريان طبيعی داشته باشد. بايستی از پرسشهای ديگران بازخور دريافت کنيد.

د) سؤالات را با ترتيبی منطقی آماده کنيد.

ه) از سؤالات پيش‏بينی نشده هم استفاده نماييد.

و)مصاحبه گروه کانونی را آزمون کنيد.

مذاکرات گروه از طريق صدا, فيلم, يادداشت برداری ثبت و ضبط می شود. يادداشت‏ها بايستی کامل انجام شود تا در صورت نبود دستگاه پخش صدا اطلاعات لازم را فراهم کند. مصاحبه هر عضو به صورت جداگانه ( در صورت امکان از طريق تلفن) انجام می‏شود.

 

مرحله تجزيه و تحليل داده‏ها

 

الف) در جلسه مقدماتی, پردازش داده‏ها طی گفتگوی کوتاه شروع می‏شود بطوری‏که آشنايی بين شرکت‏کنندگان مشاهده می‏شود.

ب) رئيس گروه/ مصاحبه‏گر و دستيار او, بعد از جلسه مقدماتی از سالم بودن دستگاه ضبط صوت اطمينان حاصل می‏کنند.

ج) رئيس گروه و دستيارش, خلاصه نظرات را نوشته و به طور کامل بعد از گوش دادن به نوار ضبط شده خلاصه مذاکرات را کاملتر می‏کنند. اين مطالب می‏بايستی چند ساعت بعد از جلسه و قبل از جلسه بعدی گروه کانونی آماده شوند. آنها مطالب نوشته شده و مشاهدات را مقايسه کرده و درباره پاسخ های سؤالات کليدی بحث و گفتگو می‏کنند.

د) اين فرآيند ادامه می‏يابد و کليه خلاصه مذاکرات طی يک جلسه خوانده می‏شود.

 

تهيه گزارش:

 

گزارش بايستی تشريحی باشد و مفهوم داده‏ها طی اين گزارش ارايه شود.

داده‏های موجود قابليت بررسی و گزارش در سه سطح را دارند:

1- داده‏های خام, 2- جملات تشريحی, 3- تفسير ( کروگر, 1988)

- داده‏های خام: عين جملات پاسخگويان است.

- جملات تشريحی: خلاصه نظرات پاسخگويان می‏باشد.

- تفسير: کاملترين نوع اطلاعات می‏باشد.

 

مرسی از توضیحات خوبت

[Moment 15228]

این یکی از بحثهای خیلی مهم شهری هست که خود من هم تا حالا به جوابش نرسیدم. توی اکثر تیمهایی که بودم و کار بافت فرسوده انجام میدادن هم این مسئله یه جورایی مطرح شده و جوابها کاملاً متفاوت بوده. ایشالا فرصت بشه بصورت یه سوال کامل تو یه تاپیک جداگانه مینویسمش ببینم بچه های اینجا نظرشون چیه.

 

تایپیکش رو که نزدی هنو